سه موج اثر تافلر
زندگی بشر از ابتدا تاکنون به سه عصر با موج قابل تقسیم است:
الف) موج اول : عصر کشاورزی
درموج اول واحد اقتصادی خانواده بود ، یعنی خانواده ها بصورت دسته جمعی زندگی می کردند و بعنوان یک واحد تولیدی کار و کشاورزی می کردند و بعبارت اقتصادی بین تولیدکننده و مصرف کننده تفاوتی وجود نداشت و گروه عظیمی مصرف کننده ی تولیدات خود بودند و فقط عده ی اندکی به تجارت مازاد اشتغال داشتند
ازجمله خصوصیات این عصر عبارت بود از :
/ سرمایه در موج اول ، زمین بود و ابزار ، بیل و کلنگ بوده است .
/ زمان در موج اول حالت دایره ای داشت ، یعنی اگر کاری در یک زمان خاص انجام نمیشد به علت قابلیت برگشت پذیری زمان براحتی می توانستند آن کار را در زمانی دیگر انجام دهند .
/ باخت و شکست به معنی “مرگ و میر ” بود .
/ پول ، معنی و مفهومی نداشت و تجارت بصورت معاملات “پایاپای” بود.
/ مفهوم کار ، فقط کار یدی ( فیزیکی) بود.
/ رابطه ی پول و کار فقط در حالت انجام کار یدی معنی داشت.
/ هیچ نوع تجمل و لوکس گرایی به چشم نمی خورد و روش زندگی بصورت ساده زیستی بود .
/ تبادل اطلاعات بصورتی سخت انجام می شد و برای خبررسانی وقت زیادی صرف می شد .
/ سواد اهمیت چندانی نداشت
/ نگرانی در موج اول غذا و مایحتاج روزانه بود .
/ انرژی در این موج عبارت بود از نیروی عضلانی انسان،حیوانات،خورشید،باد،آب و درختان
موج اول تا پایان قرن هفدهم میلادی ادامه داشت که انقلاب صنعتی همه ی اروپا را در برگرفت و دومین موج بزرگ، دومین تحول جهانی را به راه انداخت .
ب) موج دوم: عصر صنعت
عمده جنگ های قرن نوزدهم میلادی بعلت تداخل موج اول و دوم بود مانند جنگ شمال و جنوب آمریکا ، انقلاب هفده و نوزده روسیه ، انقلاب کبیر فرانسه و … که این مخالفتها و جنگها امری بسیار طبیعی بود ، زیرا افراد سرمایه دار یا اربابها منافع خود را در خطر می دیدند ؛ ازطرفی رعایا و جامعه سعی در رهایی از وضعیت قبلی خود داشتند .
با افزایش اطلاعات و تخصصی شدن کارها ، موج دوم آغاز شد بدین معنی که هر کس به جای آنکه همه چیز خود را تولید و مصرف کند (یکی بودن تولیدکننده و مصرف کننده) تنها در یکی از بخشهای تولید یا مصرف کالا صاحب اطلاعات و مهارت شد و هرکجا که تولیده کننده و مصرف کننده از هم جدا باشند مکانیزمی به نام “بازار” ایجاد می شود که این امر باعث شد قواعدی که ناشی تفکیک تولید و مصرف بود بوجود بیاید که شامل:
// استانداردکردن : ازمیان همه ی راهها ، یک راه بهتر (استاندارد) و همچنین یک ابزار بهتر (استاندارد) در یک زمان معین (استاندارد) برای انجام هر کاری بوجود آمد ، استانداردکردن در حقیقت برای بالابردن کارایی و بخشیدن جنبه ی علمی به کارها شکل گرفت.
// تخصصی کردن: ازآنجاییکه استاندارد کردن باعث تنوع بیشتر در کالاها شد ، تخصصی کردن باعث عدم اتلاف وقت و نیروی کمتر در امر تولید شد.
// همزمان سازی: به علت ایجاد کارخانه ها و ادارات و … بین ساعات کاری افراد و همچنین ساعات بیداری آنها ، همزمان سازی ایجاد شد.
// تراکم: بعلت وجود امکانات بیشتر جمعیت ها در شهرها متراکم شدند .
// بیشینه سازی : هرچه خط تولید یک کارخانه بزرگتر و تولیدش انبوه تر می شد ، در نهایت قیمت تمام شده ی محصول آن کارخانه کمتر می شد .
// دولت: بعلت تمرکز زیاد و پیچیده شدن مراحل تولید و مصرف ، یک مدیریت نوین طرح ریزی شد که قدرت را در دست مدیران و دولت مرکزی و بانکها و … متمرکز کرد
ازجمله خصوصیات این عصر عبارت از :
// ابزار ساخته شده در موج اول در جهت افزایش نیروی عضلانی بود ، درصورتیکه در موج دوم با اختراع ماشین هایی که خود قادر به تولید ماشینهایی مانند خویش بودند ابزار بصورت ماشینهای تولید ابزار درآمدند .
// انرژی در موج دوم عبارت بود از زغال سنگ و نفت و گاز مانند سوختهای فسیلی
// زمان در این موج خطی یا غیرقابل برگشت بود و اگر کاری در زمان بخصوصی انجام نمی شد دیگر انجام آن ممکن مبود (وقت طلاست!)
// نگرانی در این موج به تجملات تبدیل شد .
// مفهوم کار تغییر کرد و به واسطه ی حضور صنعت شغلهایی بوجود امد که در موج اول وجود نداشت مانند حسابداری،اپراتوری،مدیریت و… که برای ذهنیت موج اول این نوع فعالیت ها ، غیرقابل لمس بود و کار به حساب نمی آمد !
// سرمایه دلار و طلا شد
// تجارت معنی و مفهوم پیدا کرد
// سود یک طرف معامله در گرو ضرر طرف مقابل بود یعنی یکی از طرفین برنده و طرف دیگر بازنده بود ( برنده-بازنده)
// همه راس ساعت معینی سرکار خود می رفتند و راس ساعت معینی هم به خانه برمیگشتند و زندگی به سمت تجمل و لوکس گرایی کشیده شد .
این موج سیصد سال طول کشید و در اواسط دهه 1950 در ایالات متحده نشانه هایی از موج سوم دیده شد .
ج) موج سوم : عصر الکترونیک و ارتباطات
با اختراع کامپیوتر و اینترنت موج سوم آغاز شد ، دراین عصر به دلیل دسترسی به کامپیوتر و استفاده از آن بسیاری از معانی و مفاهیم موج دوم تغییر کرد ؛ دیگر نیازی به تمرکز و تراکم جمعیت در یک جا نیست و افراد با استفاده از کامپیوتر و براساس علایق شخصی خود کاهای خود را تولید می کنند ( ازبین رفتن اصول استانداردکردن و تخصصی کردن و همزمان سازی و…)
سرمایه در این موج اطلاعات است.
در این عصر بد دلیل پیشرفت صنعت اطلاعات و ارتباطات و اینترنت ، شغل هایی بوجود آمد و روابط اقتصاری جدیدی شکل گرفت که برای افرادی که در موج اول و دوم بودند ، غیرقابل تصور بود و در تعریف کار آنها نمیگنجید ! بهمین دلیل جنگ بین اندیشه و پول که هم اکنون در تمام کشورهای دارای تکنولوژی پیشرفته به شدت در جریان است بوجود آمد یعنی جنگ بین آنهایی که منافع شخصی در موج دوم دارند یعنی طرفدار منابع انرژی و تکنولوژی های مرسوم یعنی ذغال سنگ،نفت،گاز و اسلحه های گوناگون هستند و در واقع برای وضعیت موجود در موج دوم بود مبارزه می کنند و سعی می کنند تا نیروهای موج دوم را در خدمت خود نگه دارند .
این موج باعث دگرگونی ماهیت کار شد ، دیگر کارها به مکان وابسته نیستند و در هر مکانی شخص می تواند کارهای خود را انجام دهد ( تکنولوژی و کنترل از راه دور ) بنابراین کارها دوباره به محیط خانواده برگشتند و انتقال کارها کار به خانه باعث اشتراک بیشتر زن و مرد در کارهای یکدیگر و در نتیجه ایجاد صمیمیت بیشتر و باعث ادغام و تفکیک ناپذیری زندگی خصوصی و شغلی شد !
در سراسر موج دوم روز به روز بر قدرت رسانه های جمعی افزوده می شد اما امروزه تحولی تکان دهنده در حال وقوع است با هجوم موج سوم رسانه جمعی در کشورهای صنعتی در حالی که به اوج قدرت رسیده اند ، ناگهان از جایگاه قدرت به زیر کشانده می شوند ؛ روزنامه ها اولین مثال این پدیده هستند ، روزنامه ها که قدیمی ترین رسانه ی جمعی موج دوم بودند،خوانندگان خود را از دست داده و سایتهای اینترنتی و شبکه های های ماهواره ای به سرعت جایگزین رسانه های موج دومی شدند .
تولید انبوه (همشکل سازی ) ازبین رفت و بعنوان مثال برای خرید لباس هرکسی میتواند بسته به علاقه ی خود به سایت اینترنتی مراجعه کند و باتوجه به مدها،نوع پارچه،رنگ و سایزو… لباس خود را سفارش دهد .
کارها از تخصصی بودن (اینکه فقط افراد خاصی بتوانند درآن شغل خاص کار کنند ) خارج شد و بصورت عمومی و ساده درآمد و برای همه فرصت شغلی یا درآمد مناسب ایجاد شد .
این نکته را بارها بخوانید :
امروز بحث ما صرفا مربوط به بازاریابی شبکه ای نیست ، بحث در مورد این است که ما در ایران دقیقا در مرز عبور از موج دوم به موج سوم هستیم از همین رو بود که گفته شد تغییرات نوع نگرشهای ما بخصوص در این قرن بسیار مهم است ؛ چرا که انسانهایی که در قرن بعد در ایران متولد می شوند از کودکی با نگرش موج الکترونیکی بزرگ می شوند، ولی ما که اکنون در ایران زندگی می کنیم هنوز انسانهای موج دومی هستیم و این به این معنی است که اگر منطقی باشیم بهترین موقعیت برای جلوافتادن در همه ی زمینه ها از انسانهای موج دومی دیگر ؛ هم اکنون است و بالعکس ! اگر همچنان در تفکرات سنتی و ذهنیتهای کوچک و منفی گذشته و موج دومی باقی بمانیم ، بی شک محکوم به فنا هستیم ….
و اکنون این امکان برای ما فراهم شد است تا آزادی مالی و زمانی را در موج سوم را تجربه کنیم !
یک هدیه با ارزش برای اینکه تا اینجای مقاله با ما بودید
کتاب بی نظیر ” چگونه سوپراستار بازاریابی شبکه ای شوید؟”
ایران در ۵/ ۹۹ درصد بازار کشورهای شانگهای حضور ندارد
نگاهی به آمار و ارقام نشان میدهد کشورهای عضو سازمان شانگهای ۴۳ درصد از جمعیت جهان، ۲۵ درصد از تولید ناخالص، ۲۰ درصد از صادرات و ۲۰ درصد از واردات جهان را در اختیار دارند.
بع گزارش قدس آنلاین، در روزهای اخیر اسناد عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای به امضای حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی رسید. نگاهی به آمار و ارقام نشان میدهد کشورهای عضو سازمان شانگهای ۴۳ درصد از جمعیت جهان، ۲۵ درصد از تولید ناخالص، ۲۰ درصد از صادرات و ۲۰ درصد از واردات جهان را در اختیار دارند. همچنین این کشورها را میتوان بهعنوان بزرگترین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انرژی در جهان نیز معرفی کرد. نگاهی به تاریخچه این سازمان منطقهای نشان میدهد ایران از سال ۲۰۰۸ به این سو در تلاش بوده به عضویت دائمی سازمان همکاری شانگهای درآید، اما این درخواست به دلایل مختلف ازجمله تحریمها، مانع از موافقت کشورهای عضو با عضویت کشورمان شده بود.
اهمیت سازمان شانگهای در این است که این سازمان منطقهای گرچه اوایل برای اهداف امنیتی و سیاسی(همکاریها) تشکیل شد؛ اما طی اصول اولیه موج سالهای اخیر رویکرد این سازمان متنوع شده و ابعاد اقتصادی، بیش از پیش جدی گرفته شده است. به نظر میرسد رویکرد سازمان شانگهای با یکجانبهگرایی آمریکا، از سمت و سوی کاملا امنیتی و سیاسی به تقویت همگراییهای منطقهای برای مقابله با تبعات اقتصادی و سیاسی یکجانبهگرایی آمریکا و ایجاد توازن پیش میرود. این رویکرد برای اقتصاد ایران نیز مفید خواهد بود؛ چراکه در سالهای اخیر هم حجم واردات و هم حجم صادرات کشورمان به اعضای شانگهای رشد قابلتوجهی داشته است.
دورهمی ۴۳ درصد از جمعیت جهان
نگاهی به سیر تحول و پویایی منطقهای سازمان شانگهای نشان میدهد این سازمان منطقهای در ۱۵ ژوئن ۲۰۰۱ در شانگهای چین توسط قزاقستان، چین، قرقیزستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان اعلام شده است. قبل از آن، همه کشورهای فوق، به جز ازبکستان، اعضای «شانگهای پنج» بودند که یک انجمن سیاسی مبتنیبر موافقتنامه شانگهای در سال ۱۹۹۶ درمورد اعتمادسازی در زمینه نظامی در منطقه مرزی و موافقتنامه مسکو در سال ۱۹۹۷ درمورد کاهش متقابل نیروهای مسلح در نواحی مرزی بود. این دو سند سازوکار اعتماد متقابل را در حوزه نظامی در منطقه مرزی تعیین کردند و به ایجاد مشارکتهای عملی کمک کردند.
پس از پیوستن ازبکستان به این سازمان در سال ۲۰۰۱، شانگهای پنج به سازمان همکاری شانگهای تغییر نام داد. در ابتدا هدف عمده سازمان همکاری شانگهای بر تلاشهای متقابل درون منطقهای برای مهار تروریسم، جدایی طلبی و افراطگرایی در آسیای مرکزی متمرکز بود؛ اما بهتدریج اهداف سازمان گسترش یافته و طیفی از مسائل جدید را در بر گرفته است.
براساس روح شانگهای، سازمان همکاری شانگهای سیاست داخلی خود را براساس اصول اعتماد متقابل، منافع متقابل، حقوق برابر، مشاوره، احترام به تنوع فرهنگها و تمایل به توسعه مشترک دنبال میکند و سیاست خارجی خود را مطابق با اصول عدم تعهد، عدم هدف قرار دادن کسی و شفافیت قرار داده است.
منشور سازمان همکاری شانگهای در اجلاس سران کشورهای سازمان همکاری شانگهای در سنپترزبورگ در ژوئن ۲۰۰۲ امضا شد و در ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۳ لازمالاجرا شد. این سند اهداف و اصول سازمان، ساختار و حوزههای اصلی فعالیت آن را مشخص میکند. علاوهبر این، برنامههای سازمان همکاری شانگهای برای مبارزه با قاچاق بینالمللی مواد مخدر بهعنوان منبع تامین مالی تروریسم جهانی در سال ۲۰۰۶ اعلام شد. در سال ۲۰۰۸، این سازمان فعالانه در عادیسازی وضعیت در افغانستان شرکت کرد. همزمان، سازمان همکاری اصول اولیه موج شانگهای به فعالیتهای اقتصادی مختلفی دست زده است، بهطوریکه در سپتامبر ۲۰۰۳، سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای برنامه ۲۰ ساله همکاری تجاری و اقتصادی چندجانبه را امضا کردند.
بهعنوان یک هدف بلندمدت، این برنامه ایجاد یک منطقه آزاد تجاری در قلمرو تحت نظر کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای را فراهم میکند و در کوتاهمدت به دنبال احیای مجدد روند ایجاد فضای مساعد برای تجارت و سرمایهگذاری است. درمجموع، سازمان همکاری شانگهای یک سازمان بینالمللی دائمی بین دولتی است که اهداف اصلی خود را، بخشی از منشور خود که در سال ۲۰۰۲ در سن پترزبورگ به تصویب رسید، این گونه توصیف میکند: «تقویت اعتماد متقابل و همسایگی بین کشورهای عضو؛ ترویج همکاری موثر آنها در سیاست، تجارت، اقتصاد، تحقیق و فناوری و فرهنگ و همچنین در آموزش، انرژی، حملونقل، گردشگری، حفاظت از محیطزیست و سایر زمینه ها؛ تلاش مشترک برای حفظ و تضمین صلح، امنیت و ثبات در منطقه؛ و حرکت به سوی استقرار یک نظم سیاسی و اقتصادی بینالمللی جدید دموکراتیک، عادلانه و منطقی.»
اما اهمیت این سازمان از جنبههای مختلف چیست؟ اهمیت این سازمان را میتوان از جنبههای مختلف بررسی کرد. یکی از این مولفهها، جمعیت است. بررسیها نشان میدهد با پیوستن ایران به این سازمان در سال گذشته و دائمی شدن عضویت ایران در این سازمان منطقهای که اخیرا اعلام شد، حالا ۱۲ عضو فعلی این درمجموع ۳.۴ میلیارد نفر جمعیت دارند که معادل ۴۲.۷ درصد از جمعیت ۸ میلیاردی جهان است.
چین و هند هر کدام به بیش از ۱.۴ میلیارد نفر جمعیت، پاکستان با ۲۳۶ میلیون نفر، روسیه با ۱۴۵ میلیون نفر و ایران با نزدیک به ۸۵ میلیون نفر ۵ کشور پرجمعیت سازمان شانگهای هستند. کشورهای افغانستان، ازبکستان، قزاقستان، تاجیکستان، بلاروس، قرقیزستان و مغولستان نیز به ترتیب حدود ۴۱، ۳۵، ۱۹، ۱۰، ۹.۵، ۶.۶ و ۳.۴میلیون نفر جمعیت دارند.
۲۵ درصد تولید جهان
مولفه دیگری که اهمیت سازمان شانگهای را نشان میدهد، تولید ناخالص داخلی اعضای فعلی این سازمان است. براساس آمارهای بانک جهانی، حجم تولیدناخالص داخلی(GDP) جهان به قیمت جاری در سال ۲۰۲۱ به حدود ۹۶ هزار میلیارد دلار رسیده است. همچنین حجم GDP عضو شازمان شانگهای نیز ۲۳ هزار و ۶۶۱ میلیارد دلار است که این میزان معادل ۲۴.۶ درصد از کل GDP جهان را شامل میشود.
چین با ۱۷.۷ هزار میلیارد دلار، هند با ۳.۲ میلیارد دلار، روسیه با حدود ۱.۸ میلیارد دلار به ترتیب در رتبه های اول تا سوم در بین کشورهای عضو سازمان شانگهای بهلحاظ حجم تولید ناخالص داخلی قرار دارند. پس از این کشورها، پاکستان با ۳۴۶ میلیارد دلار و ایران با ۲۵۱ میلیارد دلار(منبع بانک جهانی) در رتبه های چهارم و پنجم قرار می گیرند.
۲۰ درصد صادرات جهان
سومین مولفه مهم در حوزه عملکرد کشورهای عضو سازمان شانگهای، حجم صادرات این کشورهاست. براساس آمارهای trademap، رقم صادرات اعضای فعلی شانگهای از حدود ۳ هزار میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ به ۴.۵ هزار میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ رسیده است. در همین مدت صادرات جهان نیز از ۱۷.۶ هزار میلیارد دلار به حدود ۲۲ هزار میلیارد دلار رسیده است.
به عبارتی، سهم اعضای شانگهای از ۱۸ درصد در سال ۲۰۱۷ به ۲۰ درصد از کل صادرات جهانی در سال ۲۰۲۱ رسیده است. طی سال ۲۰۲۱ چین با حدود ۳.۴ هزار میلیارد دلار، روسیه با ۴۹۲ میلیارد دلار، هند با ۳۹۵ میلیارد دلار، قزاقستان با ۵۵ میلیارد دلار و ایران با نزدیک به ۴۹ میلیارد دلار به ترتیب ۵ صادرکننده بزرگ عضو سازمان شانگهای بودهاند.
۱۷ درصد از واردات جهان
بررسی حجم واردات اعضای شانگهای نیز نشان می دهد حجم واردات این کشورها از ۲.۷ هزار میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ به ۳.۸ هزار میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ رسیده است. در همین مدت واردات جهان از حدود ۱۸ هزار میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ به ۲۲.۲ هزار میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ رسیده است.
به عبارتی، سهم کشورهای عضو سازمان شانگهای از ۱۵ درصد در سال ۲۰۱۷ به بیش از ۱۷ درصد در سال ۲۰۲۱ رسیده است. چین با ۲.۷ هزار میلیارد دلار، هند با ۵۷۰ میلیارد دلار، روسیه با ۲۹۳ میلیارد دلار، پاکستان با ۷۳ و ایران با ۵۳ میلیارد دلار به ترتیب ۵ کشور بزرگ واردکننده در بین اعضای شانگهای هستند.
صادرات ۲۰ میلیارد دلاری ایران به شانگهای
گفته شد که سازمان شانگهای از رویکرد صرفا امنیتی و سیاسی اولیه، رویکردهای متنوعی از سیاسی، امنیتی، انرژی، اقتصادی و همکاریهای راهبردی را بین اعضا شروع کرده است. هرچند در سالهای قبل بهلحاظ سیاسی، پیشبرد برخی اهداف روند کنُدی داشت، اما به نظر میرسد در سالهای اخیر با رویکرد تهاجمی آمریکا به اقتصاد این کشورها، سطح همکاریهای اقتصادی رو به گسترش بوده است. این وضعیت برای اقتصاد ایران نیز دستاوردهای داشته است.
ازجمله اینکه کشورمان برای واردات تکنولوژی، اقلام سرمایهای و واسطهای مشکلات کمتری نسبت به تحریمهای اوایل دهه ۱۳۹۰ دارد. در حوزه صادرات نیز، صادرات ایران به اعضای فعلی سازمان شانگهای طی سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته است؛ بهطوریکه نگاهی به آمارهای گمرک ایران نشان میدهد میزان صادرات غیرنفتی ایران به اعضای فعلی سازمان شانگهای از ۱۵ میلیارد و ۲۱۱ میلیون دلار در سال ۱۳۹۵ و ۱۶ میلیارد و ۲۶۴ میلیون دلار در سال ۹۶ به ۱۶ میلیارد و ۲۲۵ میلیون دلار در سال ۱۳۹۷ رسیده و پس از اعمال مجدد تحریم های آمریکا به ۱۱.۳ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۸ و به حدود ۱۱.۹ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۹ رسیده است. اما در سال ۱۴۰۰ صادرات غیرنفتی ایران به ۱۱ کشور مذکور با رشد قابل توجه ۷۳ درصدی به ۲۰ میلیارد و ۵۹۶ میلیون دلار رسیده است.
این مقدار رشد صادرات که بیش از ۴ میلیارد دلار از صادرات ایران به اعضای شانگهای در قبل از تحریمها نیز بیشتر بوده، در نتیجه کاهش محدودیتهای کرونایی و همچنین تلاش دولت سیزدهم برای توسعه روابط با کشورهای همسایه و همچنین توجه ویژه دولت فعلی به دیپلماسی اقتصادی است.
اما در سال جاری نیز میزان صادرات ایران به کشورهای عضو سازمان شانگهای ۹ میلیارد و ۷۸ میلیون دلار بوده که نسبت به صادرات نزدیک به ۸. ۳ میلیارد دلاری مدت مشابه سال ۱۴۰۰ افزایش ۸۰۰ میلیون دلاری را نشان میدهد. اما نگاهی به آمارها نشان میدهد صادرات فعلی ایران به اعضای شانگهای معادل کمی بیش از نیم درصد(دقیقا ۵۵/۰ درصد) واردات ۳.۷ هزار میلیارد دلاری کشورهای عضو شانگهای است.
براین اساس ظرفیت بزرگی در اقتصاد این کشورها بهویژه در سه کشور چین، هند و روسیه برای ایران مهیاست که در صورت افزایش سهم ایران از اقتصاد جهان و افزایش حجم صادرات، میتوان یک سبد متنوعی از کالاها را برای بازار سازمان شانگهای تدارک دید.
نقشه چینی برای ایجاد توازن جهانی
عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای فرآیندی پیچیده را طی کرده است. ایران در سال ۲۰۰۵ بهعنوان عضو ناظر در این نهاد پذیرفته شد. با وجود این فرآیند الحاق ایران بهعنوان عضو دائم، پیچیده و طولانی گشت. در این سالها همواره درخواست ایران برای عضویت دائم مطرح بود اما به دلایل مختلف ازجمله مخالفت برخی اعضا و نیز مصوبههای این نهاد تا سال ۲۰۲۱ سرانجامی نیافت.
سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۱۰ مقررات پذیرش اعضای جدید را در شورای سران تصویب کرد برمبنای این مصوبه شرایط عمومی و فرآیند عضویت دائم کشورها تشریح شده است. در قالب این مصوبه شرایط ذیل برای پذیرش کشورها بهعنوان عضو دائم در نظر گرفته شده است: ۱- متقاضی عضویت دائم متعلق به منطقه اوراسیا باشد، ۲- برخورداری از روابط دیپلماتیک با اعضای سازمان همکاری شانگهای ۳- برخورداری از موقعیت عضو ناظر یا شریک گفتوگوی سازمان، ۴- تداوم روابط اقتصادی و تجاری با اعضای سازمان، ۵- فقدان تعارض میان تعهدات بینالمللی کشور متقاضی در حوزه امنیتی با پیمانهای بینالمللی و مکانیسمهای پذیرفتهشده ازسوی سازمان شانگهای، ۶- فقدان درگیری نظامی میان دولت متقاضی با دولت یا دولتهای دیگر، ۷- عمل به تعهدات در قالب مشنور سازمان ملل متحد و رعایت اصول و هنجارهای حقوق بینالملل از سوی متقاضی عضویت دائم و ۸- متقاضی عضویت دائم نباید تحت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد باشد.
از همین رو بند آخر این مصوبه آشکارا راه را بر عضویت دائم ایران مسدود کرد. این وضعیت تا پایان مذاکرات هستهای و اجرایی شدن برجام تداوم داشت. پس از آن نیز مخالفت برخی اعضا و مواضع مبهم چین مانعی مهم در مسیر عضویت دائم ایران بود و این فرآیند را طولانی نمود. نهایتا در بیستویکمین اجلاس سازمان همکاری شانگهای، موافقت شورای سران با آغاز فرآیند الحاق ایران بهعنوان عضو اعلام شد.
اینکه چگونه اعضای فعلی موافق حضور یک کشور تحریمشده در بین خود شدند، شاید به این موضوع هم برمیگردد که سازمان شانگهای از یک سازمان عمدتا امنیتی به یک سازمان با کارکردهای مختلف تغییر فاز داده است. ازجمله این تغییر رویکردها، ۱- توجه ویژه چین و روسیه برای حذف دلار از مبادلات دوجانبه و ۲- گردآوری تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بزرگ انرژی جهان در کنار هم. از همین رو ایده شکل دهی به همکاریهای گستردهتر و نوعی همگرایی در این حوزهها از همان ابتدا در سازمان مطرح بوده است.
نخستین بار در سال ۲۰۰۵ روسیه ایده شکلگیری باشگاه انرژی سازمان همکاری شانگهای را مطرح کرد. از منظر ایدهای در قالب این باشگاه، نیل به بازار واحد انرژی با شکلدهی به مدل جدید تبادل انرژی و تدوین مشترک استراتژی انرژی اوراسیایی مطرح شده است. حتی برخی از کشورها همچون قزاقستان شکلدهی به فضای مشترک انرژی را نیز طرح کردهاند، اما باشگاه انرژی سازمان همچنان در حد یک ایده باقی مانده است.
اما مورد مهم دیگر، دلارزدایی از تجارت در همکاریهای مشترک روسیه و چین است. براساس گزارشی که روزنامه «فایننشالتایمز» با موضوع «اتحاد مالی چین و روسیه برای دلارزدایی» منتشر کرده، همکاریهای روسیه و چین برای کاهش وابستگی خود به دلار ابعاد گستردهتری در سالهای اخیر بهخود گرفته است، تحولی که به گفته برخی کارشناسان میتواند منجر به «اتحاد مالی» بین آنها شود.
به نوشته این روزنامه، براساس اطلاعات بانک مرکزی روسیه و آمارهای گمرک فدرال، در سه ماهه اول سال ۲۰۲۰، سهم دلار از تجارت بین روسیه و چین برای اولینبار به زیر ۵۰درصد کاهش یافت. آمارهایی که در این خصوص ارائه شده، نشان میدهد در سال جاری میلادی سهم دلار از تجارت دوجانبه چین و روسیه به ۴۶درصد، سهم یورو به ۳۰درصد و سهم ارزهای ملی نیز به ۲۴درصد رسیده است.
طبق نموداری که فایننشالتایمز به نقل از بانک مرکزی روسیه منتشر کرده، در سال ۲۰۱۵ سهم دلار از مبادلات دوجانبه چین و روسیه حدود ۹۰درصد بوده و پس از آغاز جنگ تجاری ایالاتمتحده و چین، تفاهم چین و روسیه برای دلارزدایی نیز بیشتر شده است.
به نظر میرسد تسریع در پذیریش ایران نیز در کنار دیپلماسی فعال دولت سیزدهم، به اهمیت یافتن ایجاد توازن اقتصادی و سیاسی در جهان نیز برمی گردد که روسیه و چین در سالهای اخیر پیگیر آن بودهاند. در این میان ایران نیز بهعنوان یکی از بازیگران بزرگ عرصه بینالملل، هم در حوزه انرژی و همه قرار گرفتن در کریدور شرق و غرب و نیز به جهت توانمندیهای خاص اقتصادی و نظامی، برای اعضای شانگهای حائز اهمیت است. پرواضح است این مهم، برای ایران نیز حائز اهمیت بوده و در خنثیسازی تحریمها، مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا و مقابله با تحریمها دستاوردهای مثبتی داشته و خواهد داشت.
اسلامشهر کجاست؟
شهرستان اسلامشهر یکی از شهرهای استان تهران، در جنوب غربی شهر تهران بر سر راه ارتباطی جاده ساوه قرار گرفته و از طریق بزرگراههای قدیم و جدید تهران-ساوه و همچنین راه آن تهران به جنوب کشور و سایر استانهای همجوار ارتباط دارد.
اسلامشهر کجاست؟
پایگاه خبری تحلیلی شجرنیوز: اسلامشهر مرکز شهرستانی به همین نام واقع در استان تهران است و میتوان از اتوبان ساوه، آزادگان و احمدآباد مستوفی پس از ۱۵ کیلومتر به آنجا رسید. در مسیر رسیدن به اسلامشهر از مزارع پهناور و باغهای زیبا گذر میکنید. این شهرستان از شرق و جنوب به ری ، از جنوب به رباط کریم و از غرب به شهریار محدود است و بیش از ۸۰۰ هزار نفر جمعیت دارد. بهترین منطقه اسلامشهر برای زندگی شاید در مرکز این شهر باشد. محلههای سالور، مافین آّباد و روستای ضیاآباد قدیمیترین محلههای اسلامشهرند که بقیه شهر در اطراف این سه محل ساخته شده است.
وسعت اسلامشهر در حدود ۲۴۵ کیلومتر مربع و دارای ۳ بخش مرکزی، چهاردانگه و احمدآباد مستوفی است. این شهر دارای ۲۶ روستا است. در گذشته به دلیل همجواری روستای قاسم آباد با جاده ساوه، اسلامشهر را به نام قاسمآباد شاهی و قاسم آباد خالصه میشناختند که دارای قدمتی مقارن با هزاره پنجم پیش از میلاد حضرت مسیح است.
امروزه در این مناطق میتوان خانههای قدیمی، جدید و سوله های بزرگ پرورش گل و گیاه را دید. روستای فیروز بهرام به همین دلیل به فیروز ساسانی نسبت داده شده است. در دوران قاجاریه این شهر منزگاه اردوی همایونی بوده و هنوز آثاری از آن روزها در گوشه و کنار اسلامشهر امروزی به جای مانده است.
تاریخچه اسلامشهر
اسلامشهر در گذشته یکی از روستاهای شهرری بودهاست، روستایی به نام قاسمآباد شاهی. وجود بقایای پایههای پل بر روی رودخانه حصارک پایین و تپههای واقع در مجاورت یا نزدیکی آن و آثار مدفون در آنها، دلالت بر وجود دورههای تاریخی مختلف داشته و حاکی از اهمیت این منطقهاست.
از محوطههای باستانی این شهرستان که هم دوره با محوطههای باستانی چشمه علی شهر ری؛ مرتضی گرد و تپه سیلک کاشان هستند، می توان به تپه مافین آباد و تپه نظام آباد اشاره کرد که با دارا بودن هفت هزار سال پیشینه تاریخی و فرهنگی از شهرت زیادی در مجامع علمی برخوردار بوده و از شاخصهای تمدن پیش از اسلام در جهان شناخته میشوند. همچنین تپههای باستانی پراکنده در سطح منطقه را میتوان با محوطههای تاریخی مجاور آن در دشت بزرگ ری مقایسه کرد.
از این شهرستان تاکنون ۱۲ اثر تاریخی و باستانی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این منطقه به دلیل مرغوبیت و حاصلخیزی زمینهای مستعد کشاورزی، وجود رودخانههای پرآب، رشته قناتهای جاری و نزدیکی به تهران از دیرباز مورد توجه بودهاست. محوطه باستانی مافین آباد اسلامشهر که به دلیل حفاریهای غیرمجاز آسیب دیده، دارای کهنترین دوره تاریخی است که دیرینگی آن به هزاره پنجم پیش از میلاد میرسد.
ایجاد کارخانههای بزرگ و قدیمی در اطراف محور جاده قدیم ساوه همچون کیان تایر، ایران خودرو دیزل، میهن، قایق سازی و غیره، موجب جذب مهاجران جویای کار و اسکان آنها در این منطقه شهری در پیش و پس از انقلاب ایران بودهاست. نبود برنامهریزی کلان در ارتباط با این میزان از مهاجرت از طرفی موجب افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی شده و از سویی این شهرستان را به لحاظ سیاسی و جمعیتی و اجتماعی در جایگاه ویژهای در نزدیکی کلانشهر تهران قرار دادهاست.
یکی از ویژگیهای تاریخی این شهرستان اختلاط فرهنگی و دینی است؛ از مهمترین مستندات این گفته، وجود قبرستان ارامنه در کمربندی این شهر بوده که قدمتی چند ده ساله داشته و امروزه نیز مراجعین فراوانی دارد. از شمال و جنوب و شرق و غرب کشور، از همه فرهنگها، گروههایی در این شهرستان سکنی دارند.
پژوهشهاي انجام شده حاکي از آن است که منطقه اسلامشهر همواره در طول تاريخ به علل گوناگون مورد توجه بوده و از کهن ترين دوره هاي تاريخي سکونتگاههاي ايران محسوب ميشود. محوطه باستاني مافين آباد داراي کهن ترين دوره هاي تاريخي ميباشد که قدمت آن به هزاره پنجم پيش از ميلاد مي رسد.
آثار مکشوفه از تپه تاريخي واوان نيز قدمت اين منطقه را به دوران حکمراني ساسانيان ، آل بويه و سلجوقيان مي رساند . وجود امامزاده هاي متعدد که قدمت آنها به دوره صفويه مي رسد هسته اوليه بافت روستايي آن به اين دوره مربوط ميشود. پيدايش اسلامشهر بعنوان يک نقطه شهري حول محور روستاي قاسم آباد شاهي که سابقه سکونت در آن به قرن دهم ميرسد شروع گرديد. اسلامشهر در سال 1352 بواسطه گسترش جمعيت و توسعه نقاط شهري « شاد شهر » نام گرفت و پس از پيروزي انقلاب اسلامي و از سال 1358 به « اسلامشهر » تغيير نام يافت.
اسلام شهر را در آغاز روستاهای چندی تشکیل میداد؛ به گونهای که کهنترین کهریز (قنات)، مدرسه، گرمابه همگانی، آتشکده زرتشتیان باستان (درنزدیکی ایرین) و گردشگاههای ثروتمندان شهرنشین در روستای ضیاآباد بوده است. سالور به دلیل نزدیکی به رودخانه از آبادیهای بسیار قدیمی و زیبا بوده است. قاسمآباد و ایرین و چیچکلو و محمدآباد چهار طاقی از دیگر آبادیهای اسلامشهر بودهاند
موقعیت جغرافیایی اسلامشهر
شهرستان اسلامشهر یکی از شهرهای استان تهران، در جنوب غربی شهر تهران بر سر راه ارتباطی جاده ساوه قرار گرفته و از طریق بزرگراههای قدیم و جدید تهران-ساوه و همچنین راه آن تهران به جنوب کشور و سایر استانهای همجوار ارتباط دارد. فاصله آن تا مرکز شهر تهران حدود ۱۵ کیلومتر است. اسلامشهر در سال ۱۳۷۳ از سوی وزارت کشور به عنوان یکی از شهرستانهای تابعه استان تهران اعلام شد.
وسعت شهرستان در حدود ۱۹۵ کیلومتر مربع است و دارای ۳ بخش، ۴ دهستان و ۲۷ روستا است. این شهرستان در منطقه دشت آبرفتی جنوب غربی تهران واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا در حدود ۱۳۰۰ یا ۱۲۵۰ متر است.[۵] شهرستان، قطارشهری در حال احداث دارد.
اسلامشهر منطقه چند تهران است؟
اسلامشهر شهری مستقل از شهرهای استان تهران است که بسیاری آن را به دلیل نزدیکی به تهران جزو مناطق تهران میدانند. اسلامشهر از ۶ منطقه تشکیل شده که مناطق ۱ و ۲ مرکزی و منطقه ۳ آن شهرک واوان، منطقه ۴ شاطره، منطقه ۵ احمدآباد مستوفی و منطقه ۶ شهرک امام حسین است.
سه موج اثر تافلر
زندگی بشر از ابتدا تاکنون به سه عصر با موج قابل تقسیم است:
الف) موج اول : عصر کشاورزی
درموج اول واحد اقتصادی خانواده بود ، یعنی خانواده ها بصورت دسته جمعی زندگی می کردند و بعنوان یک واحد تولیدی کار و کشاورزی می کردند و بعبارت اقتصادی بین تولیدکننده و مصرف کننده تفاوتی وجود نداشت و گروه عظیمی مصرف کننده ی تولیدات خود بودند و فقط عده ی اندکی به تجارت مازاد اشتغال داشتند
ازجمله خصوصیات این عصر عبارت بود از :
/ سرمایه در موج اول ، زمین بود و ابزار ، بیل و کلنگ بوده است .
/ زمان در موج اول حالت دایره ای داشت ، یعنی اگر کاری در یک زمان خاص انجام نمیشد به علت قابلیت برگشت پذیری زمان براحتی می توانستند آن کار را در زمانی دیگر انجام دهند .
/ باخت و شکست به معنی “مرگ و میر ” بود .
/ پول ، معنی و مفهومی نداشت و تجارت بصورت معاملات “پایاپای” بود.
/ مفهوم کار ، فقط کار یدی ( فیزیکی) بود.
/ رابطه ی پول و کار فقط در حالت انجام کار یدی معنی داشت.
/ هیچ نوع تجمل و لوکس گرایی به چشم نمی خورد و روش زندگی بصورت ساده زیستی بود .
/ تبادل اطلاعات بصورتی سخت انجام می شد و برای خبررسانی وقت زیادی صرف می شد .
/ سواد اهمیت چندانی نداشت
/ نگرانی در موج اول غذا و مایحتاج روزانه بود .
/ انرژی در این موج عبارت بود از نیروی عضلانی انسان،حیوانات،خورشید،باد،آب و درختان
موج اول تا پایان قرن هفدهم میلادی ادامه داشت که انقلاب صنعتی همه ی اروپا را در برگرفت و دومین موج بزرگ، دومین تحول جهانی را به راه انداخت .
ب) موج دوم: عصر صنعت
عمده جنگ های قرن نوزدهم میلادی بعلت تداخل موج اول و دوم بود مانند جنگ شمال و جنوب آمریکا ، انقلاب هفده و نوزده روسیه ، انقلاب کبیر فرانسه و … که این مخالفتها و جنگها امری بسیار طبیعی بود ، زیرا افراد سرمایه دار یا اربابها منافع خود را در خطر می دیدند ؛ ازطرفی رعایا و جامعه سعی در رهایی از وضعیت قبلی خود داشتند .
با افزایش اطلاعات و تخصصی شدن کارها ، موج دوم آغاز شد بدین معنی که هر کس به جای آنکه همه چیز خود را تولید و مصرف کند (یکی بودن تولیدکننده و مصرف کننده) تنها در یکی از بخشهای تولید یا مصرف کالا صاحب اطلاعات و مهارت شد و هرکجا که تولیده کننده و مصرف کننده از هم جدا باشند مکانیزمی به نام “بازار” ایجاد می شود که این امر باعث شد قواعدی که ناشی تفکیک تولید و مصرف بود بوجود بیاید که شامل:
// استانداردکردن : ازمیان همه ی راهها ، یک راه بهتر (استاندارد) و همچنین یک ابزار بهتر (استاندارد) در یک زمان معین (استاندارد) برای انجام هر کاری بوجود آمد ، استانداردکردن در حقیقت برای بالابردن کارایی و بخشیدن جنبه ی علمی به کارها شکل گرفت.
// تخصصی کردن: ازآنجاییکه استاندارد کردن باعث تنوع بیشتر در کالاها شد ، تخصصی کردن باعث عدم اتلاف وقت و نیروی کمتر در امر تولید شد.
// همزمان سازی: به علت ایجاد کارخانه ها و ادارات و … بین ساعات کاری افراد و همچنین ساعات بیداری آنها ، همزمان سازی ایجاد شد.
// تراکم: بعلت وجود امکانات بیشتر جمعیت ها در شهرها متراکم شدند .
// بیشینه سازی : هرچه خط تولید یک کارخانه بزرگتر و تولیدش انبوه تر می شد ، در نهایت قیمت تمام شده ی محصول آن کارخانه کمتر می شد .
// دولت: بعلت تمرکز زیاد و پیچیده شدن مراحل تولید و مصرف ، یک مدیریت نوین طرح ریزی شد که قدرت را در دست مدیران و دولت مرکزی و بانکها و … متمرکز کرد
ازجمله خصوصیات این عصر عبارت از :
// ابزار ساخته شده در موج اول در جهت افزایش نیروی عضلانی بود ، درصورتیکه در موج دوم با اختراع ماشین هایی که خود اصول اولیه موج قادر به تولید ماشینهایی مانند خویش بودند ابزار بصورت ماشینهای تولید ابزار درآمدند .
// انرژی در موج دوم عبارت بود از زغال سنگ و نفت و گاز مانند سوختهای فسیلی
// زمان در این موج خطی یا غیرقابل برگشت بود و اگر کاری در زمان بخصوصی انجام نمی شد دیگر انجام آن ممکن مبود (وقت طلاست!)
// نگرانی در این موج به تجملات تبدیل شد .
// مفهوم کار تغییر کرد و به واسطه ی حضور صنعت شغلهایی بوجود امد که در موج اول وجود نداشت مانند حسابداری،اپراتوری،مدیریت و… که برای ذهنیت موج اول این نوع فعالیت ها ، غیرقابل لمس بود و کار به حساب نمی آمد !
// سرمایه دلار و طلا شد
// تجارت معنی و مفهوم پیدا کرد
// سود یک طرف معامله در گرو ضرر طرف مقابل بود یعنی یکی از طرفین برنده و طرف دیگر بازنده بود ( برنده-بازنده)
// همه راس ساعت معینی سرکار خود می رفتند و راس ساعت معینی هم به خانه برمیگشتند و زندگی به سمت تجمل و لوکس گرایی کشیده شد .
این موج سیصد سال طول کشید و در اواسط دهه 1950 در ایالات متحده نشانه هایی از موج سوم دیده شد .
ج) موج سوم : عصر الکترونیک و ارتباطات
با اختراع کامپیوتر و اینترنت موج سوم آغاز شد ، دراین عصر به دلیل دسترسی به کامپیوتر و استفاده از آن بسیاری از معانی و مفاهیم موج دوم تغییر کرد ؛ دیگر نیازی به تمرکز و تراکم جمعیت در یک جا نیست و افراد با استفاده از کامپیوتر و براساس علایق شخصی خود کاهای خود را تولید می کنند ( ازبین رفتن اصول استانداردکردن و تخصصی کردن و همزمان سازی و…)
سرمایه در این موج اطلاعات است.
در این عصر بد دلیل پیشرفت صنعت اطلاعات و ارتباطات و اینترنت ، شغل هایی بوجود آمد و روابط اقتصاری جدیدی شکل گرفت که برای افرادی که در موج اول و دوم بودند ، غیرقابل تصور بود و در تعریف کار آنها نمیگنجید ! بهمین دلیل جنگ بین اندیشه و پول که هم اکنون در تمام کشورهای دارای تکنولوژی پیشرفته به شدت در جریان است بوجود آمد یعنی جنگ بین آنهایی که منافع شخصی در موج دوم دارند یعنی طرفدار منابع انرژی و تکنولوژی های مرسوم یعنی ذغال سنگ،نفت،گاز و اسلحه های گوناگون هستند و در واقع برای وضعیت موجود در موج دوم بود مبارزه می کنند و سعی می کنند تا نیروهای موج دوم را در خدمت خود نگه دارند .
این موج باعث دگرگونی ماهیت کار شد ، دیگر کارها به مکان وابسته نیستند و در هر مکانی شخص می تواند کارهای خود را انجام دهد ( تکنولوژی و کنترل از راه دور ) بنابراین کارها دوباره به محیط خانواده برگشتند و انتقال کارها کار به خانه باعث اشتراک بیشتر زن و مرد در کارهای یکدیگر و در نتیجه ایجاد صمیمیت بیشتر و باعث ادغام و تفکیک ناپذیری زندگی خصوصی و شغلی شد !
در سراسر موج دوم روز به روز بر قدرت رسانه های جمعی افزوده می شد اما امروزه تحولی تکان دهنده در حال وقوع است با هجوم موج سوم رسانه جمعی در کشورهای صنعتی در حالی که به اصول اولیه موج اوج قدرت رسیده اند ، ناگهان از جایگاه قدرت به زیر کشانده می شوند ؛ روزنامه ها اولین مثال این پدیده هستند ، روزنامه ها که قدیمی ترین رسانه ی جمعی موج دوم بودند،خوانندگان خود را از دست داده و سایتهای اینترنتی و شبکه های های ماهواره ای به سرعت جایگزین رسانه های موج دومی شدند .
تولید انبوه (همشکل سازی ) ازبین رفت و بعنوان مثال برای خرید لباس هرکسی میتواند بسته به علاقه ی خود به سایت اینترنتی مراجعه کند و باتوجه به مدها،نوع پارچه،رنگ و سایزو… لباس خود را سفارش دهد .
کارها از تخصصی بودن (اینکه فقط افراد خاصی بتوانند درآن شغل خاص کار کنند ) خارج شد و بصورت عمومی و ساده درآمد و برای همه فرصت شغلی یا درآمد مناسب ایجاد شد .
این نکته را بارها بخوانید :
امروز بحث ما صرفا مربوط به بازاریابی شبکه ای نیست ، بحث در مورد این است که ما در ایران دقیقا در مرز عبور از موج دوم به موج سوم هستیم از همین رو بود که گفته شد تغییرات نوع نگرشهای ما بخصوص در این قرن بسیار مهم است ؛ چرا که انسانهایی که در قرن بعد در ایران متولد می شوند از کودکی با نگرش موج الکترونیکی بزرگ می شوند، ولی ما که اکنون در ایران زندگی می کنیم هنوز انسانهای موج دومی هستیم و این به این معنی است که اگر منطقی باشیم بهترین موقعیت برای جلوافتادن در همه ی زمینه ها از انسانهای موج دومی دیگر ؛ هم اکنون است و بالعکس ! اگر همچنان در تفکرات سنتی و ذهنیتهای کوچک و منفی گذشته و موج دومی باقی بمانیم ، بی شک محکوم به فنا هستیم ….
و اکنون این امکان برای ما فراهم شد است تا آزادی مالی و زمانی را در موج سوم را تجربه کنیم !
یک هدیه با ارزش برای اینکه تا اینجای مقاله با ما بودید
کتاب بی نظیر ” چگونه سوپراستار بازاریابی شبکه ای شوید؟”
دیدگاه شما