بورس با شهبازی
تحلیل سهام با الگوی هارمونیک: الگوهای تکرار شونده یا هارمونیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوهای تکرار شونده یا هارمونیک که اساس آن بر مبنای نظریه لئوناردو فیبوناچی دانشمند و محقق سرشناس ایتالیایی و کاشف نظریه اعداد طلایی که به نام همین فرد نیز نام گذاری شده، استوار است. همچنین مبنای تحلیل تکنیکال بررسی روند معنادار موجهای قیمتی و شناسایی روابط کمی، ریاضی و هندسی بین آنها است که با گذشت زمان و حصول سابقه تاریخی روندهای قیمتی و تحلیل و بررسی روابط مکرر آن، قواعدی حاصل شد که الگوی هارمونیک و یا فیبوناچی یکی از مصادیق شاخص آن است. تلفیق این الگو با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایهگذاری نمود که به پیشبینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) سهولت بخشد. در ادامه این مطلب ابتدا به معرفی اجمالی الگوی فیبو میپردازیم و سپس با الگوهای کاربردی معاملاتی آن به صورت مختصر آشنا خواهیم شد.
اصل و مبنای الگوهای هارمونیک دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است. برای مثال:
…و۰,۱,۲,۳,۵,۸,۱۳,۲۱,۳۴
با بررسی روند این دنباله نسبتهایی بدست میآید که همان نسبتهای اعداد طلایی یا فیبوناچی نامیده میشوند. به عنوان مثال در این دنباله حاصل تقسیم هر عدد بر عدد ماقبل از خود به سمت عدد ۱.۶۱۸ میل میکند که در واقع هر عدد نسبت به عدد ماقبل خود ۰.۶۱۸ افزایش یافته است و از تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود نسبت دیگری بدست میآید. اهم نسبتهای بدست آمده عبارتند از: ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ ، ۰.۶۱۸ که نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته می شود. البته عدد ۰.۵ را می توان حاصل تئوری معروف “داو” دانست که در این الگو نیز وارد شده است.
نسبتهای فوق به مبنایی ریاضی و کاربردی در عرصه های گوناگون مبدل شده که یکی از کاربردهای رایج آن استفاده از این نسبت ها جهت اعتبار بخشیدن به خطوط حمایت و مقاومت در نمودار روند قیمتی قرار گرفته است بطوری که در یک روند نزولی خطوط حمایتی منطبق با نسبت های ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ و خصوصا ۰.۶۱۸ به عنوان خطوط حمایتی محتمل تر و در روندهای صعودی سطوح مقاومتی مطبق با نسبت های مذکور در قالب خطوط مقاومتی معتبرتر محسوب می گردند. لذا با تعیین خط روندهای فرضی که نسبت های فیبوناچی در آنها صادق باشد، می توان نسبت به پیش بینی نقاط پیوت ماژور و پیوت مینور (نقاط شکست و اصلاح روند) و همچنین سایر تحلیل های درخور اقدام کرد و سطوح حمایتی و مقاومتی را برای روندهای آتی پیش بینی نمود و یا اعتبار تحلیل و پیش بینی های دیگر را مورد ارزیابی قرار داد.
الگوهایی هارمونیک (فیبوناچی) معمولاً پس از یک افزایش یا کاهش بزرگ مصور میگردند و انواع مختلفی داشته که اهم آنها در ادامه بیان میشود.
البته قبل از هر چیز در ابتدا به معرفی الگویی پایه که الگوی مادر نیز نامیده می شود می پردازیم. این الگو به نام الگوی AB=CD نام دارد و در دو حالت بدین شرح در نظر گرفته می شوند:
۱)Bullish AB= CD:
که همان الگوی گاوی یا صعودی است و در آن کفهای قیمتی در محدوده ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و سقفهای قیمتی در محدوده ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ (تارگت) خواهد بود.
الگوی گاوی یا صعودی
۲) الگوی Bearish:
این الگو که اصطلاحاً به الگوی خرسی یا کاهشی معروف است؛ دارای سقفهای قیمتی در بازه ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و کفهای قیمتی در بازه ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ خواهد بود.
الگوی خرسی یا کاهشی
این الگو سادهترین و ابتداییترین نوع الگوهای هارمونیک است که به اشکال متعددی مانند: گارتلی(Gartley)، خفاش (Bat)، پروانه (Butterfly)، خرچنگ (Crab)، کوسه (shark)، سایفر(cypher)، الگوی nen-star، الگوی wolfi wava هستند که جزء تکنیکهای تخصصی تحلیل تکنیکال به حساب میآید؛ لذا پیشنیاز استفاده از آنها شناخت الگوهای عمومیتر و رایجتر است که در ادامه معرفی میشود.
۱) الگوی (Retracement):
این الگو که میتوان از آن به عنوان رایجترین الگوی هارمونیک و یا فیبوناچی یاد کرد، زمانی صادق است که در یک روند شاهد تمایل خطوط به بازگشت از روند و یا اصلاح قیمت هستیم و پس از چند مقاومت یا حمایت در برابر بازگشت از روند غالب مجدداً شاهد ادامه سیر قبلی روند خواهیم بود.
الگوی Retracement
۲) الگوی (Extension):
همانطور که در الگوی Retracement بیان شد، در الگوی فیبو شاهد بازگشت و به عبارتی اصلاح روند و سپس ادامه مسیر خواهیم بود؛ اما گاهی این بازگشت از سطح اولیه خود نیز فراتر رفته که در این حالت شاهد الگوی بازگشت داخلی یا (Extension) خواهیم بود. بنابراین پیشبینی نقاط شکست برای شروع خطوط بازگشتی با طولی بیش از اندازه خط روند قبلی را از قابلیتهای این الگو میدانیم به عنوان مثال پیشبینی نقطه آغاز یک روند بازگشتی صعودی با طولی معادل ۱.۶۱۸ برابر یک موج نزولی از اهداف استفاده از این ابزار است.
الگوی Extension
۳) الگوی (Projection):
از این الگو به منظور تعیین هدف برای ادامه روند و همچنین پیشبینی مقاومتها در طول مسیر استفاده میشود و روندهای بازگشتی بزرگتر از خط روند قبلی را پیشبینی میکند به این ترتیب که موجهای اصلاحی در طول روند، برای پیشبینی طول موج بازگشتی از اهمیت برخوردار است. به طور مثال با تعیین نقاط (A, B, C) الگو ما را در پیشبینی نقطه هدف و مقاومتهای مسیر یاری میکند.
الگوی Projection
۴)الگوی (Expansion) :
ساز و کار این الگو مشابه الگوی projecsion است؛ به گونهای که برخی از تحلیلگران تمایزی میان آنها قائل نمیشوند؛ اما به طور راجع، وجه تمایز آنها در این است که در Expansion بجای بررسی طول موج اصلاحی در یک روند، تنها طول موج رفت روند ملاک سنجش خواهد بود.
این الگو با روش شعاعی و عموماً با درصدهای ۳۸.۲ ، ۰.۵ و ۶۱.۸، میزان بازگشت و اصلاح روندها را پیشبینی و بررسی مینماید.
الگوی Arcs
۶) الگوی (Fan یا بادبزن):
الگوی Fan براساس زاویه روند غالب، نقاط بازگشت قیمتی را پیشبینی میکند که زاویهها با اندازههای ۳۸.۲، ۵۰ و ۶۱.۸ درجه در این الگو از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
الگوی Fan یا بادبزن
این الگو خطوط روند را براساس فاصله زمانی آنها مورد سنجش قرار میدهد به این ترتیب که یا فاصله ۲ قله را محاسبه و بنا بر نسبت های اهمیت الگو های هارمونیک ۱، ۲، ۳، ۵، ۸ قله (نقطه بازگشتی) بعدی را پیشبینی میکند و یا فاصله کمترین مقدار با بیشترین مقدار را محاسبه کرده و بنا به بازه های ۱، ۲،۳، ۵ و… اقدام به پیش بینی نقاطی با ویژگی مشابه (کمترین و بیشترین فاصله) می کند.
الگوی Time
جمعبندی:
در این مطلب به معرفی الگویی پایه (الگوی مادر) پرداختیم و دانستیم که ممکن است این الگوها افزایش یا کاهشی باشند. همچنین با برخی الگوهای رایج و عمومی نیز آشنا شدیم. امکان استفاده از ابزارهای فوقالذکر در اکثر نرمافزارها و پنلهای معاملاتی محیا شده و به سهولت میتوان نسبت به امر تحلیل روندها و پیشبینی رفتار آتی آنها مبادرت ورزید، اما نباید فراموش کنیم که این الگوها صرفاً جهت کمک به تحلیلگر بازار سرمایه بوده و در دنیای واقع عدم قطعیت بر همه چیز چیره است!
اهمیت الگو های هارمونیک
همان گونه که خودتان می دانید تحلیل تکنیکال در بازار بورس اهمیت بسیار زیادی دارد و بسیاری از افراد سهامدار برای تشخیص روند یک سهم از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. سهامداران از این تحلیل برای موفقیت در بازار بورس استفاده می کنند. یکی از مهم تریم ابزارهای تحلیل تکنیکال، الگوهای هارمونیک است که در این مقاله به آن پرداخته می شود.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، شما می توانید از الگوها و ابزارهای گوناگونی برای بررسی و ارزیابی رفتار سهام استفاده کنید. همواره به یاد داشته باشد که استفاده از چندین ابزار تحلیل می تواند اطمینان و صحت معامله شما را بالا برده و باعث سود بیشتر شما در بازار بورس شود.
ابزارهایی که می تواند به خوبی به شما در تحلیل رفتار سهام و بازار کمک کند، الگوهای هارمونیک هستد. همان گونه که خودتان می دانید در موارد بسیاری، رفتار یک سهم یا رفتار بازار از یک الگو پیروی می کند که می توان آن را در نمودارها مشاهده کرد. الگوهای هارمونیک جزء الگوهایی هستند که در تغییرات قیمت سهام مختلف دیده می شوند. شما با استفاده از این الگو می توانید به خوبی رفتار یک سهم در آینده را پیش بینی نموده و تصمیمات خوبی برای معاملات خود بگیرید.
الگوی هارمونیک
اصلی ترین تئوری درباره الگوهای هارمونیک با حرکات زمان و قیمت مرتبط هستند که مربوط به دنباله فیبوناچی و تقارن آنها می باشد. معاملات هارمونیک دارای دقت زیادی بوده و برای همین نام هارمونیک بر آن گذاشته شده است.
در الگوهای هارمونیک، شما با ساختارهایی هندسی (اشکالی هندسی) سروکار دارید که از دنباله فیبوناچی استفاده می کنند. این الگوها از اعداد مشخصی پیروی می کنند و تشخیص و فهم این الگو می تواند به سهامداران کمک کند تا روندهای قیمتی را به خوبی پیش بینی نموده و نقاط بازگشت را هم مشخص کنند. با استفاده از این الگو، سهامداران می توانند نقاط ورود به یک معامله، نقاط توقف و اهداف قیمتی خود را به خوبی معین کنند.
ریشه الگوی هارمونیک
اگر ریاضایتان قوی باشد، حتما نام دنباله فیبوناچی را شنیده اید. این دنباله در ریاضیات، کاربرد زیادی دارد و اولین بار توسط لئوناردو فیبوناچی ابداع شد. اعداد فیبوناچی، یک سری عدد هستند که پشت سر هم می آیند. هر عدد جمع دو عدد قبلی خودش است. بنابراین اعداد فیبوناچی به شکل زیر خواهند بود:
1 – 1 – 2 – 3 – 5 – 8 – 13 – 21 – 34 – 55 – 89 –
جالب است که بدانید کتاب های زیادی درباره این دنباله نوشته شده است و از مشاهده شدن این الگو در اتفاقات طبیعت و جریانات اقتصادی گفته شده است. این بسیار جالب و شگفت اهمیت الگو های هارمونیک انگیز است که شما ببینید که تغییرات قیمت یک سهم از یک الگوی مشخص ریاضی پیروی می کند. دو سری از اعداد با نسبت فیبوناچی موجود هستند که بسیار پرکاربرد هستند.
- 382, 0.618, 0.786, 1.0, 1, 1, 2.0, 2.62, 3.62, 4.62
- 236, 0.886, 1.13, 2.236, 3.14, 4.236
اعداد فیبوناچی کاربردهای زیادی دارند و از آن برای آنالیزهای اقتصادی زیادی استفاده می شود.
شروع الگوی هارمونیک
اولین بار شحصی با نام گارتلی در سال 1932، الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال را ایجاد کرد. این فرد در آن زمان کتابی نوشت و در آن از یک الگوی پنج نقطه ای صحبت کرد و آن را الگوی گارتلی نامید. بعدها این الگو توسط فردی دیگر بهبود پیدا کرد.
افراد دیگری هم بوده اند که در زمینه الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال کار کرده اند که یکی از بهترین آنها اسکات کارنی بوده است. این فرد در کتاب خود با نام “معامله هارمونیک” چندین الگوی دیگر با نام الگوی “خفاش” ، “کوسه” ، “O-5 ” و “خرچنگ” را ابداع و معرفی کرد و باعث شد این الگوها به میزان زیادی در بازار اهمیت پیدا کنند.
چهار الگوی مشهور هارمونیک در تحلیل تکنیکال
تا اینجا دانستید که الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال با آنالیز قیمت و پیدا کردن اعداد مرتبط با فیبوناچی در یک بازه زمانی بررسی می شوند. در صورتی که چنین الگویی در نمودار تغییرات یک سهم در بورس دیده شود می تواند کمک زیادی کند تا یک سهامدار بتواند نقاط ورود مناسب، نقاط بازگشت و نقاط توقف در معاملات را تشخیص دهد.
در زیر ما می خواهیم چهار الگوی مشهور از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال را به شما معرفی کنیم.
1.الگوی گارتلی:
همانطور که گفته شد این الگو اولین بار توسط گارتلی درک معرفی شد. ما دو نوع الگوی خرسی گارتلی و الگوی گاوی گارتلی را می توانیم داشته باشیم.
در الگوی خرسی گارتلی روند کلی نزولی و در الگوی گاوی گارتلی، روند کلی صعودی است. این الگو دارای 4 نقطه است. شما می توانید تصویر آنها را در زیر مشاهده کنید:
در الگوی خرسی همان گونه که مشاهده می کنید شما از نقطه X تا A روندی نزولی را مشاهده می کنید و سپس از نقطه A تا B روند صعودی وجود دارد. پس از آن دوباره یک روند نزولی و سپس یک روند صعودی. اگر مشاهده کنید می بینید که به طور کلی در این الگوی هارمونیک، ما از نقطه X به نقطه D نزول کرده ایم.
در الگوی گاوی قضیه کاملا برعکس است. همان نسبت اعداد وجود دارد اما نزولی و صعودی بودن روندها وارونه است و در نهایت شما از نقطه X به D صعود می کنید.
همان گونه که می بینید شما می توانید به خوبی با استفاده از این الگوی هارمونیک بفهمید که چه زمانی باید وارد شوید، حد ضرر خود را در کجا قرار دهید . برای مثال اگر در الگوی خرسی گارتلی، شما در نقطه B به معامله ورود کنید می دانید که باید حد ضرر یا استاپ لاس خود را در نقطه C قرار دهید و یا می فهمید که نقطه A در الگوی خرسی و نقطه X در الگوی گاوی نقاط ورود بسیار خوبی هستند. شما می توانید با تشخیص این الگوی هارمونیک و داشتن مهارت در معامله گری سود بسیار خوبی را نصیب خود کنید.
الگوی خفاش:
همان گونه که احتمالا می توانید حدس بزنید، این الگو شکلی شبیه خفاش دارد. این الگو هم مانند الگوی گارتلی دارای دو نوع نزولی و صعودی است که می توان با نرم افزارهای تحلیل تکنیکال به خوبی آنها را تشخیص داد. در زیر دو نوع این الگو نشان داده شده است:
همان گونه که خودتان هم مشاهده می کنید روند آنها و نقاط مناسب برای ورود و خروج به راحتی قابل تشخیص هستند. این الگو، دقیق ترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال بوده و ضریب اطمنیان بالاتری از بقیه الگوههای هارمونیک دارد.
در الگوی خفاشی صعودی، بهترین نقاط برای ورود نقاط X و B هستند و فرصت های خروج نیز نقاط A و C هستند. حد ضررها نیز می توانند بر حسب نوع معامله گری شما تعیین شوند.
در الگوی خفاشی نزولی نقاط A و C نقاطی بسیار مناسب برای ورود و نقاط B و D نقاط مناسبی برای خروج هستند.
الگوی خرچنگ:
این الگو نیز مانند الگوهای قبل دارای 5 نقطه است و در این الگو نقاط مهم و نقاط بازگشتی به سرعت رخ می دهند و به همین علت می توان نقاط ورود و خروج را با دقت بسیار خوبی تعیین کرد. این الگو هم دارای دو حالت صعودی و نزولی است و از نامش پیداست که شکلی شبیه خرچنگ دارد.
این الگو شبیه الگوی پروانه است اما در محاسبات آن اختلاف وجود دارد. شاید بگویید در الگوی صعودی ما از نقطه X به نقطه D نزول کرده ایم پس چرا این الگو صعودی است؟ در جواب باید بدانید که علت این موضوع این است که در الگوی صعودی(گاوی) پس از نقطه D شما یک موج قوی صعودی را خواهید داشت اما در الگوی نزولی خرچنگ شما پس از نقطه D یک موج قوی نزولی را مشاهده خواهید کرد.
در الگوی نزولی بهترین موقعیت ها برای ورود نقاط A و D هستند و نقاط فروش و خروج هم نقاط B و کمی پایین تر از D هستند.
در الگوی صعودی شما می توانید در نقطه X ، B و D ورود کنید. مخصوصا نقطه D موقعیت خرید بسیار خوبی است و حد ضرر آن هم کمی پایین تر از نقطه D تعیین می شود. دلیل آن هم این است که پس از D یک موج قوی صعودی آغاز خواهد شد.
الگوی پروانه:
همانطور که بالاتر گفته شد این الگو و الگوی خرچنگ دارای شباهت هستند اما اعداد آنها تفاوت دارند. البته این الگو به الگوی گارتلی هم شباهت دارد و این هم یکی دیگر از نکات جالب الگوهای هارمونیک است. در زیر شما تصویر دو الگوی نزولی و صعودی پروانه ای را مشاهده می کنید.
در الگوی صعودی نقطه D می تواند نقطه ورود خوبی باشد چون مانند الگوی خرچنگ پس از آن یک موج صعودی آغاز خواهد شد.
در الگوی نزولی اما نقطه D نقطه فروش است چون قرار است پس از این یک موج نزولی آغاز شود. یادتان باشد که همواره با تحلیل دقیق جلو بروید تا بیشترین سود را برده و کمترین ضرر را متحمل شوید.
نکته: الگوهای هارمونیک بسیار دیگری هم وجود دارند که شما می توانید آنها را مطالعه کنید.
سخن آخر
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال می توانند کمک بسیار خوبی برای انجام معاملات پرسود باشند. شما با استفاده از این الگوهای متنوع می توانید دست به موقع بفروشید و اهمیت الگو های هارمونیک به موقع بخرید.
سهمیران می تواند در آموزش این الگوها و چگونگی استفاده درست از آنها به شما کمک بسیاری کند. سهمیران بهترین آموزش های بورس را در اختیار شما قرار می دهد.
الگوهای هارمونیک
حتما در موسیقی، نقاشی، هنر، ادبیات و غیره قبلا عباراتی همچون هارمونی و هارمونیک را به کرات شنیدهاید. هارمونیک در لغت به معنای هماهنگ است و معمولا برای توصیف هر سیستم یا مجموعهای به کار میرود که اجزای درونی آن با یکدیگر در هماهنگی و تعادل کامل به سر برند. در بازارهای مالی نیز به مجموعهای از امواج که نسبتهایی هماهنگ و متعادل، دو به دو بین آنها برقرار باشد، اهمیت الگو های هارمونیک الگوی هارمونیک گفته میشود. و البته در زبان تکنیکال مسلما هماهنگ و متعادل به معنای وجود نسبتهای فیبوناچی میباشد. الگوهای هارمونیک با بهرهمندی از مجموعهای از پترنهای هندسی که بر پایه نسبتهای فیبوناچی تعریف شدهاند، تلاش میکنند نقاط بازگشت روند را با دقت مطلوبی پیشبینی نمایند. بنابراین برخلاف سایر بخشهای تحلیل تکنیکال، اهمیت الگو های هارمونیک در مبحث الگوهای هارمونیک بطور جدی هدف خود را بر روی پیشبینی آینده مارکت میگذاریم.
نسبتهای هارمونیک اندکی با نسبتهای فیبوناچی متفاوتند. برخی از آنها مستقیما همان نسبتهای فیبوناچی هستند و برخی دیگر با اندکی محاسبات اضافی از آنها مشتق شدهاند. بطور کلی نسبتهای هارمونیک به سه دسته نسبتهای اصلی، مشتقهای اول و مشتقهای تکمیلی تقسیم میشوند. جدول زیر نحوه دستهبندی نسبتهای هارمونیک را به همراه محاسبات مربوط به هریک، نمایش میدهد.
برخی از این نسبتها رایج تر هستند و برخی دیگر کاربرد کمتری دارند. در فهرست زیر، مهمترین نسبتهای هارمونیک را که در اغلب الگوهای اصلی مورد استفاده قرار میگیرند ملاحظه مینمایید. سایر اعدادی که در این فهرست مشاهده نمیشوند، معمولا کاربرد کمتری دارند.
لازم به ذکر است که اعداد 0.5, 1, 2, … جزو نسبتهای فیبوناچی نیستند، اما به دلیل کاربرد زیادی که در نمودارها دارند، به صورت تجربی به این مجموعه اضافه گشتهاند. نسبت 0.236 نیز که اگر خاطرتان باشد جزو سطوح ریتریسمنت فیبوناچی محسوب میشد، از مجموعه نسبتهای هارمونیک حذف شده است، زیرا این سطح نمیتواند یک پیوت ماژور ایجاد نماید و صرفا منجر به نوسانات فرعی و زودگذر خواهد شد. نکته جالب توجه در میان نسبتهای فوق این است که معکوس هریک از اعداد درون همین مجموعه قرار دارد. به عنوان مثال اگر نسبت 1.272 را معکوس نمایید به عدد 0.786 خواهید رسید که کماکان جزو نسبتهای هارمونیک است. همچنین اعداد 1.127 و 0.886 ویا اعداد 2.618 و 0.382 نیز معکوس یکدیگر هستند. این ویژگی مهمی برای نسبتهای هارمونیک است که کاربرد آنرا بزودی، به محض شروع کار با اولین الگوهای هارمونیک، متوجه خواهید شد. تنها نسبتی که معکوس آن در فهرست وجود ندارد عدد 4.236 است. معکوس 4.236 برابر با 0.236 میشود که همانطور که گفته شد توصیفگر اصلاحهای مینور بوده و نتیجتا از فهرست نسبتهای کاربردی، کنار گذاشته شده است.
ایده الگوهای هارمونیک نخستین بار در سال 1932 توسط گارتلی[68] مورد بحث قرار گرفت. او در نوشته های خود، الگویی پنج نقطهای را که بعدها با نام خود او نامگذاری شد، مورد بررسی قرار داد. اما سالها طول کشید تا سرانجام اسکات کارنی[69] با مطالعات تکمیلی دقیقتری که در این عرصه انجام داد، الگوی گارتلی را به همراه مجموعهای از الگوهای دیگر مانند خرچنگ، خفاش و کوسه تحت عنوان الگوهای هارمونیک معرفی نمود. عمده ارزش کار اسکات کارنی بدلیل ساختار دقیق و منسجمی بود که برای روش معاملهگری بر روی این الگوها، به همراه نقاط دقیق ورود و خروج و قوانین مدیریت ریسک، ابداع نمود.
تمام الگوهای هارمونیک در جستجوی محدودهای با بیشترین احتمال برای صدور سیگنال بازگشتی هستند. این محدوده که با عنوان ناحیه [70]PRZ معرفی میشود برمبنای نسبتهای همزمان فیبوناچی بین امواج مختلف، بدست میآید. نواحی PRZ در الگوهای هارمونیک دقیقا همان نواحی همپوشانی (کلاسترها) در مبحث فیبوناچی کلاسیک هستند، و بنابراین معتقدیم احتمال بازگشت روند در این نواحی بسیار زیاد است. نکته مهم در ارتباط با نواحی
PRZ این است که هرگز نباید به محض مشاهده یک الگوی هارمونیک دلخواه بلافاصله اقدام به معاملهگری نمود بلکه باید در انتظار مشاهده یک سیگنال تاییدگر تکمیلی در ناحیه PRZ بمانید تا به عنوان مثال پس از تشکیل یک الگوی شمعی بازگشتی، اقدام به ورود به بازار نمایید.
الگوهای هارمونیک اغلب به یک تارگت دقیق و مشخص برای ورود و خروج ختم نمیشوند، بلکه محدودهای نسبتا گسترده از همپوشانی چند فیبوی مختلف بدست میآید که باید مترصد نحوه واکنش بازار به این محدوده باشیم. بنابراین ترکیب الگوهای هارمونیک با سایر روشهایی که برای تشخیص نقاط بازگشت روند آموختهاید، بویژه الگوهای شمع ژاپنی، اهمیت به سزایی پیدا میکند.
نحوه خاصی از نمایش نسبتهای فیبوناچی بر روی نمودار وجود دارد که اغلب در بحث الگوهای هارمونیک مورد استفاده قرار میگیرد. این روش ضمن حفظ سادگی، تحلیلگر را از ترسیم همزمان چندین ابزار مختلف فیبوناچی بینیاز نموده و موجب خلوت شدن نمودار میشود. به عنوان مثال فرض کنید در تصویر زیر، نقطه C برابر با ریتریس %38.2 از موج AB باشد. در این صورت میتوانیم به سادگی، یک پارهخط کوتاه از A تا C رسم کنیم و نسبت فیبوناچی بین آن دو را در کنار خط مذکور بنویسیم. به این ترتیب مشاهدهگر به سهولت متوجه میزان ریتریس نقطه C میشود و از ترسیم کامل ابزار فیبوناچی به همراه تمامی سطوح متعدد آن بینیاز میشود.
بورس با شهبازی
تحلیل سهام با الگوی هارمونیک: الگوهای تکرار شونده یا هارمونیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوهای تکرار شونده یا هارمونیک که اساس آن بر مبنای نظریه لئوناردو فیبوناچی دانشمند و محقق سرشناس ایتالیایی و کاشف نظریه اعداد طلایی که به نام همین فرد نیز نام گذاری شده، استوار است. همچنین مبنای تحلیل تکنیکال بررسی روند معنادار موجهای قیمتی و شناسایی روابط کمی، ریاضی و هندسی بین آنها است که با گذشت زمان و حصول سابقه تاریخی روندهای قیمتی و تحلیل و بررسی روابط مکرر آن، قواعدی حاصل شد که الگوی هارمونیک و یا فیبوناچی یکی از مصادیق شاخص آن است. تلفیق این الگو با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایهگذاری نمود که به پیشبینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) سهولت بخشد. در ادامه این مطلب ابتدا به معرفی اجمالی الگوی فیبو میپردازیم و سپس با الگوهای کاربردی معاملاتی آن به صورت مختصر آشنا خواهیم شد.
اصل و مبنای الگوهای هارمونیک دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است. برای مثال:
…و۰,۱,۲,۳,۵,۸,۱۳,۲۱,۳۴
با بررسی روند این دنباله نسبتهایی بدست میآید که همان نسبتهای اعداد طلایی یا فیبوناچی نامیده میشوند. به عنوان مثال در این دنباله حاصل تقسیم هر عدد بر عدد ماقبل از خود به سمت عدد ۱.۶۱۸ میل میکند که در واقع هر عدد نسبت به عدد ماقبل خود ۰.۶۱۸ افزایش یافته است و از تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود نسبت دیگری بدست میآید. اهم نسبتهای بدست آمده عبارتند از: ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ ، ۰.۶۱۸ که نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته می شود. البته عدد ۰.۵ را می توان حاصل تئوری معروف “داو” دانست که در این الگو نیز وارد شده است.
نسبتهای فوق به مبنایی ریاضی و کاربردی در عرصه های گوناگون مبدل شده که یکی از کاربردهای رایج آن استفاده از این نسبت ها جهت اعتبار بخشیدن به خطوط حمایت و مقاومت در نمودار روند قیمتی قرار گرفته است بطوری که در یک روند نزولی خطوط حمایتی منطبق با نسبت های ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ و خصوصا ۰.۶۱۸ به عنوان خطوط حمایتی محتمل تر و در روندهای صعودی سطوح مقاومتی مطبق با نسبت های مذکور در قالب خطوط مقاومتی معتبرتر محسوب می گردند. لذا با تعیین خط روندهای فرضی که نسبت های فیبوناچی در آنها صادق باشد، می توان نسبت به پیش بینی نقاط پیوت ماژور و پیوت مینور (نقاط شکست و اصلاح روند) و همچنین سایر تحلیل های درخور اقدام کرد و سطوح حمایتی و مقاومتی را برای روندهای آتی پیش بینی نمود و یا اعتبار تحلیل و پیش بینی های دیگر را مورد ارزیابی قرار داد.
الگوهایی هارمونیک (فیبوناچی) معمولاً پس از یک افزایش یا کاهش بزرگ مصور میگردند و انواع مختلفی داشته که اهم آنها در ادامه بیان میشود.
البته قبل از هر چیز در ابتدا به معرفی الگویی پایه که الگوی مادر نیز نامیده می شود می پردازیم. این الگو به نام الگوی AB=CD نام دارد و در دو حالت بدین شرح در نظر گرفته می شوند:
۱)Bullish AB= CD:
که همان الگوی گاوی یا صعودی است و در آن کفهای قیمتی در محدوده ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و سقفهای قیمتی در محدوده ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ (تارگت) خواهد بود.
الگوی گاوی یا صعودی
۲) الگوی Bearish:
این الگو که اصطلاحاً به الگوی خرسی یا کاهشی معروف است؛ دارای سقفهای قیمتی در بازه ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و کفهای قیمتی در بازه ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ خواهد بود.
الگوی خرسی یا کاهشی
این الگو سادهترین و ابتداییترین نوع الگوهای هارمونیک است که به اشکال متعددی مانند: گارتلی(Gartley)، خفاش (Bat)، پروانه (Butterfly)، خرچنگ (Crab)، کوسه (shark)، سایفر(cypher)، الگوی nen-star، الگوی wolfi wava هستند که جزء تکنیکهای تخصصی تحلیل تکنیکال به حساب میآید؛ لذا پیشنیاز استفاده از آنها شناخت الگوهای عمومیتر و رایجتر است که در ادامه معرفی میشود.
۱) الگوی (Retracement):
این الگو که میتوان از آن به عنوان رایجترین الگوی هارمونیک و یا فیبوناچی یاد کرد، زمانی صادق است که در یک روند شاهد تمایل خطوط به بازگشت از روند و یا اصلاح قیمت هستیم و پس از چند مقاومت یا حمایت در برابر بازگشت از روند غالب مجدداً شاهد ادامه سیر قبلی روند خواهیم بود.
الگوی Retracement
۲) الگوی (Extension):
همانطور که در الگوی Retracement بیان شد، در الگوی فیبو شاهد بازگشت و به عبارتی اصلاح روند و سپس ادامه مسیر خواهیم بود؛ اما گاهی این بازگشت از سطح اولیه خود نیز فراتر رفته که در این حالت شاهد الگوی بازگشت داخلی یا (Extension) خواهیم بود. بنابراین پیشبینی نقاط شکست برای شروع خطوط بازگشتی با طولی بیش از اندازه خط روند قبلی را از قابلیتهای این الگو میدانیم به عنوان مثال پیشبینی نقطه آغاز یک روند بازگشتی صعودی با طولی معادل ۱.۶۱۸ برابر یک موج نزولی از اهداف استفاده از این ابزار است.
الگوی Extension
۳) الگوی (Projection):
از این الگو به منظور تعیین هدف برای ادامه روند و همچنین پیشبینی مقاومتها در طول مسیر استفاده میشود و روندهای بازگشتی بزرگتر از خط روند قبلی را پیشبینی میکند به این ترتیب که موجهای اصلاحی در طول روند، برای پیشبینی طول موج بازگشتی از اهمیت برخوردار است. به طور مثال با تعیین نقاط (A, B, C) الگو ما را در پیشبینی نقطه هدف و مقاومتهای مسیر یاری میکند.
الگوی Projection
۴)الگوی (Expansion) :
ساز و کار این الگو مشابه الگوی projecsion است؛ به گونهای که برخی از تحلیلگران تمایزی میان آنها قائل نمیشوند؛ اما به طور راجع، وجه تمایز آنها در این است که در Expansion بجای بررسی طول موج اصلاحی در یک روند، تنها طول موج رفت روند ملاک سنجش خواهد بود.
این الگو با روش شعاعی و عموماً با درصدهای ۳۸.۲ ، ۰.۵ و ۶۱.۸، میزان بازگشت و اصلاح روندها را پیشبینی و بررسی مینماید.
الگوی Arcs
۶) الگوی (Fan یا بادبزن):
الگوی Fan براساس زاویه روند غالب، نقاط بازگشت قیمتی را پیشبینی میکند که زاویهها با اندازههای ۳۸.۲، ۵۰ و ۶۱.۸ درجه در این الگو از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
الگوی Fan یا بادبزن
این الگو خطوط اهمیت الگو های هارمونیک روند را براساس فاصله زمانی آنها مورد سنجش قرار میدهد به این ترتیب که یا فاصله ۲ قله را محاسبه و بنا بر نسبت های ۱، ۲، ۳، ۵، ۸ قله (نقطه بازگشتی) بعدی را پیشبینی میکند و یا فاصله کمترین مقدار با بیشترین مقدار را محاسبه کرده و بنا به بازه های ۱، ۲،۳، ۵ و… اقدام به پیش بینی نقاطی با ویژگی مشابه (کمترین و بیشترین فاصله) می کند.
الگوی Time
جمعبندی:
در این مطلب به معرفی الگویی پایه (الگوی مادر) پرداختیم و دانستیم که ممکن است این الگوها افزایش یا کاهشی باشند. همچنین با برخی الگوهای رایج و عمومی نیز آشنا شدیم. امکان استفاده از ابزارهای فوقالذکر در اکثر نرمافزارها و پنلهای معاملاتی محیا شده و به سهولت میتوان نسبت به امر تحلیل روندها و پیشبینی رفتار آتی آنها مبادرت ورزید، اما نباید فراموش کنیم که این الگوها صرفاً جهت کمک به تحلیلگر بازار سرمایه بوده و در دنیای واقع عدم قطعیت بر همه چیز چیره است!
الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن را بشناسید
یکی از پرکاربردترین الگوها در بازار سهام الگو های هارمونیک هستند، اجزای تشکیل دهنده الگو های هارمونیک XABCDE می باشند. الگو های هارمونیک براساس ترکیب فیبوناچی ریتریسمنت و اکسپنشن مشخص میشوند.
الگوهای هارمونیک
از بیشترین الگوهای هارمونیکی که در نمودار سهام با آن مواجه میشوید الگوی گارتلی بولیش است که در زیر به عنوان مثال به یک الگوی هارمونیک اشاره میکنیم :
الگوهای هارمونیک
همانطور که در تصویر میبینید خط AB بین فیبوی ۳۸٫۲ تا ۶۱٫۸ XA اصلاح کرده، اگر از ۶۱٫۸ پایینتر بیاید الگو هارمونیک نیست.
خط BC بین فیبوی ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ AB بازگشت دارد و خط CD بین فیبوی ۱۲۷٫۲ تا ۱۶۱٫۸ BC اصلاح میکند.
دقت کنید در الگوی گارتلی همیشه عدد قیمتی D بالاتر از عدد قیمتی X میباشد. محدوده نقطه D منطقه خرید مناسب سهم می باشد.
بعد از خرید سهم باید حد سود و حد ضرر نعیین کرد ، حد ضرر را با توجه به تحلیل تکنیکال کلاسیک تعیین کنید ، اما در تعیین حد سود میتوان همانند شکل زیر اقدام کرد. درباره نهادهای مالی بورس بیشتر بدانبد.
اولین نقطه حد سود میتواند نقطه طلایی فیبو در محدوده ۶۱٫۸ خط CD باشد ، دومین محدوده نقطه مقاومتی C و سومین محدوده نقطه مقاومتی E می باشد. تا اینجا با توجه به فیبوی بازگشتی و نقاط مقاومت حد سود سهم را مشخص کردیم اما در نقطه A چه کنیم تا هم از طمع دور باشم و هم باعث ضرر نشود ، بهترین راه کار خروج پله ای می باشد که بهتر است در نقطه A یک پله خروج از سهم انجام دهیم ،
بعد از آن با توجه به فیبوی اکسپنشن میتوان اهداف بعدی قیمتی سهم را گمانه زنی کرد به این ترتیب محدوده فیبوی ۱۲۷٫۲ خط AD و محدوده فیبوی ۱۶۱٫۸ خط AD میتواند اهداف بعدی ما برای خروج از سهم می باشد. با ابوناچی آشنا شوید.
الگو پروانه:
یکی دیگر از الگوهای هارمونیک ، الگوی پروانه است در دید سریع تفاوت این الگو با الگوی گارتلی در این است که نقطه D پایینتر از نقطه X قرار میگیرد ، به شکل زیر توجه کنید :
خط AB در محدوده فیبوی ۳۸٫۲ تا ۷۸٫۶ خط XA بازگشت دارد ، خط BC در محدوده فیبوی ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ خط XA و خط CD در محدوده فیبوی ۱۲۷٫۲ تا ۱۶۱٫۸ XA اصلاح خواهد کرد.
اولین نقطه حد سود میتواند نقطه طلایی فیبو در محدوده ۶۱٫۸ خط CD باشد ، دومین محدوده نقطه مقاومتی C و سومین محدوده نقطه مقاومتی A می باشد. پیشنهاد میشود مطلب ما در خصوص “معاملات الگوریتمی چیست” را بخوانید.
بعد از آن با توجه به فیبوی اکسپنشن میتوان اهداف بعدی قیمتی سهم را گمانه زنی کرد به این ترتیب محدوده فیبوی ۱۲۷٫۲ خط AD و محدوده فیبوی ۱۶۱٫۸ خط AD میتواند اهداف بعدی ما برای خروج از سهم می باشد.
دیدگاه شما