ارتباط بین جریان سرمایه صندوق های سرمایه گذاری و بازده بازار: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران مقاله
جریان سرمایه صندوق ها عبارتست از ارزش صدور و ارزش ابطال واحدهای سرمایه گذاری و همچنین خالص ارزش صدور و ارزش ابطال که به خالص وجه نقد موسوم است. از خالص وجه نقد به صندوق ها به عنوان شاخصی برای اندازه گیری احساسات بازار استفاده می شود. البته این در شرایطی است که بین خالص وجه نقد و بازده بازار ارتباط معنادار وجود داشته باشد. این پژوهش روابط متقابل مجموع جریان سرمایه به صندوق های سرمایه گذاری و بازده بازار را مورد بررسی قرار می دهد. جریان سرمایه به 19 صندوق سرمایه گذاری در طول سال-های 1387 تا 1389، به صورت ماهانه و هفتگی، به سه بخش صدور، ابطال و خالص جریان تقسیم بندی شده است. در این پژوهش برای بررسی اثرات جاری متغیرها بر یکدیگر از رگرسیون معمولی استفاده شده و برای تاثیر وقفه های پیشین، از روش خودرگرسیونی برداری VAR استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، بر اساس اطلاعات ماهانه، ارزش جاری صدور و خالص وجه نقد بر بازده بازار اثرگذار است، ولی بر اساس اطلاعات هفتگی تاثیری تایید نشد. با استفاده از روش خودرگرسیون برداری و بر اساس اطلاعات هفتگی، وقفه اول بازده بازار بر خالص وجه نقد موثر است. همچنین وقفه اول بازده بازار بر ارزش جاری صدور و وقفه دوم بازده بازار بر ارزش جاری ابطال اثرگذار است. اما بر اساس اطلاعات ماهانه، هیچ یک از وقفه ها توان توضیحی متغیرهای پژوهش را ندارند.
Issuance value، redemption value and net value of issuance and redemption of investment units is called cash flow to mutual funds. This cash flow to mutual funds is used as an investor sentiment index، when there is significant relationship between cash flow to mutual funds and market return. In this paper، relationship between these two items is to be evaluated. Monthly and weekly cash flow to 19 funds during 2008 to 2010 is considered. OLS used to assess the current relationship and for the lag relationship، VAR method is used. The results show that based on monthly data current issuance value affected the market return but weekly data doesn’t support it. On the basis of weekly data، first lag of market return affected net cash flow to mutual funds. However، first lag of market return affected current issuance value and the second lag of market return affected current redemption value. Based on monthly data، neither of market returns lags had the significant explanatory power.
خلاصه ماشینی:
اگر ثابت شود که جریان گفته شده حاوی اطلاعاتی در مورد بازدهی آتی بازار است ، می توان از این شاخص در تنظیم سیاست های سرمایه گذاری در بازار اوراق بهادار استفاده نمود. Assets Price دسته اخیر پژوهش ها که موضوع پژوهش این مقاله را نیز شامل می شود، به دنبال بررسی رابطه متقابل جریان سرمایه به صندوق های سرمایه گذاری و بازده بازار سرمایه هستند. از این منظر دو دلیل برای رابطه سببی بالا وجود دارد: 1 الف ) اطلاعات نمایان شده توسط جریان سرمایه اگر چنان چه سرمایه گذاران در صندوق های سرمایه گذاری صاحب اطلاعاتی باشند یا اگر همسو با صاحبان اطلاعات در بازار به معامله بپردازند، در این صورت معاملات آن ها آشکار کننده و در ارتباط با اطلاعاتی جدید است . نتیجه پژوهش فانت بیانگر آن است که الف ) بین صدور و ابطال ، بیشتر از خرید و فروش سهام همبستگی وجود دارد و ب) رابطه جریان سرمایه - بازده بازار که وارتر به آن اشاره دارد، تنها در مورد جریان سرمایه خرید سهام و فروش سهام صدق می کند و هر دوی این جریان ها به طور هم زمان با بازده بازار ارتباط دارند و درنهایت رابطه اصلی بین صدور- ابطال و خرید- فروش سهام توسط صندوق ها رابطه ای مقارن و همزمان است ، اگرچه او در برخی از وقفه ها نیز رابطه معنادار مشاهده نمود [١٣]. همان گونه که مشاهده می شود فرضیه صفر مبنی بر وجود ریشه واحد برای جریان های سرمایه صدور (ISS)، ابطال (RED) و خالص (NET) و همچنین بازده بازار (RM) رد شده است . Aggregate Price Effects of Institutional Trading: a Study of Mutual Fund Flow and Market Returns, Journal of Financial Economics; 59: 195-220.
سهامداران مراقب باشند بازار بورس پرریسک است
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در سال 95سهام شرکتهایی چون دادهپردازی ایران، ایران ارقام، تکنوتار، قند پیرانشهر و ماشینسازی اراک « بدون هیچ دلیلی» به ترتیب با رشد 80 درصد، 120، 70، 80 و بیش از 100درصدی روبهرو شده است، این در حالی است که ورود گروهها و جریانهای سفتهباز به سهام این شرکتها یک فرضیه موجود برای رشد سهام این شرکتها ارزیابی شده است.
با بررسی بنیادی سهام شرکتهای مذکور در بازه زمانی ابتدای سال تاکنون متوجه میشویم که هیچ گونه تغییری در سودآوری این شرکتها حاصل نشده، اما امکان دارد که عملیات سفتهبازی (سرمایهگذاری کوتاه مدت) روی این سهمها انجام گرفته باشد.
راهکارهای ناظر بازار برای تعادلبخشی
سازمان بورس اوراق بهادار به عنوان نهاد ناظر بر معاملات بورس در چنین مواقعی که سهام شرکتها نوسانی میشود، چندین راهکار برای تعادلبخشی به بازار پیش روی خود دارد؛ اول آنکه سازمان بورس اوراق بهادار میتواند از سهامدار عمده بخواهد برای تعدیل قیمت سهم، سهام عرضه کند، اما سهامدار عمده این اختیار را دارد که این درخواست را نپذیرد.
راهکار بعدی این است که سازمان بورس اوراق بهادار نماد معاملاتی شرکتی که سهامش نوسان شدید داشته است را متوقف کرده و از مسئولان شرکت بخواهد از طریق اطلاعیه شفافسازی کنند، در این صورت اگر رشد قیمت سهام شرکت به دلیل اخبار غلط و شایعات و تحلیل غلط باشد، این اطلاعیهها میتواند بهای سهم را تعدیل کند.
در این بین گاهی امکان دارد عدهای از اشخاص حقیقی و حقوقی برای دستیابی و تملک سهام بلوکی جهت حضور یا افزایش ضریب نفوذ در هیئت مدیره بخواهند سهام شرکت را از طریق تزریق نقدینگی قابل ملاحظه در هر سطحی از قیمت خریداری کنند، در چنین حالتی نیز به یکباره شاهد شکلگیری موج در بهای سهام شرکت خواهیم بود که عکس این مسئله نیز مفروض است؛ یعنی سهامدار به دلیل نیاز شدید به نقدینگی اقدام به فروش سهام خود کند که در چنین حالتی نیز اگر عرضه سهام بر تقاضا برتری داشته باشد امکان دارد شاهد سقوط بهای سهام شرکت باشیم.
تقابل لحظه به لحظه عرضه و تقاضا
موارد فوق از این حیث عنوان شد که بگوییم بازار بورس صحنه تقابل لحظه به لحظه خریداران و فروشندگانی است که این خریدها و فروشها میتواند با هر نیتی انجام گیرد و نیتخوانی فرد فرد معاملهگران اصلاً امکانپذیر نیست و معاملهگر حقیقی و حقوقی سهام امکان دارد به دهها دلیل توأمان که در این دلایل آگاهیها و ناآگاهیها به چشم خواهد خورد تصمیم به خرید و فروش بگیرد، همه این موارد مطروحه بیانگر آن است که معاملهگران بازار سهام باید ریسک موجود در این بازار را قانوناً، عرفاً و اخلاقاً بپذیرند و با چشم باز معامله کنند.
البته تزریق نقدینگی به یک سهم میتواند دلایل مختلفی داشته باشد به طور مثال امکان دارد عدهای بر اثر شایعات یا ناآگاهی یا فقدان تحلیل علمی به یک سهم ورود کنند، این در حالی است که کارشناسان و خبرگان بازار سهام و به ویژه مسئولان و متولیان قدیم و جدید بازار بورس همچون علی صالحآبادی و محمد فطانت (مدیران عامل پیشین سازمان بورس اوراق بهادار) و دکتر شاپور محمدی رئیس کنونی سازمان بورس اوراق بهادار، قالیبافاصل (مدیرعامل شرکت بورس و. ) از گذشته تا کنون پیوسته به سهامداران توصیه کردهاند که اگر از دانش تحلیل برخوردار نیستند اصلاً به بورس ورود نکنند یا اینکه واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری را خریداری کرده یا اصلاً در بازارهایی چون بانک، مسکن، طلا و. سرمایهگذاری کنند چراکه در همه جای دنیا بورس بازاری بسیار پر ریسک است و افرادی که به این بازار ورود میکنند قانوناً باید ریسک موجود در این بازار را بپذیرند.
با این حال باید اطلاعرسانی و آگاهیرسانی و رشد فرهنگ سهامداری آن هم با استراتژی بلندمدت در بازار سرمایه به شدت پیگیری شود تا بدین واسطه نه دیگر شاهد نوسانهای شدید در بازار باشیم و نه اینکه برخی در جریان از دست رفتن بخشی از سرمایهشان و زیانهایی که به آنها در بورس وارد میشود به اعتراض و انتقاد غیرمنطقی بپردازند.
در این میان، چه در بورس ایران و چه در بورسهای جهانی تجربه نشان داده است که سود عمدتاً نصیب سرمایهگذارانی میشود که دید بلندمدت داشتهاند و اساساً این افراد آرامش فکری و ذهنی و روحی بیشتری هم دارند زیرا افرادی که به دنبال سرمایهگذاری کوتاهمدت در بورس هستند با انبوهی از اخبار، تحلیل، اظهارنظر و اطلاعات ضد و نقیض روبهرو میشوند که سرمایهگذاری و فعالیت در چنین شرایطی استرس بسیاری را به این افراد وارد میکند.
اصلاً ماهیت شکلگیری بازار سهام بر این پایه است که شرکتهای سهامی عام حاضر در این بازار با فروش سهام و بخشی از مالکیت خود به مردم منابع ارزانقیمتی را برای رشد و توسعه شرکت به دست آورند در این بین سرمایهگذار هم با خرید سهم در سود و زیان شرکت سهیم میشود و این همان ریسکی است که سهامداران موجود در بازار سرمایه پذیرفتهاند و از این منظر تکریم شخصیت سهامدار باید جزء لاینفک بازار سهام و متولیان بازار سهام باشد چراکه سرمایهگذار موجود در بازار سهام از سایر سودهای تضمین شده و قطعی در بازارهایی چون بانک، واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری و. چشمپوشی کرده تا در تأمین مالی ارزان شرکتها مشارکت و در صورت سودآوری شرکت به سود و در صورت زیان شرکت به زیان برسد، از این منظر باید افرادی که سرمایهگذاری بلندمدت در بازار سهام را نسبت به سایر گزینههای سرمایهگذاری در کشور انتخاب میکنند مورد ارج و تکریم شخصیت قرار گیرند.
مسئولیت کارگزاران در حباب و دستکاری قیمت
با توجه به اینکه تمام عملیات و فرآیندهای خرید و فروش سهام در سامانه معاملاتی بورس، از صفر تا 100 انحصاراً توسط کارگزاران بورسی انجام میگیرد الزاماً باید مسئولیت حقوقی و کیفری و قانونی هرگونه نوسانات غیرعادی، دستکاری در قیمت و ایجاد حباب متوجه کارگزاران بورسی باشد، چراکه سهامدار از طریق کارگزاران بورسی معاملات خود را انجام میدهد و نقشی در بالا یا پایین بردن قیمتها نداشته و سامانه معاملاتی به شکل کاملاً انحصاری در ید و اختیار کارگزاران قرار دارد. در این میان در صورت تعریف مسئولیت کارگزاران بورسی در دستکاری و حباب قیمتی در بازار سهام سازمان بورس میتواند از طریق ابطال معاملات آن روز یا برخورد قاطع با شرکتهای کارگزاری متخلف هم جلوی هرگونه تخلف را گرفته و هم اینکه جلوی تکرار اتفاقات تکراری در بخش دستکاری در قیمتها را برای همیشه بگیرد.
در قوانین مربوط به بازار سرمایه منعی برای ورود افراد ناآگاه به بازار بورس اوراق بهادار در نظر گرفته نشده است از این رو نمیتوان نیت افراد را از خرید یا فروششان به درستی تشخیص داد یا اینکه امکان دارد یک فرد با آگاهی سرمایهاش را وارد سهمی کند که دید بلندمدت برای سرمایهگذاری دارد یا اینکه میخواهد برای دستیابی به کرسی هیئت مدیره شرکت در یک بازه زمانی سهام شرکت را خریداری کرده یا اصلاً پس از مدتی پشیمان میشود و تصمیم میگیرد با تغییر استراتژی خود از سهم خارج شود، این مثال و روند به این دلیل مطرح شد که بگوییم خریدار یا فروشنده با آگاهی یا بدون آگاهی امکان دارد تصمیم به خرید یا فروش داشته باشد که خرید یا فروش نیروهایی را در بازار ایجاد میکند تا بهای سهم نوسان داشته باشد.
اصلاً اساساً بازار محل نوسان قیمتها و تقابل دهها و صدها و هزاران سهامداری است که به شکل لحظهای تصمیم به خرید یا فروش میگیرند بدین ترتیب برای آنکه هم امنیت سرمایهگذاری افراد در بازار حفظ شود و بازار به شکل سیستماتیک قانونمدارانه، آییننامه مدارانه، دستورالعملمدارانه و اخلاقمدارانه و بدون مداخله سلایق و علایق شخصی افراد در نهاد ناظر برمعاملات بورس به کارکرد صحیح خود ادامه دهد باید مسئولیت حقوقی و کیفری و قانونی هرگونه نوسانات غیرعادی، دستکاری در قیمت و ایجاد حباب متوجه کارگزاران بورسی باشد، چراکه تمام عملیات و فرآیندهای خرید و فروش سهام در سامانه معاملاتی بورس، از صفر تا 100 در انحصار کارگزاران بورسی است و اساساً کنترل بخشی از فرآیند معاملاتی همچون کارگزاریها بسیار سادهتر و معقولتر از کنترل میلیونها خریدار و فروشنده سهام است.
از سوی دیگر باید عنوان داشت که اگر معاملهای ابهام دارد ناظر بازار باید در همان روز معامله را باطل کند و وقتی معاملات جلوی چشم ناظر بازار انجام میگیرد و ناظر اقدامی انجام نمیدهد این امر به منزله تأیید اصالت معاملات میباشد. خوشبختانه دکتر شاپور محمدی ریاست کنونی سازمان بورس اوراق بهادار به خوبی با بازار سرمایه آشنا است و پیش از این نیز عهدهدار پست معاونت اقتصادی وزارت اقتصاد بود که در این سمت مطالعات عمیق روی بهبود فضای کسب و کار در ایران ابطال یک فرضیه بورسی داشته است و به خوبی میداند که عقبماندگی بازار سرمایه ایران چه ضربات مهلکی را به اقتصاد کشور زده است و بیشک لازمه خروج از رکود اقتصادی و بهبود شاخص فضای کسب و کار در ایران تغییر نگرش به بازار سرمایه و توسعه این بازار است.
رصد رفتارها در بورس توسط رسانههای بینالمللی
با توجه به اینکه سرمایهگذاران خارجی به بازار سهام ورود کردهاند، بیشک رفتار مدیران و متولیان بازار سرمایه همزمان با ورود سرمایهگذاران خارجی به بازار سهام توسط رسانهها و نشریات بینالمللی به شکل ریزبینانهای رصد میشود از این رو رفتار اشتباه، غیرقانونی و غیرحرفهای متولیان بازار سرمایه ایران با سهامدار داخلی و خارجی میتواند علاوه برخسارات اقتصادی، بر چهره بینالمللی ایران نیز در سطح بینالملل اثر سوء داشته باشد.
به کارگیری مدیران باسابقه
علاوه بر این از مدیریت جدید سازمان بورس انتظار میرود در کنار مدیران جوان کنونی بورس، مدیران، مشاوران و کارشناسان کارکشته که در کارنامه عملکرد خود 25 سال سابقه فعالیت در بازار سرمایه دارند را بهکارگیری کند تا امنیت در بازار بسیار پرریسک بورس که برای سرمایهگذار مهمترین فاکتور میباشد تأمین شود، چراکه هر گونه سختگیری بیقاعده و پروندهسازیهای عجیب و غریب و قابل تأمل علیه فعالان بازار میتواند به ناامنی در بازار سهام منجر شود.
بازنگری همه جانبه قانون بورس
از سوی دیگر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و همچنین دولت یازدهم انتظار میرود قانون بورس اوراق بهادار مصوب سال 84 را که اختیارات غیرنظاممند و خارج از قاعدهای را برای ناظر بورس اوراق بهادار متصور شده ، مورد بازنگری همهجانبه قرار دهند تا ناظر بازار تصدیگریهای غیرضروری خود را واگذار کرده و صرفاً به کار سیاستگذاری صحیح و دقیق و همچنین نظارت تکریمگونه در بازار سهام بپردازد.
دو سیگنال قیمتی در بازار پیشنگر ارز و سکه
ابزارهای مالی- طلایی بورس کالا از تبلور ذهنیت رشد قیمتها در بین اهالی این بازار خبر میدهد. آنچه پس از مدتها در سال جاری از جریان معاملات صندوقهای طلایی بورس کالا و گواهی سپرده سکه طلا برآورد میشود، تغییر فاز دورنمای نرخ از سوی معاملهگران این بازار است که به دادوستد این اوراق بهادار به نرخی بالاتر از ارزش بنیادین آن منجر شده است. عمده این تغییر رفتار را میتوان به روند صعودی بهای دلار مربوط دانست که چندی است از مرز ۲۵هزار تومان که برای مدتی در این نرخ نوسان میکرد، عبور کرده است.
به گزارش ویکی پلاست به نفل از دنیای اقتصاد ،نرخ دلار در معاملات روز گذشته به روند صعودی خود ادامه داد.
سکان معاملات ابزارهای طلایی در دست بهای ارز
ابزارهای طلایی بورس کالا بهعنوان بازوی پیشنگر برای دو بازار طلا و ارز، روند صعودی را در پیش گرفته است؛ آن هم در شرایطی که نرخ جهانی هر اونس طلا با وجود تحرکات محدود افزایشی روز گذشته، از ابتدای هفته کاهشی بود.
این روند بهوضوح بیانگر آن است که هنوز معاملهگران این بازارها از سیاستهای اقتصادی دولت جدید اطمینان کافی حاصل نکردهاند و آنچه دورنمای معاملات غالب بازار ابزارهای طلایی نشان میدهد، رشد انتظاری بهای ارز، حداقل در کوتاهمدت است. به این ترتیب، حتی صحبتهای رئیسجمهور جدید مبنی بر اتخاذ سیاستهای مناسب برای رفع تحریمها بهمنظور فروکش کردن انتظارات تورمی مثبت در بین اهالی بازار، کافی نبود و عقبگرد بهای ارز متوقف شد.
به این ترتیب در حال حاضر آنچه تغذیهکننده اصلی ذهنیت رشد قیمتها در بین معاملهگران بازار ابزارهای طلایی بورس کالاست، جرقههای افزایشی نرخ ارز است که روند صعودی به خود گرفته است.
بهای گواهی سپرده از بازار آزاد پیشی گرفت
اگر از محدودیت نوسان مثبت و منفی پنج درصد قیمت گواهی سپرده چشمپوشی کنیم، عرضه و تقاضا دو فاکتور اصلی کشف نرخ در بازار گواهی سپرده هستند.
به نظر میرسد از اواسط مردادماه، اوراق سپرده سکه طلای بورس کالا در نرخی بالاتر از قیمت سکه فیزیکی در بازار آزاد مورد معامله قرار گرفته که تداعیکننده برجسته شدن ذهنیت رشد قیمتها در آینده است.
از این رو، پس از مدتها انتظارات کاهشی در این بازار و پایین بودن نرخ معاملات گواهی از بازار آزاد، در جریان معاملات روز گذشته در لحظه تنظیم این گزارش، متوسط بهای پنج نماد گواهی سپرده سکه طلای قابل معامله در بورس کالا، 047/ 1درصد بالاتر از نرخ سکه فیزیکی بازار آزاد ارزیابی شد.
این مطلب به این معنی است که افراد رشد نرخ را محتمل میدانند و سعی دارند پرتفوی خود را با جهتگیری قیمتهای افزایشی مدیریت کنند.
تداوم نوسان بهای اونس جهانی طلا در کانال نزولی
دو اهرم اصلی کشف نرخ برای این اوراق را میتوان بهای دلار و نرخ اونس جهانی طلا دانست که اگرچه طلا در معاملات جهانی خود وارد مسیر نزولی شده، باز هم روند افزایشی بهای دلار ابطال یک فرضیه بورسی با اثرگذاری جدیتر بر این بازار، انتظارات تورمی را به سمت و سوی نرخهای افزایشی سوق داده است.
بررسی بهای هر اونس طلا در معاملات بازارهای جهانی بهخوبی از این افت نرخ حکایت دارد؛ چرا که تکانههای ماهانه و هفتگی قیمتی این فلز زرد منفی بود.
به عبارت دقیقتر طی هفته گذشته اونس جهانی طلا 20/ 4 درصد کاهش داشت و در لحظه تنظیم این گزارش با بهای 1730 دلاری به ازای هر اونس مورد معامله قرار گرفت. البته در جریان معاملات روز گذشته به میزان اندک 5/ 0درصد رشد در بهای جهانی طلا نسبت به روز ماقبل دیده شد که هنوز نمیتوان نشانی از تحرک جدی قیمت در معاملات فلز زرد دانست.
این سطح قیمتی برای اونس طلا نزدیک به قیمتی است که پس از اواسط آوریل سال جاری و سقوط ناگهانی نرخ جهانی طلا به زیر 1700 دلار دیده نشده است. با این حال نگرانیهای زیادی درباره تهدیدهای ناشی از گسترش سریع سویه دلتای کرونا و اثر منفی آن بر ازسرگیری فعالیتهای تجاری وجود دارد که باعث افزایش تقاضا و رشد بهای طلا بهعنوان دارایی امن خواهد شد.
افزایش فاصله نرخ پایانی و ابطال صندوقها
در حالی که معاملات صندوقهای طلای بورس کالا در اکثر روزهای معاملاتی سال جاری در نرخی پایینتر از بهای ابطال هر واحد صندوق مورد معامله قرار میگرفت و فرضیه انتظار افت قیمتها را تقویت میکرد، در روزهای اخیر نرخ پایانی معاملات بهعنوان یک داده حیاتی در این بازار تغییر فاز خود را آغاز کرد و تا روز گذشته ادامه یافت؛ تا جایی که متوسط فاصله قیمت پایانی و نرخ ابطال این ابزار طلایی بورس کالا به میزان 79/ 0 درصد رسید که از ابتدای هفته جاری تاکنون روند صعودی را نشان میدهد. این مطلب به این معنی است که معاملهگران این بازار نیز دورنمای رشد نرخ را در سر میپرورانند.
بهای دلار بهعنوان یکی از متغیرهای اصلی بر دادوستد این بازار، پس از بهمن ماه سال گذشته تاکنون برای نخستینبار از مرز 26 هزار تومانی عبور کرده است که بهعنوان محرک اصلی بازگشت ذهنیت افزایشی این دو بازار، آن هم پس از گذشت 6 ماه میتوان به آن اشاره کرد.
البته در برههای از زمان یعنی 8 تیرماه سال 1400، بهطور موقتی انتظارات تورمی برگرفته از فاصله نرخ پایانی ابزارهای طلایی و قیمت بنیادین آنها، اندکی مثبت شد، بهطوری که نشانه تخلیه حباب قیمتی در این دو بازار بود، اما دوام چندانی نداشت و معاملات دو بازار گواهی و صندوقهای طلا بر افت قیمتها پافشاری کرد. آنچه که جریان این روزها را متفاوت از سایر رخدادهای سال جاری ترسیم میکند، تداوم این ذهنیت مثبت و همگرایی ابطال یک فرضیه بورسی هر دو بازار گواهی سپرده و صندوقهای طلای بورس کالا بر دورنمای مثبت نرخ است که چندی است در دادههای حیاتی آنها و فاصله قیمتی با نرخهای واقعیشان خودنمایی میکند.
آنچه از نوسان قیمتی در معاملات ابزارهای طلایی بورس کالا به چشم میخورد، این است که واکنش اهالی بازار بیش از آنکه به افت قیمت جهانی طلا باشد، به نوسان بهای ارز متکی است، بهطوری که میتوان جریانساز اصلی این انتظارات مثبت را عبور بهای دلار از مرز 26 هزار تومان دانست.
پشت پرده افت بازار سرمایه/ چگونه اصلاح بورس ادامهدار شد؟
بازار سرمایه در هفت ماه گذشته هم روی خوش خود را به مردم نشان داد و هم روی ناخوشش را. ظرف هفت ماه گذشته شاخص کل بازار تا دو میلیون واحد پیش رفت و حالا با ۸۰۰ هزار واحد افت، به کانال یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحدی رسیده است. مشکل کجاست؟ آیا ما اکنون شاهد خالی شدن حباب بورسیم؟
کارگر آنلاین | بسیاری معتقدند که رشد بورس همپای رشد اقتصادی نبوده و این رشد درست زمانی رخ داده که اقتصاد کل دنیا درگیر کرونا و رکود بود. پس آیا فرضیه حباب صحیح است؟
مجتبی شهبازی، مدیر معاملات کارگزاری بانک پاسارگاد در این خصوص در تحلیلی برای تجارتنیوز نوشت: اقتصاددانان معمولا حباب را شرایطی میدانند که در آن قیمت یک دارایی با ارزش ذاتی آن منطبق نباشد. این توصیف تاحدودی برای بازار سرمایه ما ناقص است، چراکه اختلاف میان قیمتهای سهام و ارزش ذاتی آن آنقدر در ایران متداول است که میتوان گفت حباب یک خاصیت دائمی بورس است.
به گفته شهبازی تعریف قابل درکتر از حباب به شرایطی برمیگردد که در آن بازارها ارزشگذاری فوقالعاده بالایی را به داراییها اختصاص میدهند. قیمت آنقدر بالا میرود که امکان محاسبه سودهای ایجاد شده جهت پرداخت سود سهام به هیچ وجه تناسبی با قیمت سهام پیدا نمیکند. به کلام دیگر در زمان حباب به طور مثال قیمتهای سهام یک شرکت در نقطهای حدود 100 برابر درآمدهایش قرار میگیرد و تنها راه برای کسب سود از سهام، فروش آن است.
با این مقدمه آیا واقعا با توجه به شرایط کلی اقتصاد کشور در نقطه اوج شاخص بورس، آیا میانگین قیمت به درآمد بازار سرمایه در این حد و اندازه بود که آن را حباب بنامیم؟
شهبازی میگوید: شاید در مورد برخی از سهامها دچار به اصطلاح حباب شده باشیم اما قطعا در کلیت بازار سرمایه بههیچ عنوان این امر مصداق نداشت.
پس افت ناگهانی شاخص کل بازار سرمایه را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ چراکه تنها در پنج ماهه ابتدای سال جاری بازدهی بورس ۲۴۳ درصد بود. از طرف دیگر نرخ دلار تا اواخر مهر ماه حتی به ۳۲ هزار تومان هم رسید. اما چه شد که بازار چنین سقوط آزادی را علیرغم رشد نرخ دلار تجربه کرده است؟
مدیر معاملات کارگزاری بانک پاسارگاد برای پاسخ به این پرسش به گفته میلتون فریدمن، اقتصاددان اشاره میکند و میگوید: بحرانهای بزرگ ناشی از عوامل بیرونی است که توسط دولتها ایجاد میشود.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه «جواب چرایی وضعیت فعلی بورس هم در دخالتهای دولت و ایجاد اخلال در نظام بازار است.
چراکه دولت در هنگام بالا رفتن شاخص، برنامهای برای سیراب کردن ولع تقاضاهای جدید نداشت و متاسفانه به سیاستهای آزمون و خطا روی آورد و هنگامی که موفق به اخلال در مکانیزم بازار شد، خیال کرد جلوی حبابی شدن بازار را گرفته اما غافل از آنکه این سرآغاز وضعیتی است که طی آن اعتماد در بازار سرمایه کمرنگ میشود.»
به گفته وی هر موقع در بازار سرمایه اعتماد کمرنگ شود ما شاهد بحران خواهیم بود. پس از شروع ریزش بازار نیز متاسفانه با دخالتهای نابجا و ایجاد محدودیتهای سلیقهای و خودساخته، سیاستگذاران باعث طولانی شدن اصلاح بازار شدند. در واقع در آتش بیاعتمادی ایجاد شده دمیدند. مواردی از جمله ایجاد ممنوعیت فروش برای کدهای فروشنده و سایر محدودیتها و امنیتی شدن فضای بازار سرمایه سبب شده تا اصلاح قیمت سهام پس از رشدهای افسارگسیخته یک سال اخیر، فرسایشی شود و نتوان نقطه پایانی برای آن متصور بود.
سیاستهای حساب نشده و غیرکارشناسی دولتمردان در دعوت سرمایهگذاران خرد به بازار سهام در دوره رشد قیمتها و ابطال یک فرضیه بورسی قوانین سلیقهای و غیراصولی و غیرعلمی، روند معمول بازار را بر هم ریخت و در کنار هراس از ریزش بیشتر قیمتها، بیاعتمادی سرمایهگذاران را نیز بهدنبال داشت.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه، به تمام موارد ذکر شده باید وضعیت نابسامان اقتصاد کشور و ترس از سقوط بیشتر ارزش ریال و رکود اقتصادی و تهدیدات بینالمللی را نیز اضافه کنید تا این وحشت عمومی در بازار سرمایه را بتوان اندکی درک کرد.
اکنون هم دولتمردان و سیاستگذاران بزرگترین خدمتی که میتوانند به بازار سرمایه داشت باشند عدم دخالت در بازار و برهم نزدن مکانیزم بازار است. نوسان، ذات بازار است. ولی دولت با دخالتهای نابجا باعث برهم خوردن تعادل در بازار میشود.
پشت پرده افت بازار سرمایه/ چگونه اصلاح بورس ادامهدار شد؟
بازار سرمایه در هفت ماه گذشته هم روی خوش خود را به مردم نشان داد و هم روی ناخوشش را. ظرف هفت ماه گذشته شاخص کل بازار تا دو میلیون واحد پیش رفت و حالا با ۸۰۰ هزار واحد افت، به کانال یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحدی رسیده است. مشکل کجاست؟ آیا ما اکنون شاهد خالی شدن حباب بورسیم؟
کارگر آنلاین | بسیاری معتقدند که رشد بورس همپای رشد اقتصادی نبوده و این رشد درست زمانی رخ داده که اقتصاد کل دنیا درگیر کرونا و رکود بود. پس آیا فرضیه حباب صحیح است؟
مجتبی شهبازی، مدیر معاملات کارگزاری بانک پاسارگاد در این خصوص در تحلیلی برای تجارتنیوز نوشت: اقتصاددانان معمولا حباب را شرایطی میدانند که در آن قیمت یک دارایی با ارزش ذاتی آن منطبق نباشد. این توصیف تاحدودی برای بازار سرمایه ما ناقص است، چراکه اختلاف میان قیمتهای سهام و ارزش ذاتی آن آنقدر در ایران متداول است که میتوان گفت حباب یک خاصیت دائمی بورس است.
به گفته شهبازی تعریف قابل درکتر از حباب به شرایطی برمیگردد که در آن بازارها ارزشگذاری فوقالعاده بالایی را به داراییها اختصاص میدهند. قیمت آنقدر بالا میرود که امکان محاسبه سودهای ایجاد شده جهت پرداخت سود سهام به هیچ وجه تناسبی با قیمت سهام پیدا نمیکند. به کلام دیگر در زمان حباب به طور مثال قیمتهای سهام یک شرکت در نقطهای حدود 100 برابر درآمدهایش قرار میگیرد و تنها راه برای کسب سود از سهام، فروش آن است.
با این مقدمه آیا واقعا با توجه به شرایط کلی اقتصاد کشور در نقطه اوج شاخص بورس، آیا میانگین قیمت به ابطال یک فرضیه بورسی درآمد بازار سرمایه در این حد و اندازه بود که آن را حباب بنامیم؟
شهبازی میگوید: شاید در مورد برخی از سهامها دچار به اصطلاح حباب شده باشیم اما قطعا در کلیت بازار سرمایه بههیچ عنوان این امر مصداق نداشت.
پس افت ناگهانی شاخص کل بازار سرمایه را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ چراکه تنها در پنج ماهه ابتدای سال جاری بازدهی بورس ۲۴۳ درصد بود. از طرف دیگر نرخ دلار تا اواخر مهر ماه حتی به ۳۲ هزار تومان هم رسید. اما چه شد که بازار چنین سقوط آزادی را علیرغم رشد نرخ دلار تجربه کرده است؟
مدیر معاملات کارگزاری بانک پاسارگاد برای پاسخ به این پرسش به گفته میلتون فریدمن، اقتصاددان اشاره میکند و میگوید: بحرانهای بزرگ ناشی از عوامل بیرونی است که توسط دولتها ایجاد میشود.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه «جواب چرایی وضعیت فعلی بورس هم در دخالتهای دولت و ایجاد اخلال در نظام بازار است.
چراکه دولت در هنگام بالا رفتن شاخص، برنامهای برای سیراب کردن ولع تقاضاهای جدید نداشت و متاسفانه به سیاستهای آزمون و خطا روی آورد و هنگامی که موفق به اخلال در مکانیزم بازار شد، خیال کرد جلوی حبابی شدن بازار را گرفته اما غافل از آنکه این سرآغاز وضعیتی است که طی آن اعتماد در بازار سرمایه کمرنگ میشود.»
به گفته وی هر موقع در بازار سرمایه اعتماد کمرنگ شود ما شاهد بحران خواهیم بود. پس از شروع ریزش بازار نیز متاسفانه با دخالتهای نابجا و ایجاد محدودیتهای سلیقهای و خودساخته، سیاستگذاران باعث طولانی شدن اصلاح بازار شدند. در واقع در آتش بیاعتمادی ایجاد شده دمیدند. مواردی از جمله ایجاد ممنوعیت فروش برای کدهای فروشنده و سایر محدودیتها و امنیتی شدن فضای بازار سرمایه سبب شده تا اصلاح قیمت سهام پس از رشدهای افسارگسیخته یک ابطال یک فرضیه بورسی سال اخیر، فرسایشی شود و نتوان نقطه پایانی برای آن متصور بود.
سیاستهای حساب نشده و غیرکارشناسی دولتمردان در دعوت سرمایهگذاران خرد به بازار سهام در دوره رشد قیمتها و قوانین سلیقهای و غیراصولی و غیرعلمی، روند معمول بازار را بر هم ریخت و در کنار هراس از ریزش بیشتر قیمتها، بیاعتمادی سرمایهگذاران را نیز بهدنبال داشت.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه، به تمام موارد ذکر شده باید وضعیت نابسامان اقتصاد کشور و ترس از سقوط بیشتر ارزش ریال و رکود اقتصادی و تهدیدات بینالمللی را نیز اضافه کنید تا این وحشت عمومی در بازار سرمایه را بتوان اندکی درک کرد.
اکنون هم دولتمردان و سیاستگذاران بزرگترین خدمتی که میتوانند به بازار سرمایه داشت باشند عدم دخالت در بازار و برهم نزدن مکانیزم بازار است. نوسان، ذات بازار است. ولی دولت با دخالتهای نابجا باعث برهم خوردن تعادل در بازار میشود.
دیدگاه شما