قبل از مطالعه این مقاله دقت داشته باشید در خیلی از کلمات این مقاله قوانین نیم فاصله رعایت نشده است. این به دلیل مباحث مربوط به سئو و موتورهای جستجو وب می باشد. همچنین دقت داشته باشید استفاده نکردن از نیم فاصله اشکال املائی و یا نگارشی به حساب نخواهد آمد و طبق تحقیقاتی که توسط ما صورت گرفته است، نیم فاصله جهت افزایش خوانایی و حفظ آراستگی متن کاربر دارد.
آشنایی با شاخص ترس و طمع و کاربرد آن در معاملات ارزهای دیجیتال
شاخص ترس و طمع برای اندازهگیری احساس سرمایهگذاران نسبت به بازارها مورد استفاده قرار میگیرد. این شاخص میتواند در تشخیص صعودی بودن یا نزولی بودن بازارها مورد استفاده قرار بگیرد و بر پایه دو حس متضاد؛ ترس و طمع ساختهشده است.
ترس و طمع، شاخصی است که اولین بار توسط CNNMoney معرفی شد. تمرکز این شاخص بر روی دو جنبه روانی است که برای هر سرمایهگذاری اتفاق میافتد. این معیار مشخص میکند که سرمایهگذاران تا چه اندازه از نظر روانی و احساسی حاضرند تا برای خرید یک سهام خطر کنند.
منطق استوار بر این شاخص بهاینترتیب است که ترس بیشازحد باعث کاهش قیمت یک سهام شده و طمع بیشازحد نیز باعث افزایش قیمت سهام یا دارایی میشود.
شاخص ترس و طمع به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه اندازهگیری میشود. از منظر تئوری به کمک این شاخص میتوان قیمت مناسب بازار سهام و داراییها را شناسایی کرد.
البته بد نیست بدانیم که در واقع دو نوع شاخص ترس و طمع وجود دارد که با یکدیگر کمی متفاوتاند. اولین شاخص ترس و طمع همان مدل سنتی ساخت CNNMoney است که برای بازار اوراق بهادار و بورس ساختهشده است و نتیجه آن بر اساس هفت شاخص و اندیکاتور به دست میآید.
اما دومین شاخص ترس و طمع که از لحاظ قدمت جدیدتر است با اعمال تغییراتی برای بازار رمزارزها ساختهشده است و بر اساس نتایج شش شاخص دیگر به دست میآید.
در این مقاله ما شاخص ترس و طمع مربوط به بازار ارزهای دیجیتال بررسی میشود.
شاخص ترس و طمع در رمزارزها چیست؟
هنگامی که شرایط بازار در برهههای حساسی قرار میگیرد، سرمایهگذاران اغلب غیرمنطقی رفتار میکنند. بهطورکلی سرمایهگذاران وقتی بازار اصطلاحاً دچار افسردگی و نزولی است دچار ترس شده و وقتی بازار دارای حباب میشود؛ طمع میکنند.
درک درست احساسات سرمایهگذاران فرصتی است تا از مزایای حاصل از آن استفاده کرد. همانطور که وارن بافت سرمایهگذار مشهور میگوید: “هنگامی که دیگران حریص میشوند، بترس و زمانی که دیگران میترسند حریص باش.”
شاخص ترس و طمع چگونه محاسبه میشود؟
شاخص ترس و طمع در رمزارزها نسبت به بیت کوین پیادهسازی شده است و همانطور که پیشتر اشاره شد شاخص و اندیکاتورهای استفادهشده در این شاخص با نوع سنتی آن متفاوت است اما از لحاظ مفهوم اساساً یکساناند.
این شاخص یک روش بالقوه برای درک و شناسایی رفتار سرمایهگذاران نسبت به بیت کوین است اما بهطورکلی میتوان آن را در مورد رمزارزهای دیگر نیز بسط داد.
این شاخص به وضعیت بازار بیت کوین عددی بین ۰ تا ۱۰۰ میدهد. عدد ۰ نشان دهنده ترس شدید سرمایهگذاران است و بیانگر نگرانی شدید از چشمانداز و آینده قیمتی بیت کوین است.
عدد ۱۰۰ نشان از طمع شدید سرمایهگذاران نسبت به بیت کوین است و بیانگر خوشبینی بیشازحد آنها و در نتیجه دیدگاه افزایش بسیار زیاد قیمت تصور میشود.
از این شاخص میتوان به عنوان سیگنالی برای نشانهگذاری اوج و کف چرخههای بازار ارزهای دیجیتال نیز استفاده کرد.
پارامترهای مهم در محاسبه شاخص ترس و طمع:
شاخص ترس و طمع با بهرهگیری از اطلاعات شش شاخص یا اندیکاتور دیگر به دست میآید. این شاخصها در واقع نمایندگانی از معیارهای کمی و کیفی هستند تا واقعیترین نتیجه از آنچه بر بازار میگذرد را نمایش دهند.
سهم هر کدام از این اندیکاتورها متفاوت است که در اینجا به آن اشاره خواهیم کرد:
شاخص نوسان (۲۵%)
این شاخص نوسانات فعلی بیت کوین و حداکثر افت آن را با میانگین آن در بازه ۳۰ و ۹۰ روز مقایسه میکند. هنگامی که به یکباره نوسانی شدید رخ میدهد، ممکن است سیگنالی برای ترس بازار باشد.
مومنتوم / حجم بازار (۲۵%)
مومنتوم بازار، حجم فعلی بازار بیت کوین را با مومنتوم بازار ترکیب کرده و آن را با میانگین ۳۰ و ۹۰ روز گذشته مقایسه میکند. وقتی مومنتوم یا حرکت صعودی قدرتمند به دست بیاید، ممکن است سیگنالی برای بازاری صعودی باشد.
رسانههای اجتماعی (۱۵%)
اندیکاتور رسانههای اجتماعی (The Social Media indicator) از تحلیل احساسات برآمده از لایکها، پستها و هشتگهای توییتر به دست میآید. اگر مجموع تعاملات و نقلقولها در یک دوره کوتاه بهشدت افزایش یابد ، ممکن است سیگنالی برای آغاز بازار حریص باشد.
Dominance یا سلطه بازار (۱۰%)
این اندیکاتور، میزان سرمایه موجود در بازار بیت کوین را از کل سرمایهها در بازار ارزهای دیجیتال اندازهگیری میکند. هرچه تسلط بیت کوین بر بازار بیشتر باشد، امکان حرکات قیمتی آلتکوینها کمتر میشود. این مسئله میتواند نشان دهنده رفتار خرسی بین سرمایهگذاران باشد.
روندها (۱۰%)
نتیجه اندیکاتور روندها، استناد بر جستجوهای انجامشده در مورد کلیدواژه بیت کوین و موضوعات مرتبط با آن در موتور جستجوگر گوگل است. در این اندیکاتور حجم جستجوها و توصیههای سایتهای محبوب موردتوجه قرار میگیرد.
نظرسنجی (۱۵%) (در حال حاضر متوقف شده است)
نظرسنجیهای هفتگی بر روی پلتفرمهای افکار سنجی مشخصی انجام میشود تا معلوم شود که افراد در مورد بازارها چگونه فکر درک نحوه نقل قول ارزها میکنند. البته مدتی است که نتایج این اندیکاتور در شاخص ترس و طمع مورداستفاده قرار نمیگیرد.
سخن پایانی
هر یک از شاخصهای اشاره شده سهمی در تشکیل نمره ۰ تا ۱۰۰ شاخص ترس و طمع ایفا میکنند. همانطور که مشخص است، هم بخش کیفی و هم بخش کمی در این شاخص در نظر گرفتهشده است. اساساً با بهرهگیری از این شاخص میتوان احساسات نسبت به بازار رمزارزها درک نحوه نقل قول ارزها را اندازهگیری کرد. به نظر میرسد که میتوان برای اطلاع از وضعیت بازارها از این شاخص استفاده کرد.
بازارهای سهام و ارزهای دیجیتال بیثبات هستند و هیچ معیار واحدی نمیتواند آنها را به طور دقیق اندازهگیری کند. یک سرمایهگذار باید همیشه در هنگام تصمیمگیری از ترکیب جامع معیارهای بازار استفاده کند.
طبیعی است که شاخص ترس و طمع نباید به تنهایی در نتیجهگیریهای ما در مورد جهت بازارها مورداستفاده قرار گیرد و همیشه باید بازار را بر اساس همه دادهها و جهات و شاخصهای دیگر هم سنجید.
همیشه این نقلقول را از جان مینارد کینز، اقتصاددان مشهور به یاد داشته باشید تا در کمترین ریسک ممکن معامله کنید:
“بازار سهام میتواند بیش از آنکه شما قادر به پرداخت قرضهای خود باشید، غیرمنطقی باقی بماند.”
درک نحوه نقل قول ارزها
مفهوم هوش مالی ; کلید پولدار شدن جایی است که دیگران دنبالش نمیگردند
هوش مالی با سواد مالی شروع میشود
پدر پولدار: “یک فرد متوسط ۹۵ درصد چشم است و فقط با ۵ درصد ذهنش هنگام سرمایهگذاری، فکر میکند.
اگر میخواهید در ربع B و I حرفهای شوید، باید چشمان خود را طوری تربیت کنید که فقط پنج درصد باشند و ذهن خود را تربیت کنید تا ۹۵ درصد دیگر باشد. “
نمیتوان انکار کرد که ما در زمان بیسابقهای با COVID-19 هستیم، اما این تنها بحرانی نیست که دنیا تاکنون دیده است … آخرین هم نخواهد بود.
سؤالی که بسیاری افراد باید از خود بپرسند این است: “چگونه فرصتی را پیدا کنم که دیگران در این بحران نمیبینند؟”
هوش مالی منجر به دیدن فرصتهایی میشود که دیگران این فرصت را نمی بینند
در آخرین بحرانی که جهان با آن روبرو شد، یعنی رکود بزرگ ۲۰۰۸، بسیاری از مردم ثروت خود را از دست دادند.
در این بحران نیز همین اتفاق در حال رخ دادن است. این جای تعجب نیست.
در سال ۲۰۰۸، از خودم پرسیدم، “پول کجا جریان دارد و چگونه میتوانم ابتدا به آنجا برسم؟”
این باعث شد که من و کن مک الروی، مشاور املاک و مستغلات پدر ثروتمند من، و از تنها نقدینگی باقیمانده در بازار، وامهای فانی و فردی، برای خرید آپارتمان باقیمت پایین استفاده کنیم.
این معاملات از روز اول جریان نقدی به ما میداد و چند سال پس از بحران، این املاک را فروختیم و درآمد زیادی کسب کردیم.
سرمایهگذاران به ما جواب منفی دادند. آنها ترسیده بودند و نمیخواستند پول خود را از دست بدهند. امروز آنها از این تصمیمات پشیمان هستند.
در روزهای ابتدایی COVID همین اتفاق برای بسیاری از کارآفرینان رخ داد.
درحالیکه برخی از مردم از ترس چمباتمه زدند و ریسک نمیکردند، دیگران راههایی برای ابتکار و کسب درآمد پیدا میکردند.
بهعنوانمثال، در چند ماه اول همهگیری، فروشندگان مستقل Etsy 133 میلیون دلار ماسک صورت فروختند.
یهو پولدار شدن با تهیه سریع کالای موردنیاز مردم اتفاق نمیافتد. مردم آماده بودند و فرصتی را دیدند که دیگران آن را ندیدند.
بهطور خلاصه، کسانی که در شرایط سخت موفق هستند، پول را جایی میبینند که دیگران نمیبینند. این به یک تفاوت بزرگ برمیگردد … هوش مالی بالاتر.
هوش مالی با درک نحوه کار پول شروع میشود
هرروز، حتی در طی یک همهگیری جهانی مانند آنچه اکنون در آن هستیم، تریلیون ها دلار بهصورت الکترونیکی در سراسر کره زمین در حال حرکت هستند.
چه از طریق کمک مالی دولت و چه از طریق معاملات عمومی، امروز بیش از هر زمان دیگری پول ایجاد و عرضه میشود.
مشکل این است که پول نامرئی است. امروزه بیشتر آن الکترونیکی است. بنابراین وقتی مردم با چشم به دنبال پول میگردند، نمیتوانند پول را ببینند.
اگر انبوهی از پول در خیابان وجود داشت، آنها تمام میشدند و تا میتوانستند به آن چنگ میزدند.
این به این دلیل است که سطح هوش به آنها اجازه میدهد تا بهراحتی جسمی که در مقابل آنها هست را ببینند و بگیرند.
متأسفانه، وقتی صحبت از مفهوم هوش مالی میشود، اکثر افراد ضریب هوشی پایینی دارند.
استفاده از انبوه پول مجازی در سیستم مالی به سطح بالایی از هوش مالی نیاز دارد، که اکثر مردم بهسادگی از آن برخوردار نیستند.
آنها نمیدانند که چگونه میتوانند پول نقدی را که در مقابل آنها نشسته است، بگیرند.
در حقیقت، بیشتر مردم برای زندگی از فیش حقوقی و دستمزد استفاده میکنند و بااینوجود هرروز تریلیون ها دلار در سراسر جهان پرواز میکنند و به دنبال شخصی میگردند که آن را میخواهد.
به دنبال کسی که میداند چگونه از آن مراقبت کند، آن را پرورش دهد و رشد دهد.
این بدان دلیل است که پول مانند جریان الکتریکی کار میکند. جریان الکتریکی باید همیشه بهجایی منتقل شود.
اگر نتواند خانه جدیدی پیدا کند، میمیرد. به همین دلیل پول را ارز مینامند. باید بهجایی منتقل شود وگرنه میمیرد.
به همین دلیل پسانداز کنندگان بازنده هستند. درنهایت پساندازها به دلیل تورم بیارزش میشوند.
برای زنده نگهداشتن پول باید بهجایی برود که بتواند رشد کند.
کسانی که از مفهوم هوش مالی بالایی برخوردارند، میتوانند ببینند که پول در کجا جریان دارد و چگونه میتوان بهجایی که پول جریان دارد، رفت.
اگر میدانید چگونه از پول مراقبت کنید، مخصوصاً در مواقع بحرانی، پول به سمت شما سرازیر میشود و به سمت شما پرتاب میشود.
مردم از شما میخواهند که آن را بگیرید. اگر نمیدانید چگونه از پول مراقبت کنید، پول از شما دور خواهد شد.
برای دیدن پول پیش روی شما هوش مالی لازم است
پدر پولدار قاطعانه ابراز داشت که برای دیدن پول و دیدن محل جریان آن، به هوش مالی نیاز دارید.
تعریف او از هوش مالی این بود: مفهوم هوش مالی مقدار پول شما نیست، هوش مالی این است که شما چقدر پول نگه میدارید، چقدر پول برای شما کار میکند و شما چند نسل را با این پول حفظ میکنید.
برای کسانی که از بیرون به داخل نگاه میکنند، فردی با هوش مالی تقریباً مانند یک جادوگر پول به نظر میرسد.
به نظر میرسد آنها یهویی پولدار میشوند و اغلب به نظر میرسد که این کار تقریباً بدون هیچ تلاشی انجام میشود.
و به نظر میرسد که همیشه ثروتمندتر میشوند. این میتواند برای کسانی که از هوش مالی کمی برخوردارند، گیجکننده و دیوانه کننده باشد.
واقعیت این است که اگر از هوش مالی بالایی برخوردار هستید، میتوانید ببینید که پول در کجا جریان دارد،
قبل از حضور دیگران در آنجا باشید، با به دست آوردن داراییهایی که ارزش آنها افزایش مییابد و جریان نقدی فراهم میکنند،
از منافع آن پول بهرهمند میشوید و سپس از این پول داراییهای بیشتری را که پول بیشتری در آن جریان دارد کسب کنید.
کار در دیدن است، پس پول برای شما کار میکند. این یک ترفند جادویی نیست، اما شما باید مانند یک شعبدهباز تحصیل کنید تا خوب باشید.
این کار سالها طول میکشد اما بهترین کاری است که میتوانید وقت خود را صرف خوب شدن در آن کنید.
برای پدر ثروتمند، هوش مالی با آموزش مالی ساده شروع شد و از همانجا رشد کرد.
او احساس میکرد که آموزش مهم است زیرا شما باید مغز خود را برای دیدن پول تربیت کنید. بهطور طبیعی مغز برای دیدن پول تربیت نمیشود.
هوش مالی با سواد مالی شروع میشود
کلید آموزش مغز شما برای دیدن پول سواد مالی، توانایی درک کلمات و سیستمهای عددی سرمایهداری است.
اگر کلمات یا اعداد را نمیفهمید، شاید به یک زبان خارجی صحبت میکنید.
برای پدر ثروتمند، هر ربع در CASHFLOW Quadrant (چهار ربع نقدینگی رابرت کیوساکی) کشوری متفاوت با زبان خاص خود است.
کارمندی (E) Employee، خوداشتغالی Small business (S)، کسب و کار بزرگ Big business (B) و سرمایهگذاران (I) Investorُs
هریک از روشهای مختلفی برای دیدن جهان و حتی کلمات مختلف برای توصیف آن روشهای نگاه به جهان استفاده میکنند.
در هر ربع، اگر کلمات را درک نکنید، اعداد را درک نخواهید کرد.
بهعنوانمثال، اگر یک دکتر بگوید، “مقدار سیستولیک شما ۱۲۰ و دیاستولیک شما ۸۰ است”، خوب است یا بد؟
آیا اینهمه آن چیزی است که شما باید در مورد سلامتی خود بدانید؟ پاسخ بدیهی است، منفی است، اما اینیک شروع است.
مثل این است که بپرسید، “P / E سهام من ۱۲ است و نرخ سقف آپارتمان من ۱۲ است.
آیا این تنها چیزی است که من باید در مورد ثروت خود بدانم؟” دوباره جواب منفی است، اما اینیک شروع است.
آغاز سواد مالی دانستن کلمات و اعداد است و سواد مالی اساس هوش مالی است.
من باکسانی که میگویند “پول درآوردن پول میخواهد” مخالفم.
به نظر من، توانایی کسب درآمد با پول با درک زبان پول شروع میشود.
همانطور که پدر ثروتمند همیشه میگفت: “اگر پول در ذهن شما نباشد، به دست شما نمیچسبد.”
از امروز با سواد مالی شروع به توسعه هوش مالی خود کنید
در شرکت پدر پولدار، مأموریت ما ارتقا رفاه مالی بشریت است.
ما از طریق منابع رایگان و پرداختشده، زندگی خود را وقف کمک به دیگران در درک پول و نحوه کار آنها کردهایم تا آنها بتوانند زندگی کامل و موفقی داشته باشند.
وقت خود را برای توسعه سواد مالی خود اختصاص دهید و میتوانید هوش مالی خود را افزایش داده و درجایی که دیگران پول را نمیبینند، شما پول را ببینید و سریعتر آنجا باشید.
درک نحوه نقل قول ارزها
پایگاه خبری تحلیلی بانک مردم: جشنواره «بانک محبوب من» دوره هشتم پس از گذشت دو ماه از آغاز فعالیت خود، به قول خود درباره مصاحبه با مدیران ارشد بانکی عمل کرد.
به گزارش بانک مردم و به نقل از اقتصاد آنلاین؛ یکی از مهم ترین بخشهای جشنواره به صحبت درباره برندسازی و فعالیت دانش بنیان در زمینه نظام بانکی میپردازد. در این بین، بانک سپه تقریبا در تمامی ادوار گذشته جشنواره «بانک محبوب من» به عنوان یکی از حامیان اصلی شرکت کرده است. «بانک سپه» پرقدمتترین بانک ایرانی است و به تازگی در سال ۱۴۰۱ دکتر رضا همدانچی که یکی از با سابقهترین مدیران ارشد درک نحوه نقل قول ارزها ایرانیست با حکم مدیر عامل بانک سپه به عنوان ریاست اداره کل روابط عمومی و مدیریت برند بانک سپه شده است.
پس از این جا به جایی دبیرخانه دوره هشتم برآن شد تا با این مجموعه از زبان آقای همدانچی گفتگویی داشته باشد:
۱.با توجه به اینکه هفت دوره از جشنواره «بانک محبوب من» تاکنون برگزارشده ، به نظر شما برگزاری اینچنین نظرسنجیهایی ، چه تأثیراتی بر بهبود نظام بانکی خواهد داشت ؟
جشنواره «بانک محبوب من» بهمنظور ارتباط مستقیم مشتریان با مدیران ارشد و میانی بانکها و بهصورت کاملاً مردمی طراحی شده است. لذا این جشنواره فرصت مغتنمی است برای بانکها تا ازنظرات مردم در خصوص تنوع، کیفیت و علت استفاده از خدمات یک بانک، آگاه شوند. دریافت نظرات متنوع و بیواسطه مردم و مشتریان علاوه بر شناسایی نقاط ضعف و قوت بانک ها در مقایسه بایکدیگر، در تبیین چشمانداز، نقشه راه و تدوین و تبیین برنامههای کوتاه و بلندمدت، طراحی بستهها و طرحهای خدماتی و همچنین تقویت برند و نام تجاری آنها تاثیر بسزایی خواهد داشت.
۲. به نظر شما اصلیترین اهداف بانک سپه از شرکت در این قبیل جشنوارهها چیست و جشنواره «بانک محبوب من» تا چه میزان همسو با این اهداف به شما کمک خواهد کرد ؟
بانک سپه بهعنوان نخستین و پر قدمت ترین بانک ایرانی و در حال حاضر بزرگترین بانک کشور، علاقمند است در راستای خدمترسانی بهتر به آحاد مردم از مجموع انتظارات آنان مطلع شده و در مسیر تبدیلشدن به بزرگترین بانک دیجیتالی کشور از آن بهرهبرداری کند. این مهم با توجه به وجود خیل عظیمی از سرمایه انسانی نخبه، جوان و متخصص که در قالب تیمهای چابک و هوشمند ساماندهی شدهاند، در دست اقدام و اجراست. مضاف برآن داده های حاصله از این نظرسنجی می تواند بانک سپه را در ارائه خدمات نوین و موردنیاز آحاد مردم کشور یاری دهد.
۳. هرسال پس از پایان جشنواره، یک گزارش اختصاصی ازنظرات شرکتکنندگان در مورد بانکها ارائه و ارسال میگردد . نظر شما در مورد این گزارش اختصاصی چیست و چه پیشنهاداتی برای بهتر شدن آن دارید ؟
به نظر می رسد در طراحی سوالات این نظرسنجی سعی شده سوالات بر اساس ماهیت کسبوکار بانکها تنظیمشود و با توجه به ماهیت سوالات، گزارشهایی که در خاتمه جشنواره به بانکها ارائه میشود، شامل اطلاعات کاملی از ویژگیهای جمعیت شناختی شرکتکنندگان از سراسر کشور خواهد بود. این آمار و دادههای ارزشمند موجب درک بهتر بانک ها از انتظارات مردم جامعه و دلایل انتخاب یک بانک از نگاه آنان میشود. همینطور دادهها و آمارهای این گزارش موجب آگاهی از دلایل انتخاب هر بانک توسط مشتریان شده و از این طریق میتوان کانالهای ارتباطی مؤثر با آنان را شناسایی و اطلاعات بهدستآمده را در زمینه بازاریابی مورد استفاده قرار داد و در طراحی محصول و ارائه خدمات علاوه بر جلب رضایت مشتری به ایجاد تصویر ذهنی مثبت در بین آنان مبادرت ورزید.
۴. نقاط ضعف و قوت ، فرصت ها و محل های سرمایهگذاری جشنواره «بانک محبوب من» برای بهبود عملکرد و اثربخشی بیشتر بر نظام بانکی ازنظر شما چیست ؟
با عنایت به اینکه جشنواره «بانک محبوب من» بهمنظور دریافت نظرات بیواسطه مردم در خصوص بانکها طراحی شده، افزون بر ضرورت مشورت و همراهی با بانکها در زمان طرح موضوعات و سؤالات نظرسنجی از طریق سؤالات عمیقتر، می تواند باعث تأثیرگذاری بیشتر این جشنواره در کسبوکار بانک ها شود.
سؤالاتی در این نظر سنجی خوب، اما کافی نیست، پیشنهاد می شود با توجه به نیازهای کسبوکار بانکها سئوالات به گونه ای طرح شود که به تیم ها و مدیریت های بانک امکان طراحی خدمات و محصولات جدید را فراهم کند. به همین منظور بانک سپه آمادگی دارد جهت پرداختن به موضوعاتی که سبب ایجاد تحرک، تحول در طراحی محصولات و خدمات بانک ها میشود، در دوره های آتی مشاوره تخصصی در خصوص طراحی سئوالات نظر سنجی به عوامل جشنواره ارائه دهد. بدون شک سایر بانک ها نیز این آمادگی را برای ارائه نظرات و مشاوره به جشنواره داشته و دارند.
۵. از مواردی که در دوره هشتم جشنواره به آن توجه بیشتر شد ، ۲ حوزه " بررسی عملکرد سیستمهای بانکداری نوین ( نئوبانکها ) " و همچنین " نقش بانکهای توسعهای در نظام بانکداری کشور" است. رویکرد جشنواره هشتم باهدف توجه به این حوزه ازنظر شما تا چه حد میتواند خلأهای موجود را پوشش داده و بهبود ایجاد کند ؟
با توجه به اینکه نئو بانکها و ارزهای دیجیتال جزو مباحث جدید هستند و تجربه اغلب مردم دراینباره زیاد نیست، لزوم پرداختن به تفاوت بانکداری دیجیتالی و نئوبانک برای شرکتکنندگان ضروری است. عدم پرداختن به این موضوع مانع درک تفاوت این دو از هم میشود، چراکه بانکداری دیجیتال با پشتیبانی بانک فعالیت میکند و جنبه بانکی دارد، اما نئوبانکها بهصورت صد در صد استارتاپِ فین تکی هستند و بیشتر جنبه صنعتی دارند.
از طرفی در خصوص نقش بانکهای توسعهای که یکی از رویکردها و موضوعات مطرحشده در این جشنواره است، صرف پرداختن به دریافت خدمات و تسهیلات از بانکهای توسعهای کافی نبوده و هدف جشنواره که همان تقویت نقش این بانکها است را پوشش نمیدهد.
سعید اتحادی دبیر دوره هشتم جشنواره «بانک محبوب من» نیز در خصوص این گفتگو افزود : «صحبت درباره انواع ارزها، ارز دیجیتال، بانکداری دیجیتال، نئو بانکها، بانک توسعهای و نظام بانکداری نوین مبحثی ضروریست که میتوانیم درباره آنها گفتگو تحقیق و فرهنگسازی کنیم. همانطور که مدیران بانکی اشاره کردند، به شرط شفافیت و فرهنگ سازی، با تمرکز و تنوع بیشتر در سوالات جشنواره و مشورت مدیران میتوانیم به حمایت از این بحث بپردازیم.»
همه چیز در مورد نیم فاصله یا فاصله مجازی (کاملترین مقاله نیم فاصله)
در این مقاله اطلاعات کاملی در مورد فاصله مجازی یا نیم فاصله را در اختیارتان قرار خواهیم داد.
چه چیزهایی در مقاله نیم فاصله خواهید آموخت؟
- آشنایی با نیم فاصله یا فاصله مجازی
- آشنایی با نحوه استفاده از آن
- آموزش چند روش برای تایپ نیم فاصله و فاصله مجازی
- و سایر اطلاعات مرتبط با نیم فاصله
فاصله مجازی یا نیم فاصله چیست ؟
شاید واژه نیم فاصله یا فاصله مجازی تا حالا به گوشتان خورده باشد و از خود سوال کردهاید فاصله مجازی چیست؟
چرا باید از فاصله مجازی استفاده کنیم؟
کجا باید از فاصله مجازی استفاده شود؟
چگونه فاصله مجازی را تایپ کنیم؟
و سوالات مشابه دیگر.
در این مقاله با استفاده از تجربیات شخصی نویسنده و همچنین با جمع آوری مطالب مرتبط در این زمینه از منابع مختلف سعی شده است مقالهای کامل، کوتاه و به دور از پیچدگی در رابطه با نیم فاصله یا فاصله مجازی تهیه شود.
قبل از مطالعه این مقاله دقت داشته باشید در خیلی از کلمات این مقاله قوانین نیم فاصله رعایت نشده است. این به دلیل مباحث مربوط به سئو و موتورهای جستجو وب می باشد. همچنین دقت داشته باشید استفاده نکردن از نیم فاصله اشکال املائی و یا نگارشی به حساب نخواهد آمد و طبق تحقیقاتی که توسط ما صورت گرفته است، نیم فاصله جهت افزایش خوانایی و حفظ آراستگی متن کاربر دارد.
تعریف ویکیپدیا از فاصله مجازی:
فاصلهٔ مجازی که به آن فاصلهٔ صفر و گاه نیمفاصله و فاصلهٔ جامد هم گفته شده، نویسهای در استاندارد یونیکد است که برای حروفچینی کامپیوتری ی بعضی خطها ازقبیل خط فارسی و خطهای هندیک بهکار میرود. منبع
همانطور که میدانید فاصله یا Space را در بین واژههای مجزا قرار میدهیم؛
مثلاً «من یک برنامهنویس هستم.» در مثال گفته شده بین واژههای مجزا از فاصله استفاده کردهایم، اما واژه مرکب «برنامهنویس» که به معنای فردی درک نحوه نقل قول ارزها هست که کار برنامهنویسی انجام میدهد، بین واژههای مرکب آن (بین دو واژه برنامه و نویس از نیم فاصله استفاده شده است).
یکی از موارد استفاده از نیمفاصله یا فاصله مجازی بین واژههایی می باشد که از دو بخش نوشتاری تشکیل شدهاند.
نیم فاصله و فاصله عادی چه تفاوتی باهم دارند؟
نیم فاصله دو بخش یک واژه را بسیار به هم نزدیک کرده ولی کاملا آنها را به هم نمیچسباند. به این کلمه توجه کنید: “می شود”، آنرا با این کلمه مقایسه کنید: “میشود”. میدانم که متوجه تفاوت آن دو شدهاید. بله، بین “ی” و “ش” در کلمه دوم، فاصله کمتری نسبت به کلمه اول مشاهده میشود.
چرا باید از نیم فاصله یا فاصله مجازی استفاده کنیم؟
استفاده از نیم فاصله زیبایی خاصی به متن داده و خواندن متن را نیز برای خواننده آسان میکند.
یکی از مشخصههای تایپیستهای حرفهای رعایت نیم فاصله در هنگام تایپ کردن است.
در ضمن توجه داشته باشید که فقط در مواردی که نیاز به نیم فاصله باشد از نیم فاصله استفاده کنید؛
در ادامه همین مقاله به جاههایی که از نیم فاصله استفاده میشود اشاره خواهیم کرد.
نیم فاصله در نرم افزار ورد
در صورتی که می و گفتند با فاصله مجازی به هم چسبیده بودند، یک کلمه حساب می شدند.
هنگام تایپ کردن در واژهپردازها برای مثال نرم افزار ورد، رعایت نیم فاصله در حفظ چیدمان متن شما نیز تاثیر گذار است. اگر در جایی که فاصله مجازی لازم است، از فاصله استفاده کنید، کلمه مورد نظر برای واژهپرداز، دو کلمه به حساب میآید. در نتیجه از نظر آن واژهپرداز، فرقی نمیکند که “می” در “میشود”، حتما در درک نحوه نقل قول ارزها کنار “شود” باشد و یا نباشد! اما اگر از فاصله مجازی استفاده شده باشد، این کلمات، دقیقا یک کلمه محسوب میشوند و در نتیجه، باید حتما در کنار هم باشند، حتی اگر واژهپرداز مجبور باشد قسمتی از متن را در خط دیگری قرار دهد، هرگز بین این دو، فاصله نمیاندازد بلکه هر دو را به خط پایین منتقل میکند.
نیرومند ، رضا. ( ۱۳۸۴) . تایپ صحیح فارسی. مجله درک نحوه نقل قول ارزها اینترنت ، سال سوم ، شماره ۱۹ .
کجا و چه زمانی باید از نیم فاصله استفاده شود؟
خوب حالا که با نیم فاصله و فواید آن آشنا شدیم، باید بدانیم کجا و چه زمانی از نیم فاصله استفاده می شود! همچنین یک تایپیست و نویسنده باید بداند چه کلماتی نیم فاصله می گیرند و چه کلماتی با فاصله عادی از هم دیگر جدا می شوند. با ما همراه باشید تا استاد تایپ نیم فاصله شوید.
در موارد زیر از نیم فاصله استفاده می شود:
نشانۀ جمع «ها»، در صورتی که به واژه اصلی نچسبد: درختها،کتابها،کلاسها و غیره.
واژههای مرکب: دانشآموز،نیمفاصله،چشمانداز،رودخانه،هممیهن
نشانۀ نکره «ای»: مدرسهای،نتیجهای،سینیای
افزودن «برترین» و «برتر» به برخی واژهها نیز با نیم فاصله صورت میگیرد مانند: داناترین،دیدنیترین،آراستهتر و …
همچنین بهتر است زمانی که می خواهید کلمات مخفف انگلیسی را به فارسی بنویسد از نیم فاصله استفاده کنید؛ به عقیده بعضیها این کار نوشته را زیباتر جلوه میدهد. برای مثال: ایبیام، سیپییو و غیره.
یک تمرین برای درک بهتر نیم فاصله
دو کلمه «برنامهنویس» و «چراغ مطالعه» را در نظر بگیرید،
حال چگونه تشخیص دهیم که کدام یک از این کلمات نیاز به نیم فاصله دارد و کدام یک ندارد؟
خوب؛ شما در این حالت باید کلمه مرکب را تشخیص دهید.
برای آشنایی با کلمات مرکب میتوانید به این مقاله ویکیپدیا مراجعه کنید.
یک ترفند را هم به شما میگویم، در صورتی که به راحتی نتوانستید بفهمید که یک کلمه مرکب است یا نه، این کار را انجام دهید
بین دو واژه «چی» اضافه کنید،
برای مثال واژه «چراغ مطالعه» را بررسی کنید، با تبدیل کردن این واژه به حالت سوالی، سوال ما معنا دار خواهد بود.
چراغِ چی؟ پاسخ، مطالعه! ولی برنامهِ چی؟ نویس معنایی ندارد.
شما نیز با اندکی تمرین تشخیص خواهید داد چه کلماتی نیاز به نیم فاصله دارند و چه کلماتی نه!
شاید گاهی وقتها تشخیص کلماتی که نیاز به نیم فاصله دارند کمی سخت است.
اگر از نوشتن صحیح کلمهای اطمینان لازم را ندارید،شاید راهحل سریع این است که کلمه را در اینترنت جستجو کنید.
پس از جستجو شکل صحیح کلمه در نتایج جستجو ظاهر خواهد شد. ولی به منبع نوشته نیز توجه کرده و دقت کنید شکل نوشتاری کلمه را از کدام سایت انتخاب میکنید.
چگونه نیم فاصله را تایپ کنیم؟
برای تایپ کردن نیم فاصله یا فاصله مجازی می توانید از دو روش زیر استفاده کنید :
- فشردن دکمه های کنترل + شیفت + ۲
- فشار دادن اسپیس + شیفت در صفحه کلید استاندارد فارسی
در صفحهکلید فارسی در استاندارد ملی ایران نیم فاصله را می توانید با نگه داشتن کلید Shift و سپس با زدن دکمه Space یا همان فاصله تایپ کرد.
در ویندوز ۱۰ میتوانید از تنظیمات صفحهکلید، صفحهکلید استاندارد فارسی را انتخاب کنید.
به ویدئو زیر دقت کنید. در حالتی که از صفحهکلید عادی استفاده می کنید می توانید با فشردن همزمان ۳ کلید Control،Shift و عدد ۲ نیمفاصله ایجاد کنید.
برای نصب صفحه کلید استاندارد فارسی برای تمامی ویندوزها به این لینک مراجعه کنید
نصب صفحه کلید استاندارد در ویندوز ۱۰ و ۸
محصول مرتبط : کامل ترین نرم افزار آموزش تایپ ده انگشتی در ایران
در صورتی که علاقمند به یادگیری تایپ ده انگشتی هستید، سری به نرم افزار آموزش تایپ انگشتان طلائی بزنید.
درس های مهم از بنجامین گراهام سرمایه گذار موفق
وارن بافت یکی از بزرگ ترین سرمایه گذاران تمامی دوران است، ولی اگر از او بپرسید بزرگ ترین سرمایه گذار کیست قطعا استاد خود بنجامین گراهام سرمایه گذار موفق را نام می برد. گراهام یک سرمایه گذار عالی و مربی سرمایه گذاری بود که به پدر سرمایه گذاری ارزشی معروف است. او بسیار باهوش و کنجکاو بود و به دلیل قدرت بالای حافظه حداقل به هفت زبان تسلط داشت. سرعت فکر کردن گراهام به قدری سریع بود که می توانست یک مساله پیچیده را بلافاصله بعد از شنیدن حل کند. این قدرت ذهنی نتیجه مطالعه زیاد ریاضی به خصوص هندسه بود. کتاب گراهام در زمینه تحلیل اوراق بهادار به اساسی برای ارزیابی بنیادی عمیق مورد استفاده در تحلیل بازار سهام تبدیل شد. او همچنین یک فرمول بسیار ساده برای تعیین ارزش سهام معرفی کرد. اصول سرمایه گذاری امن و موفق بنجامین گراهام سرمایه گذار موفق همچنان روی آموزش بورس و آموزش فارکس امروزی تاثیرگذار است. برای بهره مند شدن از سبک سرمایه گذار گراهام نیازی نیست یک سرمایه گذار حرفه ای باشید.
بیوگرافی بنجامین گراهام سرمایه گذار موفق
بنجامین گراهام سرمایه گذار موفق (۹ می ۱۸۹۴ – ۲۱ سپتامبر ۱۹۷۶) در لندن متولد شد و وقتی فقط یک سال داشت همراه با خانواده اش به ایالات متحده مهاجرت کرد. مرگ پدر و فشار مالی باعث شد گراهام تمامی تمرکز خود را روی تحصیل کردن بگذارد. گراهام وقتی فقط بیست سال داشت از دانشگاه کلمبیا فارغ التحصیل شد و به دلیل عملکرد عالی که داشت پیشنهاد تدریس ریاضی، انگلیسی و فلسفه در این دانشگاه را دریافت کرد. با این حال گراهام ترجیح داد کار خود را از یک شرکت کارگزاری در وال استریت شروع کند. در این زمان بود که متوجه شد سرمایه گذاران درک محدودی از سهام و اوراق دارند و در نتیجه شروع به مطالعه گزارش های مالی کرد. وی این شرکت را در سال ۱۹۲۳ ترک کرد و شرکت خود با عنوان گراهام-نیومن را در سال ۱۹۲۶ راه اندازی کرد. این شرکت در سال ۱۹۲۹ تحت تاثیر سقوط بازار بورس قرار گرفت ولی توانست به آرامی به جایگاه سابق خود برسد. گراهام در سال ۱۹۲۸ تدریس در دانشگاه کلمبیا را شروع کرد و تا زمان بازنشستگی خود در سال ۱۹۵۶ این کار را ادامه داد. او دوران بازنشستگی خود را صرف کار کردن روی فرمولهای جدید و ساده شده کرد.
آثار و نظریه های بنجامین گراهام سرمایه گذار موفق
بنجامین گراهام سرمایه گذار موفق همراه با دیوید داد نظریه سرمایه گذاری درک نحوه نقل قول ارزها ارزشی را در دهه ۱۹۲۰ در دانشگاه کلمبیا توسعه داد. کتاب آنها با عنوان تحلیل اوراق بهادار در سال ۱۹۳۴ مدت کوتاهی بعد از سقوط وال استریت و شروع رکود بزرگ منتشر شد. این کتاب کلاسیک شامل مبانی سرمایه گذاری ارزشی، آموزش بورس، مفهوم ارزش ذاتی و حاشیه امنیت است. بر اساس سرمایه گذاری ارزشی، سرمایه گذار باید سهامی که با قیمت پایین تر از ارزش ذاتی اش معامله می شود را بخرد و سپس بعد از مدتی آن را با قیمت واقعی یا حتی بالاتر بفروشد. گراهام معتقد بود ارزش واقعی یک سهام را می توان با تحقیق تعیین کرد. این رویکرد سرمایه گذاری شاید بیشتر از هر رویکرد دیگری مبتنی بر اصول کسب و کار یک شرکت است تا قیمت سهام یا عوامل تاثیرگذار روی آن، و همچنین مستلزم یک ذهنیت متفاوت و صبر زیاد است. علی رغم تغییرات گسترده و سریع اقتصاد، آموزش بورس و آموزش فارکس در چند دهه اخیر، سرمایه گذاری ارزشی به عنوان موفق ترین استراتژی مدیریت پول اثبات شده است. موفقیت سرمایه گذاران ارزشی در نیمه دوم قرن بیستم نشان دهنده اعتبار این رویکرد و برتری آن نسبت به نظریه های سرمایه گذاری مدرن بود.
سرمایه گذاری ارزشی در زمان بنجامین درک نحوه نقل قول ارزها گراهام سرمایه گذار موفق روی چهار ایده متمرکز بود:
ارزش ذاتی
هر سهامی یک ارزش ذاتی یا ارزش توجیه شده توسط حقایق (دارایی ها، عایدی ها، سود سهام و چشم انداز) دارد. هدف از تعیین ارزش ذاتی این است که سرمایه گذار بتواند در مورد بالا یا پایین بودن قیمت سهام تصمیم منطقی بگیرد.
حاشیه امنیت
هر چقدر قیمت سهام نسبت به ارزش ذاتی آن پایین تر باشد حاشیه امنیت بیشتر است. سرمایه گذار خوب از حاشیه امنیت برای حفاظت از خود در برابر رویدادهای آتی، ارزش ذاتی نادرست و شرایط نامطلوب بازار استفاده می کند.
آقای بازار
گراهام معتقد بود بازار باید مثل یک شریک کسب و کار در نظر گرفته شود که پیشنهاد می کند سهم شما در شرکت را بخرد یا سودش را به شما بفروشد. گراهام این فرد خیالی را آقای بازار نامید که قیمت های منطقی یا غیرمنطقی بر اساس واقعیت های اقتصادی جاری پیشنهاد می کند و هر سرمایه گذاری قدرت قبول یا رد کردن پیشنهادات آقای بازار را دارد. اصطلاح آقای بازار به سادگی این حقیقت را نشان می دهد که قیمت سهام قطعا دچار نوسان می شود و سرمایه گذار باید احساسات خود را کنار بگذارد و رویکردی منطقی داشته باشد.
برای مدیریت ریسک باید حداقل ۴۰ سهام مختلف داشته باشید.
بنجامین گراهام سرمایه گذار موفق یک کسب و کار را بر اساس شش عامل تحلیل و کمیت سنجی می کرد: سودآوری، ثبات، رشد عایدی ها، موقعیت مالی، سود سهام و تاریخچه قیمت.
یکی دیگر از کتاب های او با عنوان تفسیر بیانیه های مالی در سال ۱۹۳۷ منتشر شد که شامل مبانی حسابداری و بیانیه های مالی است. این درک نحوه نقل قول ارزها کتاب راهنمای خواندن ترازنامه و صورت درآمد در نظر گرفته می شود و شامل نکاتی در مورد معیارهای رایج و نحوه سنجش سلامت یک شرکت است.
معروف ترین کتاب گراهام با عنوان سرمایه گذار هوشمند (۱۹۴۹) یک راهنمای جامع سرمایه گذاری است که هنوز هم برای آموزش بورس و آموزش بازار فارکس به کار می رود. وارن بافت، یکی از شناخته شده ترین شاگردان گراهام آن را بهترین کتاب نوشته شده در مورد سرمایه گذاری نامیده است. وی در این کتاب به سه اصل مهم سرمایه گذاری اشاره می کند. اصل اول سرمایه گذاری با حاشیه امنیت است، یعنی خرید سهام با قیمت پایین تر از ارزش ذاتی آن که فرصت دستیابی به سود بالا فراهم کرده و همچنین ریسک منفی سرمایه گذاری را به حداقل می رساند. اصل دوم سود بردن از نوسان است، یعنی یک سرمایه گذار خوب وقتی بازار دچار استرس می شود از آن خارج نمی شود و در عوض تلاش می کند فرصت های سرمایه گذاری عالی پیدا کند. اصل سوم شناخت خود به عنوان سرمایه گذار است. گراهام سرمایه گذاران فعال را سرمایه گذاران شرکتی و سرمایه گذاران منفعل را سرمایه گذاران دفاعی نام گذاری کرده و برای هر کدام استراتژی های سرمایه گذاری مناسب پیشنهاد کرده است.
بنجامین گراهام: خاطرات ریش سفید وال استریت و بنجامین گراهام و سرمایه گذاری ارزشی: درس هایی از ریش سفید وال استریت دو کتاب دیگر او هستند. کتاب های گراهام به جنبه های فنی و احساسی سرمایه گذاری می پردازند و یکی بهترین منابع آموزش بورس، آموزش فارکس و سرمایه گذاری هستند. در حالی که بنجامین گراهام سرمایه گذار موفق حرف های زیادی برای گفتن داشت، اساس فلسفه او را می توان در پنج اصل بیان کرد:
- سرمایه گذاری زمانی به هوشمندانه ترین شکل انجام می گیرد که کاملا بر اساس اصول باشد. این بدان معناست که سهام تنها بخشی از یک کسب و کار است که در بازارهای عمومی معامله می شود. از آن جایی که کسب و کار یک ارزش ذاتی مشخص دارد، هر سهم آن نیز بر اساس مالکیت کسری دارای ارزش ذاتی است.
- هیچ کس نمی تواند آینده را پیشبینی کند. تحلیلگران زمان زیادی را صرف بررسی بیانیه های مالی، روندهای جهانی و رویدادهای سیاسی می کنند تا آینده را پیشبینی کنند. سرمایه گذاران سپس از این پیشبینی ها برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری استفاده می کنند. در حالیکه سوابق گذشته بهترین راه برای پیشبینی آینده است، کاملا قابل اطمینان نیست.
- آینده چیزی است که باید خود را در برابر آن محافظت کنیم. گراهام به جای تلاش برای رسیدن به سود در آینده، حفاظت در برابر رویدادهای منفی آتی برای کاهش دادن ریسک را ترجیح می داد. وی معتقد بود سرمایه گذاران باید کمی حاشیه خطا داشته باشند تا از خود در برابر حوادث نامطلوب غیرقابل پیشبینی حفاظت کنند.
- سرمایه گذاران تا حد زیادی تحت تاثیر نیروهای غیرمنطقی هستند. سرمایه گذاران و رهبران کسب و کار بی نقص نیستند و هنگام تصمیم گیری قطعا تحت تاثیر نیروهای غیرمنطقی یا انگیزه بخش قرار می گیرند. ترس و طمع تاثیرگذارترین نیروها در حوزه سرمایه گذاری هستند. سرمایه گذاران اغلب هم به رویدادهای مثبت و هم به رویدادهای منفی بیش از حد واکنش نشان می دهند.
- بازگشت به میانگین یک قانون اساسی است. گراهام می دانست که بازگشت به میانگین یک نیروی قدرتمند در دنیای کسب و کار است. بازگشت به میانگین به این معناست که در طول زمان نتایج به سمت یک میانگین می روند. برای مثال، در حوزه کسب و کار، شرکت ها در طول زمان به سطح سودآوری معمول برمی گردند. شرکت هایی که از سود کم رنج می برند در طول زمان سودآوری بیشتر را تجربه می کنند، در حالی که شرکت هایی که نتایج استثنایی بدست می آورند در طول زمان شاهد ضعیف شدن آنها خواهند بود.
پیشنهاد می کنیم مقاله وارن بافت چگونه سهام را انتخاب می کند ؟ را مطالعه کنید.
اصول توصیه شده از بنجامین گراهام سرمایه گذار موفق
بنجامین گراهام سرمایه گذار موفق معتقد بود چهار اصل باید در زندگی رعایت شود:
- بدانید چه می کنید – کسب و کارتان را بشناسید. یعنی روی چیزی که درک نمی کنید سرمایه گذاری نکنید و سعی نکنید بیشتر از میزانی که دانش تان اجازه می دهد سود کنید.
- به هیچ کس اجازه ندهید کسب و کارتان را اداره کند، مگر این که (۱) بتوانید به اندازه کافی روی عملکرد او نظارت داشته باشید، یا (۲) دلیل محکمی برای اطمینان کردن به توانایی و درستکاری این شخص دارید.
- وارد یک عملیات – یعنی تولید یا معامله گری یک آیتم – نشوید مگر این که محاسبات قابل اطمینان نشان دهد شانس خوبی برای ایجاد یک سود معقول دارد. به طور خاص از سرمایه گذاری هایی که دستاورد کم و ضرر زیاد دارند اجتناب کنید. سرمایه گذاری ها باید بر اساس واقعیت ها باشند و نه احساسات.
- در مورد دانش و تجربه تان شهامت داشته باشید. اگر بر اساس واقعیت ها نتیجه گیری کرده اید و این نتیجه گیری معقول به نظر می رسد بر اساس آن عمل کنید.
نقل قول ها
بنجامین گراهام سرمایه گذار موفق حرف های زیادی برای گفتن داشت. چند نقل قول او عبارت اند از:
- بازار در کوتاه مدت یک ماشین رای درک نحوه نقل قول ارزها گیری و در بلند مدت یک ماشین سنجش است.
- کسانی که گذشته را فراموش می کنند محکوم به تکرار آن هستند.
- تنها در صورتی سرمایه گذاری کنید که با ندانستن قیمت روزانه سهام مشکلی نداشته باشید.
- شرایط خوب یا بد غیرطبیعی همیشگی نیستند.
- درختی بکارید که دیگران زیر آن بنشینند.
- چشم اندازهای روشن رشد فیزیکی یک کسب و کار به معنای سود قطعی برای سرمایه گذاران نیست.
- سرمایه گذار باهوش یک واقع گرا است که به خوشبین می فروشد و از بدبین می خرد.
- در حالی که اشتیاق ممکن است برای دستاوردهای بزرگ ضروری باشد، در وال استریت تقریبا همیشه منجر به فاجعه می شود.
- سرمایه گذاری موفق به معنای مدیریت ریسک است و نه اجتناب از آن.
- کسانی که نمی توانند احساسات درک نحوه نقل قول ارزها خود را کنترل کنند گزینه مناسبی برای سود بردن از فرآیند سرمایه گذاری نیستند.
- بزرگ ترین مشکل سرمایه گذار و حتی بدترین دشمن او احتمالا خودش است.
- وقتی دیگران حریص هستند بترسید و وقتی دیگران می ترسند حریص باشید.
- سرمایه گذاری به معنای شکست دادن دیگران در بازی نیست، بلکه کنترل کردن خود در بازی شخصی است.
بنجامین گراهام سرمایه گذار موفق با تلاش های خود در زمینه ارزیابی پویایی های بازار سهام توانست مفهوم و روش های سرمایه گذاری را متحول کند. شخصیت های معروفی مثل وارن بافت از نظریه ها و شیوه های سرمایه گذاری او استفاده کرده و به موفقیت زیادی دست پیدا کرده اند. اگرچه جزئیات کامل سرمایه گذاری های او به راحتی در دسترس نیست، طبق گزارش ها تقریبا ۲۰ درصد بازده سالانه بابت فعالیت های مدیریت پول داشت. بعد از مرگ گراهام در سال ۱۹۷۶ یک مقاله یادبود در مورد او در مجله تحلیلگر مالی منتشر شد. گراهام در حال حاضر هنوز هم یکی از پیشگامان واقعی دنیای تحلیل مالی، آموزش بورس و ارزیابی چشم انداز ارزش و رشد شرکت است. برای داشتن سرمایه گذاری موفق در بازار بورس ایران باید به خوبی با آموزه های گراهام آشنا باشید.
دیدگاه شما