اٌسیلاتور چیست؟


جدیدا شاید اسم کابل OTG رو خیلی شنیده باشید ولی ندونید که این OTG چی هست و چه کار می کنه و به چه درد شما می خوره . امروز یه بررسی مختصر مفید از تکنولوژی OTG براتون آماده کردم . پس با من همراه باشید . OTG چیست ؟…

اندیکاتور CCI چیست؟ و چه کاربردی دارد؟

اندیکاتور cciکه مخفف کلمات” commodity channel index” می باشد و از آن به عنوان شاخص کانال کالا یاد می شود، یک اندیکاتور از گروه اسیلاتور ها یا نوسان نما ها می باشد و در فرمول خود از قیمت روز و میانگین متحرک استفاده می کند و مانند اندیکاتورهای گروه اسیلاتور مثل اندیکاتور macd و اندیکاتور rsi یکی از ابزار های قدرتمندی است که تحلیلگران تکنیکالی بازار سرمایه از آن بهره می برند.
در سال ۱۹۸۰ بود که برای اولین بار دونالد لمبرت (Donald Lambert) اندیکاتور cci را معرفی کرد. لمبرت یک معامله گر کالا بود که از این اندیکاتور برای تحلیل مبادلات کالایی استفاده می کرد؛ اما امروزه cci تنها مخصوص بورس کالا نیست و می توان از آن در بازارهای مختلف از جمله بازار بورس اوراق بهادار، بازارهای ارز و … استفاده کرد. در این متن یاد خواهیم گرفت که اندیکاتور cci چیست؟ و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد.

آموزش اندیکاتور cci

این ابزار تحلیل تکنیکال درجه بندی ای دارد که خط میانی آن ۰ است و حد پایین آن ۱۰۰- و حد بالای آن ۱۰۰+ است که بیشتر نوسانات اندیکاتور در این محدوده انجام می شود و نوسانات خارج از این محدوده ها نشان دهنده ی اشباع خرید و فروش است.
در طراحی cci ابتدا میانگین متحرک ۲۰ روزه در نظر گرفته می شد اما امروزه بازه دوره زمانی میانگین متحرک در اسیلاتور cci را معمولا ۱۴ روزه استفاده می کنند؛ و همانند دیگر میانگین متحرک ها اگر این عدد کوچکتر در نظر گرفته شود اسیلاتور cci نوسانات بیشتری می کند و سیگنال های اشتباه بیشتری را صادر می کند و هر چقدر عدد بزرگتر در نظر گرفته شود اسیلاتور cci حساسیت کمتری دارد و کند تر عمل می کند و با نوسانات کمتر و سیگنال های کمتر ممکن است موقعیت های مناسب خرید و فروش زیادی از دست برود پس بهترین انتخاب یک عدد متوسط و مناسب است.

فرمول اندیکاتور cci چیست؟

همانطور که گفتیم در اندیکاتور CCI از قیمت روز و میانگین متحرک استفاده می شود و قدرت شتاب نوسان یک سهم را در یک روند به خوبی نمایان می کند. هر چند که نیازی به یادگیری فرمول اندیکاتور CCI نیست ولی نحوه بدست آوردن آن مطابق با تصویر زیر است.

فرمول اندیکاتور cci

کاربرد اندیکاتور CCI

اندیکاتور CCI هم مثل سایر اسیلاتورها مانند RSI و MACD می تواند به عنوان یک ابزار حمایتی در جهت شناسایی سیگنال های خرید و فروش باشد؛ البته این نکته را باید در نظر گرفت که اندیکاتورها به تنهایی نباید ملاک خرید ما باشند.
مزیت اصلی اندیکاتور cci این است که تغییرات مسیر حرکت قیمت دارایی را بررسی می کند و با شناسایی حرکت و جهت روند سهم ها نقاط ورود و خروج مناسب را برای سهامداران تعیین می کند. از جمله سیگنال هایی که این اندیکاتور صادر می کند عبارت است از :

۱)شناسایی نقاط اشباع خرید و فروش

زمانی که CCI در نمودار بالای حد ۱۰۰+ می رود نشان دهنده ی امید ایجاد یک روند صعودی قدرتمند است و در نتیجه سیگنال خرید صادر می کند؛ هم در جهت عکس این قضیه زمانی که CCI در نمودار پایین حد ۱۰۰- می رود نشان دهنده ی امید ایجاد یک روند نزولی قدرتمند است و سیگنال فروش صادر می کند.

شناسایی نقاط اشباع خرید و فروش

همانطور که در چارت بالا مشاهده می کنید زمانی که سی سی آی در زیر محدوده ۱۰۰- است، سهم یک روند اصلاحی ای را داشته و درست در زمانی که این اندیکاتور به بالای محدوده ۱۰۰+ میرود سهم هم یک حرکت صعودی را آغاز می کند.

۲)شکستن شدن خط روند CCI

همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید نمودار قیمت سهم فولاد قبل از آنکه وارد فاز اصلاحی شود بر روی اندیکاتور سی سی آی یک شکست اتفاق افتاده و بعد از آن سهم با ریزش قیمتی باعث زیان سهامداران شده است؛ بنابراین رسم خطوط روند بر روی این اندیکاتور میتواند سیگنال های خرید و فروش خوبی را برای سهامداران صادر کند.

شکستن شدن خط روند CCI

واگرایی در CCI

همانطور که می دانیم ظهور واگرایی در نمودار ها و روند ها نشان دهنده تضعیف آن روند است و تغییر جهت آن محتمل می باشد. واگرایی در اندیکاتور cci یک ابزار قدرتمند است که میتواند تایید ادامه روند و یا بازگشت آن را نشان دهد از این رو برای معامله‌گران تکنیکالی حائز اهمیت می باشد.

خواندن این مطلب می تواند برای شما مفید باشد: واگرایی چیست؟انواع واگرایی ها و کاربردشان

در تصویر زیر نمونه از واگرایی معمولی منفی را مشاهده می کنید که پس از آن شاهد نزول سهم فولاد به میزان قابل توجهی هستیم.

واگرایی در CCI

تنظیمات اندیکاتور cci

اگر شما از نرم افزار مفید تریدر برای تحلیل سهم ها استفاده می کنید، برای اجرای اندیکاتور cci ابتدا باید از قسمت insert گزینه indicators را باز کرده سپس از قسمت osillators گزینه commodity channel index را انتخاب می کنیم. در پنجره ی باز شده گزینه های مختلفی برای اعمال تنظیمات به اندیکاتور وجود دارد که همانطور که گفتیم Period را بر روی عدد ۱۴ تنظیم میکنیم و مابقی گزینه ها نیازی به تغییر ندارند؛ در ادامه با کلیک کردن بر روی گزینه OK اندیکاتور در زیر نمودار قیمت برای شما اجرا خواهد شد.

اسیلاتور استوکاستیک Stochastic چیست و چه کاربردی دارد؟

اسیلاتور Stochastic چیست؟

اسیلاتور استوکاستیک Stochastic چیست؟

اسیلاتور Stochastic، مونتوم یا قدرت روند سهم را به ما نشان می‌دهد. این اندیکاتور، آخرین قیمت بسته شدن سهم را در دوره قیمتی و زمانی مشخص با یکدیگر مقایسه می‌کند. با تغییر دادن بازه‌ زمانی یا میانگین متحرک موجود در اندیکاتور، می‌توان میزان حساسیت اندیکاتور را نسبت به حرکات قیمت، تنظیم کرد. این اندیکاتور محدوده نوسانی ۰ تا ۱۰۰ دارد که با استفاده از این محدوده‌ها می‌توانیم محدوده‌های اشباع خرید یا فروش را برای خودمان مشخص کنیم. این اندیکاتور در سال ۱۹۵۰ ابداع شده‌است، و می‌تواند مونتوم بازار را برای ما مشخص کند.

فرمول محاسبه Stochastic بدین صورت است:

فرمول محاسبه Stochastic

که در آن:

C: آخرین قیمت بسته شدن در یک محدوده زمانی (مثلا ۱۴ روزه) است

L14: پایین‌ترین قیمت ۱۴ روزه

H14: بالاترین قیمت ۱۴ روزه

%K: ارزش فعلی اسیلاتور

گاهی اوقات %K را Stochastic “کند” می‌نامند و Stochastic “سریع” را %D نام‌گذاری می‌کنند که برابر است با میانگین متحرک %K در طول سه بازه زمانی.

اساس کار این اندیکاتور بدین گونه است، زمانی که بازار روند صعودی دارد، قیمت‌ها نزدیک سقف قیمتی بسته می‌شوند و در بازار نزولی، قیمت‌ها نزدیک کف قیمتی بسته می‌شوند. زمانی که خط %K، خط %D که همان میانگین متحرک ۳ دوره‌ای است را قطع کند، اندیکاتور به ما سیگنال می‌دهد.

محاسبه Stochastic

اسیلاتور Stochastic چه چیزی را به ما نشان می‌دهد؟

استوکاستیک، یک اندیکاتور نوسان‌ده (اسیلاتور) است، به این معنی که بین اعداد ۰ تا ۱۰۰ نوسان دارد.

به همین دلیل جزء اندیکاتور‌هایی است که محدوده‌های اشباع خرید و فروش را به ما نشان می‌دهند و از این نظر می‌تواند برای ما بسیار مفید باشد. به صورت کلی، محدوده بالای ۸۰ به عنوان نقاط اشباع خرید، و محدوده زیر ۲۰ به عنوان محدوده اشباع فروش در نظر گرفته می‌شوند.

با این حال قرار گرفتن در این محدوده‌ها همیشه به این معنی نیست که تغییر روند قیمتی را در پیش‌رو داریم. اگر روند ما قدرت زیادی داشته‌باشد، اندیکاتور ممکن است برای مدت طولانی در این نقاط اشباع خرید یا فروش باقی‌بماند. در این شرایط معامله‌گران باید تغییراتی که در استوکاستیک به وجود می‌آید را زیرنظر بگیرند تا بتوانند نشانه‌هایی برای تغییر روند پیدا کنند.

اسیلاتور Stochastic از دو خط تشکیل می‌شود. یکی از آن‌ها ارزش واقعی اسیلاتور را برای همان روز نشان می‌دهد و خط دیگر، میانگین متحرک ساده با دوره زمانی ۳ روزه است. به دلیل این‌که این اندیکاتور از مومنتوم بازار پیروی می‌کند، اگر این دو خط یکدیگر را قطع کنند، می‌توانند سیگنالی به معنی تغییر روند به ما بدهند. زمانی که خطوط یکدیگر را قطع می‌کنند، می‌تواند نشان‌دهنده تغییر بزرگی در مومنتوم بازار باشد.

وجود واگرایی بین این اندیکاتور و حرکات قیمت نیز می‌تواند، برای ما به معنی تغییر جهت روند باشد. برای مثال زمانی که قیمت در روند نزولی، کف جدیدی خلق می‌کند اما اندیکاتور نمی‌تواند کف جدیدی درست کند، ممکن است بدین معنی باشد که قدرت فروشندگان رو به کاهش است و روند صعودی ممکن است به زودی شکل بگیرد.

اسیلاتور استوکاستیک

تاریخچه

در اواخر دهه ۱۹۵۰، جورج لین (George Lane) اسیلاتور استوکاستیک را ابداع کرد. طبق طراحی لین، این اندیکاتور در یک بازه‌زمانی مشخص موقعیت فعلی سهم را با استفاده از قیمت پایانی و بیشترین و کمترین قیمت موجود در آن محدوده، به ما نشان می‌دهد. این بازه‌زمانی معمولا ۱۴ روزه در نظر گرفته می‌شود.

وی در بسیاری از مصاحبه‌های خود اذعان داشته که Stochastic قیمت یا حجم معاملات سهم را دنبال نمی‌کند، بلکه سرعت یا مومنتوم قیمت را در نظر می‌گیرد.

لین همچنین در مصاحباتش این نکته را به عنوان یک قانون بیان می‌کند،که سرعت یا مومنتوم یک سهم زودتر از قیمت سهم تغییر می‌کند. بدین ترتیب ما می‌توانیم با استفاده از این اندیکاتور تغییر یا بازگشت روند را، زودتر از موعد پیش‌بینی کنیم. به باور بسیاری واگرایی صعودی یا نزولی، اولین و مهم‌ترین سیگنالی است که با استفاده از این اندیکاتور می‌توانیم شناسایی کنیم.

مثال‌هایی از نحوه استفاده از اسیلاتور استوکاستیک

این اسیلاتور در بیشتر ابزارهایی که برای تحلیل نمودار به کار می‌روند، قرارداده می‌شود و می‌توان از آن به‌راحتی استفاده کرد. به طور پیش‌فرض بازه زمانی استفاده‌ شده در این اندیکاتور معمولا ۱۴ روز است. اگر‌چه تحلیل‌گر میتواند بسته به نیاز خود آن را تغییر دهد.

بسته به بازه‌زمانی که مشخص می‌کنید، عددی که Stochastic به ما می‌دهد بدین گونه محاسبه می‌شود. پایین‌ترین قیمت در آن دوره را از قیمت پایانی فعلی کسر می‌کند اٌسیلاتور چیست؟ و تقسیم بر بیشترین قیمت آن دوره منهی قیمت پایانی فعلی می‌کند، سپس عدد بدست‌آمده را ضربدر ۱۰۰ می‌کند. به عنوان مثال اگر در یک بازه ۱۴ روز، بیشترین قیمت $۱۵۰ باشد و پایین‌ترین قیمت ۱۲۵$ باشد و قیمت فعلی ۱۴۵$ باشد، عدد به‌دست آمده برای Stochastic حال حاضر بدین صورت محسابه می‌شود:

(۱۴۵-۱۲۵) / (۱۵۰-۱۲۵) * ۱۰۰ = ۸۰

مقایسه قیمت فعلی با کمترین و بیشترین قیمت در بازه زمانی مشخص، به ما نشان می‌دهد که قیمت نزدیک کدام قیمت (بیشترین یا کمترین) بسته می‌شود. اگر اندیکاتور نزدیک به عدد ۸۰ باشد، بیانگر این موضوع است که این سهم در آستانه اشباع خرید شدن است.

تفاوت میان اندیکاتور RSI و Stochastic

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) به طور خلاصه RSI گفته می‌شود. Stochastic و RSI هر دو اسیلاتورهایی هستند که مومنتوم قیمت را می‌سنجند. این دو به شدت در تحلیل تکنیکال محبوب هستند. در اغلب مواقع این دو باهم استفاده می‌شوند اما نکته حائز اهمیت این است که روش و نظریه‌هایی که برای محاسبه اعداد در این دو اندیکاتور استفاده می‌شوند با یکدیگر متفاوت هستند. در Stochastic فرض بر این است که قیمت پایانی باید نزدیک جهتی باشد که روند قیمت وجود دارد. اما RSI، سرعت و شتاب حرکات قیمت را برای نقاط اشباع خرید و فروش در نظر می‌گیرد. به بیان دیگر، RSI طوری طراحی شده است که سرعت حرکات قیمت را لحاظ کند اما فرمول محاسبه Stochastic طوری است که در محدوده معاملاتی ثابت (روند خنثی) بهتر عمل می‌کند.

به طور کلی، RSI در بازارهای رونددار و Stochastic در بازارهای خنتی و بدون روند بهتر عمل می‌کنند.

محدودیت های اسیلاتور استوکاستیک

مهم‌ترین محدودیت یا عیب Stochastic این است که در مواقعی سیگنال اشتباه به ما می‌دهد. منظور از سیگنال اشتباه این است که مثلا اندیکاتور به ما سیگنالی می‌دهد اما قیمت از این سیگنال پیروی نمی‌کند، و منجر به ضرر ما می‌شود. هنگامی که بازار نوسانات زیادی دارد، سیگنال‌های اشتباه این اندیکاتور بسیار زیاد می‌شود. یکی از روش‌ها برای این که بتوانیم سیگنال‌ها را تفکیک کنیم تا سیگنال خطای کمتری دریافت کنیم این است، که روند قیمت را در زیرنظر داشته باشیم و فقط از سیگنال‌هایی که در جهت روند به ما داده می‌شود استفاده کنیم.

برای پیگیری اخبار روز و فوری فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرام UtoFX بپیوندید.

سنسور خازنی چیست؟

سنسور خازنی یکی از انواع سنسورهای بدون تماس است که برای تشخیص اجسام فلزی و غیرفلزی استفاده می شوند. سنورهای خازنی دارای حساسیت و پهنای باند بالایی هستند. از مزایای سنسورهای خازنی اشنایدر الکتریک می توان به کم حجم بودن و سادگی نصب آن اشاره نمود.

از جمله کاربردهای سنسور خازنی می توان به کنترل سطح، کنترل مایعات داخل محفظه (بطری) و عمل شمارش اجسام اشاره نمود. برای دریافت لیست قیمت و خرید سنسور مجاورتی خازنی اشنایدر کلیک کنید.

سنسور های خازنی در مقابل همه چیز حساس بوده اٌسیلاتور چیست؟ و در موارد زیر کاربرد دارند:

سنسورهای خازنی سنسورهای بدون تماس و بدون کنتاکت الکتریکی هستند که در مقابل فلزات و اغلب غیر فلزات عمل می نمایند. این سنسورها برای کنترل سطوح در مخازنی که از مواد پودری، مایع و یا دانه دانه پر شده اند مناسب هستند. سنسورهای مجاورتی خازنی بیشتر برای تشخیص موا غیر فلزی مانند شیشه، چوب، پلاستیک و … استفاده می شوند و برای آشکارسازی اجسام فلزی بیشتر سنسورهای القایی به کار می روند. همچنین از آنها می توان به عنوان مولد پالس به منظور کنترل وضعیت برنامه ماشین آلات، برای شمارنده ها و آشکارسازی تقریبا تمام مواد فلزی و غیرفلزی استفاده کرد.

برخی-از-کاربردهای-سنسورهای-خازنی

برخی از کاربردهای سنسور خازنی

اساس کار و ساختار سنسور خازنی

ساختمان این سنسورها از چهار قسمت تشکیل شده است:

قسمت اساسی اسیلاتور از دو قطعه فلزی تشکیل شده، وضعیت قرارگیری این قطعات فلزی نسبت به هم طوری است که باعث ایجاد یک ظرفیت خازنی می شود.

هرچه ثابت دی الکتریک قطعه مورد نظر بزرگ تر باشد شناسایی آن توسط سنسور راحت تر صورت می گیرد. هوا با دی الکتریک ۱ به عنوان مقدار مبنا قرار می گیرد. قطعات با دی الکتریک بزرگتر از ۲ توسط سنسور خازنی اشنایدر الکتریک تشخیص داده می شوند. هم چنین هر چه اندازه قطعه بزرگ تر باشد تشخیص آن توسط سنسور راحت تر است.

در صورت عدم حضور قطعه در مقابل سنسور خازنی، به دلیل وجود هوا در بین صفحات خازن دی الکتریک آن برابر با ۱ است و ظرفیت خازنی کم است. در نتیجه اسیلاتور عمل نمی کند و خروجی سنسور خاموش خواهد بود.

هرگاه قطعه ای با ضریب الکتریکی E به صفحه حساس نزدیک گردد، باعث تغییر ظرفیت خازنی بین صفحات می شود (C1>C0). این تغییرات باعث تغییر دامنه خروجی اسیلاتور می شود .

دمولاتور دامنه اسیلاتور را آشکار می کند و این مقدار را با سطح مرجع مقایسه می نماید. هرگاه دامنه این مقدار از دامنه مرجع بیشتر باشد، خروجی سنسور تحریک می شود. آمپلی فایر خروجی وظیفه تأمین جریان بار را بر عهده دارد.

عملکرد-سنسور-خازنی

در عملکرد سنسورهای خازنی عواملی مانند رطوبت هوا، گرد و غبار و غیره بر فاصله سوئیچینگ تأثیر می گذارد. مهمترین ضرایب تصحیح برای قطعات مختلف به شرح جدول زیر، است.

هرگاه فاصله سوئیچینگ برای فلز ۲۰=Sn باشد، فاصله سوئیچینگ برای شیشه از رابطه زیر محاسبه می شود:

S = 20mm x 0.5 = 10mm S = Sn x KM

تنظیم فاصله سوئیچینگ

فاصله سوئیچینگ سنسورهای خازنی توسط پتانسیومتر قابل تنظیم است.

در پوش حفاظتی

به منظور حفاظت سنسورهای خازنی از سایش در مقابل مواد خورنده از این درپوش که از مواد سخت ساخته شده است،استفاده می شود.

نکته: در هنگام تنظیم سنسورهای خازنی به این نکته توجه شود که، فاصله سوئیچینگ این سنسورها هنگامیک ه قطعه فلزی در مقابل سنسور قرار می گیرد نباید بیشتر از مقدار نامی آن که در مشخصات سنسور ذکر شده است، باشد.

انواع سنسور خازنی

١- دو سیمه AC

در دو نوع (Normally Open (NO و (Normally close (NC ساخته می شوند. این نوع سنسورها فقط دو حالت دارند یا باز و یا بسته، به همین دلیل دو سیم در آنها به کار رفته است.

۲- سه سیمه DC

در دو نوع NPN و PNP وجود دارد. این نوع سنسورها سه حالت دارند یا باز و یا بسته، و نیز یک حد وسط در این نوع سنسورها وجود دارد.

یک مورد از استفاده این سنسورها در فشار سنج ها است. این نوع سنسور می تواند نشان دهد که در حال حاضر فشار کم است یا فشار زیاد است و با حالت سوم فشار به حالت تعادل رسیده است.

۳- دو سیمه NAMOR

۴- چهار سیمه DC

و در دو نوع NPN و PNP و به دو صورت (Normally Open (NO و (Normally close (NC ساخته می شوند. عملکرد این نوع سنسورها مانند کلیدهای مرکب است، که با بسته شدن یک کنتاکت آن، فرمان باز شدن کنتاکت دیگر را میدهد.

کاربرد سنسور خازنی در صنعت

کاربرد-سنسور-خازنی-تشخیص-پر-شدن-بطری-از-مایع

یکی از کاربردهای سنسور خازنی در صنعت تشخیص پر شدن بطری ها از مایع مورد نظر است. به این منظور بطری های برای پر شدن روی نوار نقاله حرکت می کنند. با توجه به شکل زیر، سنسور ۱ برای تشخیص حضور بطری و سنسور ۲ برای تشخیص مایع درون بطری در نظر گرفته شده است. به محض تشخیص حضور بطری در محل در نظر گرفته شده توسط سنسور ۱، عمل پر کردن بطری شروع می شود. در این حالت سنسور ۲ هنوز غیر فعال است. با تشخیص و رسیدن مایع به سطح مورد نظر توسط سنسور ۲، عمل پر کردن بطری متوقف می شود.

سنسور خازنی کنترل سطح

سنسورهای خازنی کنترل سطح به منظور تشخیص وجود مواد در مخازن فلزی به کار گرفته می شوند.

سطح مواد پودری، دانه دانه، مایعات و… که در مخازن فلزی انباشته می شوند را می توان توسط این سنسورها کنترل کرد اساس کار این سنسورها به این صورت است که بین میله پروپ و بدنه فلزی مخزن، ظرفیت خازنی وجود دارد.

هرگاه به علت وجود مواد ظرفیت خازنی افزایش یابد و از مقدار معینی فراتر رود خروجی سنسور که به صورت کنتاکت رله است، فعال خواهد شد. خروجی رله را می توان با جابه جا کردن یک کنتاکت، به صورت نرمال باز یا نرمال بسته انتخاب نمود. سنسورهای خازنی کنترل سطح در دو نوع، پروپ روکش دار و پروپ بدون روکش تولید می شود.

سنسورهای خازنی کنترل سطح با پروپ روکش دار برای مواد هادی جریان الکتریسیته مانند آب، اکسید آهن، اکسید آلومینیوم و مناسب است. سنسورهای خازنی کنترل سطح با پروپ بدون روکش برای موادی با مقاومت الکتریکی بالا مانند سیمان، گچ، انواع روغن، گرانول های پلاستیکی، خاک چینی و پودر سرامیک مناسب است.

توجه: میزان حساسیت این سنسورها توسط پتانسیومتر مدار قابل تنظیم است.

انواع سنسور ها را بشناسید :

در صورتی که سوالی در خصوص مطالب بیان شده دارید می توانید در قسمت نظرات از ما بپرسید یا با ارائه پیشنهادات خود، ما را در بالا بردن کیفیت مقالات یاری کنید.

آشنایی با نوسانگر مهیب (Awesome Oscillator) و نحوه استفاده از آن در ترید

نوسانگر مهیب

نوسانگر مهیب یا اندیکاتور Awesome Oscillator با نام اختصاری OA یکی از ابزارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است. می‌خواهیم بررسی کنیم و ببینیم چگونه می‌توان از اسیلاتور مهیب در بازار رمزارزها به منظور شناسایی بهترین زمان خرید و فروش و دریافت سیگنال استفاده کرد. اگر به تازگی وارد بازار ارزهای دیجیتال شده‌اید و به دنبال ابزارها و ترفندهای کمکی، جهت افزایش سود سرمایه‌گذاری‌تان هستید، در ادامه این مطلب با ما همراه باشید.

نوسانگر مهیب (Awesome Oscillator) چیست؟

اسیلاتور مهیب یکی از ابزارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال بازار کریپتوکارنسی است که به دست یک تاجر آمریکایی به نام بیل ویلیامز (Bill Williams)، به منظور تعیین وضعیت بازار از لحاظ روند صعودی و نزولی طراحی شده ‌است.

اندیکاتور، در واقع یک فرمول ریاضی بر اساس متغیرهای مختلف است. با استفاده از نمودار قیمت هر یک از ارزهای دیجیتال، هر شخص می‌تواند یک اندیکاتور منحصربه‌فرد ایجاد کند. اندیکاتور OA با نوسانگر مهیب هم یکی از همین ابزارهایی است که با کمک آن می‌توان روند رشد یا نزول یکی از ارزهای دیجیتال را پیش‌بینی یا اندازه‌گیری کرد.

یکی از مهم‌ترین سؤالاتی که شاید برای شما مطرح شود این است که روند تغییرات بازار چطور ارزیابی می‌شود؟ همان‌طور که پیش از این گفته شد، هر اندیکاتوری فرمول مخصوص به خود را دارد.

در نوسانگر مهیب (Awesome Oscillator)، میانگین متحرک (MA)، در یک بازه زمانی کوتاه و یک بازه زمانی طولانی‌تر، با هم مقایسه می‌شود.

در واقع شما می‌توانید از اسیلاتور مهیب برای مقایسه تغییرات در یک دوره زمانی کوتاه (5 پریود) و دوره زمانی طولانی (34 پریود) استفاده کنید (لازم به ذکر است که هیچ اجباری به استفاده از اٌسیلاتور چیست؟ این دو مقدار برای تعیین بازه زمانی نیست. همه چیز به استراتژی شما برای خرید و فروش ارز دیجیتال بستگی دارد).

علاوه بر این، مقداری که برای قیمت در Awesome Oscillator استفاده می‌شود، یک مقدار میانگین، بین بیشترین و کمترین مقدار نمودار قیمت است. این در حالی است که بسیاری از اندیکاتورها، برای ارزیابی بازار از قیمت نهایی و بسته‌شده استفاده می‌کنند.

برای درک بهتر نحوه محاسبه نوسانگر مهیب (AO)، بهتر است فرمول محاسباتی آن را در اختیارتان قرار دهیم:

مقدار میانگین مهیب = (میانگین متحرک ساده 34 – میانگین متحرک ساده 5) تقسیم بر 2

Awesome Oscillator = SMA5 – SMA34

این اندیکاتور به صورت هیستوگرام در یک جعبه در پایین نمودار ترسیم می‌شود و دو میله به رنگ‌های قرمز یا سبز دارد (در برخی از پلتفرم‌ها، میله‌ها می‌توانند قرمز یا آبی باشند). وقتی مقدار نقطه میانی آخرین قیمت بیشتر از نقطه میانی نوار قبلی باشد، هیستوگرام سبز (آبی) خواهد بود و اگر نقطه میانی آخرین نوار نسبت به نوار قبلی کمتر باشد، قرمز خواهد شد. به زبان ساده‌تر، اگر نوار نسبت به نوار قبلی مقدار بیشتری داشته باشد، سبز و اگر مقدار آن در مقایسه با نوار قبلی کمتر باشد، قرمز خواهد بود.

یکی دیگر از عناصر مهم در اسیلاتور مهیب (AO) خط صفر است که نشانگر در اطراف آن نوسان دارد و بین مقادیر مثبت یا منفی حرکت می‌کند. اگر مقادیر اندیکاتور بالای خط صفر باشد، به این معنی است که دوره کوتاه‌تر از بازه زمانی طولانی، بلندتر و بالعکس؛ اگر دوره سریع‌تر پایین‌تر از دوره طولانی‌تر باشد، شاخص زیر خط صفر خواهد بود.

به عنوان یک نتیجه‌گیری کلی می‌توان گفت، هنگامی که هیستوگرام به سمت بالای خط صفر حرکت می‌کند، نشان‌دهنده این است که نیروهای صعودی در حال هدایت بازار هستند و هنگامی که مقادیر اوسیلاتور مهیب زیر خط صفر است، در واقع بازار در حال تجربه حرکت نزولی است.

مزایای نوسانگر مهیب

  • شاخص مفید در یک بازار پرطرفدار
  • شاخص پیشرو (زیرا حرکت بازار را اندازه‌گیری می‌کند)
  • قابل استفاده برای بازارهای مختلف سرمایه‌گذاری

محدودیت‌های اسیلاتور مهیب

  • بسته به استراتژی می‌تواند چندین سیگنال غلط ارائه دهد.
  • معامله‌گران نباید از آن به عنوان یک اندیکاتور مستقل استفاده کنند.

نحوه کار اسیلاتور مهیب؛ چگونه با اندیکاتور OA کار کنیم؟

همان‌طور که پیش از این گفته شد، برای سرمایه‌گذاری در بازار رمزارزها استراتژی‌های مختلف و شاید بتوان گفت بی پایانی وجود دارد. همه چیز به میزان دانش و زمان شما برای یادگیری این استراتژی‌ها بستگی دارد. در ادامه به معرفی برخی از رایج‌ترین استراتژی‌هایی که با استفاده از Awesome Oscillator می‌توان پیاده کرد، می‌پردازیم.

کراس اوورهای خط صفر و اسیلاتور مهیب

هشدارهای اصلی و پایه‌ای که توسط اندیکاتور نوسانگر مهیب ایجاد می‌شوند، بر اساس تقاطع‌های خط صفر هستند. هشدارهای فرصت خرید زمانی ایجاد می‌شوند که اندیکاتور مهیب از خط صفر عبور می‌کند. این نحوه حرکت نشان می‌دهد که حرکت کوتاه‌مدت نسبت به بلندمدت سریع‌تر افزایش می‌یابد.

هنگامی که شاخص از زیر خط صفر عبور می‌کند، نشان‌دهنده این است که حرکت کوتاه‌مدت با سرعت بیشتری نسبت به بلندمدت کاهش می‌یابد. در واقع این زمان، احتمالاً بهترین زمان برای فروش است!

برای درک بهتر این موضوع، می‌توانید از نمودار زیر کمک بگیرید.

در حالت کلی، با استفاده از کراس اوورهای نوسانگر مهیب می‌توان هم فرصت خرید و هم فروش را از طریق نمودار شناسایی کرد. زمانی که نقطه‌ای که با دایره قرمز مشخص می‌شود، در واقع یک کراس اوور نزولی است که بهترین زمان را برای فروش مشخص می‌کند. همچنین، هنگام عبور اسیلاتور مهیب از خط صفر به سمت بالا، احتمالاً یک فرصت خرید خواهد بود که با دایره سفید مشخص می‌شود.

استراتژی ترید قله های دوقلو

استراتژی ترید قله‌های دوقلو یکی دیگر از روش‌هایی است که در آن با استفاده از نوسانگر مهیب می‌توان بهترین زمان خرید و فروش را تعیین کرد. دستورالعمل‌های کلی هنگام جست‌وجوی فرصت‌های خرید و فروش در ترید قله‌های دوقلو عبارت‌اند از:

قله های دوقلوی گاوی

قله های دوقلوی صعودی، اشاره به بازار گاوی دارد و وقتی تشکیل می‌شود که دو قله متوالی در زیر خط صفر قرار دارد که قله دوم در مقایسه با قله اول بالاتر است و به دنبال آن یک نوار سبز وجود دارد. به خاطر داشته باشید گودی بین دو قله باید در زیر خط صفر باقی بماند.

قله های دوقلوی خرسی

قله های دوقلوی نزولی اشاره به بازار خرسی دارد و زمانی ایجاد می‌شود که دو قله بالای خط صفر وجود داشته باشد و قله دوم کمتر از قله اول است و با یک نوار قرمز دنبال می‌شود. مشابه با حالت قبل، گودی بین دو قله باید بالاتر از خط صفر باقی بماند.

در تصویر زیر می‌توانید نمونه قله های دوقلوی گاوی و خرسی را در نمودار هفتگی EUR / USD مشاهده کنید:

نوسانگر مهیب

خطوط سفید، قله های دوقلوی صعودی ایجادشده را مشخص می‌کنند و می‌بینید که دو قله وجود دارد که دومی بالاتر و میله آبی (سبز) زیر صفر است. توجه داشته باشید که گودی بین دو قله زیر خط صفر باقی مانده ‌است. خط آبی زیر میله‌های قیمت نشان می‌دهد که پس از شناسایی قله های دوقلوی صعودی، افزایش قیمت وجود دارد.

خطوط قرمز، دو قله بالای خط صفر را مشخص می‌کنند؛ جایی که قله دومی پایین‌تر از اولی است و هیستوگرام پس از قله پایین‌تر، قرمز است. خط قرمز زیر میله‌های قیمت از زمان شکل‌گیری قیمت‌های قله نزولی، کاهش قیمت را نشان می‌دهد.

استراتژی بشقاب پرنده نوسانگر مهیب

برخی از معامله‌گران در هنگام استفاده از اسیلاتور مهیب (Awesome Oscillator) در استراتژی معاملاتی خود، به دنبال استفاده از سیگنال خرید و فروش بشقاب پرنده هستند. استراتژی معاملاتی بشقاب پرنده به این معنا است که تریدر در تلاش است که یک روند خاص از سه نوار متوالی را در هیستوگرام پیدا کند تا سیگنال صعودی یا نزولی را تشخیص دهد. بنابراین می‌توان گفت که:

تعیین نقطه خرید با نوسانگر مهیب

در این شرایط دو میله قرمز متوالی وجود دارد و مقدار نوار دوم کمتر از نوار اول است. میله سوم، باید میله‌ای به رنگ سبز یا آبی باشد. در این شرایط شما باید به دنبال تشخیص نوار قرمز سوم باشید؛ در نوارم چهارم احتمالاً خرید مناسب است.

تعیین نقطه فروش با نوسانگر مهیب

این وضعیت با دو میله پی‌درپی آبی (سبز) مشخص می‌شود که نوار دوم در مقایسه با نوار اول کمتر است و شرایط با تعیین سومین هیستوگرام قرمز تکمیل می‌شود. در این شرایط باید وضعیت نوار سوم که احتمالاً قرمز است مشخص شود.

نوسانگر مهیب

علاوه بر موارد گفته‌شده، سرمایه‌گذاران می‌توانند از نوسانگر مهیب برای شناسایی واگرایی‌های بالقوه استفاده کنند؛ زمانی که قیمت و شاخص در یک جهت حرکت نمی‌کنند.

سخن پایانی

استراتژی معاملاتی نوسانگر مهیب (Awesome Oscillator) می‌تواند برای شناسایی هشدارهای احتمالی مفید باشد، به شرطی که ترکیبی با سایر شاخص‌ها باشد؛ شاخص‌هایی مثل مکدی، شاخص RSI، اندیکاتور میانگین متحرک و غیره. علاوه بر این، معامله‌گران باتجربه توصیه می‌کنند که از نوسانگر مهیب در کنار سایر شاخص‌های توسعه‌یافته به دست بیل ویلیامز استفاده شود.

کلاک پالس Clock Pulse یا پالس ساعت چیست ؟

کلاک پالس همون چیزیه که خیلی شنیدین . کلاک پالس همون چیزیه که برای فهم ساده تر ، به “سرعت پردازنده” تعبیر شده . وقتی میگید فلان پردازنده ۲.۳ گیگا هرتز هست منظور فرکانس کلاک پالس هست . موقع خرید پردازنده قطعا سرعت CPU به گوشتون خورده . امروز می خوام در مورد کلاک پالس یا پالس ساعت صحبت کنم . چیزی که باعث همزمانی المان های سخت افزاری موجود روی یک مدار الکترونیکی دیجیتال میشه . توضیحات طبقه بندی و به زبون ساده بیان شده بنابراین ازتون می خوام که تا انتهای پست رو بخونید .

در این پست سیگنال = شکل موج

کلاک پالس یا سیگنال کلاک چیست ؟

کلاک پالس یک شکل موج مربعی هست که بین دو حالت بالا ( معمولا ۱ منطقی یا ۵ ولت واقعی ) و یک حالت پایین ( معمولا ۰ منطقی یا ۰ ولت ) تغییر وضعیت میده . این شکل موج مربعی باعث هماهنگی بی نقصی بین اجزای یک مدار الکترونیکی میشه . کلاک پالس ویژگی های خاص خودش رو داره که در ادامه بیشتر توضیح میدم .

آموزش زبان انگلیسی - ابراهیم درویش

کلاک پالس در حالت کلی

کلاک پالس در حالت کلی و ایده ال

در شکل بالا VH و VL داریم . V که مخفف ولتاژ هست . H مخفف High یا بالا و L مخفف Low به معنی پایین هست . بسته به مدارات گوناگون ، یک منطقی می تونه متغیر باشه ، در برخی مدارات ، یک منطقی ۵ ولت هست و در برخی دیگه ۳ ولت . پس تا اینجا فهمیدیم که کلاک پالس یه شکل موج مربعی هست که اکثر مواقع بین دو مقدار ۵ ولت و صفر ولت و یا بین ۳ ولت و صفر ولت تغییر وضعیت میده . این کلاک پالس به صورت ایده ال هست یعنی هیچ وقفه زمانی برای صفر و یک شدن نداره اما کلاک پالس واقعی اینجوری نیست در ادامه میگم که چجوریه .

کلاک پالس چگونه درست می شود ؟

کلاک پالس در واقع حاصل دست رنج چندین قطعه و فرمول مهندسی است . تولید کننده پالس یا به انگلیسی Clock Generator کارش ساختن کلاک پالس هست . چیزی که تو همه مدارات تولید کننده پالس مشترک هست قسمت نوسانساز و قسمت فیدبک یا به عبارت دیگه تقویت کننده هست .

کار نوسانساز ها و یا به انگلیسی اسیلاتور ( Oscilator ) ساختن یک شکل موج متناوب هست . این شکل موج در ابتدا وجود نداره و نوسانساز با استفاده از سلف و خازن و مقاومت و یا کریستال کوارتز درستش می کنه . در واقع کار اسیلاتور یه جورایی تبدیل سیگنال DC ( ولتاژ باتری یا منبع تغذیه DC ) به سیگنال متناوب ( نوسانی ) یا AC هست . یعنی یک ولتاژ ثابت مثلا ۱۰ ولتی رو به اٌسیلاتور چیست؟ یه ولتاژ متغیر با زمان تبدیل می کنه که این ولتاژ به وسیله آمپلی فایر یا تقویت کننده ، تقویت و آماده استفاده میشه . خیلی ساده بگم که نوسان یک سیگنال الکترونیکی از شارژ و دشارژ خازن و یا سلف ( که کمتر از سلف استفاده میشه ) درست میشه . بسته به مقدار خازن و مقاومتی که در اسیلاتور استفاده میشه ، می تونیم زمان نوسان و مقدار سیگنال رو تنظیم کنیم . شکل زیر یک نوسانساز رو نشون میده .

نوسانساز RC برای تولید کلاک پالس

نوسانساز RC برای تولید کلاک پالس

در شکل بالا حرف R مخفف Resistor به معنی مقاومت و حرف C مخفف Capacitor به معنی خازن است . همونطور که می بینید شکل موج مربعی وابسته به شکل موج دندانه اره ای هست که خازن نوسان می کنه . یعنی خازن و مقاومت ( مجموعا نوسانساز ) تعیین می کنن که کلاک پالس چه مقدار در موقعیت یک یا High و چه مقدار در موقعیت صفر یا Low بمونه . خروجی مدار بالا مثل شکل موج بنفش هست فقط کمی دامنه ولتاژ بیشتری داره . شکل موج مشکی ، شارژ و دشارژ خازن هست . وقتی خازن شارژ میشه ، کلاک پالس High و وقتی خازن تخلیه میشه کلاک پالس Low میشه .

نوع دیگر نوسانساز ، کریستال پیزوالکتریک هست که بسیار بسیار دقیقه . پیزوالکتریک به معنی تولید برق از طریق فشار هست . بسته به اندازه و ویژگی های کریستال ، فرکانس خاصی از داخل این کریستال نوسان می کنه . در مدارات کامپیوتری برای تولید کلاک از همین کریستال پیزوالکتریک استفاده می کنن . شکل زیر رو ببینید :

کریستال نوسانساز برای تولید کلاک پالس

کریستال نوسانساز برای تولید کلاک پالس – مادربورد کامپیوتر

این نوسانساز با یک فرکانس خاصی کار می کنه و این سیگنال با فرکانس خاص به یک تولید کننده پالس یا به انگلیسی Pulse Generator فرستاده میشه . در شکل بالا قطعه ای که با رنگ قرمز مشخص شده کریستال هست و چیپ کناریش هم تولید و هماهنگ کننده کلاک پالس . داخل این چیپ ، قسمت هایی مثل تقسیم کننده فرکانس ( Frequency Divider ) و یا ضرب کننده کلاک ( Clock Multiplier ) وجود دارن . یه فرکانس مرجع که فرکانس کریستال هست باید به چندین و چند فرکانس تبدیل بشه مثلا پردازنده یا CPU احتیاج به کلاک پالس خیلی سریع داره بنابراین کلاک پالس مورد نیاز CPU داخل این چیپ و توسط مدار ضرب کننده کلاک ساخته میشه .

سیگنال خروجی نوسانساز معمولا شکل موج سینوسی یا دندانه اره ای هست . حالا این سیگنال به تولید کننده پالس میره و خروجی تولید کننده پالس رو تعیین می کنه . به زبون ساده ، شکل موج دندانه اره ای که خروجی نوسانساز هست مشخص می کنه که چه مقدار ( از نظر زمانی ) خروجی تولید کننده پالس روشن و چه مقدار خاموش باشه . روشن بودن خروجی تولید کننده پالس یعنی یک منطقی و خاموش بودن خروجی تولید کننده پالس یعنی صفر منطقی . کلاک پالس هم همینه . صفر میشه ، یک میشه دوباره صفر میشه ، یک میشه . به شکل زیر دقت اٌسیلاتور چیست؟ کنید .

ساخت کلاک پالس با آی سی 555

ساخت کلاک پالس با آی سی ۵۵۵

در شکل بالا همونطور که می بینید خروجی آی سی ۵۵۵ که یک شکل موج مربعی یا همون کلاک پالس هست ( شکل موج آبی ) به شکل موج دندانه اره ای که خازن تولید کرده ( شکل موج سبز ) وابسته هست و t1 و t2 در سیگنال سبز با t1 و t2 کلاک پالس برابره . تا زمانی که شکل موج خازن شکلی صعودی داره کلاک پالس یک هست و به محض نزولی شدن موج خازن کلاک پالس هم صفر میشه . اینجوری میشه که می تونیم زمان بندی یک کلاک پالس رو در اختیار بگیریم یعنی تعیین کنیم چه مدت یک باشه و چه مدت صفر . شکل زیر :

خروجی آی سی 555 - کلاک پالس بر اساس نوسان خازن

خروجی آی سی ۵۵۵ – کلاک پالس بر اساس نوسان خازن

کلاک پالس چه ویژگی هایی دارد ؟

■ سیکل یا Cycle کلاک پالس

حرکت نقطه به نقطه یک شکل موج یا سیگنال رو سیکل میگن . سیکل در واقع قسمتی از سیگنال هست که مرتبا تکرار میشه . در ادامه با شکل نشون میدم .

■ دوره تناوب یا پریود کلاک پالس

بازه زمانی که کلاک پالس از یک نقطه شروع میشه و دوباره به همون نقطه بر میگرده رو ” دوره تناوب ” یا ” پریود ” می گن که با T نشون میدن . به عبارت دیگه مدت زمانی که طول میکشه تا یک سیکل کامل بشه رو دوره تناوب میگن . این زمان هر چی کمتر باشه بهتره و میگن فرکانس سیگنال بیشتره ( سرعت بیشتره ) . فرکانس و دوره تناوب برعکس همدیگه هستن .

اینکه چه مدت زمان ، کلاک پالس یک باشه و چه مدت صفر ، به نیازهای مدار و قطعات بر میگرده . معمولا کلاک پالس ۵۰ درصد یک هست و ۵۰ درصد صفر . حالا طراحان مدارهای الکترونیکی ، قطعات رو طوری طراحی می کنن که با هر بار یک شدن و یا صفر شدن کلاک پالس ، اطلاعات جابجا بشه . در واقع واسه همینه که سرعت صفر و یک شدن کلاک پالس اهمیت داره . همونطور که در عکس زیر می بینید ، کلاک پالس از یک نقطه یک میشه ، یه مدت زمانی یک می مونه و صفر میشه باز یه مدت صفر می مونه و دوباره یک میشه .

کلاک پالس در حالت واقعی

کلاک پالس در حالت واقعی

یه توضیح داخل پرانتز بگم که هیچ قطعه الکترونیکی به صورت ایده ال کار نمی کنه همیشه یک سری تلفات زمانی و گرمایی داریم . ایده ال برای قصه و کتاب هاست . کلاک پالس واقعی به صورت شکل بالاست . یعنی یک مدت زمان کوتاهی طول میکشه تا شکل موج تغییر وضعیت بده که به زمان صعود ( Rising Time ) و زمان نزول ( Falling Time ) تعبیر میشن . واسه همینه که سیگنال بالا یه مقدار کج رسم شده .

■ فرکانس کلاک پالس

تعداد دفعاتی که کلاک پالس در مدت زمان ۱ ثانیه ( دقت کنید ) از یک نقطه شروع و به همون نقطه بر میگرده رو فرکانس میگن که با حرف F نشون میدن . به زبون ساده تعداد سیکل در یک ثانیه رو فرکانس میگن .

واحد فرکانس Hertz به فارسی هرتز هست که به طور اختصار Hz نمایش میدن . الان مثلا فرکانس برق شهر ۵۰ هرتز هست یعنی ۵۰ بار در ثانیه از یک نقطه شروع و به همون نقطه حرکت میکنه . یعنی در یک ثانیه ۵۰ تا سیکل رو کامل می کنه . حالا اگه تعداد دفعات حرکت از یک نقطه به همون نقطه زیاد باشه میگن سیگنال ، اٌسیلاتور چیست؟ فرکانسش بالا هست و به کیلو هرتز ، مگا هرتز و گیگاهرتز بیان می کنن . مثلا میگن سرعت پردازنده ۲.۳ گیگاهرتز هست این یعنی کلاک پالس داخلی پردازنده ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون بار در ثانیه از یه نقطه به نقطه مشابه حرکت می کنه ( خیلی حرفه تو ۱ ثانیه !! ) . یعنی پردازنده قادر به پردازش ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون داده در یک ثانیه هست و به همین دلیله که این سرعت مهمه . البته پردازش اطلاعات و تعداد اون به عوامل زیادی در پردازنده بستگی داره که جاش اینجا نیست .

تعریف سیکل و فرکانس کلاک پالس

تعریف سیکل و فرکانس کلاک پالس

مثلا ذر شکل بالا فرکانس سیگنال ۲ هرتز هست یعنی در هر ۱ ثانیه دو سیکل زده میشه . سیکل رو از هر نقطه شکل موج می تونید فرض کنید اما باید به همون نقطه برگرده . در شکل بالا نقاط قرمز رو مشخص کردم .

منظور از همزمانی یا Synchronous توسط کلاک پالس در مدارات الکترونیکی چیست ؟

با یه مثال عمل همزمانی در الکترونیک رو توضیح میدم . فرض کنید ۱۰ تا اتاق داریم که هر کدوم یه مامور دارن ، این آقایون مامور ( شاید زن باشن معلوم نیست ! ) در هر بار که در باز میشه به صورت هماهنگ با همدیگه ، فقط اجازه ورود ۲ نفر رو به داخل میدن . پس به صورت همزمان ۲۰ نفر وارد میشن ، نه کمتر نه بیشتر ، درسته ؟ در مدارات الکترونیک هم همینه ، به جای اینکه مامور بزارن اومدن یک سیگنال ( کلاک پالس ) درست کردن که قطعات الکترونیکی رو به صورت همزمان فعال میکنه . به عبارت دیگه ، با هر بار روشن شدن کلاک پالس ، قطعات اجازه ورود اطلاعات محدودی رو دارن و برای دریافت اطلاعات بعدی باید تا روشن شدن کلاک بعدی صبر کنن . البته این صبر انقدر زود تموم میشه که هیچ بنی جنبنده ای متوجه نمیشه .

چرا از کلاک پالس در مدارات الکترونیکی استفاده می شود ؟

به این لیل که سر هر چهار راه چراغ راهنمایی نصب کردن . فقط ۱۰ ثانیه ۱ چهار راه پر ترافیک رو بدون چراغ راهنمایی تصور کنید ، همینجوری با وجود چراغ راهنمایی هر راننده فکر می کنه حق با اونه حالا فکر کنید واقعا چراغ نباشه و هر کی بخواد وارد چهار راه بشه . در مورد قطعات الکترونیکی هم همین مسئله صدق می کنه . اگه هر قطعه ای بخواد هر زمان که دوس داره اطلاعات رو به پردازنده بفرسته و پردازنده هم هر ورودی که میگیره رو هر جور که دوس داره به خروجی تبدیل اٌسیلاتور چیست؟ کنه ، دیگه معلومه چی میشه . کلاک پالس میاد میگه هر وقت من یک شدم ، فلان دستور و هر وقت صفر شدم و دوباره یک شدم دستور بعدی اجرا بشه .

از طرف دیگه ، ورودی هایی که به مدارات الکترونیکی داده میشه بعد از پردازش به خروجی تبدیل میشه ، این پردازش معمولا زمان می بره ( زمانی که خیلی خیلی کمه اما وجود داره ) . خروجی یه مدار می تونه ورودی یه مدار دیگه باشه حالا اگه ورودی بعد از گذشت زمان تبدیل به خروجی بشه و این خروجی به ورودی مدار بعدی بره و … فکر کنید چه نا هماهنگی زمانی بوجود میاد . حالا اگه مدت کلاک پالس رو بیشتر از مدت زمان پردازش اطلاعات در نظر بگیرن مشکل حل خواهد شد .

بحث کلاک پالس واقعا پیچیده اس منظور اینکه اینجا نمیشه بجث رو بیشتر از این باز کرد فقط خواستم یه ذهنیتی در مورد سرعت پردازنده ها پیدا کنید و وقتی صحبت از سرعت کلاک ، فرکانس کلاک و … شد ، بدونید که دارن در مورد چی صحبت می کنن .

راستی دوستان ، پیشنهاد میکنم دوره های انگلیسی علم فردا رو تهیه کنید ، دنیاتون عوض میشه ! خیلی فرقه بین کسی که انگلیسی میدونه و نمیدونه !

حتما مطالب زیر رو هم بخونید

کابل OTG چیست؟ تکنولوژی OTG در گوشی و تبلت

جدیدا شاید اسم کابل OTG رو خیلی شنیده باشید ولی ندونید که این OTG چی هست و چه کار می کنه و به چه درد شما می خوره . امروز یه بررسی مختصر مفید از تکنولوژی OTG براتون آماده کردم . پس با من همراه باشید . OTG چیست ؟…

در سال 2013 هر جا رو که نگاه کنی تکنولوژی رو می بینی و دنیا به سمتی داره پیش میره که آدما به طور ناخودآگاه درگیر تکنولوژی هستن . چه بسا افرادی که نمی دونند اینترنت چیه ، تو اینترنت چی میگذره ، کامپیوتر رو چطور خاموش و روشن…

شارژ گوشی و تبلت با HDMI امکان پذیره یا نه ؟

خیلی از کاربران علم فردا سوال کرده بودن که آیا میشه با کابل HDMI گوشی یا تبلت رو شارژ کرد یا نه . حالا من می خوام پاسخ این سوال رو بدم پس همراه من باشید . شارژ گوشی و تبلت با HDMI خیلی ساده بگم که برای انتقال دیتا یا…

پورت USB که جلوی کیس تعبیه میشه در بسیاری از موارد بلا استفاده هست و این مسئله بیشتر به خاطر اینه که افراد نمی دونن پورت USB جلوی کیس رو چگونه روی مادربورد نصب کنن . هر بار که با پورت USB کار دارن ، کیس رو جلو می کشن و…



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.