معاملات نشان می دهد که دفاتر در حاشیه سیدنی تقاضای زیادی دارند
تقاضا از سوی مستاجرین برای کار نزدیکتر به خانه منجر به افزایش چشمگیر اجاره بها در مناطق حاشیه ای شهر سیدنی شده است که شرکت های فناوری، مواد غذایی و رسانه بخش عمده ای از معاملات اجاره را تشکیل می دهند.
این منجر به افزایش اجارهها و قیمت املاک اداری در حاشیه شهر شده است که اکنون با مکانهای اصلی CBD رقابت میکند.
مشاور اقدام اقلیمی در قطب جنوب استرالیا فضایی را در دارلینگهورست، سیدنی اجاره کرده است
گروه رسانه ای فوربس استرالیا، مشاوره اقدام آب و هوای قطب جنوب استرالیا و پلت فرم سفارش غذا و پرداخت با کد QR آقای یام اخیراً قراردادهای اجاره ای را به ترتیب در Surry Hills، Darlinghurst و Pyrmont امضا کرده اند و تقاضا برای محصولات اداری جدیدتر و با کیفیت بالا نزدیک به CBD را برجسته کرده اند. .
Colliers، که اجاره نامه ها را تکمیل کرد، گفت که افزایش شدید درخواست ها برای فضای اداری در مکان های حاشیه اصلی سیدنی را ثبت کرده است. میزان فضای مورد استعلام از 49695 متر مربع در سه ماهه اول سال به 63800 متر مربع در سه ماهه دوم رسیده است.
به گفته جاستین روزنبرگ از Colliers، که اجاره نامه های فوربس استرالیا و آقای یام را تضمین کرد، و ترزا چن از Colliers، که امنیت را تضمین کرد، تقاضا برای دفاتر جدیدتر و با کیفیت بالا با نزدیکی به CBD، اتصال به حمل و نقل عمومی، امکانات رفاهی و زیرساخت افزایش یافته است. اجاره قطب جنوب استرالیا
روزنبرگ گفت: «متصرفان فعلی حاشیه و مترو علیرغم شرایط جذابی که در CBD ها ارائه می شود، به مکان های مورد علاقه خود وفادار می مانند، در حالی که مکان های حاشیه ای اصلی مستاجران خلاق، فناوری و کارآفرینی را جذب می کنند.
تحقیقات جدید نایت فرانک نشان داد که رشد قابل توجهی در اجاره ها در حاشیه شهر وجود داشته است، با نزدیک شدن قیمت ها به ارزش های اصلی منطقه CBD سیدنی و عملکرد بهتر از دارایی های درون شهری.
در پنج سال گذشته، حاشیه شهر سیدنی حداقل 12 درصد رشد مؤثر خالص در CBD سیدنی را دوبرابر کرده است و پیرمونت و سوری هیلز به ترتیب شاهد رشد اجاره بها 60 درصد و 40 درصد بودند.
اجارههای حاشیهای شهر در برابر سایر بازارهای سیدنی رقابتی باقی میمانند، با اجارههای خالص در بازارهای حاشیهای بین 600 تا 800 دلار در هر متر مربع برای فضای اصلی، اگرچه بهترین داراییهای کلاس اکنون شاهد اجاره بیش از 1000 دلار در هر متر مربع هستند.
معامله بزرگ آمریکا و چین بر سر تعرفهها در حاشیه نشست جی۲۰
- ترامپ قبول کرد تعرفه بر ۲۰۰ میلیارد دلار واردات چین را در ژانویه روی ۱۰ درصد نگه میدارد و فعلاً آن را به ۲۵ درصد افزایش نمیدهد.
- چین پذیرفت مقدار بسیار زیادی محصولات کشاورزی، انرژی و کالاهای دیگر از ایالات متحده برای کمک تعادل تجاری خریداری کند.
-وانگ یی دیپلمات چینی: با انجام دور جدید اصلاحات توسط چین نگرانیهای قانونی آمریکا هم به تدریج حل میشود.
-رادیو چین: توافق میان آمریکا و چین بازی بُرد- بُرد است.
دونالد ترامپ و شی جینپینگ رؤسای جمهوری آمریکا و چین در حاشیه اجلاس جی۲۰ (G20) در بوئنوسآیرس بر سر یک معامله بزرگ که به جنگ تجاری میان دو کشور پایان خواهد داد توافق کردند.
دیدار هیات آمریکا و چین در آرژانتین در حاشیه نشست گروه ۲۰ در آرژانتین (دوم دسامبر)
به گزارش CNN در نشستی که دو ساعت و نیم طول کشید ترامپ قبول کرد تعرفه بر ۲۰۰ میلیارد دلار واردات چین را در ژانویه روی ۱۰ درصد نگه دارد و فعلاً آن را به ۲۵ درصد افزایش ندهد و در عوض چین قبول کرد مقدار بسیار زیادی محصول کشاورزی، انرژی و کالاهای دیگر از ایالات متحده برای کمک به تعادل تجاری خریداری کند.
گفته میشود چین موافقت کرده خرید محصولات کشاورزی از کشاورزان آمریکایی را فوراً آغاز نماید.
همچنین این دو کشور توافق کردند مذاکراتی را در مورد تغییرات ساختاری با توجه به انتقال اجباری تکنولوژی، حفاظت از مالکیت فکری، موانع غیر از عوارض، حملات و سرقتهای سایبری و خدمات و کشاورزی آغاز کنند.
طبق توافق واشنگتن و پکن اگر این معامله طی ۹۰ روز کامل شود، ادامه خواهد یافت اما اگر این اتفاق نیفتد، پس از آن تعرفهها به صورت توافقی از ۱۰ درصد تا ۲۵ درصد افزایش خواهد داشت.
سارا سندرز مشاور رسانهای کاخ سفید میگوید رهبران دو کشور در مذاکراتی که خیلی خوب پیش رفته به نتایج «بسیار مثبت و سازنده» رسیدهاند.
در برخی رسانهها از این معامله به عنوان آتشبس جنگ تجاری آمریکا و چین یاد شده است.
آمریکا و چین بازارهایشان را به روی هم باز میکنند
وانگ یی یک دیپلمات ارشد معاملات حاشیهای چینی میگوید، مذاکرات در فضایی دوستانه و صمیمی انجام شده و دو طرف توافق کردند میتوانند و باید روابط دوجانبه را بهبود بخشند. به گفته این دیپلمات، چین میخواهد واردات را طبق نیازهای بازار داخلی و نیازهای مردم افزایش دهد که میتواند شامل واردات محصولات قابل فروش از آمریکا باشد تا به تدریج عدم تعادل در تجارت دو طرف کاهش یابد. وی همچنین تاکید کرد «دو طرف موافقت کردند بازارهایشان را باز کنند و با انجام دور جدید اصلاحات توسط چین نگرانیهای قانونی آمریکا هم به تدریج حل میشود و مذاکراتی را در مورد حذف کامل تمام عوارض اضافی برگزار میکنند.»
شی جینپینگ و وزرایش در نشست جی۲۰؛ بوئنوس آیرس؛ ۱ دسامبر ۲۰۱۸
ترامپ پس از به نتیجه رسیدن این مذاکرات در بیانیهای گفت، «این یک نشست فوقالعاده و سازنده با احتمالات و امکانات نامحدود برای چین و آمریکا بود. برای من افتخار است که با پرزیدنت شی کار کنم.»
نتیجه بُرد- بُرد
در واکنش به معامله ترامپ و شی بخش فارسی وبسایت رادیو چین در گزارشی نوشته «اصطکاک تجاری چین و آمریکا پس از بیش از هشت ماه، سرانجام در پایان سال میلادی و با استفاده از یک فرصت مهم موقتاً متوقف شد.»
ترامپ و پمپئو و بولتون در نشست جی۲۰؛ بوئنوس آیرس؛ ۱ دسامبر ۲۰۱۸
در این گزارش آمده، چین و آمریکا در تجارت مکمل یکدیگر هستند و افزایش واردات از آمریکا بر توسعه تجارت دو طرف در مسیر تعادل و سوددهی بیشتر تأثیر خواهد گذاشت. برای نمونه در زمینه انرژی میزان تولید نفت و گاز چین در سال ۲۰۱۶ به ترتیب ۲۰۰ میلیون تن و ۱۳۸ میلیارد و ۳۹۰ میلیون متر مکعب بود اما میزان مصرف داخلی در همان سال به ۵۸۰ میلیارد تن و ۲۱۰ میلیارد و ۳۴۰ میلیون مترمعکب رسید که نشان میدهد فاصله بین عرضه و تقاضا در این زمینه تا چه اندازه جدی است. آمریکا یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت و گاز طبیعی در جهان است و افزایش واردات از آمریکا به نفع چین خواهد بود و بدون شک نتیجهای بُرد- بُرد خواهد داشت.
بهبود روابط تجاری و سیاسی آمریکا و چین نمیتواند خبر خوبی برای رژیم ایران باشد. چین از بزرگترین شرکای اقتصادی تهران است و معامله آنها با آمریکاییها بطور طبیعی عرصه را برای تجارت با تهران که یکی از امیدهایش سیاست «نگاه به شرق» است بسیار تنگتر از پیش میکند.
حاشیه سود و کاربردهای آن در تحلیل مالی (Profit Margin)
حاشیه سود یکی از نسبتهای مهم مالی به شمار میرود که هدف از آن محاسبه میزان سودآوری یک بنگاه تجاری به ازای فروش است. هدف از محاسبه حاشیه سود در واقع محاسبه این است که یک بنگاه تجاری یا واحد اقتصادی به ازای هر ریال یا دلار فروش چقدر سودآوری کرده است. این نسبت بسیار مشهور است و تحلیلگران از آن برای مقایسه میزان سودآوری و فعالیت سودآورانه یک شرکت و مقایسه و تطبیق فعالیت سودآوری شرکتها با یکدیگر استفاده میکنند.
محاسبه این نسبت مالی اگرچه ساده است اما بسیار بااهمیت است چراکه به گفته بسیاری از تحلیلگران بیش از بقیه نسبتها میزان سودآوری شرکت را اندازهگیری میکند و کارایی آن نیز در مقایسه با سایر نسبتها بیشتر است. از همین رو این نسبت تبدیل به یکی از نسبتهای مشهور در تحلیل بنیادی شده که خود شرکتها نیز این نسبت را به صورت سه ماهه و سالانه گزارش میکنند. حاشیه سود با توجه به اینکه سودهای مختلفی در یک بنگاه تجاری گزارش میشوند انواع مختلفی دارد که به شرح زیر هستند:
حاشیه سود ناخالص اولین مورد از انواع مختلف حاشیه سود است که تحلیلگران برای بررسی فعالیتهای کلی شرکت از آن استفاده میکنند. محاسبه این نسبت بسیار ساده است و تمامی دادههای مربوط به این نسبت را میتوان از صورت سود و زیان استخراج کرد. فرمول محاسبه این نسبت به شرح زیر است:
حاشیه سود ناخالص = (سود ناخالص / فروش خالص) * ۱۰۰
میتوان فرمول را به شرح زیر به صورت جزئیتر نیز نوشت:
حاشیه سود ناخالص = ((فروش خالص – بهای تمامی شده کالا) / فروش خالص) * ۱۰۰
سود ناخالص در حالت کلی در واقع زمانی به دست میآید که بهای تمام شده کالاها را از فروش خالص کسر کنیم که به این صورت اولین سود گزارش شده در صورت سود و زیان یعنی سود ناخالص به دست میآید.
حاشیه سود عملیاتی شرکت یکی دیگر از انواع حاشیه سود است که بیشتر مربوط به فعالیتهای عملیاتی شرکت است. در واقع این سود بر فعالیت خود شرکت متمرکز است و اساسا کاری به فعالیتهایی که خارج از عملیات اصلی شرکت صورت گرفته ندارد. سود عملیاتی از کسر هزینههای عمومی و اداری یا کلا هزینههای عملیاتی از سود ناخالص شرکت به دست میآید. این نسبت در راستای فهم این مسئله است که به ازای هر دلار فروش، شرکت در نتیجه عملیات خود چقدر سود کرده است. سود عملیاتی نیز در صورت سود و زیان یک مرحله جلوتر است و فرمول محاسبه حاشیه سود عملیاتی به شرح زیر است:
حاشیه سود عملیاتی = (سود عملیاتی / فروش خالص) * ۱۰۰
حاشیه سود عملیاتی از آنجا که سودآوری ناشی از فعالیتهای خود شرکت را اندازهگیری میکند نسبت مالی محبوب تحلیلگران است چرا که آنها بر این عقیده هستند این نسبت بیشتر از بقیه نسبتها میزان سودآوری شرکت را اندازهگیری میکند.
حاشیه سود قبل از مالیات به محاسبه این موضوع میپردازد که به ازای هر دلار فروش شرکت چقدر توانسته سود قبل از مالیات کسب کند. از آنجا که هزینه مالیاتی معمولا هزینه ثابتی است که شرکتها به دولتها میپردازند لذا سود قبل از مالیات نیز گاهی مورد توجه تحلیلگران قرار میگیرد. فرمول این نسبت به شرح زیر است:
حاشیه سود قبل از مالیات = (سود قبل از مالیات / فروش خالص) * ۱۰۰
به عنوان مثال اگر حاشیه سود قبل از مالیات شرکتی ۴۰ درصد باشد بدین معنی است که شرکت به ازای هر ۱۰۰ دلار فروش ۶۰ دلار هزینه کرده و ۴۰ دلار نیز توانسته سود کسب کند، البته سودی که هنوز مالیات آن پرداخت نشده است.
حاشیه سود خالص مهمترین نسبت در میان سایر حاشیههای سود محسوب میشود و در این نسبت مالی سود خالص نهایی شرکت مورد توجه قرار میگیرد. به لحاظ ریاضی فرمول حاشیه سود خالص به شرح زیر است:
حاشیه سود خالص = (سود خالص / فروش خالص) * ۱۰۰
حاشیه سود خالص به دنبال محاسبه این موضوع است که اساسا شرکت به ازای هر دلار فروش یا درآمد چقدر سود میکند. اگر حاشیه سود خالص شرکتی ۲۰ درصد باشد بدین معنی است که شرکت به ازای هر ۱۰۰ دلار فروش ۲۰ دلار سود خالص کسب میکند و ۸۰ دلار نیز بابت تمامی هزینهها پرداخت میکند. حاشیه سود خالص ۲۰ درصدی به معنی این است که ۲۰ درصد از فروش کل شرکت را سود خالص تشکیل میدهد. لازم به ذکر است که سود تقسیم شده شرکت در فرمول حاشیه سود جایگاهی ندارد و محاسبه نمیشود.
این نسبت میگوید که در حالت کلی اگر شرکتی قصد داشته باشد میزان حاشیه سود خالص خود را افزایش دهد؛ یعنی از ۲۰ درصد به ۲۵ درصد یا ۳۰ درصد برساند میبایست یا هزینهها را کاهش دهد و یا میزان فروش خود شرکت را افزایش دهد.
گاها در خبرها میخوانیم «حاشیه سود صنعت خودروسازی آمریکا کاهش یافت» و یا «حاشیه سود شرکتهای اروپایی کاهش یافته است»؛ این نشان میدهد معاملات حاشیهای که این نسبت مالی از اهمیت بسیار زیادی برای ارزیابی وضعیت سودآوری شرکتها و صنایع برخوردار است. به همین دلیل است که شرکتها به صورت سه ماهه و سالانه گزارش حاشیه سود خود را به سهامدارانشان ارائه کنند تا سهامداران این شرکت از وضعیت سودآوری این شرکتها مطلع شوند.
اگر حاشیه سود شرکتی نزدیک به صفر یا منفی باشد بدین معنی است که شرکت در تلاش برای حفظ خود از طریق کاهش هزینههاست و اگر نتواند در این وضعیت در آینده نزدیک تغییراتی ایجاد کند عملا فعالیت این شرکت تنها باعث زیان خواهد شد. اما بنگاههایی که حاشیه سود مثبت دارند نیز تلاش میکنند تا این نسبت را افزایش دهند یعنی درصد سودآوری شرکت از میزان فروش را از طریق مدیریت بیشتر هزینهها، جایگزین کردن تکنولوژیهای جدید و … افزایش دهند.
تحلیل نسبت مالی حاشیه سود
حاشیه سود شرکتهای صنایع مختلف با یکدیگر متفاوت است بنابراین ممکن است مقایسه حاشیه سود بین شرکتهایی از دو صنعت مختلف چالشبرانگیز باشد. به عنوان مثال میزان فروش و هزینههای دو شرکت مایکروسافت (صنعت تکنولوژی) و والمارت (خردهفروشی) بسیار متفاوت است چون ترکیب سرمایه آنها متفاوت است. شرکتهای خردهفروشی از قبیل والمارت اگرچه ممکن است حاشیه سود پایینی نسبت به شرکتهای تکنولوژی محور از قبیل مایکروسافت داشته باشند اما میزان گردش مالی آنها و گردش سود آنها بسیار بیشتر است.
حاشیه سود میزان گردش سود شرکتها را اندازهگیری نمیکند بنابراین به همین دلیل استفاده از این نسبت به تنهایی برای مقایسه دو شرکت از دو صنعت مختلف میتواند چالشبرانگیز باشد. مقایسه حاشیه سود شرکت مایکروسافت و گوگل منطق بیشتری دارد چرا که هر دو شرکت از یک صنعت هستند و ترکیب سرمایه آنها بسیار مشابه است. به عنوان مثال شرکتهای فروشنده محصولات لوکس دارای حاشیه سود بالایی هستند چرا که نسبت سود به فروش آنها بالاست اما گردش سود آنها بسیار پایین و میزان فروش آنها نیز کم است و به همین دلیل مقایسه یک شرکت فروشنده محصولات لوکس مانند لامبورگینی با یک شرکت فروشنده مواد مصرفی مانند «تارگت» از اساس اشتباه است.
شرکتهای تکنولوژی ممکن است در ابتدای فعالیت توسعهای خود هزینه زیادی متحمل شوند اما سپس میزان هزینه شرکت به شدت پایین میآید. به عنوان مثال شرکت مایکروسافت با توسعه ویندوز در مراحل ابتدایی ممکن است در ابتدای فعالیت خود به دلیل هزینههای تحقیق و توسعه حاشیه سود بالایی نداشته باشد، اما بعدها با فروش میلیونها نسخه از همان ویندوز بدون انجام هزینه حاشیه سود بالایی را به دلیل کاهش هزینهها و فروش زیاد رقم بزند.
مشاغلی از قبیل محصولات لوکس، تکنولوژی و همچنین مواد دارویی دارای حاشیه سود بالایی هستند. مثلا تولید دارو ممکن است در مرحل تحقیق و توسعه هزینه زیادی داشته باشد اما بعدها با ساخت مواد دارویی فروش این مواد در سراسر جهان با حاشیه سود بالایی همراه خواهد بود.
صنعت حمل و نقل، خردهفروشی و تعمیر و نگهداری وسایل نقلیه، کشاورزی، خودرو و .. دارای حاشیه سود پایینی هستند اما میزان فروش این محصولات بسیار بیشتر از محصولات بالایی هستند. محصولات کشاورزی ممکن است در معرض آسیبهای زیادی از قبیل آب و هوا، موجودی انبارهای زیادف عملیات اورهال و ذخیره و … قرار بگیرند و حاشیه سود آنها تحت تاثیر قرار بگیرد. بخش خودرو نیز به دلیل رقابت بسیار شدید، بی ثباتی تقاضای مصرف کننده و هزینه های عملیاتی بالا و پشتیبانی نیز حاشیه سود پایینی دارد.
معاملات تسلیحاتی ایران و روسیه و تاثیر آن بر جنگ نیابتی
خبر مربوط به فروش تسلیحات توسط روسیه به جمهوری اسلامی ایران در آژانسهای خبری بینالمللی و از جمله در خبرگزاری رویترز نیز بازتاب داشته است. موضوع بر سر تقویت نظامی جمهوری اسلامی ایران است. آن هم در شرایطی که جنگ نیابتی در منطقه لحظه به لحظه تهدیدآمیزتر میشود. عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس آشکارا بودجه نظامی خود را افزایش داده و اقدام به تقویت توان نظامی خود نمودهاند. آیتالله خامنهای نیز خواستار افزایش بودجه نظامی کشور و تقویت نیروی هوایی ایران شده است.
حال از آن سخن میرود که روسیه تصمیم به فروش ۱۰ میلیارد دلار تسلیحات به جمهوری اسلامی ایران گرفته است. از فروش تانکهای "تی۹۰"، هواپیما و هلیکوپترهای نظامی و سامانههای توپخانهای سخن در بین است. خبر مربوط به مذاکرات طرفین بر سر فروش این جنگافزارها روز ۱۴ نوامبر از سوی خبرگزاری روسی ریانووستی منتشر شده است. این خبر را یکی از سناتورهای ارشد روسیه در اختیار آن خبرگزاری نهاده است.
ویکتور اوزروف، رئیس کمیته دفاع و امنیت در شورای فدراتیو روسیه، به خبرنگار ریانووستی گفته است که قرارداد فروش این تسلیحات احتمالا در جریان سفر آتی هیات معاملات حاشیهای پارلمانی روسیه به ایران امضا خواهد شد.
جنگ نیابتی
رقابت تسلیحاتی دو کشور ایران و عربستان سعودی در پرتو جنگ نیابتی تشدید شده است. جنگی که از یمن، عراق و بحرین تا سوریه و لبنان را در بر میگیرد و دو کشور طرف مقابل را به دخالت در امور داخلی و تقویت نیروهای اپوزیسیون متهم میکنند.
شبکه خبری روسی RT در گزارشی پیرامون بودجه نظامی کشورهای مختلف از افزایش چشمگیر بودجه نظامی عربستان خبر داده است. بر اساس آماری که توسط Sipri، یعنی انستیتو بینالمللی پژوهشهای صلح استکهلم منتشر شده، عربستان سعودی در سال گذشته میلادی بیش از ۸۷ میلیارد دلار صرف تقویت توان نظامی خود کرده است.
به این ترتیب، در سال گذشته، عربستان سعودی پس از دو کشور ایالات متحده آمریکا و چین، بالاترین بودجه نظامی را داشته است.
باید افزود که بودجه نظامی کشوری مثل روسیه در همان سال ۶۶ میلیارد دلار بوده و عملا پس از عربستان، در رده چهارم قرار دارد. امارات متحده عربی در همان سال با بودجه نظامی معادل ۲۳ میلیارد دلار در رده چهاردهم قرار دارد حال آنکه نام ایران در بین ۱۵ کشوری که در سال ۲۰۱۵ بیشترین بودجه را صرف تسلیحات کردهاند، دیده نمیشود.
هنوز آمار دقیقی از هزینههای نظامی کشورهای منطقه منتشر نشده است. اما از شواهد چنین برمیآید که مسابقه تسلیحاتی بین کشورهای منطقه در سال جاری نیز با شدت و حدت دنبال میشود.
قرارداد فروش ۱۰ میلیارد دلاری تسلیحات به ایران، در صورتی که این قرارداد امضا شود، عملا پاسخ جمهوری اسلامی به معاملات حاشیهای عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
تلاش ایران برای خرید جنگافزارهای مدرن البته به قرارداد یادشده محدود نمیشود. از جمله باید به خرید سامانه موشکی اس ۳۰۰ از روسیه اشاره کرد یا به معاملات نظامی و تسلیحاتی ایران و جمهوری خلق چین.
همزمان با انتشار خبر فروش ده میلیارد دلار مواد تسلیحاتی توسط روسیه به ایران، خبر امضای توافقنامه همکاریهای نظامی بین ایران و چین منتشر شده است. بنابراین جمهوری اسلامی ایران در تلاش است که محدودیتهای ناشی از خرید جنگافزار از کشورهای غربی را با خرید تسلیحات از روسیه و چین جبران کند.
نزدیکی روسیه و ایران
روند نزدیکی سیاسی بین دو کشور روسیه و ایران در جریان بحران سوریه شتاب بیشتری گرفت. روسیه تا پیش از بحران اوکراین و تیره شدن مناسباتش با کشورهای غربی، از حمایت آشکار جمهوری اسلامی اجتناب میورزید و مایل نبود که معاملات و مناسبات با ایران، به سودهای ناشی از روابط اقتصادی با آمریکا و اروپا آسیب وارد سازد. در همین رابطه بود که بسیاری از شرکتهای نفتی روسیه و از آن جمله لوکاویل به فعالیتهای خود در ایران خاتمه دادند.
علیرغم این احتیاطها شاهد گسترش مناسبات اقتصادی و سیاسی دو کشور ایران و روسیه بودیم. بهویژه در سالهای تحریم اقتصادی ایران، روسیه تلاش داشت بر دامنه نفوذ خود در ایران و منطقه بیافزاید.
پس از انضمام شبه جزیره کریمه توسط روسیه و جنگ اوکراین، تحریمهای اقتصادی و مالی غرب روسیه را نیز شامل شد. از سوی دیگر تلاشهای غرب برای گسترش پیمان دفاعی آتلانتیک شمالی (ناتو) به کشورهای شرق اروپا، موجب افزایش نارضایتی روسیه گشت. این اقدامات عملا در تغییر سیاست خارجی روسیه موثر واقع شدند.
کرملین در واکنش به این اقدامات بود که سیاست فعالتری در خاورمیانه در پیش گرفت. یکی از ارکان این سیاست، گسترش مناسبات سیاسی و همکاریهای نظامی با جمهوری اسلامی است. به این ترتیب، جنگ اوکراین از یکسو و مشارکت بیشتر روسیه در دفاع از حکومت بشار اسد در سوریه، به روند گسترش مناسبات دو کشور ایران و روسیه شتاب بخشید.
نشست وزیران امور خارجه سه کشور ایران، روسیه و سوریه که در روز ۲۸ اکتبر در مسکو برگزار شد، از همراهی آنها در رابطه با بحران سوریه حکایت داشت. در این نشست سرگئی لاوروف همراه با ولید معلم، وزیر امور خارجه سوریه و محمد جواد ظریف، همتای ایرانیاش درباره هماهنگ کردن سیاستهای دفاعی و نظامی سه کشور گفتوگو و مذاکره کردند.
نشست وزیران امور خارجه معاملات حاشیهای سه کشور ایران، روسیه و سوریه در مسکو نه تنها بیانگر خواست و تمایل آنها به همکاری در ارتباط با مسئله بحران سوریه بود، بلکه فراتر از آن شاهدی بر سیاست جدید روسیه در خاورمیانه است. نزدیکی سیاسی و همکاریهای نظامی روسیه و ایران از نگاه قدرتهای منطقهای و از جمله اسرائیل و عربستان سعودی دور نماند.
تنها ۴ روز پیش از سفر وزیران امورخارجه ایران و سوریه به مسکو رویداد دیگری توجه رسانهها را به خود جلب کرد. روز ۲۴ اکتبر دولت روسیه برنامهای تصویب کرد که بر اساس آن زمینههای لغو الزام ویزا برای مسافران ایرانی که قصد سفر به روسیه را دارند، پیشبینی شده است.
حمیدرضا عزیزی در مقالهای که در سایت Al-Monitor منتشر کرده ضمن اشاره به موانع شکلگیری پیمان نظامی بین ایران و روسیه، به حمایت دولت پوتین از عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و همچنین اتحاد اقتصادی اورواسیا پرداخته است. بدیهی است که مشارکت بیشتر ایران در پیمانهایی از این دست، نارضایتی برخی از کشورهای منطقه را موجب خواهد شد.
اما کرملین نیز به خوبی میداند که نزدیکی سیاسی و همکاری نظامی با جمهوری اسلامی هزینهای کلان برای سیاست خارجی و سیاستهای راهبردیاش در منطقه دارد. تلاش دولتمردان روسیه به عادیسازی مناسبات این کشور با ترکیه از یکسو، و تلاش برای حفظ مناسبات سیاسی با دیگر کشورهای عرب و از جمله با عربستان سعودی و مصر از جمله عرصههایی هستند که میتوانند در اثر نزدیکی کرملین و تهران به مخاطره افتند.
مبادلات تجاری و اقتصادی
ایران پس از توافق هستهای با کشورهای ۵ به اضافه یک و کاهش سطح تحریمها، بر آن بود که تولید نفت خام و گاز طبیعی خود را هر چه سریعتر افزایش دهد. بهرهگیری از حوزههای نفتی و گاز طبیعی مستلزم سرمایهخارجی و دانش فنی بود. در این میان روسیه میتوانست کمک بزرگی باشد.
در همین رابطه دیدارهای متعددی بین نمایندگان و مسئولان صنایع نفت و گاز دو کشور برگزار شد. معاونان وزارتخانههای نفت ایران و روسیه، امیرحسین زمانینیا و کیریل مولودتسوف در جریان سفرهای خود زمینههای انعقاد قراردادهای همکاری نفتی بین دو کشور را آماده کردند.
در ارتباط با این دیدارها مسئولان شرکت ملی نفت جمهوری اسلامی اعلام کرد ند که روسیه به ایران در زمینه بهرهبرداری از چاههای نفت کمک میکند و معاون وزیر نفت روسیه هم اظهار نمود که جمهوری اسلامی خواهان جذب سرمایههای خارجی برای استخراج نفت است و آن کشور مایل است که با حضور چند شرکت روسی در این زمینه با ایران همکاری داشته باشد.
خبرگزاری تاس حتی اعلام کرد که ۶ کمپانی روسی قراردادهایی موقت با شرکت ملی نفت ایران امضا کردهاند.
قرارداد نفتی ایران
قرارداد نفتی ایران یا "Iran Petroleum Contract" قراردادی است که به تازگی دولت ایران به سرمایهگذاران و کمپانیهای بزرگ نفتی پیشنهاد کرده است. بر اساس این قرارداد، کمپانیهای نفتی خارجی میتوانند مستقلا از برخی منابع نفتی ایران بهرهبرداری کنند. این امر موجب ورود سرمایه خارجی و دانش فنی به صنایع نفت ایران میشود.
بر اساس زمان تعیین شده در این قرارداد، کمپانیهایی که مایل به مشارکت در امر بهرهبرداری از صنایع نفتی ایران باشند، میباید تا روز ۱۹ نوامبر آمادگی خود را به طور کتبی اعلام کنند.
شماری از کمپانیهای نفتی روسیه از پیش آمادگی خود را برای مشارکت و همکاری در چارچوب "قرارداد نفتی ایران" اعلام کردهاند.
شرکتهایی چون لوکاویل، زاراوبژنفت، تاتنفت، روسنفت، گازپرومنفت و گازپروم مایل هستند قراردادهای مربوطه را تا اواسط ماه دسامبر سال جاری امضا کنند. از آن گذشته، در ماه اکتبر قراردادی بین شرکت روسی تاتنفت و شرکت ملی نفت ایران در زمینه بهرهبرداری از حوزه نفتی دهلران واقع در غرب ایران امضا شد.
خبرگزاری تاس به نقل از مقامات روسی اعلام کرده است که شرکتهای نفتی روسی تمایل دارند در سطحی کلان در صنایع نفت و گاز ایران مشارکت کنند. حتی کمپانی بزرگی نفتی روسیه، یعنی لوکاویل، دومین شرکت بزرگ نفتی روسیه، اعلام کرده است که مایل به از سرگیری فعالیت خود در بلوک نفتی اناران است.
لوک اویل تا سال ۲۰۱۰ در این بلوک نفتی فعالیت داشت، ولی در ارتباط با تحریمهای شدید اقتصادی ایران، ناگزیر شده بود، فعالیتهای خود را متوقف کند. باید یادآور شد که بهرهبرداری از بلوک نفتی اناران عملا در اختیار شرکت روسی لوکاویل و همچنین شرکت نروژی استاتاویل بود.
بلوک نفتی اناران، یکی از حوزههای غنی نفت خام ایران به حساب میآید و ذخایر نفتی آن بالغ بر ۲ میلیارد بشکه برآورد میشود.
از سوی دیگر لوکاویل مایل است در امر استخراج نفت از دو حوزه التیمور و المنصوری مشارکت کند. این در حالیست که مسکو و تهران در تابستان معاملات حاشیهای سال جاری برنامه همکاریهای راهبردی پنجسالهای را امضا کردند که شامل ۳۵ پروژه میشود. بر اساس این توافقها دو کشور در زمینههای انرژی، توسعه و استفاده از بنادر و همچنین خط آهن همکاری خواهند داشت.
همکاریهای اقتصادی و همسویی در برخی از مسائل امنیتی و از آن جمله همراه بودن در بحران سوریه، گسترش مناسبات سیاسی، اقتصادی و نظامی دو کشور ایران و روسیه را در پی داشته است. سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز ایران و از سوی دیگر فروش تسلیحات به ایران برای شرکتهای روسی بسیار جذاب است. اما هزینههای کلان نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران مانعی جدی در راه نزدیکی استراتژیک این کشور به ایران به حساب میآید.
ریزش قیمتها همزمان با رکود معاملات بورس
اکوایران: در روز یکشنبه شاخص کل بورس در رقم یک میلیون و 390 قرار گرفت و نمادهای قرمزپوش دو سوم بازار را تشکیل داد.
به گزارش اکوایران، امروز معاملات بازار با افت شاخص کل آغاز شد و در یک ساعت ابتدایی حدود هزار واحد ریزش کرد. در نهایت شاخص 6 هزار و 702 واحد پائینتر از روز قبل ایستاد و به سطح یک میلیون و 390 هزار و 732 واحد رسید.
شاخص هم وزن نیز در معاملات حاشیهای پایان معاملات امروز 2 هزار و 544 واحد نسبت به روز شنبه پائین آمد و در رقم 403 هزار و 25 واحد ایستاد.
شاخص کل فرابورس هم قرمزپوش شد و 106 واحد افت کرد و به رقم 18 هزار و 874 واحد رسید.
دو سمت سبز و قرمز بازار
در معاملات حاشیهای پایان معاملات روز یکشنبه، 157 نماد رشد قیمت داشتند و 494 نماد کاهش قیمت داشتند. به عبارت دیگر، 24 درصد بازار رشد قیمت داشتند و 76 درصد بازار افت قیمت داشتند.
خروج پول حقیقی
امروز ارزش خالص تغییر مالکیت حقوقی به حقیقی بازار برای دوازدهمین روز متوالی منفی شد و معاملات حاشیهای 245 میلیارد تومان پول حقیقی از بورس خارج شد.
در معاملات روز یکشنبه بیشترین خروج پول حقیقی به سهام وپاسار (بانک پاسارگاد) اختصاص داشت که ارزش تغییر مالکیت حقیقی به حقوقی آن 16 میلیارد تومان بود. پس از وپاسار، نمادهای بپاس (شرکت بیمه پاسارگاد) و حکشتی (شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی) بیشترین خروج پول حقیقی را داشتند.
در مقابل، بیشترین ورود پول حقیقی به نماد زپارس اختصاص داشت. پس از زپارس، نمادهای حآفرین، خکاوه، کشرق و انرژی3 در رتبههای بعدی قرار گرفتند.
لیدرهای بازار سهام
امروز نمادهای «فارس»، «میدکو» و «حکشتی» بیشترین تأثیر را در افت شاخص کل بورس داشتند. در مقابل نمادهای «شپدیس»، «نوری» و «مبین» بیشترین تأثیر مثبت را بر شاخص کل داشتند.
در فرابورس نیز نمادهای «کگهر»، «زاگرس» و «خدیزل» بیشترین تأثیر کاهنده را بر شاخص کل فرابورس داشتند و «حآفرین»، «توسن» و «شجم» بیشترین تأثیر افزایشی را بر شاخص داشتند.
در جدول پرتراکنشترین نمادهای بورس خساپا صدرنشین است و شستا و خودرو در رتبههای بعدی هستند. در فرابورس نیز نمادهای دی، فزر و کرمان پرتراکنشترین نمادها هستند.
امروز در میان گروههای بزرگ بازار، دو گروه بانکی قرمزترین گروههای بازار سهام بودند.میدکو، وبملت، کچاد، وپاسار و وپارس نمادهای این دو گروه هستند که بیشترین اثر کاهنده را بر شاخص کل داشتند.
مازاد تقاضا در پایان معاملات یکشنبه
در معاملات یکشنبه 42 نماد صف خرید داشتند و 70 نماد با صف فروش مواجه بودند. مجموع ارزش صفهای خرید به 150 میلیارد تومان رسید و مجموع ارزش صفهای فروش 223 میلیارد تومان بود.
در پایان معاملات امروز ارزش صفهای فروش پایانی بازار 40 میلیارد تومان بود و ارزش صفهای خرید نیز در رقم 50 میلیارد تومان ایستاد.
در پایان معاملات نماد فمراد (شرکت آلومراد) با صف خرید 13 میلیارد تومانی در صدر جدول تقاضای پایانی بازار قرار گرفت. پس از فمراد، نمادهای گدنا (شرکت تهیه و توزیع غذای دنا آفرین فدک) و فنورد (شرکت نورد و قطعات فولادی) بیشترین صف خرید را داشتند.
بیشترین صف فروش بازار در پایان معاملات به نماد بکهنوج تعلق داشت که ارزش آن 17 میلیارد تومان بود. پس از بکهنوج، نمادهای ثاباد، سکرد، سنیر معاملات حاشیهای و درازی بیشترین صف فروش را داشتند.
افت ارزش معاملات خرد
امروز ارزش معاملات کل بازار سهام به رقم 10 هزار و 797 میلیارد تومان افزایش یافت. ارزش معاملات اوراق بدهی در بازار ثانویه 6 هزار و 172 میلیارد تومان بود که 57 درصد از ارزش کل معاملات بازار سرمایه را تشکیل میدهد.
امروز ارزش معاملات خرد سهام با کاهش بک درصدی نسبت به روز کاری قبل به رقم 2 هزار و 694 میلیارد تومان رسید.
جدول معاملات
در معاملات امروز نماد حکشتی (شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی) بیشترین ارزش معاملات بازار سهام را نیز به خود اختصاص داد که ارزش معاملات آن 41 میلیارد تومان بود.
پس از حکشتی، غدشت بیشترین ارزش معاملات را داشت و خساپا رتبه سوم بیشترین ارزش معاملات را به خود اختصاص داد و پس از آن دو نماد آسیاتک و وبملت در رتبههای بعدی بیشترین ارزش معاملات قرار گرفتند.
در جدول حجم معاملات نیز معاملات حاشیهای سهام شستا با تعداد 293 میلیون و 178 هزار و 72 سهم در صدر قرار گرفته است. دی در رتبه دوم بیشترین حجم معاملات بازار قرار گرفت و رتبه سوم به خساپا تعلق داشت. دو نماد خودرو و وپارس نیز در رتبههای بعدی بیشترین حجم معاملات بازار قرار داشتند.
دیدگاه شما