سواد مالی و عوامل تاثیرگذار بر آن و تاثیر آن با برنامه ریزی بازنشستگی
اولین همایش منطقه ای پژوهش ها و راه کارهای نوین در حسابداری و مدیریت
خرید و دانلود فایل مقاله
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 27 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
مشخصات نویسندگان مقاله سواد مالی و عوامل تاثیرگذار بر آن و تاثیر آن با برنامه ریزی بازنشستگی
چکیده مقاله :
تحقیق حاضر با عنوان سواد مالی و عوامل تاثیرگذار بر آن و تاثیر آن بر برنامه ریزی بازنشستگی درتابستان سال 1391 و با هدف مشخص کردن عوامل موثر بر سواد مالی ( سن ، جنس ، سطح تحصیلات و سطحدرآمد ) و تاثیر این سواد بر برنامه ریزی بازنشستگی افراد برای دوران کهولت و ساختن آینده ای بهتر در شرایط سنی بالا که از حقوق و مزایای پایین تری نسبت به قبل برخوردار خواهند شد و هم از لحاظ بدنی و انجام فعالیتدچار افت می شوند انجام گرفته است . داشتن یک دید موثر و توانایی در تجزیه و تحلیل های مالی می تواند به فرد در طراحی برنامه مالی خود برای آینده و برنامه ریزی بازنشستگی او بسیار موثر باشد .جامعه مورد نظر ما در این تحقیق ، شهر کرمانشاه از کلان شهرهای کشور ایران میباشد و چون تعداد افراد جامعه که با مشخصات مورد نظر ما مطابقت داشتند مشخص نبود ، جامعه را نامحدود در نظر گرفتیم و بامحاسبات انجام شده اعضای نمونه را 280 نفر تعیین نمودیم . اگر خواسته باشیم تحقیق مورد بحث را از نظر روش تحقیق دسته بندی کنیم ، این تحقیق به لحاظ طبقهبندی بر مبنای هدف ، از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ زمان گردآوری ، تحقیقی پیمایشی است و از نظر خصوصیات موضوع نیز ، تحقیقی توصیفی می باشد .در این تحقیق برای تحلیل فرضیات از روشهای آماری ناپارامتری استفاده شده است . دلیل این استفاده نرمال نبودن داده ها می باشد . آزمون مورد استفاده ، کای دو نیکویی برازش است که با استفاده از این روش به تحلیل فرضیات خود ( اصلی و فرعی ) پرداخته ایم . از نتایج این تحقیق میتوان به موثر بودن عوامل سن ، جنسیت ، سطح تحصیلات و سطح درآمد افراد بر سواد مالی آنها و در ادامه موثر بودن این سواد مالی بر برنامه ریزی بازنشستگی موثر آنها اشاره نمود که همگی در فرضیات ، مطرح شده و مورد تایید قرار گرفته اند
کلیدواژه ها:
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا NRSAM01_168 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
آزادی، رضا و زنجیردار، مجید و فرشیدپور، علیرضا،1391،سواد مالی و عوامل تاثیرگذار بر آن و تاثیر آن با برنامه ریزی بازنشستگی،اولین همایش منطقه ای پژوهش ها و راه کارهای نوین در حسابداری و مدیریت،تنکابن،https://civilica.com/doc/190135
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1391، آزادی، رضا؛ مجید زنجیردار و علیرضا فرشیدپور )
برای بار دوم به بعد: ( 1391، آزادی؛ زنجیردار و فرشیدپور )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مراجع و منابع این مقاله :
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
- Almenberg , j. soderbergh, j. .
- Al tamimi, h .bin kalli, a . .
- B ucher-koenen, t. lusardi , a. .
- Chlouba, t . simkova, m . nemcov. Z. .
- Crossan , d . feslier , d. hurnard, r. .
- Dvorak , t . hanley , h . .
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
مدیریت مالی اهداف و عملکردها
مدیریت مالی به معنای برنامه ریزی ، سازماندهی ، هدایت و کنترل فعالیتهای مالی مانند تهیه و استفاده از وجوه شرکت است. این به معنای استفاده از اصول مدیریت عمومی در منابع مالی شرکت است.
تصمیمات سرمایه گذاری شامل سرمایه گذاری در دارایی های ثابت است (که به عنوان بودجه بندی سرمایه یاد می شود). سرمایه گذاری در دارایی های جاری نیز بخشی از تصمیمات سرمایه گذاری است که به عنوان تصمیمات سرمایه در گردش یاد می شود.
تصمیمات مالی – مربوط به جذب سرمایه از منابع مختلف است که به تصمیم گیری در مورد نوع منبع ، دوره تأمین مالی ، هزینه تأمین مالی و بازده حاصل از آن بستگی دارد.
تصمیم سود سهام – مدیر امور مالی باید در مورد توزیع سود خالص تصمیم گیری کند. سود خالص به طور کلی به دو تقسیم می شود:
سود سهامداران – سود سهام و نرخ آن باید تعیین شود.
سود انباشته – مقدار سود انباشته باید نهایی شود که به برنامه های توسعه و متنوع سازی شرکت بستگی خواهد داشت.
اهداف مدیریت مالی
مدیریت مالی به طور کلی مربوط به تهیه ، تخصیص و کنترل منابع مالی مورد نگرانی است. اهداف می توانند
برای اطمینان از تأمین منظم و کافی بودجه برای این نگرانی.
برای اطمینان از بازدهی کافی به سهامداران که به ظرفیت درآمد ، قیمت بازار سهام ، انتظارات سهامداران بستگی خواهد داشت.
برای اطمینان از استفاده بهینه از وجوه. پس از تهیه وجوه ، باید حداکثر با حداقل هزینه از آنها استفاده شود.
برای اطمینان از ایمنی در سرمایه گذاری ، به عنوان مثال ، باید بودجه در سرمایه گذاری های امن سرمایه گذاری شود تا نرخ بازده کافی حاصل شود.
برای برنامه ریزی یک ساختار سرمایه سالم – باید ترکیب سالم و منصفانه ای از سرمایه وجود داشته باشد تا تعادلی بین بدهی و سرمایه خود حفظ شود.
عملکرد مدیریت مالی
برآورد نیاز سرمایه: یک مدیر امور مالی باید در مورد نیاز سرمایه شرکت تخمین بزند. این امر به هزینه ها و سودهای مورد انتظار و برنامه ها و سیاست های آینده بستگی دارد. برآورد باید به روشی مناسب انجام شود که توانایی درآمد شرکت را افزایش دهد.
تعیین ترکیب سرمایه: پس از برآورد ، ساختار سرمایه باید تصمیم گیری شود. شامل تجزیه و تحلیل ارزش سهام بدهی کوتاه مدت و بلند مدت است. این امر به نسبت سرمایه سهام یک شرکت که در اختیار دارد و وجوه اضافی که باید از طرف های خارجی جمع آوری شود بستگی دارد.
انتخاب منابع وجوه: برای تهیه وجوه اضافی ، یک شرکت گزینه های زیادی مانند
انتشار سهام و بدهی ها
وامهایی که باید از بانکها و موسسات مالی گرفته شود
سپرده های عمومی مانند اوراق قرضه گرفته می شوند.
انتخاب عامل بستگی به شایستگی ها و معایب نسبی هر منبع و دوره تأمین مالی دارد.
سرمایه گذاری وجوه: مدیر امور مالی باید تصمیم بگیرد که بودجه ای را به مشاغل سودآور اختصاص دهد تا اطمینان از سرمایه گذاری وجود داشته باشد و بازده منظم آن امکان پذیر باشد.
دفع مازاد: تصمیم گیری در مورد سود خالص باید توسط مدیر امور مالی انجام شود. این میتواند با دو راه انجام شود:
اعلام سود سهام – شامل تعیین نرخ سود سهام و سایر مزایا مانند پاداش است.
سود انباشته – باید درمورد حجم تصمیم گیری شود که به برنامه های متنوع ، نوآورانه و متنوع شرکت بستگی دارد.
مدیریت پول نقد: مدیر امور مالی باید در رابطه با مدیریت پول نقد تصمیم گیری کند. پول نقد برای بسیاری از اهداف مانند پرداخت دستمزد و حقوق ، پرداخت قبض های برق و آب ، پرداخت به طلبکاران ، تأمین بدهی های جاری ، نگهداری سهام کافی ، خرید مواد اولیه و غیره مورد نیاز است.
کنترل های مالی: مدیر امور مالی نه تنها باید برنامه ریزی ، تهیه و استفاده از وجوه را انجام دهد بلکه باید بر امور مالی نیز کنترل داشته باشد. این کار را می توان از طریق بسیاری از تکنیک ها مانند تجزیه و تحلیل نسبت ، پیش بینی مالی ، کنترل هزینه و سود و غیره انجام داد.
لینک کوتاه شده مطلب :yun.ir/1amd6e
تعریف مدیریت مالی به زبان ساده ، دو هدف مدیریت مالی را نام ببرید ، هدف مدیریت مالی چیست ، دو هدف عمده مدیریت مالی را نام ببرید ، اصول مدیریت مالی ، مقاله مدیریت مالی pdf ، مبانی مدیریت مالی چیست ، در یک سازمان انتفاعی هدف نهایی از دیدگاه مدیریت مالی چیست
مدیریت مالی اهداف و عملکردها
مدیریت مالی به معنای برنامه ریزی ، سازماندهی ، هدایت و کنترل فعالیتهای مالی مانند تهیه و استفاده از وجوه شرکت است. این به معنای استفاده از اصول مدیریت عمومی در منابع مالی شرکت است.
تصمیمات سرمایه گذاری شامل سرمایه گذاری در دارایی های ثابت است (که به عنوان بودجه بندی سرمایه یاد می شود). سرمایه گذاری در دارایی های جاری نیز بخشی از تصمیمات سرمایه گذاری است که به عنوان تصمیمات سرمایه در گردش یاد می شود.
تصمیمات مالی – مربوط به جذب سرمایه از منابع مختلف است که به تصمیم گیری در مورد نوع منبع ، دوره تأمین مالی ، هزینه تأمین مالی و بازده حاصل از آن بستگی دارد.
تصمیم سود سهام – مدیر امور مالی باید در مورد توزیع سود خالص تصمیم گیری کند. سود خالص به طور کلی به دو تقسیم می شود:
سود سهامداران – سود سهام و نرخ آن باید تعیین شود.
سود انباشته – مقدار سود انباشته باید نهایی شود که به برنامه های توسعه و متنوع سازی شرکت بستگی خواهد داشت.
اهداف مدیریت مالی
مدیریت مالی به طور کلی مربوط به تهیه ، تخصیص و کنترل منابع مالی مورد نگرانی است. اهداف می توانند
برای اطمینان از تأمین منظم و کافی بودجه برای این نگرانی.
برای اطمینان از بازدهی کافی به سهامداران که به ظرفیت درآمد ، قیمت بازار سهام ، انتظارات سهامداران بستگی خواهد داشت.
برای اطمینان از استفاده بهینه از وجوه. پس از تهیه وجوه ، باید حداکثر با حداقل هزینه از آنها استفاده شود.
برای اطمینان از ایمنی در سرمایه گذاری ، به عنوان مثال ، باید بودجه در سرمایه گذاری های امن سرمایه گذاری شود تا نرخ بازده کافی حاصل شود.
برای برنامه ریزی یک ساختار سرمایه سالم – باید ترکیب سالم و منصفانه ای از سرمایه وجود داشته باشد تا تعادلی بین بدهی و سرمایه خود حفظ شود.
عملکرد مدیریت مالی
برآورد نیاز سرمایه: یک مدیر امور مالی باید در مورد نیاز سرمایه شرکت تخمین بزند. این امر به هزینه ها و سودهای مورد انتظار و برنامه ها و سیاست های آینده بستگی دارد. برآورد باید به روشی مناسب انجام شود که توانایی درآمد شرکت را افزایش دهد.
تعیین ترکیب سرمایه: پس از برآورد ، ساختار سرمایه باید تصمیم گیری شود. شامل تجزیه و تحلیل ارزش سهام بدهی کوتاه مدت و بلند مدت است. این امر به نسبت سرمایه سهام یک شرکت که در اختیار دارد و وجوه اضافی که باید از طرف های خارجی جمع آوری شود بستگی دارد.
انتخاب منابع وجوه: برای تهیه وجوه اضافی ، یک شرکت گزینه های زیادی مانند
انتشار سهام و بدهی ها
وامهایی که باید از بانکها و موسسات مالی گرفته شود
سپرده های عمومی مانند اوراق قرضه گرفته می شوند.
انتخاب عامل بستگی به شایستگی ها و معایب نسبی هر منبع و دوره تأمین مالی دارد.
سرمایه گذاری وجوه: مدیر امور مالی باید تصمیم بگیرد که بودجه ای را به مشاغل سودآور اختصاص دهد تا اطمینان از سرمایه گذاری وجود داشته باشد و بازده منظم آن امکان پذیر باشد.
دفع مازاد: تصمیم گیری در مورد سود خالص باید توسط مدیر امور مالی انجام شود. این میتواند با دو راه انجام شود:
اعلام سود سهام – شامل تعیین نرخ سود سهام و سایر مزایا مانند پاداش است.
سود انباشته – باید درمورد حجم تصمیم گیری شود که به برنامه های متنوع ، نوآورانه و متنوع شرکت بستگی دارد.
مدیریت پول نقد: مدیر امور مالی باید در رابطه با مدیریت پول نقد تصمیم گیری کند. پول نقد برای بسیاری از اهداف مانند پرداخت دستمزد و حقوق ، پرداخت قبض های برق و آب ، پرداخت به طلبکاران ، تأمین بدهی های جاری ، نگهداری سهام کافی ، خرید مواد اولیه و غیره مورد نیاز است.
کنترل های مالی: مدیر امور مالی نه تنها باید برنامه ریزی ، تهیه و استفاده از وجوه را انجام دهد بلکه باید بر امور مالی نیز کنترل داشته باشد. این کار را می توان از طریق بسیاری از تکنیک ها مانند تجزیه و تحلیل نسبت ، پیش بینی مالی ، کنترل هزینه و سود و غیره انجام داد.
لینک کوتاه شده مطلب :yun.ir/1amd6e
تعریف مدیریت مالی به زبان ساده ، دو هدف مدیریت مالی را نام ببرید ، هدف مدیریت مالی چیست ، دو هدف عمده مدیریت مالی را نام ببرید ، اصول مدیریت مالی ، مقاله مدیریت مالی pdf ، مبانی مدیریت مالی چیست ، در یک سازمان انتفاعی هدف نهایی از دیدگاه مدیریت مالی چیست
برنامه ریزی و برنامه زمانی تولید
تلاش برای رسیدن به سرعت مناسب در عملیات، از تازه ترین اقدامات انجام شده برای کسب مزیت رقابتی است. در دهه گذشته، دامنه وسیعی از فلسفه های استراتژیک و عملیاتی ایجاد شده اند تا سازمان های کسب وکار امروز را متناسب با فضای بازار جهانیِ با رقابت بسیار شدید، منعطف سازند.
این فلسفه ها، شامل رقابت مبتنی بر زمان، مدیریت کیفیت جامع، برون سپاری منابع، بازمهندسی کسب و کار و مدیریت تغییر می شود. این اصول و فلسفه ها و ابزارهای مرتبط با آنها، شکل دهنده استراتژی های عملیاتی و کسب و کار برای رهبری کسب وکار در بخش های تولیدی و خدماتی در اقتصاد جهانی هستند. استراتژیهایی که مبتنی بر این فلسفه ها هستند، به عنوان تنها جهت گیری استراتژیک شرکت ها یا به عنوان مکملی برای جایگاه استراتژیک سنتی هستندکه بر استراتژی های عمومی رهبری هزینه، تمایز و تمرکز، مبتنی هستند.
از اوایل دهه ۱۹۹۰ ، مفهوم رقابت مبتنی بر زمان که توسط «هوت» و « استاک» مطرح شد، به یکی از اثر بخش ترین استراتژی ها برای کسب مزیب رقابتی منحصر به فرد مبدل شده است.
تعیین برنامه زمان بندی و توالی عملیات در چرخه تولید از اهمیت ویژهای برخوردار است و به عنوان یکی از عوامل کلیدی موفقیت در هر سازمان تولیدی، نقش مهم و موثری دارد. زمان بندی تولید موجب جلوگیری از انباشت سرمایه، تقلیل ضایعات، کاهش و یا حذف زمان بیکاری ماشین آلا ت و تلاش برای استفاده بهتر ازآن ها به منظور پاسخگویی به موقع به سفارشهای مشتریان و تأمین مواد اولیه و آرایی و دسترسی به اهداف سازمانی دارد.
تولید و ساخت مبتنی بر زمان، به عنوان یک رویکرد منطقی برای مدیریت تولید و عملیات مطرح شده است وهمچنین یک جهت گیری مبتنی بر زمان را در شرکت های تولید و ساخت مستقر می کند. لازم است که شرکت های تولیدی، ارکان این مفهوم را به مدیریت عملیات خود منتقل کنند. اتخاذ یک استراتژی مبتنی برزمان می تواند برای سنجش قابلیت ایجاد ارزش افزوده سازمان و شناسایی محدودیتها و موانع کاربردداشته باشد.استراتژی مبتنی بر زمان ، تمرکز سازمان رابرمسائل مهم و مرتبط سوق میدهد نه اینکه به مسائل خارجی و نامربوط توجه کند. چنین استراتژی می تواند مزیت رقابتی واقعی خلق کند. البته برای استقرار این استراتژی، زیرساختها و سیستم های سازمانی مناسب لازم است. زیرساخت ، برخلاف افراد،محصولات و سهم بازار، قابل رقابت نیست.
سازمانی که بتواند محصولات متنوعی را دربازه زمانی کمتری با یک سطحی از هزینه قابل رقابت برای مشتریان خود فراهم آورد،سازمان موفقی خواهدبود. سیستم های مبتنی بر زمان با تمرکز بر تسریع زمان فرایندها، منجر به کاهش در زمان کلی تحویل خواهندشد. در نتیجه سطح موجودی کاهش پیدا خواهدکردو امکان افزایش سرعت پاسخگویی فراهم می شود.
امروزه اغلب کارخانجات بدون استفاده از روشهای علمی برنامه ریزی تولید، مشغول به کار میشوند و لذا با مسائل مختلفی مانند وقفه های متناوب در تولید، عدم وجود پیش بینی در خصوص مواد اولیه مورد نیاز و مدت زمان لازم برای تولید، عدم توانایی تصمیم گیری در خصوص ترکیب تولید و غیره مواجه هستند. بنابراین، آشنایی با روشهای مختلف برنامه ریزی تولید از اهمیت ویژهای برخوردار است که نباید از آن غافل شد.
در این مقاله سه روش مهم برنامه ریزی تولید را معرفی میکنیم.
1) برنامه ریزی منابع تولید: برنامه ریزی منابع برای مدیریت یک فرآیند تولید به کار گرفته میشود. هدف این سیستم کاهش نقدینگی مورد نیاز برای یک سازمان تولید کننده است. در سازمانهای تولید کننده مبالغ هنگفتی از نقدینگی در انبار سازی مواد و قطعات در حین ساخت و در انتظار برای تولید، درگیر میشوند. برنامه ریزی منابع تولید سعی در به حداقل رساندن این رکود نقدینگی دارد. ایده اصلی در برنامه ریزی منابع تولید به این ترتیب است که گروه فروش و بازاریابی تعداد محصولاتی که در آینده به فروش خواهد رساند را پیش بینی میکند و سیستم برنامه ریزی منابع تولید هم سعی در تطابق ظرفیت موجود و نیازهای اولیه با فروش پیش بینی شده دارد. سیستمهای برنامه ریزی منابع تولید معمولاً تولید رانشی نامیده میشوند، زیرا در این سیستمها کالاها بر اساسی انتظار تقاضای مشتری تولید میشوند.
2) تولید به هنگام : هدف تولید به هنگام حداقل کردن یا حذف موجودی مواد اولیه، کار در جریان ساخت و کالای ساخته شده است. آنچه برای برنامه ریزی و کنترل در این روش دخیل است. تنها تقاضای مشتری است. بنابراین کالاها بنا به تقاضای مشتریان تولید میشود. این روش تولید کششی نیز نامیده میشود. تولید به هنگام سعی در توسعه روابطی پایدار با فروشندگان و در صورت امکان تأثیر و نفوذ بر فرایند تولیدی آنها به منظور دستیابی به تحویل به موقع مواد اولیه و اقلام خریداری شده دارد. لذا در این رویکرد بحث برنامه ریزی مواد بسیار کم رنگ است و عوامل محیطی که از عوامل بسیار تأثیرگذار در منابع تولید میباشد. نادیده گرفته شده و این را میتوان به عنوان بزرگترین محدودیت این رویکرد در نظر گرفت.
3) تکنولوژی مفهوم برنامهریزی مالی مفهوم برنامهریزی مالی تولید بهینه: تکنولوژی تولید بهینه اساساً یک ابزار زمان بندی است و مانند برنامه ریزی منابع تولید تا حد زیادی بازمان سروکار دارد. با این حال مانند تولید به هنگام نگاهی دقیق به فرایند تولید دارد. همچنین تولید بهینه بر آن است تا از طریق انباشته های اصلاح شده فرایندی و انتقالی و تمرکز بر منابع گلوگاهی و غیره تا اندازه ای بر چگونگی تولید محصول تأثیر بگذارد.
مدیریت مالی
تأمین نیازهای مالی کسب و کارها، شرکت ها، سازمان ها و بنگاه ها، از جمله مسائل بسیار مهم است و چنانچه هر کدام با مشکل مالی مواجه شوند، کل حیات آن نهاد به خطر خواهد افتاد؛ به همین دلیل، مفهومی تحت عنوان مدیریت مالی در علم اقتصاد به وجود آمده است که به معنای برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت و کنترل کلیه فعالیت های مالی یک شرکت مانند تأمین بودجه و استفاده از وجوه است. همچنین، به کارگیری اصول مدیریت در منابع مالی شرکت نیز توسط مدیریت مالی صورت می پذیرد.
تاریخچه مدیریت مالی
در طی قرون هجده و نوزده میلادی، مدیریت مالی شاخه ای از اقتصاد کاربردی محسوب میشد. در کشور آمریکا پس از احداث راه آهن، بازار محصولات گسترش یافت و شرکت های بزرگ آمریکایی با یکدیگر ادغام شدند. این موضوع باعث شد تا عملاً نیمی از صنایع تولیدی تنها تحت نظارت ۷۸ شرکت اصلی قرار بگیرد. بنابراین در آن زمان، مدیریت ساختار سرمایه، به مهم ترین وظیفه مدیران تبدیل شد و این ابتدای رشد فرآیندهای مالی و تحلیل آن ها بود.
در دهه 1920 میلادی صنایع بزرگی مانند صنایع شیمیایی، فولاد و خودروسازی شروع به رشد نمودند. این شرکت ها در سال های اولیه این دهه با افزایش حاشیه سود و کاهش موجودی روبرو شدند و ساختارهای مالی آن ها از توجه بیشتری برخوردار شدند. تغییر قیمت در محصولات منجر به اهمیت کنترل نقدینگی و ساختار سرمایه در صنایع و شرکت ها شد.
در سال 1929 بود که آمریکا با بحران و رکود اقتصادی غیر منتظره ای روبرو شد که موجب تجدید ساختار سرمایه و ورشکستگی گشت. نقدینگی کم شد و شرکت های بزرگ با هزینه های زیادی مواجه شدند. مدیریت سنتی، یکبار دیگر از توجه شدیدی برخوردار شد که با آغاز جنگ جهانی دوم همراه شد. در این سال ها بود که بیشترین سرمایه گذاری های صنعتی و حمایت های دولتی بر روی صنایع دفاعی تمرکز داشت و این بار نیز مدیریت مالی با چالش های خاصی همراه شد.
در دهه 1950 سیستم اقتصادی آمریکا با تحولی مثبت شروع به رشد کرد و برخی از بودجه های نقدی پیشبینی شده نیز، تأمین گشت. در دهه 1960 تصمیمات سرمایه گذاری در مدیریت شرکت ها با توجه خاصی روبرو بود. زیرا مدیریت جدید سبب شد تا سودآوری شرکت ها کاهش یابد و سیاست های انقباضی دولت نیز، منجر به ارزیابی مالی طرح های سرمایه ای و تخصیص بهینه منابع مالی شد.
پس از آن نیز آمریکا، شاهد تحولات فراوانی در بحث مدیریت بود. این تغییرات با هدف افزایش رقابت در سطح جهان و پیشرفت های تکنولوژی همراه بود. تغییر برخی قوانین و نوسانات نرخ ارز نیز بی تاثیر نبودند. با رشد صنایع و سازگاری آنها با تکنولوژی های نوین، مدیریت نیز با ابتکاراتی همراه شد. الگوهای نوین ریاضی، علوم کامپیوتر، اقتصادسنجی و پژوهش های عملیاتی نیز کمک کردند تا این علم تکامل بیشتری یابد.
مدیریت مالی چیست و حوزه های آن کدامند؟
در واقع مدیریت مالی نوعی تحلیل است که مبتنی بر اصول علم اقتصاد بوده و هدف آن دستیابی به حداکثر دارایی های مالی و افزایش بهره وری در سرمایه گذاری است. این دانش با استفاده از داده های مالی سبب تصمیم گیری های مهمی خواهد شد. به علاوه اینکه دانشی است که به طور دائم در حال تغییر بوده و دارای چشم انداز جهانی می باشد. به طور خلاصه هدف مدیریت مالی در یک شرکت رسیدن به سودآوری بالا و افزایش ثروت سهامداران شرکت می باشد. در ادامه به معرفی حوزه های مدیریت مالی می پردازیم.
مدیریت مالی مربوط به کسب و کار
در این حوزه تمرکز بر روی فرآیندهای مالی بنگاه های کسب و کار است که ممکن است همین موضوع سبب تصمیم گیری های مالی در واحدهای متعدد تجاری آن کسب و کار شود. در اینجا، یک مدیر مالی به مسائلی مانند حفظ و نظارت بر نقدینگی شرکت، مدیریت امور مرتبط با بدهی ها و وام های بانکی و همچنین منتشر کردن اوراق قرضه یا سهام می پردازد.
مدیریت مالی در سرمایه گذاری
در این حوزه با مسائلی همچون رفتار بازارهای مالی و قیمت گذاری اوراق بهادار مواجه هستیم. وظیفه مدیر مالی در این حوزه اموری مانند ارزش گذاری سهام و ارزیابی بازدهی سبد سرمایه گذاری شرکت است.
مدیریت مالی در موسسات مالی
این حوزه بیشتر در رابطه با شرکت های مالی و بانکی است.
مهم ترین وظایف مدیر مالی چیست؟
با توجه به مطالبی که ذکر شد، یک مدیر مالی وظیفه خطیری همچون اتخاذ تصمیمات مالی در شرکت را دارد. این تصمیمات می تواند بر روی کسب و کار تأثیر فراوانی بگذارد و البته باید در راستای استراتژی های شرکت باشد. بنابراین، مدیر مالی باید تمامی اطلاعات و ارزیابی های مورد نیاز را در اختیار مدیران ارشد سازمانی بگذارد.
مدیر مالی باید بتواند یک برآورد دقیق از نیازهای سرمایه ای شرکت داشته باشد. او باید به موضوعاتی همچون هزینه های پیش بینی شده، ميزان سود، برنامه های آتی و سياست های شركت توجه كند. تنها با يک برآورد دقيق است كه ظرفيت درآمدی شركت، افزايش خواهد يافت. گام بعدی پس از برآورد سرمايه، تصميم گيری در مورد ساختار سرمايه است. مدير مالی بايد بتواند ارزش سهام در كوتاه مدت و بلندمدت را تحليل نمايد. همچنين، بايد ساختار تركيبی سرمايه شركت را معين كند.
اين ساختار به عواملی همچون سرمايه شركت و بودجه های تأمين شونده از خارج شركت، وابسته است. به علاوه، بايد برای تامين بودجه نيز با توجه به مزايا و معايب هر كدام از گزينه ها تصميم گيری كند. انتشار سهام و اوراق قرضه و گرفتن وام از بانک ها و موسسات مالی، از جمله اين گزينه ها هستند. از ديگر وظايف يک مدير مالی، اختصاص دادن وجوه به شركت های سودآور است؛ اين امر منجر به سطحی از امنيت در سرمايه گذاری می گردد كه بازگشت سرمايه نيز متناسب با اين سطح افزايش خواهد يافت.
از ديگر وظايف مدير مالی، تصميمات مرتبط با سود خالص است كه با دو روش اعلام تقسيم سود و سود ذخيره شده انجام می گيرد. در روش اول، ميزان سود سهام، پاداش و مزايای ديگر شناسايی می شوند و مفهوم برنامهریزی مالی در روش دوم، در مورد مقداری از سود كه بايد برای توسعه برنامه های شركت اختصاص داده شود و چگونگی تخصيص آن، تصميم گيری می شود. به علاوه، مدير مالی بايد تصميماتی مرتبط با مديريت و كنترل جريان نقدينگی شركت داشته باشد. همچنين، بايد بر امور مالی شركت نيز، نظارت داشته باشد. او اين كار را با استفاده از تكنيک هایی مانند تحليل نسبت، كنترل سود و هزينه، پيش بينی مالی و. انجام می دهد.
مهم ترین اهداف مدیریت مالی
با توجه به اهمیت تأمین، تخصیص و کنترل منابع مالی، اهداف مدیریت مالی را می توان شامل موارد زیر دانست:
- اطمینان کافی از تخصیص منابع مالی به صورت منظم و صحیح
- اطمینان از کسب سود کافی که با توجه به قیمت سهام، درآمد شرکت و انتظارات سهامداران تعیین می شود.
- اطمینان و نظارت کافی در استفاده بهینه از منابع مالی
- اطمینان از سرمایه گذاری ایمن که با توجه به نرخ بازگشت سرمایه حاصل می شود.
- برنامه ریزی دقیق در خصوص ترکیب ساختار سرمایه که به تعادل نسبی بین بدهی ها و سرمایه های موجود می انجامد.
پیوند مدیریت مالی با فناوری های جدید
استفاده از فناوری به افزایش کارایی و بهره وری بنگاه های اقتصادی کمک می کند. مدیریت نیز از این امر مستثنی نیست و امروزه از نرم افزارهای مالی و محاسبات رایانه ای استفاده فراوانی می شود. طبق یک تعریف، فناوری مالی، هم معنای نوآوری در خدمات مالی است. متخصصین حوزه مالی و فناوری معتقدند که فناوری های رایانش ابری، داده های انبوه، شخصی سازی، سیستم های پیشرفته پردازش تراکنش، الگوهای رفتاری جدید پردازشی و سیستم های فوق همگرا به پیشرفت بیشتری در زمینه مدیریت مالی منجر خواهد شد.
جمع بندی
مدیریت مالی در حال حاضر، یک جزء بسیار مهم و جدایی ناپذیر برای همه شرکت ها و بنگاه های اقتصادی و حتی دولت ها به منظور برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت و کنترل کلیه فعالیت های مالی می باشد. این مفهوم از زمان های گذشته بین مردم وجود داشته است؛ اما با گذر زمان اهمیت آن بیش از پیش حس شده است. همچنین با ظهور فناوری های جدید نیز پیشرفت بیشتری در انتظار این حوزه می باشد.
دیدگاه شما