تشخیص روند صعودی
اندیکاتور میانگین متحرک، متوسط قیمت خرید معاملهگران را در طی یک بازه زمانی مشخص (دوره تناوب یا پریود) محاسبه کرده و در چارت نمایش میدهد. این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای روندنما متاخر قرار میگیرد. یعنی نسبت به قیمت با تأخیر حرکت میکند. همچنین از آن برای تشخیص روند حاکم بر بازار استفاده میشود. در ادامه به بررسی نکات این اندیکاتور میپردازیم.
قبل از پرداختن به بحث بهتر است ابتدا با انواع روندها در بازارهای مالی آشنا شویم. بازارهای مالی در زمانهای مختلف، روندهای متفاوتی دارند؛ اما بهصورت کلی، بازارها، رونددار یا بدون روند هستند. گاهی اوقات قیمتها در جهت مثبت حرکت میکنند که این اتفاق نشاندهنده روند صعودی بازار است. در مقابل برخی اوقات قیمتها در جهت منفی حرکت کرده و بیانگر بازاری با روند نزولی هستند. علاوه بر این دو روند، زمانهایی پیش میآید که قیمتها به صورت پیوسته در جهت مثبت یا جهت منفی حرکت نکرده و بهاصطلاح درجا میزنند. به این نوع بازار، بازار بدون روند یا خنثی میگویند.
نحوه تشخیص روند با استفاده اندیکاتور میانگین متحرک
روندصعودی: در این نوع روند، اندیکاتور میانگین متحرک شیب صعودی (حداقل 30 درجه) دارد. همچنین کندلهای قیمت در بخش فوقانی اندیکاتور قرار میگیرند. این اندیکاتور در روند صعودی پس از برخورد کندلهای قیمت، در زمان اصلاح قیمتی به عنوان حمایت ظاهر میشود.
نمایی از یک روند صعودی و ایفای نقش حمایتی توسط میانگین متحرک
روند نزولی: در این نوع روند اندیکاتور میانگین متحرک شیب نزولی دارد و کندلهای قیمتی در زیر اندیکاتور قرار میگیرند. همچنین در روند نزولی این اندیکاتور بهمانند سطح مقاومتی در مقابل رشد قیمت از خود واکنش نشان میدهد.
نمایی از یک روند نزولی و ایفای نقش مقاومتی توسط این اندیکاتور
بازار بدون روند (خنثی): در بازارهای خنثی یا بدون روند، شیب اندیکاتور میانگین متحرک تقریباً افقی است. همچنین کندلهای قیمت، اندیکاتور را بهسمت بالا و پایین قطع میکنند.
نمایی از اندیکاتور میانگین متحرک در بازار بدون روند
دوره تناوب (Period)
این بخش از تأثیرگذارترین پارامترهای میانگین متحرک است. دوره تناوب یا به اصطلاح پریود تعداد کندلی است که محاسبات ریاضی بر روی آنها انجام میشود. برای مثال اگر این پارامتر عدد 10 انتخاب شود، اندیکاتور از 10 کندل آخر میانگین گرفته و در چارت نمایش میدهد. برای انتخاب بهترین دوره تناوب به سه نکته زیر توجه کنید:
- دوره تناوب باید عددی باشد که در آن بیشترین انطباق حرکت قیمت با رفتار اندیکاتور وجود داشته باشد. یعنی بیشترین قلهها یا درههای قیمت بر روی اندیکاتور قرار گیرد.
- اعداد رند خاصیت حمایتی-مقاومتی بیشتری نسبت به سایر اعداد دارند.
- اعدادی که عموم تکنیکالیستها از آن استفاده میکنند، اعداد مناسبتری برای دوره تناوب میانگین متحرک هستند. در بازار ایران این اعداد شامل: 12، 26، 52 و 200 هستند.
توجه داشته باشید که با افزایش دوره تناوب، اندیکاتور در فاصله دورتری نسبت به کندلهای قیمتی قرار گرفته و نوسانات بلندمدت را نشان میدهد. همچنین خاصیت حمایتی-مقاومتی آن نیز بسیار قویتر خواهد بود.
شیفت (Shift)
پارامتری است که این اندیکاتور را در راستای محور افقی به سمت چپ یا راست منتقل میکند. این پارامتر کاربردی نداشته و عموم تحلیلگران از عدد صفر برای آن استفاده میکنند.
روش محاسبات (Method)
روشهای متنوعی برای محاسبه میانگین قیمت وجود دارد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- میانگین متحرک ساده: در این روش مجموع دادهها را با هم جمع کرده و سپس حاصل آن را تقسیم بر تعداد دادهها میکنیم.
- میانگین متحرک وزنی-خطی: در این روش به دادههای جدید اهمیت بیشتری میدهیم. به این منظور به دادهها بر اساس قدمت ضریب داده میشود. ضرایب نیز به صورت نمودار خطی به دادهها تخصیص مییابند و دادههای جدیدتر ضریب بزرگتری میگیرند.
- میانگین متحرک نمایی: در این روش مشابه روش قبل به دادههای جدید اهمیت بیشتری میدهیم. با این تفاوت که ضرایب بر اساس تابع نمایی مشخص میشوند.
بهترین گزینه برای این بخش همان میانگین متحرک نمایی است. زیرا نسبت به سایر روشها دقیقتر بوده در فاصله نزدیکتری نسبت به کندلها قرار میگیرد.
اعمال محاسبات (Apply to)
این بخش نشان میدهد که محاسبات ریاضی باید بر روی کدام داده کندلها انجام شود. میتوان برای این پارامتر از نقاط کندل استفاده کرد. عموم تحلیلگران از حالت (close) استفاده میکنند. با این استنباط که مهمترین نقطه هر کندل همان قیمت بسته شدن کندل است؛ اما بهترین داده انتخابی میتواند همان تیپیکال پرایس (Typical Price) باشد. در این روش مرکز ثقل هر کندل با در نظر گرفتن صعودی یا نزولی بودن کندل در نظر گرفته میشود. بنابراین علاوه بر در نظر گرفتن نقطه کلوز (Close)، نقاط مهمی همچون (High) و (Low) نیز در محاسبات در نظر گرفته میشوند.
تنظیمات میانگین متحرک
پیدا کردن نقاط خروج
یکی از کاربردهای اندیکاتور میانگین متحرک، شناسایی نقطه خروج تشخیص روند صعودی است. به این صورت که آخرین دره را در روند صعودی مشخص کرده و دوره تناوب میانگین متحرک را بهصورتی تنظیم میکنیم که دقیقاً بر روی آن منطبق شود. هرگاه کندلهای قیمت، میانگین متحرک را بهسمت پایین شکسته و زیر آن تثبیت شوند، میتوان از آن بهعنوان سیگنال خروج استفاده کرد.
سیستم معاملاتی
در این سیستم معاملاتی از دو میانگین متحرک بهصورت همزمان استفاده میشود. تنظیمات این دو میانگین متحرک بهصورت زیر است:
به میانگین متحرکی که دوره تناوب آن 50 است، مووینگ اسلو (slow) گفته میشود. همچنین میانگین متحرکی که دوره تناوب آن 20 است، مووینگ فست (fast) نام دارد.
از این سیستم معاملاتی در جهت تشخیص روند و صدور سیگنالهای خرید و فروش استفاده میشود. روندهای حاکم بر بازار توسط این اندیکاتور بهصورت زیر نشان داده میشود:
- روند صعودی: در این روند مووینگ اسلو شیب صعودی دارد و مووینگ فست در بالای آن قرار میگیرد. همچنین کندلهای قیمت باید در بالای میانگین متحرک فست قرار گیرند.
- روند نزولی: در روند نزولی مووینگ اسلو شیب نزولی دارد و مووینگ فست در زیر آن قرار میگیرد. کندلهای قیمت باید در زیر میانگین متحرک فست قرار میگیرند.
- بازارهای بدون روند: در این بازارها اندیکاتور مووینگ اسلو شیبی تقریباً افقی دارد. همچنین مووینگ فست دائماً به آن نزدیک شده و آن را به سمت بالا و پایین قطع میکند.
صدور سیگنالهای خرید و فروش
صدور سیگنال خرید به این صورت است که مووینگ فست باید مووینگ اسلو را بهسمت بالا قطع کند.
سیگنال فروش نیز پس از قطع مووینگ اسلو توسط مووینگ فست بهسمت پایین صادر میشود.
جمعبندی
اندیکاتور میانگین متحرک یکی از سادهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال بوده که در عین سادگی بسیار پرکاربرد است. از این اندیکاتور هم میتوان برای تشخیص روند و هم در جهت صدور سیگنالهای خرید و فروش استفاده کرد. البته باید در نظر داشت که تحلیلگران تکنیکال هیچگاه از یک اندیکاتور برای خرید و فروش استفاده نمیکنند. بلکه آنها مجموعهای از اندیکاتورها و دیگر ابزارهای تکنیکال را کنار هم میگذارند تا بهترین تصمیم را برای معامله اتخاذ کنند.
برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها و نحوهی استفاده از آنها میتوانید به دورهی تحلیل تکنیکال کلاسیک مراجعه کنید.
اندیکاتور تشخیص روند نمادهای بورسی در متا تریدر یا مفید تریدر
اندیکاتور تشخیص روند از اندیکاتورهایی است که خیلی از سرمایه گذاران بورس و فارکس از آن استفاده می کنند. برای کسب سود در بازار بورس می بایست تحلیل تکنیکال را فرا بگیرید. تحلیل تکنیکال کمک میکند بهترین زمان ورود به سهم را تشخیص داده و همچنین در بهترین زمان نیز از سهم خارج شد.
وضعیت نمودار روزانه در یک یا دو سال گذشته (روند بلندمدت)، وضعیت نمودار روزانه در شش یا سه ماه گذشته (روند میان مدت) و وضعیت نمودار در چند هفته گذشته (روند کوتاهمدت) میتوانند معیار مناسبی برای تحلیل روند بازار باشند. یکی از ابزارهای مهم اندیکاتورهای تشخیص روند می باشد که می توان زمان ورود به سهم را تشخیص داد.
با پیشروی قیمتها در نمودار همیشه اوج و کفهایی در بازار تشکیل میشود. اگر به این اوج تشخیص روند صعودی تشخیص روند صعودی و کفها توجه کنید، میتوانید روند بازار را تشخیص دهید. سطوح حمایت کفهای قیمتی در بازار هستند. تشکیل کفهای قیمتی نشانگر روند صعودی بازار هستند و به تدریج این کفهای قیمتی در سطوح بالاتری تشکیل میشوند و پلهپله بالا میروند.
با تشخیص اوج و کفهای تشکیل شده در بازار به راحتی میتوان گفت که آیا تشخیص روند صعودی اوج و کفهای جدیدتر در سطوح بالاتری تشکیل شدهاند یا در سطوح پایینتر.
توجه داشته باشید که در روندهای نزولی به جای کف، اوجهای قیمتی در بازار نمایان میشوند. معمولاً اوجهای قیمتی به تدریج در سطوح پایینتر تشکیل میشوند تا نشانگر یک روند نزولی باشند.
اندیکاتور تشخیص روند مشخص میکند روندی که سهم در آن قرار گرفته است چه اندازه می تواند رشد و یا ریزش در بازار بورس داشته باشد.
این اندیکاتور از نوع اسیلاتور می باشد و در پلتفرم مفیدتریدر و یا متاترید ۵ قابلیت اجرایی دارد. که همراه با اندیکاتور روند نمادهای بورسی در اختیار شما قرار می گیرد:
نحوه بارگذاری اندیکاتور خط روند در تشخیص روند صعودی نرم افزار مفیدتریدر یا متاتریدر ۵ :
۱- فایل را از حالت زیپ خارج کنید.
۲- نرم افزار متاتریدر۵ را اجرا کنید و از منوی File وارد بخش Open Data Folder شوید.
۳- پنجره ای باز می شود سپس وارد فایل MQL5 شوید.
۴- مجددا پنجره جدیدی باز می شود وارد فایل Indicators شوید.
۵- اندیکاتور را در فولدر Indicators کپی کنید.
۶- از متاتریدر۵ خارج شوید و مجددا نرم افزار را راه اندازی کنید.
۷- به محیط نرم افزار متاتریدر۵ برگردید در قسمت سمت چپ پایین و در بخش پنجره راهبری (Navigator) اندیکاتور مورد نظر را جستجو نمایید و با دو بار کلیک کردن روی اندیکاتور می توانید آن ها را نماد مورد نظر فعال نمایید.
راهنمای رسم خط روند (Trendline)
روند (Trend) اصطلاحی است در بازارهای مالی که تمایل کلی حرکت قیمت در یک بازار را مشخص میکند. در واقع روند از گرایش جامع قیمت حکایت دارد. شاید تشخیص روند، مهمترین وظیفه و هدف یک تحلیلگر در تحلیل تکنیکال باشد. از این رو رسم خط روند بسیار اهمیت دارد. در این مقاله سعی شده تا با زبانی ساده روند قیمت و نحوه ترسیم خط روند آموزش داده شود.
خط روند چیست؟
خطوط روند (Trendlines) در بازارهای مالی، خطوط اُریبی هستند که بر نمودار ترسیم میشوند. این خطوط، نقاطی از دادهها را به هم متصل میکنند تا تشخیص روند بازار و تصور حرکات قیمت را برای تریدرها و چارتیستها تسهیل کنند.
خطوط روند یکی از اصلیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به حساب میآید. رسم خط روند به صورت گستردهای در بازارهای سهام، ارز فیات، ابزار مشتقه و ارزهای دیجیتال به کار میرود.
خطوط روند اساساً شبیه به سطوح حمایت و مقاومت عمل میکنند، با این تفاوت که به جای خطوط افقی، از خطوطی مورب ساخته شدهاند. از این رو میتوانند شیبی مثبت یا منفی داشته باشد. معمولاً وقتی که شیب خط زیاد باشد، روند قویتر خواهد بود.
رسم خط روند
میتوانیم خطوط روند را به دو دستۀ اصلی تقسیم کنیم: روند صعودی (Uptrend) و روند نزولی (Downtrend). خط روند صعودی، همانطور که از اسمش برمیآید، از موقعیتی فروتر در نمودار، به جایگاهی بالاتر ترسیم میشود و دو یا چند نقطه را، همانند تصویر زیر، به هم متصل میسازد.
در تصویر بالا نمودار قیمت بیت کوین نمایش داده شده که خط سبز نمایانگر روندی صعودی است.
در مقابل، روند نزولی هم از جایگاهی فراتر به موقعیتی فروتر در نمودار رسم میشود و دو یا چند نقطه را به هم وصل میکند.
در تصویر بالا نیز خط قرمز نمایانگر روندی نزولی در قیمت بیت کوین است.
در نتیجه، تفاوت این دو نوع روند در انتخاب نقاطی است که برای ترسیم آنها استفاده میشود. رسم خط روند صعودی، با استفاده از پایینترین نقاط نمودار انجام میشود (یعنی کف نمودارهای شمعی در سطحی بالاتر تشکیل میشود). از طرف دیگر، رسم خط روند نزولی، با استفاد از بالاترین نقاط نمودار انجام میشود (یعنی سقف نمودار شمعی در سطحی پایینتر ایجاد میشود).
چگونه از خطوط روند استفاده کنیم؟
خط روند با توجه به فراز و فرود نمودار، قیمت روند غالب را اندکی به چالش میکشد، آن را میآزماید و با خود هم جهت میسازد. سپس برای پیشبینی سطوح مهم آینده امتداد مییابد. رسم خط روند ممکن است بارها انجام شود و مادامی که دچار شکست نشود، معتبر است.
با اینکه خطوط روند میتوانند برای انواع دادههای نموداری به کار بروند، اما معمولاً در نمودارهای مالی (بر اساس قیمت بازار) مورد استفاده قرار میگیرند.
همچنین آنها اطلاعاتی از عرضه و تقاضا ارائه میدهند. خط روند صعودی، طبیعتاً بیانگر نیروی خرید فزاینده است (تقاضا بیشتر از عرضه است). خط روند نزولی نیز با افت پیوسته قیمت در ارتباط است ( عرضه بیشتر از تقاضا است).
حجم معاملات نیز میتواند در چنین تحلیلهایی منظور شود. به عنوان مثال اگر قیمت افزایش یابد اما حجم معاملات کاهش یابد یا نسبتا اندک باشد، ممکن است به اشتباه تصور شود که تقاضا در حال افزایش است.
همان طور که اشاره شد، از خطوط روند برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشود. این سطوح از مفاهیم اساسی و بسیار مهم تحلیل تکنیکال به شمار میروند. خط روند صعودی نمایانگر سطح حمایتی ست که بعید است قیمت به زیر آن برود. در مقابل، روند نزولی هم نشاندهندۀ سطح مقاومتی است که افزایش قیمت به بالای آن غیرمحتمل است.
به عبارت دیگر، هنگامی روند بازار غیرمعتبر است که سطوح حمایت و مقاومت به سمت پایین و بالا شکسته شوند. در بسیاری از موارد هنگامی که این سطوح اصلی در حفظ روند ناموفق باشند، بازار تمایل دارد جهت حرکت خود را تغییر دهد.
تحلیل تکنیکال همچنان عرصهای ذهنی است و هر کس میتواند روش کاملاً متفاوتی برای رسم خط روند ارائه دهد. از این رو، ترکیب چندگانۀ تکنیکهای تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال برای کاهش ریسک میتواند سودمند باشد.
ترسیم خطوط معتبر روند
از لحاظ فنی، خطوط روند میتوانند هر دو نقطۀ روی نمودار را به هم متصل کنند. اما بسیاری از چارتیستها اتفاق نظر دارند که استفاده از سه نقطه (یا بیشتر)، روند را معتبر میسازد. در برخی موارد استفاده از دو نقطه میتواند به معنی پتانسیل روند باشد و استفاده از سه نقطه نیز به عنوان آزمون اعتبار روند تلقی میشود.
در نتیجه هنگامی که قیمت، خط روند را در سه نوبت (یا بیشتر) لمس کند و نشکافد، روندی معتبر محسوب میشود. آزمون چندبارۀ خط روند ثابت میکند که روند مذکور صرفاً از نوسانات قیمت ناشی نشده است.
تنظیمات مقیاس در رسم خط روند
علاوه بر انتخاب تعداد نقاط کافی برای تشکیل روندی معتبر، لحاظ کردن تنظیمات مناسب نیز هنگام ترسیم خط روند حائز اهمیت است. تنظیمات مقیاس، مهمترین بخش تنظیمات نمودار است.
مقیاس در نمودارهای مالی به نحوۀ نمایش تغییر قیمت مرتبط است. مقیاس عددی (Arithmetic) و مقیاس نیمه لگاریتمی (Semi-Logarithmic) رایجترین مقیاسهای موجود هستند. در نمودار عددی، تغییر قیمت بر حسب حرکات عمودی قیمت به موازات محور Y بیان میشود. حال آنکه در نمودار نیمه لگاریتمی، تغییرات بر اساس درصد نمایش داده میشود.
برای مثال، در نمودار عددی، تغییر قیمت از 5 به 10 دلار همانند تغییر قیمت از 120 به 125 دلار است. اما در یک نمودار نیمه لگاریتمی افزایش 100% قیمت (از 5 به 10 دلار) مقدار بیشتری از نمودار را در مقایسه با افزایش 4% (120 به 125 دلار) اشغال میکند.
هنگام استفاده از خطوط روند باید به چه نکاتی توجه کنیم؟
هنگام ترسیم خط روند، توجه به تنظیمات مقیاس اهمیت دارد. هر نوع از نمودار ممکن است فراز و فرود متفاوتی در پی داشته باشد و در نتیجه به خط روندی متفاوت منجر شود.
انتخاب نقاطی که برای ترسیم خط روند به کار میروند، بر میزان نمایش دقیق چرخههای بازار و روند واقعی تأثیرگذار است و باعث میشود قدری ذهنی باشند.
برای مثال برخی از چارتیستها خطوط روند را تنها بر اساس بدنۀ نمودار شمعی و بدون در نظر گرفتن فتیله (Wicks) ترسیم میکنند و برخی دیگر ترجیح میدهند خطوط روند را با لحاظ کردن بالا و پایین فتیلهها ترسیم کنند.
در نتیجه اهمیت دارد از خطوط روند به همراه سایر ابزارهای نموداری و اندیکاتورهایی از قبیل ابرهای ایچیموکو، نوارهای بولینگر (BB)، مکدی (MACD)، شاخص RSI، و میانگین متحرک (MA) استفاده شود.
سخن پایانی
روند یک نمودار، گرایش کلی حرکت قیمت در یک نمودار را نشان میدهد که با اتصال دو یا چند نقطه به روی نمودار تشکیل میشود. اهمیت روند و تشخیص آن تا آنجا است که میتوانیم آن را هدف اصلی تحلیلگر تکنیکال بدانیم.
روندها سه دسته هستند: صعودی، نزولی و خنثی. خطوط روند در تمامی بازارهای تشخیص روند صعودی مالی از جمله بازار رمزارزها به کار میروند. اهمیت دیگر خطوط روند در این است که میتوان آنها را همچون سطوح مقاومت و حمایت در نظر گرفت.
برای ترسیم خط روند به یاد داشته باشید که با اتصال دو نقطه احتمال وجود روند تقویت میشود؛ حال آنکه با استفاده از سه نقطه اعتبار روند محرز میگردد. روندها آزمون میشوند و اگر دچار شکست نشوند اعتبارشان ثابت میشود.
اگر روند صعودی باشد، به معنی مازاد تقاضا است و اگر روند نزولی باشد، از افزونی عرضه بر تقاضا حکایت دارد. باید توجه داشته باشید که به تنهایی استفاده کردن از خطوط روند میتواند شما را دچار اشتباه کند. لذا پیشنهاد میگردد که همراه با آن از سایر ابزارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال استفاده شود.
چگونه از اوسیلاتور ها برای تشخیص پایان روند استفاده کنیم؟
نوسان ساز یا اوسیلاتور به هر نوع دادهای گفته میشود که بین دو نقطه به عقب و جلو حرکت میکند. به عبارت دیگر، اوسیلاتور آیتمی است که همیشه جایی بین نقطه A و نقطه B قرار میگیرد.
به زمانی فکر کنید که کلید برق را میزنید. اندیکاتورهای تکنیکال، چیزی شبیه به کلید «روشن» یا «خاموش» کردن چراغ است.
به طور دقیق تر، یک نوسان ساز یا اوسیلاتور معمولاً سیگنال «خرید» یا «فروش» میدهد؛ البته به جز مواردی که اوسیلاتور در هر دو انتهای محدوده خرید / فروش مشخص نیست.
The Williams %R، استوتاستیک (Stochastic)، Parabolic SAR و شاخص قدرت نسبی (RSI) همگی نمونههایی از اوسیلاتور هستند.
اوسیلاتور چگونه عمل میکند؟
اسیلاتورها با این فرض کار می کنند که با شروع کاهش سرعت مومنتوم، خریداران کمتر (اگر در یک روند صعودی هستند) یا فروشندگان کمتر (اگر در یک روند نزولی) مایل به معامله با قیمت فعلی هستند.
تغییر در مومنتوم اغلب سیگنالی است مبنی بر اینکه روند فعلی در حال ضعیف شدن است.
هر یک از این اندیکاتورها برای نشان دادن یک معکوس شدن احتمالی روند طراحی شدهاند، جایی که روند قبلی مسیر خود را طی کرده و قیمت آماده تغییر جهت است.
بیایید نگاهی به چند مثال بیندازیم:
هر ۳ اوسیلاتور را بر روی نمودار روزانه GBP / USD که در زیر نشان داده شده است قرار دادیم.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، هر سه اندیکاتور سیگنال خرید را در اواخر ماه دسامبر (اوایل دی) ارائه کردند. در نظر گرفتن این معامله، حدود 400 پیپ سود به همراه داشت.
سپس، در هفته سوم ژانویه، استوتاستیک (Stochastic)، Parabolic SAR و شاخص قدرت نسبی (RSI) همگی سیگنالهای فروش را ارائه کردند. با در نظر گرفتن ریزش 3 ماهه پس از آن، اگر این معامله شورت را انجام داده بودید، پیپهای زیادی کسب میکردید.
تقریباً در اواسط آوریل (فروردین)، هر سه اوسیلاتور سیگنال فروش دیگری دادند و پس از آن قیمت یک ریزش شدید دیگر را تجربه کرد.
حال بیایید نگاهی به همان اسیلاتورها بیاندازیم تا بدانید که این سیگنالها بینقص نیستند.
به عنوان مثال، Parabolic SAR در اواسط فوریه سیگنال فروش داد در حالی که استوتاستیک (Stochastic) سیگنالی دقیقا مخالف را نشان داد. و به نظر میرسد شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز بلاتکلیف بوده است؛ زیرا در آن زمان هیچ سیگنال خرید یا فروشی را نشان نداده بود.
با نگاهی به نمودار بالا، به سرعت متوجه میشوید که سیگنالهای نادرست زیادی ظاهر میشوند. در هفته دوم آوریل (اردیبهشت)، هر دو اندیکاتور استوتاستیک (Stochastic) و شاخص قدرت نسبی (RSI) سیگنالهای فروش ارائه کردند در حالی که Parabolic SAR سیگنالی نداد.
چرا اوسیلاتور های خوب چنین عملکردی داشتند؟
پاسخ در روش محاسبه هر یک نهفته است.
- اندیکاتور استوتاستیک (Stochastic) بر اساس بازه بالا به پایین دوره زمانی است؛ اما در حالت ۱ ساعته ، تغییرات یک ساعت به ساعت دیگر را در نظر نمیگیرد.
- شاخص قدرت نسبی (RSI) از تغییر قیمت بسته به قیمت بعدی استفاده میکند.
- Parabolic SAR محاسبات منحصر به فرد خود را دارد که میتواند باعث ایجاد مغایرت شود.
این ماهیت اوسیلاتور هاست. اوسیلاتور فرض میکند که یک حرکت خاص قیمت همیشه به همان تغییر رویکرد منجر میشود، که البته این موضوع درست نیست.
با وجود آگاهی نسبت به اینکه چرا یک اندیکاتور پیشرو ممکن است اشتباه باشد، ولی هیچ راهی برای اجتناب از آنها وجود ندارد.
اگر سیگنالهای مختلط دریافت میکنید، بهتر است کاری انجام ندهید تا بتوانید بهترین حدس را بزنید.
اگر نمودار تمام معیارهای شما را برآورده نمیکند، از روی اجبار معامله نکنید. بلکه در این شرایط به سراغ گزینهای بروید که معیارهای شما را برآورده کند.
آموزش استفاده از خطوط روند در معاملات (آموزش تصویری)
وقتی از تحلیل بازارهای مالی صحبت میکنیم، اولین چیزی که هر تریدر و تحلیلگر مالی باید بتواند در چارتهای سهام و کوینهای کریپتو انجام دهد، کشیدن خط روند است. آموزش خط روند یکی از اساسیترین اصول یادگیری تحلیل بازارهای مالی است.
خطوط روند (Trendlines) بخش عمدهای از تحلیل تکنیکال و انجام معامله بر اساس نمودارها را تشکیل میدهند.
درصورت استفاده صحیح، خطوط روند یا ترند میتوانند به عنوان ابزاری عالی توسط معاملهگران مورد استفاده قرار گیرند. اما دنبال کردن آموزش کشیدن خط روند به شکل صحیح و اصولی یکی از مسائلی است که بسیاری از تحلیلگران تازه کار به آن توجه نمیکنند. به طور کلی خط روند اگه به شکل نادرست استفاده شود، ناکارآمد و حتی باعث ضرر خواهد بود.
در هنگام دنبال کردن آموزش کشیدن خط روند، به دلیل عدم درک صحیح رسم خط روند، ممکن است به این باور نادرست منجر شود که قیمتها روندی معکوس را پیش گرفتهاند یا روند قوت گرفته است درحالیکه عملکرد قیمت در واقعیت چنین چیزی را نشان نمیدهد.
در ادامه این مقاله به آموزش خط روند و نکات مهم آن میپردازیم. شما میتوانید با مطالعه این مقاله از سایت بورسینس به استفاده موثر از خطوط روند به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی آن را به شکل اصولی یاد بگیرید.
مبانی و اصول آموزش خط روند
خطوط روند، خط مشخصکننده روندها یا محدوده رنج قیمت به یک سمت خاص هستند. خطوط روند به ما کمک میکنند تا الگوهای قیمتی بر روی نمودار را بهتر تشخیص دهیم.
در آموزش کشیدن خط روند، وقتی صحبت از یک خط روند صعودی میشود، باید کفهای قیمت را به کفهای بالاتر متصل کنیم. این اتصال، شامل پایینترین نقطه در حرکات قیمت میشود. هنگامی که قیمتها افزایش مییابند، خط روند نیز به همان نسبت افزایش پیدا میکند.
رسم خط و اتصال این نقاط کف به یکدیگر، خط روندی صعودی را تشکیل داده و به شما نشان میدهد که قیمتها روندی صعودی به سمت بالا دارند.
یک خط روند همچنین میتواند در امتداد هر کدام از نوسانهای رو به بالا (سقفها) کشیده شود. خط روند نشاندهنده زاویه صعود یا نزول قیمت، قدرت حرکت قیمت و مقاومت نسبی روند است.
در اموزش خط روند، برای رسم خط نزولی نیز این قضیه بالعکس است. در یک روند نزولی، قیمت پس از نوسانهای کوتاه رو به بالا، مجدد سقوط میکنند. اتصال این نقاط بالا با یک خط منجر به رسم خط روند نزولی میشود و روندی رو به پایین را نشان میدهد.
همچنین، یک خط روند را میتوان در امتداد نوسانهای رو به پایین کشید، که زاویه نزول و قوت حرکت نزولی قیمت را نشان میدهد.
رسم چندین خط روند
آموزش کشیدن خط روند فقط به یک خط محدود نمیشود. معمولا در هر نموداری شما بیش از یک خط روند میتوانید رسم کنید که همگی نشاندهنده حرکت قیمت در دورههای مختلف زمانی هستند.
در آموزش خط روند به خاطر داشته باشید خطوط روند در زاویههایی با شیب تند معمولا عمر کوتاهی دارند، زیرا قیمتها نمیتوانند یک افزایش یا کاهش تقریبا عمودی را برای مدت طولانی حفظ کنند.
با توجه به این نکته، ترسیم خطوط روند در هر زمانِ ممکن میتواند به معاملهگران جدید در شناسایی روند کلی کمک کند. با اینکار، تریدر از روندها و اصلاحهای کوچک در قالب آن روند کلی وجود دارد آگاهی مییابد.
- در طی یک روند صعودی، خرید ممکن است هنگامی اتفاق بیفتد که یک روند نزولی کوتاهمدت با یک خط روندِ صعودی کلیتر (روند صعودی بزرگ) برخورد کند.
- در امتداد یک روند نزولی، فروش ممکن است هنگامی اتفاق بیفتد که یک روند صعودی کوتاهمدت با یک خط روندِ نزولی کلیتر (روند نزولی بزرگ) برخورد کند.
آموزش تنظیم خط روند با خطوط چندگانه
پس از ترسیم خطوط روند، اغلب نیاز است تا این خطوط به خوبی تنظیم شوند. قیمتها معمولا به شکلی یکنواخت حرکت نمیکنند و از آنجا که خطوط روند هم زمان و هم قیمت را مشخص میکنند، آنها در امتداد محور زمان و قیمت پیش میروند.
این یعنی با هرگونه افزایش یا کاهش شتاب در روند، نیاز به تنظیم با خط روند وجود دارد. خطوط روند مانند یک ابزار عمل میکنند و نمیتوان صرفا به آنها اعتماد کرد.
در آموزش خط روند به این نکته توجه کنید که برای تصمیمگیری در مورد اینکه آیا یک خط روند باید تنظیم شود یا اینکه آیا قطعا شکسته شده تشخیص روند صعودی است یا خیر، حرکات قیمت را در یک روند در نظر بگیرید:
- در طی یک روند صعودی، قیمت سقفها و کفهای بالاتر را به وجود می آورد. به عبارت دیگر، کفها و سقفهای قیمت، بالاتر از کفها و سقفهای قبلی هستند. تا زمانی که این مسئله صادق باشد، اگر قیمت به زیر خط روند حرکت کند لزوما به معنای پایان روند نیست و ممکن است فقط لازم به تنظیم کردن خط باشد.
- در طی یک روند نزولی، قیمت کفها و سقفهای پایینتر را به وجود میآورد. به عبارت دیگر، کفها و سقفهای قیمت، پایینتر از کفها و سقفهای قبلی هستند. تا زمانی که این مسئله صادق باشد، اگر قیمت از خط روند نزولی بالاتر برود، لزوما به معنای پایان روند نیست، و ممکن است فقط لازم به تنظیم کردن خط روند باشد.
تشخیص حمایت و مقاومت با خطوط روند
آموزش کشیدن خط روند فقط به تشخیص چند نقطه و کشیدن یک خط منتهی نمیشود با این حال خطوط روند ابزارهایی نسبتا ساده هستند که میتوانند برای ارزیابی مسیر کلی قیمت یک دارایی سهام، ارز دیجیتال، جفت ارز و سایر بازارهای مالی مورد استفاده قرار گیرند.
اما مهمتر از همه، تریدرها از این خطوط میتوانند برای پیشبینی محدودههای حمایت و مقاومت استفاده کنند. به این معنا که معاملهگران میتوانند با این خطوط تشخیص دهند قیمت در چه محدودهای برای حرکت دچار چالش خواهد شد.
این اطلاعات برای معاملهگرانی که به دنبال یافتن نقاط استراتژیک ورود به معامله و قراردادن حدضرر یا حد سود هستند کاربرد دارد.
معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، زمانی که قیمت یک دارایی به خطوط روند نزدیک میشود، آن را با دقت بیشتری زیر نظر میگیرند. زیرا این مناطق نقش بزرگی در مسیر کوتاهمدت قیمت بازی میکنند.
وقتی قیمت به مقاومت یا حمایت میرسد دو اتفاق ممکن است رخ دهد: قیمت با برخورد به حمایت و مقاومت بازگشت کرده و در مسیر روند قبلی شروع به حرکت کند یا اینکه حمایت یا مقاومت را بشکند که نشاندهنده تغییر و یا ضعف روند تشخیص روند صعودی کنونی است.
تشخیص معتبر بودن یا نبودن خط روند
میتوان گفت اولین اصل در آموزش خط روند این است که یک خط روند حداقل باید دو نقطه را به هم وصل کند.
هر چقدر تعداد نقاط وصل شده در یک خط روند بیشتر باشد، اعتبار خط روند و حمایت و مقاومتهای آتی بیشتر خواهد بود.
با وجودی خط روند از جنبههای مهم تحلیل تکنیکال است اما رسم خط روند ممکن است گاهی امکان پذیر نباشد. شاید عجیب به نظر برسد اما گاهی یافتن بیش از 2 نقطه برای رسم خط روند مشکل میشود و نمیتوانید بهترین خط روند ممکن را بکشید.
مثلا ممکن است سقف و کفها در یک راستا نباشند تا بتوانیم خط روند را رسم کنیم. در این مواقع نباید به رسم خط روند بینقص اجباری وجود داشته باشد. در آموزش کشیدن خط روند باید به حالت خنثی دقت کنید. برخی اوقات بازار بدون جهت را نمیتوان با خطوط روند مجبور به نشان دادن روند کرد.
خطوط روند به عنوان یک راهنما
نکته دیگری که در اموزش خط روند باید به آن توجه کنید این است که نیاز به تنظیم و رسم مداوم این خطوط، باعث تبدیل خط روند به یک سیگنال معاملاتی غیردقیق میشود.
همچنین، در نظر داشته باشید خط روندی که با زاویه اندکی متفاوت ترسیم شده باشد میتواند در اینکه این خط روند با چه قیمتی برخورد میکند باعث ایجاد تفاوتی بزرگ شود.
بنابراین، با اینکه میتوانید خطوط روند را یک راهنما در نظر بگیرید، بهتر است از معیارهای دقیقتری برای ورود به یک معامله استفاده کنید، مانند الگوهای قیمت، کندل استیکها (نمودار شمعی) یا اندیکاتوری که نسبت به نوسانات قیمت، به شکل دقیقتر و سریعتری مطابقت دارد.
اگر از خطوط تشخیص روند صعودی تشخیص روند صعودی روند تنها به عنوان یک راهنما استفاده کنید، دیگر نیازی نیست نگران ترسیم خطوط روند به شکلی دقیق در امتداد کفها یا سقفها باشید.
خطوط روند را به شکل متناسب رسم کنید و نیاز نیست به فکر بینقص بودن آن باشید. خطوط روندی که به شکلی مقتضی رسم شده هنوز هم میتواند روندی بصری در اختیار شما بگذارد تا بتوانید از محدودههای مناسب برای معاملات آگاه شوید.
البته در آموزش کشیدن خط روند استثناهایی نیز وجود دارد. برای نمونه در برخی موارد، ترسیم خطوط روند در امتداد کفها و سقفهای حداکثری کارساز است. اما هنگامی که اینطور نباشد، خطوط روند را به متناسبترین شکل رسم کنید.
در بازارهای مالی و چارتهای قیمتی گرچه از خط روند به عنوان یک سیگنال معاملاتی استفاده نمیکنید، اما باز هم میتواند بدون اینکه نیازی به تنظیم مجدد و مداوم آن باشد اطلاعاتی مرتبط در خصوص روند در اختیار شما قرار دهید.
تفاوت کانالها و خط روند
برخی از تریدرها در آموزش خط روند ممکن است کانالهای قیمتی را با خطوط روند یکسان بدانند. همانطور که قبلا گفته شد، شما میتوانید بیش از یک خط روند در چارتهای قیمتی رسم کنید. اما همیشه چارت قیمتی خود را تمیز و گویا حفظ کنید چرا که کشیدن چندین خط روند که در تایم فریمهای مختلف از روی یک دیگر عبور میکنند مسلما نتیجهای جز سر درگمی نخواهد داشت.
در آموزش کشیدن خط روند باید به این نکته توجه کنید که با کشیدن دو خط روند موازی ما یک کانال قیمتی خواهیم داشت. یک کانال قیمتی، تصویر بهتری از نقطه حمایت و مقاومت در تایم فریم انتخابی ارائه میدهد. کاربرد کانالها نیز مانند ترند تقریبا یکسان است. تریدر در هر دو حالت به دنبال یافتن جهشها و شکستهای قیمتی هستند.
تریدرها در صورت مشاهده عبور قیمت از خط روند یا کانال قیمتی، ممکن است از آن به عنوان نقطه ورود یا خروج استفاده کنند. البته این موضوع کاملا به روش معاملاتی آنها بستگی دارد.
محدودیتهای خط روند
آخرین نکتهای که باید در آموزش خط روند به آن توجه کنید، در نظر گرفتن محدودیتهای خطوط روند بر روی چارت قیمتی است. این محدودیتها در همه ابزارهای چارت قیمتی مشترک هستند.
برای مثال دقت خطوط روند به صورت مستقیم به دقت تریدر و نحوه خواندن دادههای قیمتی بستگی دارد. در برخی حالتها، روند قیمتی گاهی برای مدت طولانی دوام میآورد اما در نهایت حرکتهای قیمت باعث عبور از آن میشود که در این جا نیز تریدر باید براساس دادههای قیمتی جدید، خط جدیدی رسم کند.
نکته دیگر این است که خطوط روند تنظیم شده در تایم فریمهای کوتاه میتوانند نسبت به حجم معاملات حساسیت نشان دهند. به عبارت دیگر، یک خط روند برپایه حجم معاملات پایین با افزایش حجم نامعتبر خواهد تشخیص روند صعودی شد و به راحتی میشکند.
سوالات متداول
خطوط روند، خط مشخصکننده روندها یا محدوده رنج قیمت به یک سمت خاص هستند. خطوط روند به ما کمک میکنند تا الگوهای قیمتی بر روی نمودار را بهتر تشخیص دهیم.
Trendline خطوطی هستند که تریدر بر روی چارت برای تشخیص روند قیمت و اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری نسبت به آن ترسیم میکند. از خطوط روند برای تشخیص روند کلی بازار در تایم فریمهای مختلف استفاده میشود.
روند قیمتی گاهی برای مدت طولانی دوام میآورد اما در نهایت حرکتهای قیمت باعث عبور از آن میشود که در این جا نیز تریدر باید براساس دادههای قیمتی جدید، خط جدیدی رسم کند. همچنین یک خط روند برپایه حجم معاملات پایین با افزایش حجم نامعتبر خواهد شد و به راحتی میشکند.
نتیجه گیری
در این آموزش خط روند به بررسی نکات مهمی پرداختهایم که باید آنها را دائما در یک چک لیست در کنار خود حفظ کنید.
در هنگام رسم خط روند به پرایس اکشن (عملکرد قیمت) توجه کنید و آن را همیشه به هنگام استفاده از خطوط روند در نظر داشته باشید. اگر قیمت کفها و سقفهای پایین تر به وجود آورد، هنوز هم روند نزولی است حتی اگر قیمت از یک خط روند نزولی بالاتر برود.
اگر قیمت سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر ایجاد کند، قیمت هنوز هم روندی صعودی دارد حتی اگر از خط روند پایینتر برود. یک خط روند، خصوصا به هنگام معاملات روزانه، اغلب احتیاج به تنظیم دارد.
برای جلوگیری از نیاز به تنظیم مداوم، از خطوط روندی که به شکل متناسب و مقتضی شکل ترسیم شدهاند استفاده کنید. خط روندی که به تناسب رسم شده باشد هنوز هم میتواند روند را نشان داده و مشخص کند که روند چه هنگام بازگشت خواهد کرد.
از خطوط روند برای شناسایی فرصتهای بالقوه معاملاتی و از سیگنالهای معاملاتی پرایس اکشن برای ورود به معامله استفاده کنید. به خاطر داشته باشید توجه به حجم معاملات در تایم فریمهای کوتاه مثل 15 دقیقه در رسم خط روند اهمیت زیادی دارد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
دیدگاه شما