آموزش سیستم معاملاتی ساده حمایت – مقاومت در جادوگر اکسپرت
در این مقاله ما قصد داریم به شما نشان دهیم چگونه یک سیستم معاملاتی ساده نیمه خودکار بر اساس سطوح حمایت و مقاومت (سطح S / R) ایجاد کنیم. سیستم دارای ویژگی های زیر است:
- قیمت ها برای سطوح S / R توسط کاربر با استفاده از پارامترهای ورودی تعریف می شود. اگر نه، اکسپرت به طور خودکار آنها را در نمودار بالا و پایین قیمت فعلی بازار قرار می دهد
- وقتی یکبار آخرین میله در پایین، بالاتر از سطح S عبور کند و در بالای قیمت باز شده میله بسته شود، اکسپرت یک موقعیت خرید را باز می کند
- هنگامی که آخرین میله در بالا، پایین تر از سطح R عبور کند و در پایین قیمت باز شده میله بسته شود، اکسپرت یک موقعیت فروش را باز می کند
- شما می توانید تعداد معاملات باز شده در هر سطح S / R را محدود کرده و همچنین اندازه حد ضرر و حد سود مورد نظر را تعیین کنید
- اکسپرت از قائده مدیریت سرمایه درصد ثابتی از ارزش جاری سرمایه حساب استفاده می کند
- اکسپرت همچنین خطوط مربوط به سطوح S / R تعریف و رسم می کند تا بتوانید آنها را به طور مستقیم در نمودار تغییر دهید
اصول راه اندازی
اولین کاری که نیاز است ما انجام دهیم تعیین نام اکسپرت و تنظیم قوانین مدیریت سرمایه است. در اینجا روش چگونگی انجام آن می باشد:
راه اندازی ورودیهای اکسپرت
بیشترین کار در این مرحله واضح است، اما اجازه دهید برای لحظه ای روی متغیرها تمرکز کنیم. ما از طریق گشتن در بین آنها به شرح هر کدام می پردازیم.
lastSupport – قیمت وارد شده برای سطح S می باشد. و به طور خودکار در شروع کار اکسپرت تنظیم می شود و سپس می تواند با تغییر پارامتر اکسپرت یا تغییر خط حمایت به طور مستقیم در نمودار اصلاح شود.
lastResistance – قیمت وارد شده برای سطح R می باشد. و به طور خودکار در شروع کار اکسپرت تنظیم می شود و سپس می تواند با تغییر پارامتر اکسپرت یا تغییر خط حمایت به طور مستقیم در نمودار اصلاح شود.
tradesLongCounter – این متغیر برای ذخیره تعداد معاملات خرید که با آخرین سطح S / R تعیین شده، استفاده خواهد شد
tradesShortCounter – این متغیر برای ذخیره تعداد معاملات فروش که با آخرین سطح S / R تعیین شده، استفاده خواهد شد
توجه: ما این “شمارنده های معامله” را برای محدود کردن حداکثر تعداد معاملات انجام شده در هر سطح تعریف می کنیم. و برای جلوگیری از معاملات بیش از حد نیاز داریم در حالی که انتظار می رود بیش از 3 معاملات در هر سطح S یا R وجود نداشته باشد. ما همچنین هنگامی که S یا R را به قیمت جدید تغییر دهیم باید این شمارنده ها را مجددا تنظیم کنیم تا اکسپرت بتواند شروع به کار کند.
maxTradesPerSR – حداکثر تعداد معاملات مجاز در هر سطح S / R می باشد.
PT، SL – این ها فاصله حد ضرر و حد سود دستورات بیان شده به واحد پیپ می باشد.
برای قواعد مدیریت سرمایه ما قصد نداریم بیش از 3٪ از حساب مان را در هر معامله با حداکثر حجم معامله 5 لات ریسک کنیم.
ما همچنین باید اطمینان حاصل کنیم که قوانین مدیریت سرمایه سراسری به درستی با اندازه های PT و SL ما تعریف شده است بنابراین اجازه دهید ما به برگه SL / PT تغییر وضعیت دهیم:
تنظیم قوائد مدیریت سرمایه سراسری
تنظیم سطوح S / R
هنگامی که ما همه ی ورودی های تعریف شده مورد نیاز را داریم، می توانیم سراغ کار دیگر برویم – ایجاد قوانین و منطق برای خود اکسپرت.
ما نیاز داریم که اکسپرت مان قیمت های S / R قابل ویرایش (به عنوان ورودی ها) داشته باشد، اما هنوز به اکسپرتی نیاز داریم تا کار ترسیم خطوط افقی را هوشمندانه در صورتی که ما اکسپرت مان را فراخوانی کرده و مقادیر خاص قیمت خطوط افقی وارد نشود، انجام دهد. در اینجا نحوه انجام این کار را ببینید:
if LastSupport = 0 OR lastResistance = 0 – در صورتی که هیچ قیمت مشخصی را هنگام فراخوانی اکسپرت تنظیم نکنیم، به اکسپرت اجازه می دهیم که آن را به صورت خود تنظیم کند:
lastResistance = (High[1] + ConvertToRealPips(100))
lastSupport = (Low[1] – ConvertToRealPips(100((
اگر در لحظه ای که اکسپرت را بارگذاری می کنید هیچ قیمت خاصی برای سطح S یا R تعیین نکنید، اکسپرت آن را به صورت خودکار با قرار دادن 100 پیپ در بالای بالاترین مقدار فعلی (برای سطح R) و 100 پیپ زیر پایین ترین مقدار فعلی (برای سطح S)، انجام می دهد. ما در اینجا از تابع ConvertToRealPips(pips) برای اضافه و تفریق کردن 100 پیپ محدوده قیمت (پیپ ها باید به یک اختلاف قیمتی برای این منظور تبدیل شوند) استفاده می کنیم.
رسم سطوح S / R بر روی نمودار
در اینجا قدرت واقعی جادوگر اکسپرت وارد بازی می شود. اگر شما تابع خاصی را نیاز دارید که در جادوگر اکسپرت وجود ندارد، می توانید آن را با استفاده از کد سفارشی MQL4 اضافه کنید.
ما باید شرایطی را ایجاد کنیم که بررسی کند آیا هر یک از این خطوط افقی (R و S) در حال حاضر در نمودار قرار دارد. ما می توانیم از یک تابع دسترسی به نام ObjectFind(“object name”) برای این کار استفاده کنیم (ذکر نقل قول ها باید در اینجا استفاده شوند). اگر خطوط موجود در نمودار وجود نداشته باشند (تابع ObjectFind مقدار کمتر از صفر را بر می گرداند) ما می توانیم آنها را در مرحله بعدی بکشیم.
CustomFunction: ObjectFind(“resistance1”) < 0 OR
CustomFunction: ObjectFind(“support1”) < 0
Custom Action: ObjectCreate(“resistance1”, OBJ_HLINE, 0, Time[0], lastResistance);
Custom Action: ObjectCreate(“support1”, OBJ_HLINE, 0, Time[0], lastSupport);
برای رسم خطوط، ما از تابع ObjectCreate همانطور که در کتابخانه زبان MQL4 تعریف شده است، برای ایجاد اشیاء خطی جدید افقی استفاده می کنیم.
این تابع نیاز به چند پارامتر دارد:
“support1، resistance1“ نامهایی هستند که ما برای خطوط مان استفاده می کنیم زیرا هر شی در MetaTrader باید نام تعریف شده خود را داشته باشد
OBJ_HLINE تعریف می کند که ما چه شی را می خواهیم ترسیم کنیم. در این مورد ما باید خط افقی را رسم کنیم
0 – مقدار صفر در اینجا برای شاخص پنجره است. 0 به معنای پنجره نمودار اصلی ما است که می خواهیم بر روی آن تمرکز کنیم
Time[0] – ما اشاره به نقطه رسم در آخرین نوار می کنیم
lastSupport و lastResistance قیمتهایی هستند که ما می خواهیم خطوط S / R مان در این نقاط نمایش داد شوند
توجه داشته باشید همچنین ما از ویژگی Log To Journal استفاده کردیم تا بتوانیم رفتار اکسپرت را در طول عملیات خود نظارت کنیم. این عملکرد بسیار مفید است به ویژه اگر شما نیاز به مشاهده آنچه با مقدار متغیرهای خاصی اتفاق می افتد، دارید.
به روز رسانی قیمت های S / R
اگر سطوح S یا R را در نمودار تغییر دهید، شما نیاز دارید که اکسپرت تان این تغییرات را ثبت کند. برای رسیدن به این هدف ما باید قیمت های فعلی را برای هر دو خط بخوانیم که آیا آنها با متغیرهای lastSupport و lastResistance برابر هستند. هنگامی که ما بعضی از تغییرات را شناسایی کردیم، باید این متغیرها را به روز کنیم.
به یاد داشته باشید، هر بار که قیمت S / R را به روز می کنیم، ما همچنین نیاز داریم که شمارنده معاملات را بازنشانی کنیم، بنابراین اکسپرت می تواند آزادانه در سطح قیمت جدید به جای حد از پیش تعیین شده – maxTradesPerSR معامله کند.
به روز رسانی قیمت برای سطح مقاومت
lastResistance = CustomFunction: ObjectGet(“resistance1”, OBRPROP_PRICE1);
ما از یک تابع MQL4 دیگر برای آن استفاده می کنیم – ()ObjectGet . این تابع اجازه می دهد تا اطلاعاتی از یک ویژگی خاص شی مانند قیمت به عنوان مثال دریافت کنید. این تابع نیاز به نام شی و ثابت صحیح مشخصات دارد که ما سعی می کنیم آن را بدست آوریم (در این مورد قیمت اصلی PRICE1 است).
و ما همین کار را برای سطح S مان انجام می دهیم:
به روز رسانی قیمت برای سطح حمایت
غیر فعال کردن معامله در سطوح S / R – قرار دادن سفارشات
هنگامی که ما همه چیز مورد نیاز را که باید آماده کنیم، را داریم می توانیم قوانین معاملات را برای هر دو جهت تعیین کنیم.
بیایید ابتدا با شرایط خرید شروع کنیم:
معامله در جهت خرید
Low [1] Crosses above the lastSupport – برای یک سیگنال معتبر خرید، ما یک وضعیت را در نظر می گیریم که قیمت پایین ،سطح S تعریف شده را به سمت بالا قطع کند
MarketPosition is Flat – هیچ معامله دیگری در حال حاضر باز نشده است
IsBarOpen is True – شرایط را فقط یک بار در هر میله ارزیابی مب کند
اگر شرایط فوق معتبر باشد، می توانیم معامله آنی خریدی را با شماره انحصاری 1000 قرار دهیم. ما همچنین باید مقدار counter را برای معاملات خرید به مقدار 1 واحد(برای شمارش آخرین معامله خرید) افزایش دهیم. این کار با استفاده از متغیر Assign Variable و توابع اضافی انجام می شود.
فراموش نکنید که اندازه PT و SL را و نیز اندازه حجم معامله را دقیقا برای هر معامله ، همانطور که در تصویر نشان داده شده است، تنظیم کنید.
تنظیم حد سود سراسری
تنظیم حجم معامله
حالا ما باید همین کار را برای سمت فروش انجام دهیم:
تنظیم قوائد سمت فروش
تفاوت اصلی در اینجا موقعیت شرایط تقاطع می باشد. ما می خواهیم یک میله بالا ( High[1] ) سطح R تعریف شده را به سمت پایین قطع کند. برای سفارش آنی فروش ما همچنین باید از یک شماره انحصاری مختلف (2000 در این حالت ما) استفاده کنیم، زیرا در هر سفارش به MetaTrader باید شماره منحصر به فردی اختصاص داده شود.
در این نقطه اکسپرت ما کامل است. آخرین مرحله در اینجا این است که کد را به یک فایل اکسپرت صادر کنیم و اکسپرت را در MetaTrader4 با استفاده از بک تست یا رژیم شبیه سازی شده تست کنید.
صدور اکسپرت به متاتریدر4
هنگامی که اکسپرت ذخیره شود می توانیم بک تست متاتریدر4 را برای تأیید عملکرد آن شروع کنیم.
حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال
توجه به خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی در بورس دارد. این خطوط ارائه دهنده نقاط اتصال مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند. حمایت ها و مقاومت ها به دو دسته داینامیک (Dynamics) و استاتیک (Static) تقسیم می شوند که در این مقاله به توضیح آن ها خواهیم پرداخت.
فرق چندانی نمی کند که تحلیلگری تازه کار یا حرفه ای در بورس باشید، تعیین سطوح حمایت و مقاومت جزو ابتدایی ترین و در عین حال مهم ترین مباحث تحلیل تکنیکال – technical analysis در دوره آموزش بورس است. در بازارهای اقتصادی و بازار بورس، قیمت ها توسط عرضه و تقاضای بیش از حد هدایت می شوند . عرضه با کاهش قیمت ها، فروشندگان و فروش هم ردیف است؛ تقاضا، با افزایش قیمت ها، خریداران و خرید هم ردیف است. هرگاه تقاضا افزایش یابد قیمت ها بالا می روند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمت ها پائین می آیند.
محدوده حمایتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که در آن خریدار به صورت پرقدرت ظاهر می شود و فروشنده نیز ضعیف می شود. در محدوده حمایت، تقاضا برای سهم افزایش می یابد و از کاهش بیشتر قیمت سهم جلوگیری می شود.
محدوده مقاومتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که برعکس محدوده ی حمایتی فروشنده به صورت پرقدرت ظاهر می شود و همگام با آن ضعف خریدار در سهم وجود دارد. اعتقاد براین است که در این هنگام به دلیل افزایش عرضه ها و عدم تقاضای قوی در بازار قیمت سهم کاهش می یابد و روند افزایش قیمت متوقف می شود. به طور کلی سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دارای دو جنس استاتیک و داینامیک است.
حمایت و مقاومت استاتیک:
به سطوحی گفته می شود که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست به بیان دیگر سطوح استاتیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق افتاده اند و دارای سابقه تاریخی هستند.
ساده ترین حالت حمایت و مقاومت استاتیک، همان حالت افقی آنهاست که خط مقاومت مماس بر بالاترین قیمت کندل پیوت سقف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از صعودی به نزولی تغییر می کند) و خط حمایت مماس بر پایین ترین قیمت کندل پیوت کف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از نزولی به صعودی تغیییر می کند) است. لازم به ذکر است در رسم حمایت و مقاومت سایه ها (shadow) را نیز لحاظ می کنیم.
به عنوان مثال ۱۴۰۰ ریال مقاومت سهم زیر است. هر موقع که قیمت به این عدد نزدیک می شود ما شاهد ریزش قیمت هستیم و بالعکس این رفتار را برای حمایت هم مشاهده می کنیم.
حمایت و مقاومت داینامیک:
به سطوحی گفته می شود که در زمان های مختلف تغییر می کند. به بیان دیگر سطوح داینامیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق نیفتاده اند و دارای سابقه تاریخی نیستند پس باتوجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آنها متفاوت است. به عنوان مثال تصویر زیر یک روند صعودی را نشان می دهد که مقاومت های سهم در قالب کانال صعودی نمایش داده شده اند؛ مشاهده می شود این اعداد فقط یک بار تکرار شده اند به همین دلیل به این سطوح داینامیک می گویند.
در نقطه ی A مقاومت ۱۰۵۰ است، در نقطه ی B مقاومت ۱۱۵۰ ، در نقطهی C مقاومت ۱۲۰۰ و در نقطه ی D مقاومت ۱۳۰۰. برعکس تصویر ۱ که مقاومت، عدد ثابت ۱۴۰۰ بود.
حمایت داینامیک را نشان می دهد که در قالب یک کانال نزولی مشخص گردیده و تفاوت های حمایت داینامیک و استاتیک را بیشتر ملموس می کند.
طریقهی رسم مقاومت داینامیک به این شکل است که سقف های قیمتی را به هم وصل می کنیم و برای رسم آن همین عمل را با متصل کردن کف های قیمتی انجام می دهیم. لازم به ذکر است حمایت های روند صعودی و مقاومت های روند نزولی از اعتبار کمتری برخوردارند.
تفاوت حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
مقوله زمان در این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. حمایت و مقاومت استاتیک ثابت بوده و در طول زمان همواره مقدار ثابتی است اما حالت داینامیک آن با توجه به زمان و شرایط مختلف مقادیر متفاوتی را نشان میدهد. حمایت و مقاومت تاریخی و افقی از مصادیق استاتیک هستند. حمایت و مقاومت خطوط روند از نوع داینامیک هستند.
نتیجه گیری:
تشخیص سطوح کلیدی حمایت و مقاومت یک جزء اساسی موفقیت در بازار سرمایه است. اگرچه گاهی اوقات تعیین خطوط دقیق حمایت و مقاومت مشکل است اما با استفاده از آنها توانایی تحلیل و پیشبینی به شدت بهبود مییابد. اگر قیمت اوراق بهادار به یک سطح حمایت یا مقاومت مهم نزدیک شود ، باید آنرا به عنوان یک هشدار برای تغییر روند تلقی نمود. شکسته شدن یک سطح حمایت و مقاومت نشانهی تغییر رابطهی بین عرضه و تقاضا است.
یکی از قویترین استراتژی های معاملاتی خرید، خرید در سطوح بالایی است. روشی که مورد استفاده و تاکید بزرگان بازار سرمایه همچون نیکلاس دارواس، ویلیام اونیل و… است. طبق این استراتژی هنگامی که سهم از گذشتهی قیمتی خود عبور میکند میتوان صعودهای خوبی را برای سهم مورد نظر پیشبینی کرد به عبارت دیگر عبور از خط مقاومت و غلبهی تقاضا بر عرضه در این نقطهی مهم، نوید آیندهای روشن خواهد بود.
درس ۷: تحلیل تکنیکال/ الگوهای قیمتی
الگو ها اشکال متمایزی هستند که در اثر تحرکات قیمت رمزارزها روی نمودار ایجاد میشوند مثال حمایت افقی و پایه و اساس تحلیل تکنیکال هستند. یک الگو با خطی مشخص میشود که نقاط متداول قیمت، مانند بسته شدن قیمتها یا پایین بودن قیمتها را در یک بازه زمانی خاص به هم متصل میکند. تحلیلگران تکینکال و نمودارشناسان به دنبال شناسایی الگوها به عنوان راهی برای پیش بینی مسیر آینده قیمت داراییها هستند.
در ادامه با انواع الگوی قیمتی در بازار رمزارزها آشنا خواهید شد:
کانال قیمتی
کانالهای قیمت با ایجاد دو خط موازی صعودی، نزولی یا افقی ساخته میشوند که مجموعهای از اوج و فرودهای قیمت در بازار را به هم متصل میکنند. این کانالهای حمایت و مقاومت، مناطق حمایت (پایین) و مقاومت (بالا) هستند و قیمتها تمایل دارند بین آنها جهش کنند. اکثر معامله گران در کانال قیمتی به سمت پایین خرید میکنند و در کانال قیمتی صعودی (به سمت بالا) میفروشند.
در مثال بالا، یک کانال قیمت نزولی وجود دارد که قیمت در طول دو ماه باقی میماند -به جز یک شکست کاذب در اواخر ماه مه-. معامله گران در طول این دوره برای دستیابی به سودهای اندک، یا تا زمان شکست الگوی در اواسط جولای، موقعیت نزولی خود را حفظ میکردند یا معاملههای کوچک با جهشهای قیمتی انجام میدادند.
الگوی مثلث
مثلثهای صعودی و نزولی با یک خط روند افقی که ارتفاعها یا پایینها را به هم متصل میکند و یک خط روند شیبدار دوم که اوجها یا پایینترین ارتفاعها را به هم متصل میکند، ایجاد میشوند. مثلث قائم الزاویه به دست آمده به نقطه تصمیم گیری منتهی میشود که در آن قیمت تمایل به شکست از خط افقی در جهت خط شیب دار دارد.
انواع الگوی مثلث:
- صعودی: این الگو با یک خط روند صعودی و یک خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین شکل میگیرد. این الگو نشان میدهد که احتمال دارد شکست بیشتر به سمت پایین مثلث باشد.
- نزولی: یک خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالا که نشان دهنده امکان یک شکست است این الگو را شکل میدهد. در این الگو معمولا اندازه شکستگی با ارتفاع ضلع عمودی چپ مثلث برابر است.
- متقارن: وقتی که دو خط روند به سمت یکدیگر نزدیک میشود این الگو شکل میگیرد. البته این الگو صرفا احتمال وقوع شکست را میدهد و نه جهت را.
در مثال بالا، یک مثلث صعودی و به دنبال آن یک شکست در حجم بالا وجود دارد. معامله گران پس از شکست از خط روند بالایی با هدف قیمتی مثال حمایت افقی برابر با ارتفاع مثلث اعمال شده بر روی خط روند بالایی، وارد موقعیت خرید می شدند. در این مورد، صدای بالا در طول شکست تایید بزرگی است.
الگوی سر و شانه
الگوی نمودار سر و شانه نشان دهنده تغییر روند از صعودی به نزولی است. به طور معمول، این الگو پس از یک روند صعودی شکل میگیرد. مشخصه آن نوسانات قیمت است که سه قله را تشکیل میدهد. این مثال حمایت افقی سه قله عبارتند از:
- سر
- شانه راست: در شانه راست پس از اینکه خریداران تلاش میکنند قیمت را بالا ببرند، اما نمیتوانند به سطوح قبلی (سر) برسند، شکل میگیرد. فروشندگان ثانویه قیمت را پایین میآورند. این تاییدی است بر اینکه خرسها بر بازار تسلط دارند.
- شانه چپ: شانه چپ زمانی شکل میگیرد که یک عقب نشینی قیمت وجود داشته باشد. پس از این عقب نشینی، قیمت دوباره به سمت بالا حرکت میکند و به سطحی بالاتر از بالاترین سطح قبلی میرسد. با این حال، این افزایش قیمت پایدار نخواهد بود زیرا فروشندگان آن را تا سطح نوسان قبلی پایین میآورند.
الگوی سر و شانه
وقتی یک خط روند را از پایینترین شانه اول و شانه دوم میکشید، متوجه میشوید که تقریباً در یک سطح هستند. این “خط گردن” است و سطح حمایت را تشکیل میدهد. اگر قیمت به زیر آن برسد، نشانگر شروع روند نزولی است.
الگوی دوقله:
یک الگوی دوقلو نشان دهنده معکوس شدن یک روند صعودی به یک روند نزولی است. این الگوی نمودار زمانی اتفاق میافتد که قیمت دو قله را در یک سطح تشکیل دهد. این قلهها نشان دهنده سطح مقاومتی است که دارایی در طول یک روند صعودی به آن رسیده است.
در طول یک روند صعودی، قیمت به اولین اوج میرسد و سپس کمی به سطح حمایت کاهش مییابد. سپس قیمت به قله دوم باز میگردد و سطح مقاومت ایجاد شده توسط پیک اول را لمس میکند. این الگو نشان میدهد که خریداران نمیتوانند قیمت را فراتر از سطح مقاومت فشار دهند و حرکت صعودی در حال از بین رفتن است. در نتیجه، قیمتها به زیر سطح حمایت میرسند و روند نزولی را در پیش میگیرند.
الگوی فنجان و دسته
فنجان و دسته به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته میشود، به طوری که سمت راست الگو معمولا حجم معاملات کمتری را تجربه میکند. شکل گیری این الگو ممکن است به کوتاهی هفت هفته یا تا ۶۵ هفته طول بکشد.
الگوی فنجان و دسته دورهای کوتاه از احساسات نزولی را در بازار صعودی نمایش میدهد، در حالی که روند کلی پس از ایجاد این الگو همچنان در جهت صعودی ادامه خواهد یافت.
کلام آخر:
در این مقاله با انواع الگوی قیمتی در بازار آشنا شدید. تشخیص الگوها شاید ساده به نظر برد اما اهمیت کار آنجا مشخص میشود که الگو را به درستی تشخیص داده و سپس به خوبی تحلیل کرده باشید. این الگوها میتوانند به سادگی خطوط روند و به پیچیدگی الگوی دو سر و شانه باشند. پس سعی کنید تحلیل فاندامنتال را نیز با تکنیکال تطبیق دهید و حتما حد ضرر داشته باشید تا میزان ریسک کمتری را تجربه کنید.
مفهوم بازاریابی افقی و معرفی یک نمونه موفق آن
شاید تا همین پنج سال پیش نمیتوانستیم فرقی بین اپل و استارباکس قائل شویم؛ چراکه نقاط اشتراک زیادی باهم داشتند. علاوهبراین، هرازگاهی در گوشهای از یکی از کافههای استارباکس، میشد چند تا از طرفداران این برند معروف قهوه را دید که پشت لپتاپهای اپل خود مخفی شدهاند و هرازگاهی جرعهای از قهوهی استارباکس خود را مینوشند. اما آن زمان، فناوری نوظهور اپل و قهوهی داغ استارباکس در ذهن مصرفکنندگان بیشتر شبیه دو خط موازی بودند. اما در سال ۲۰۰۷، این دو شرکت با هم وارد شراکتی شدند که بهنفع هر دوی آنها بود: آنها محصولات و خدمات جدید را وارد فضایی از قابلیتها و امکانات کردند که در آن بویی از قهوه به مشام نمیرسید. شما فکر میکنید نقطهی اشتراک این دو شرکت چه بود؟ برای یافتن پاسخ این پرسش در ادامه با ما همراه باشید تا دربارهی بازاریابی افقی بیشتر بدانیم.
حتما بخوانید:
موضع مشترک بین استارباکس و اپل، موسیقی بود. اپل برای اینکه مخاطبین و خریداران محصولات جدید خود را به حداکثر برساند یک فرصت منحصربهفرد را دراختیار مشتریان استارباکس قرار داد.
مشتریان شعبههای استارباکس میتوانستند با اینترنت وایرلس، ازطریق فروشگاه موسیقی iTunes به جستوجو، دانلود و خرید فایلهای موسیقی بپردازند. سپس میتوانستند موسیقی را در طیف متنوعی از پلتفرمهای اپل که تازه به بازار عرضه شده بود آپلود کنند: iPhone ، iPad ، کامپیوترهای شخصی یا Mac با قابلیت اجرای iTunes. این دو ابرشرکت توانستند با ترکیب قدرت رهبری اپل در عرصهی موسیقی و تجربهی آشنای مشتریان با استارباکس، وارد شراکت سودمندی شوند و برای دوستداران موسیقی در سراسر جهان تجربهی متفاوتی را رقم بزنند.
سود این شرکت آشکار بود: مشتریان پروپاقرص استارباکس تا پاسی از شب موسیقی آنلاین گوش میدادند و بدین ترتیب فروش بیشتر شده بود، گسترش این برند و درنتیجه سهم بازار برای این برند افزایش یافت. اپل به یُمن صفکشیدن قهوهخورهای قهار پشت در استارباکسها، که میآمدند لحظاتی را با موسیقی و قهوه به خوشی بگذرانند، شاهد افزایش فروش در iTunes بود.
شکی نیست که مشتریان استارباکس که با فناوری آشنا بودند در رشد صنعت موسیقی نقش بهسزایی داشتهاند. این شراکت نمونهای خوب از یک بازاریابی افقی موفق است – بازاریابی افقی عبارت است از پیوند دو شرکت برای یافتن فرصتهای جدید در بازار. استارباکس و اپل با کمک هم به چیزی دست یافتند که اگر جداگانه میخواستند به آن دست یابند برایشان امکانپذیر نبود.
بازاریابی افقی چیست؟
آنچه امروز بهعنوان رابطهی اپل و استارباکس میشناسیم، دروهلهی نخست ظاهرا امکانپذیر به نظر نمیرسید. این رویکرد، که طی آن دو کسبوکار متفاوت بر خطوط افقی کسبوکار جهت جذب مشتریان و مخاطبان دوجانبه همکاری میکنند – بازاریابی افقی – میتواند به شرکتها در هر صنعتی کمک کند تا مخاطبان و مشتریان خود را افزایش دهند.
برای نمونه، شرکتهایی که مکملهای غذایی، تجهیزات ورزشی یا دستگاههای بدنسازی میفروشند، محصولات متفاوتی را عرضه میکنند، با اینوجود هر سه در یک بازار افقی هستند؛ چرا که مشتریان و مخاطبان همهی آنها را ورزشکاران و دوستداران تناسب اندام و سلامت تشکیل میدهند. این کسبوکارها بر یک قشر از مشتریان تمرکز دارند، اما محصولات یا خدمات آنها منحصربهفرد است و بهطور جداگانه عرضه میشود.
هرچند، اگر دو یا سه تا از این شرکتهای تناسب اندام با هم شریک شوند تا محصولات خود را عرضه کنند و در عملیات فروش، بازاریابی و تولید یکدیگر سهیم شوند چه پیش میآید؟ احتمال این وجود دارد که بتوانند به مخاطبان بیشتری دست یابند و سود خود را با بازاریابی و توزیع محصولات یکدیگر به حداکثر برسانند.
روشهای بازاریابی افقی
پشتیبانی: اغلب وقتی دو شرکت برای ارائهی محصولات جدید با هم شریک میشوند یکی از آن دو شرکت یا شاید هر دو شرکت نامهایی را برای محصولات خود پیدا کردهاند. شرکتهای کوچک که هویت برند آنها چندان مشخص نیست، میتوانند با سوءِاستفاده از برندهای قوی، و ارائهی نوعی تبلیغ برای مشتریانشان، موجسواری کنند. اگر شرکتهای بزرگی در شراکت وارد شده باشند، حمایت از محصول یکی از شرکتها توسط شرکتی دیگر کار تحسینبرانگیزی است.
پخش هزینهها: کسبوکارهایی که در یک منطقه واقع شدهاند، میتوانند مشتریان را به یک مکان جذب کنند و بدینتریب در مقایسه با دو کسبوکار جداگانهای که در مکانهای متفاوت قرار دارند، هزینههای بالاسری را کاهش دهند یا شاید گروه بزرگی از کسبوکارها بتوانند در یک بروشور تبلیغاتی تمام محصولات و خدمات متنوع شرکت خود را معرفی کنند.
چه کسی از بازاریابی افقی استفاده میکند؟
برای استفاده از بازاریابی افقی به دو یا چند شرکت نیاز است که مایل هستند بدون افزایش بودجهی بازاریابی، مشتریان خود را افزایش دهند. این کسبوکارها معمولا محصولات متنوعی را عرضه میکنند که یک دسته از مشتریان را هدف گرفتهاند. در برخی از موارد شرکت میتواند رقیبی باشد که محصولاتش با محصولات شرکت دیگر همپوشانی دارد، اما دقیقا مشابه آن نیست. هر دو شرکت باید بتوانند طیف وسیعی از خدمات و محصولات را ارائه دهند و مشتریانی را که به راحتی میتوانند به جای دیگری بروند، راضی نگه دارند.
مشتریان یا مخاطبان هدف سنگبنای بازاریابی افقی هستند. مخاطب هدف علایق و مشخصات آماری مشابهی دارد که شرکتهایی که وارد شراکت بازاریابی افقی شدهاند، میخواهند به آنها دست یابند.
با استفاده از استارباکس/اپل به عنوان الگو میتوان دید که آن تیپ مشتری که بخشی از زمان خود را در کافیشاپ استارباکس میگذراند، کاندید خوبی برای دانلود موسیقی هم هست. در این نمونهی ویژه، مخاطب به نوعی اسیر است. مخاطب در این نمونه دارای سواد فناوری کافی است. اکثریت قریب به اتفاق آنها دوستدار موسیقی هستند. آنها به اندازهی کافی زمان دارند که درحین خوردن قهوه، در اینترنت هم اقلام اضافی مورد نیاز خود را خریداری کنند. بازاریابی افقی با مواجهساختن مشتریان درمعرض محصولات جدیدی که از آن آگاه نبودند و منطبق با علایقشان است، سود میبرد. آنها میتوانند با قرارگرفتن در مسیر خرید محصول جدید، چیزی جدیدی را هم کشف کنند.
برنامهی بازاریابی افقی چطور ایجاد شده و بهکار گرفته میشود؟
تقریبا تمام کمپینهای بازاریابی افقی با کشف نکتهای آغاز میشوند. یک شرکت میفهمد که فرصتی برای شراکت با شرکتی دیگر جهت تولید و ارائهی محصولی جدید به بازار سر راهش سبز شده است. هر کدام از شرکتهایی که با هم شریک میشوند باید فرایند بازاریابی محصول و ارائهی آن به مخاطب هدف را، بهطور مثال در امور تولید، توزیع یا بازاریابی تقویت کنند. وقتی شراکت شکل گرفت، مراکز بر خود بازاریابی معطوف میشود. برای یک شرکت بهتر است که صرفا محصولی را که شرکت دیگر عرضه میکند، حمایت کند؛ آیا میتوان محصول جدید را به عنوان کسبوکار مشترک ارائه داد؟ چه تاکتیکهای بازاریابی برای محصول جدید مناسب هستند؟ آیا شبکهی اجتماعی مؤلفهی کلیدی است یا نشانههای مغازه به روشی دلیل شراکت و نیروی هر یک از شرکتها در ارائهی محصول جدید را بیان میکند؟ پاسخ این پرسشها بسته به محصولی که وارد بازار میشود، اعتبار شرکتها و اهداف کمپینهای تبلیغاتی متغیر است.
برای نمونه برندهای معروف، لازم نیست در رابطه با کیفیت محصولات یا قصدشان از شراکت به مشتریان خود اطلاعرسانی کنند. برای نمونه، یک فروشگاه زنجیرهای نظیر Target میتواند کارتهای هدیهی انتشارات Barnes & Noble را با بیان اطلاعات کمی در اختیار مشتریان قرار دهد. هر دو برند آنقدر معروف و معتبر هستند که هدف و قصدشان کاملا روشن است.
فقط کافی است در نظر بگیرید که مشتریان Target در Barnes & Noble خرید میکنند و درعینحال برای خرید کتابهای جدید وقت کافی ندارند. سهولت قراردادن آن کارتهای هدیه در راهروی صندوق فروشگاه نمونهای خوب از یک بازاریابی افقی است؛ چرا که هر دو شرکت از خرید کارتهای هدیه توسط مردم سود میبرند. درصدی از فروش در جیب Target میرود و Barnes & Noble از میلیونها مشتری که هر روز وارد فروشگاههای Target میشوند، سود میبرد.
حمایت و مقاومت و روش استفاده از آن برای معامله گری در بازار فارکس
یکی از مهارت های بسیار مهم در معاملات فارکس، پروسه پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت است. این بدان دلیل است که اطلاع از اصول حمایت و مقاومت ، هر روش معاملاتی را بهبود می بخشد. بنابراین، تشخیص سطوح کلیدی برای موفقیت هر معامله گر بسیار مهم و ضروری است. در این مقاله من به شما یاد می دهم که چگونه این سطوح کلیدی را شناسایی کرده و از آنها نهایت استفاده را ببرید. اما اول از همه…
حمایت و مقاومت چیست؟
حمایت و مقاومت ، سطوح یا مناطق خاصی در نمودار معاملاتی هستند که در آنها، قیمت یک جفت ارز فارکس (یا سهام، کالا و غیره) احتمالاً با مخالفت مواجه خواهد شد. دلیل این امر این است که این سطوح، سطوح روانشناختی هستند که نگرش های مختلف فعالان بازار را نشان میدهند.
اگر قیمت به این سطوح برسد، می تواند منجر به یک جهش در جهت مخالف روند یا تثبیت (حرکت افقی قیمت) شود. همچنین، این سطوح ممکن است شکسته شوند و قیمت می تواند یک حرکت سریع داشته باشد.
نواحی حمایت و مقاومت مناطقی هستند که منافع بازاریان با یکدیگر تلاقی می کنند.
یک بازی “طناب کشی” را تصور کنید که در آن، دو تیم یک طناب را روی یک گودال گل می کشند. ضعیف ترها می بازند و در آخر در گودال گلی میافتند.
در اینجا هم گاوها و خرسها برای تسلط در بازار میجنگند. بعضی از آنها اعتقاد دارند که جفت فارکس به صورت صعودی حرکت میکند و برخی از آنها معتقدند که پایین خواهد آمد. بنابراین ما یک درگیری بین خریداران و فروشندگان داریم. آنهایی که پیروز میشوند، جفت فارکس را در جهت مطلوب خود هدایت میکنند. حمایت و مقاومت برای تمام استراتژی های معامله گری پرایس اکشن ضروری است.
تفاوت بین حمایت و مقاومت در چیست؟
پاسخ این سوال بسیار ساده است. سطوح حمایت سطوحی هستند که در زیر قیمت فعلی قرار دارند، در حالی که سطوح مقاومت در بالای آن قرار دارند. علاوه بر این، وقتی قیمت از یک سطح حمایت پایین میآید و آن را میشکند، این سطح به یک سطح مقاومت جدید تبدیل میشود و بالعکس. به عبارت دیگر، هنگامی که سطح در یک جهت نزولی شکسته میشود، قیمت به آن سطح تغییر مکان میدهد و سطوح حمایت قدیمی اکنون به یک ناحیه مقاومت جدید تبدیل میشوند. تصویر زیر را ببینید:
نمودار روزانه EUR/USD
این نمودار روزانه رایج ترین جفت معامله شده در فارکس – EUR/USD – است. این نمودار، بازه زمانی ۱ سپتامبر تا ۱۹ نوامبر ۲۰۱۵ را پوشش میدهد. حلقه های سبز رنگ، مکان هایی را نشان میدهند که در آنها قیمت توسط سطح ۱.۱۰۹۵۷ بنفش رنگ حمایت میشود، حلقه قرمز رنگ، لحظه ای را نشان می دهد که قیمت این سطح را در جهت نزولی میشکند و حلقه آبی نشان میدهد که چگونه قیمت، این سطح را به عنوان یک مقاومت جدید تست میکند.
این مثال نشان میدهد که چگونه یک سطح حمایت میتواند به مقاومت تبدیل شود و به عنوان یک سطح با نیروی مخالف عمل کند.
یاد بگیرید که در بازار های فارکس چه چیزی به درد خورده و چه چیزی به درد نمیخورد…
چگونه سطوح حمایت و مقاومت را پیدا کنیم؟
در بیشتر موارد، پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت در نمودارهای فارکس بسیار آسان است. هر کَفِ نمودار، میتواند یک سطح حمایت و هر سقف، یک مقاومت بالقوه باشد. توجه داشته باشید که من میگویم ممکن است که این موارد حمایت و مقاومت باشند نه حتماً. یک سطح حمایت بالقوه زمانی به یک سطح حمایت واقعی تبدیل میشود که قیمت بیش از یکبار با آن مطابقت داشته باشد.
اگر ببینیم که قیمت تا یک سطح خاص کاهش یافته و سپس دوباره بالا برود، این منطقه را به عنوان یک نقطه احتمالی در نظر میگیریم، که در آن، دفعه بعدی که بازار به آن سطح برسد، ممکن است با مخالفت روبرو شود. اگر دوباره شاهد جهش قیمت از این سطح بودیم، سطح را به عنوان یک سطح حمایت تأیید میکنیم. سپس فرض میکنیم که در صورت افت مجدد، قیمت احتمالاً مجدداً از این سطح حمایت بازگردد. همین امر برای سطوح مقاومت نیز صدق میکند.
همه نواحی حمایت و مقاومت به یک اندازه کاربرد ندارند. ما فقط مایل به انجام معامله در سطوح حمایت و مقاومت معتبری هستیم که با صحت و پتانسیل خود سنجیده شده اند. هم سطوح حمایتِ ضعیف و هم سطوح حمایتِ قابل اعتماد وجود دارد. در مورد سطوح مقاومت هم همینطور است، هم مقاومت های ضعیف و هم مقاومتهای قابل اعتماد وجود دارد.
همانطور که احتمالاً حدس میزنید، معامله گران مایلند که با سطوح قابل اعتماد معامله کنند، زیرا احتمال دستیابی به یک نقطه ورود و خروج موفقیت آمیز در آنها بیشتر است. سطوح حمایت و مقاومت قابل اعتماد، سطوحی هستند که قدیمی ترند و به طور کلی بارها تست شدهاند. در تصویر زیر دو سطح با هم مقایسه شده است – یک سطح مقاومت قوی تر در مقابل
یک حمایت ضعیف تر:
نمودار هفتگی EUR/USD
بیایید مجدداً جفت ارز EUR/USD را این بار در نمودار هفتگی بررسی کنیم. تصویر، تغییرات قیمت بین نوامبر ۲۰۱۴ و نوامبر ۲۰۱۵ را نشان میدهد. خط بنفش یک مقاومتِ ۷ بار تست شده است، در حالی که خط زرد یک حمایت ۴ بار تست شده است. دایره ها، محل دقیق تست سطح ها را نشان می دهند. از آنجایی که سطح بنفش قدیمی تر است و چندین بار تست شده است، سطحِ قوی تری میباشد. مستطیل نارنجی، ناحیه ای را نشان می دهد که در آن دو سطح در حال یکپارچه شدن هستند و در تلاش برای شکستن محدوده، به عقب و جلو جهش میکنند.
میتوانیم انتظار داشته باشیم که یکی از دو سطح شکسته شود. از آنجایی که مقاومت بنفش رنگ قدیمیتر است و قیمت، آن را بیشتر از سطح حمایت زرد رنگ حفظ کرده است، من ترجیح می دهم که در جهت نزولی، یک پوزیشن قرار دهم، چون به نظر من حمایت زرد رنگ زیر فشار مقاومت بنفش رنگ خم خواهد شد. در واقع، این دقیقاً همان اتفاقی است که در انتهای مستطیل نارنجی رنگ رخ خواهد داد. قیمت از سطح حمایت زرد رنگ میگذرد و از این به بعد باید مقاومت نامیده شود زیرا قیمت به زیر سطح حمایت قبلی می رود.
چگونه میتوانیم نقاط ورود/ خروج را در سطوح حمایت و مقاومت قرار دهیم؟
همانطور که قبلاً گفتیم، از سطوح حمایت و مقاومت برای تعیین نقاط ورود و خروج در نمودار استفاده میشود. اگر یاد بگیرید که چگونه با نقاط ورود و خروج S/R کار کنید، اصول اولیه دانش معاملات فارکس خود را بنیان نهاده اید. یادگیری نقاط ورود و خروج S/R فقط برای تازه کارها نیست!
اینها اصول اولیه تمام استراتژی های معاملاتی فارکس هستند که هر معامله گر باید نحوه استفاده از آنها را بداند! دلیل آن ساده است؛ فرقی نمیکند که از چه استراتژی و ابزاری استفاده می کنید، قیمتِ هر جفت ارز فارکس، دائماً به خطوط حمایت و مقاومتِ مختلف نزدیک میشود، بنابراین ما باید مراقب پرایس اکشن پیرامون این سطوح باشیم.
۱) تنظیم نقاط ورود در سطوح S/R
تصور کنید قیمت یک جفت فارکس به یک ناحیه حمایتِ ثابت نزدیک شود. از آنجایی که حمایت، قدیمی است و بارها تست شده است، من فرض می کنم که این سطح حمایت، قابل اعتماد است. به همین دلیل بعد از اینکه قیمت به این سطح حمایت رسید، میتوانم وارد بازار شوم و یک نقطه ورود تعیین کنم. درست ترین راه برای انجام این کار این است که صبر کنید تا ابتدا قیمت با سطح برخورد کند.
هنگامی که این اتفاق افتاد، تنها در صورتی که قیمت از این سطح در جهت صعودی جهش کند، با پوزیشن خرید وارد بازار میشویم. اگر در سطح حمایت خود، وارد معامله خرید شوید، منطقی ترین مکان برای قرار دادن توقف ضرر، در زیر سطح حمایت خواهد بود. توقف خود را درست در زیر حمایت قرار دهید.
اگر آن جهش واقعی نباشد و سطح حمایت در جهت نزولی شکسته شود، این کار ضرر و زیان شما را محدود میکند. نگاهی به مثال زیر بیندازید:
نمودار ۴ ساعته AUD/USD
این یک نمودار ۴ ساعته برای جفت ارز AUD/USD است که نوسانات قیمت را از ۲۱ جولای تا ۵ آگوست ۲۰۱۵ نشان می دهد. خط بنفش، یک سطح حمایت قدیمی است که به نظر من برای تنظیم نقاط ورود، قابل اعتماد و مناسب است. این تصویر چهار مرحله برای ورود به بازار در این سطح حمایت را نشان می دهد. فلش های آبی، نشان دهنده حرکت صعودی پس از برخورد قیمت با سطح حمایت بنفش است.
به مورد ۳ توجه کنید که در آن، قیمت پس از یک افزایش کوتاه سریع افت میکند و به دستور توقف ضررمان برخورد میکند. به همین علت، مهم است که همیشه در هنگام معامله گری، از یک حد ضرر استفاده کنید. بنابراین این سطح حمایت به ما سه پوزیشن خرید خوب و یک پوزیشن بد میدهد که برابر است با نسبت موفقیت ۳:۱. توجه داشته باشید که تنظیم نقاط ورود در سطوح مقاومت، دقیقاً مثل تنظیم نقاط ورود در سطوح حمایت اما در جهت مخالف است.
۲) تنظیم نقاط خروج در سطوح S/R
برای تعیین یک نقطه خروج در یک سطح حمایت یا مقاومت ، ابتدا باید با یک پوزیشن، وارد بازار شده باشید. به همین دلیل، فرض کنید که یک جفت فارکس خریده اید و قیمت با توجه به دیدگاه شما در جهت صعودی حرکت میکند. ناگهان، یک ناحیه مقاومت ثابت در طول روند صعودی میبینید و فکر میکنید که: “قیمت ممکن است از این سطحِ مقاومت قدیمی، به سمت پایین جهش کند و من ممکن است بخش عمده ای از سود خود را از دست بدهم! من باید از خودم محافظت کنم!” بنابراین شما یک نقطه خروج در این سطح مقاومت خاص تنظیم میکنید. تصویر زیر این موضوع را برای شما روشن میکند.
نمودار روزانه USD/JPY
این نمودار روزانه جفت ارز USD/JPY برای بازه زمانی بین ۱۴ ژانویه ۲۰۱۵ تا ۳ آوریل ۲۰۱۵ است. من بعد از خط روندِ صعودیِ قرمز، در یک پوزیشن خرید قرار دارم. قسمت های ضخیم تر روند، نشان دهنده مکان هایی است که قیمت در آنجا حمایت را پیدا می کند. همانطور که من در پوزیشن خرید خود هستم، میبینم که قیمت به یک مقاومت قدیمی که چند بار تست شده و قیمتِ ینِ ژاپن را حفظ کرده است، نزدیک میشود. بنابراین بهترین راه برای حفظ پوزیشنم این است که نقطه خروج را زیر این مقاومت قرار دهم تا سودی که بدست آوردهام را از دست ندهم. هر زمان که قیمت به سطح مقاومت برخورد میکند، می توان توقف ضرر را در زیر کندلی قرار داد که به این سطح برخورد کرده است. روی تصویر بالا، این حالت، خط کوچک نارنجی رنگ است. اگر قیمت، سطح مقاومت را در جهت صعودی بشکند، آنگاه من میتوانم پوزیشن خود را دوباره باز کنم. اما اگر قیمت، یک افت سریع داشته باشد، مانند مثال بالا با یک دستور توقف ضرر میتوانم از خودم محافظت کنم. توقف ضرر این کاهش سریع را پوشش میدهد، و حتی قیمت را از روند صعودی قرمز رنگ خارج میکند.
اما اگر قیمت از سطح مقاومت جهش کند و دوباره از روند قرمز به صورت صعودی جهش کند چه؟ در این حالت، اگر ببینم که قیمت بالا میرود، خرید میکنم و دوباره همان بازی مقاومت را با توقف ضرر انجام میدهم. توجه داشته باشید که در مثال من، افت سریع، باعث بوجود آمدن یک کندل نزولی بسیار پایینتر از روند شده که به پایان گاو ها (روند صعوی) اشاره دارد. بنابراین، نقطه خروج زیرِ مقاومت بنفش رنگ، مرا از یک ضرر ناخواسته نجات داد. همین سناریو را میتوان با یک نقطه خروج در سطح حمایت، اما در جهت مخالف داشت.
چگونه میتوانیم با سطوح حمایت و مقاومت معامله کنیم؟
برای بعضی از معامله گران تازه کار، گاهی اوقات معامله گری با استفاده از حمایت و مقاومت از طریق یک ابزار تأیید اضافی فارکس در نمودار، میتواند مفید باشد. دلیل این امر این است که معامله گری با حمایت و مقاومت ممکن است گاهی اوقات سیگنال های غلط به ما بدهد. به همین دلیل برخی از معامله گرانِ پرایس اکشنِ فارکس، مایلند سیگنال های دریافتی خود را با استفاده از ابزار های معاملهگری اضافه ای مانند الگوهای کندل، الگوهای نمودار، اسیلاتورها، مومنتومها و غیره تأیید کنند.
دیدگاه شما