دو بال نجات اقتصاد ایران
مطابق بررسی یک پژوهش در نشریه روند بانک مرکزی، کشورهایی که قواعد مالی و چارچوب هدفگذاری تورمی را همزمان اتخاذ کردهاند، در مقایسه با کشورهایی که این قواعد را به تنهایی بهکار گرفتهاند، از یکسو ثبات قیمتی بیشتری داشته و از سوی دیگر، نسبت پایین بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی را داشتهاند. این پژوهش نشان میدهد دولت و بانک مرکزی در راستای خروج از رکود…
تاخت اردوغان در بیراهه اقتصادی
با وجود آنکه تورم ترکیه در سطح تاریخی قرار دارد، جهتگیریهای اقتصادی رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه نشاندهنده آن است که هرکاری که لازم باشد انجام خواهد داد تا از سیاست نرخ بهره پایین حمایت…
بازار اول نیمسال ۱۴۰۱
بازار مسکن در نیمه اول امسال در ردهبندی بازدهیها، اول شد. قیمت آپارتمانهای فروشرفته در تهران در فاصله ابتدای۱۴۰۱ تا پایان شهریور، ۲۳درصد افزایش یافت. این بازدهی برای بازیگر پرقدرت معاملات مسکن…
چراغ سبز به واشنگتن؟
در بنبست مذاکرات احیای برجام، نشانههایی از تبادل زندانیان بین ایران و آمریکا دیده میشود. سخنگوی سازمان ملل خبر داد که باقر نمازی از زندان آزاد شده و ایران را ترک کرده و سیامک نمازی نیز از زندان…
سرمقاله
نقش اعتماد بر رشد اقتصادی
سرمایه فیزیکی، مالی و انسانی سه مولفه تاثیرگذار برای تحقق رشد اقتصادی محسوب میشوند. اکثر قریب به اتفاق دانشمندان و محققان اقتصادی اذعان دارند، در صورت نبود سرمایه اجتماعی امکان جذب و تجمیع سرمایههای فیزیکی، مادی و انسانی بعید…
کف قیمتی سهام
برای هر فردی که قصد ورود به حوزه سرمایهگذاری در بازار بورس را دارد، شناخت دقیق از اصطلاحات و مفاهیم مربوط به آن امری غیر قابل انکار تلقی میشود. هر معاملهگری در بازار بورس در طول روز، اصطلاحات متفاوتی را میشنود که یکی از این مفاهیم پرکاربرد در زبان بورس، کف قیمتی سهام میباشد. کفسازی در بورس از اهمیت زیادی برخوردار است چراکه هر سرمایهگذاری در بورس میخواهد ریسک معامله خود را به حداقل برساند. به همین خاطر در این مقاله سعی داریم تا به بررسی کف قیمتی بپردازیم و مطالبی که در ادامه شرح و بسط خواهیم داد:
اصطلاح کفسازی در بورس به چه معناست؟
چطور متوجه بشویم که سهمی به کف قیمت رسیده است؟
در چه شرایطی سهام به کف نمیرسد؟
منظور از سهام خشک چیست؟
آموزش کامل و تصویری تشخیص کف قیمت سهام (شناسایی کف قیمتی سهام)
اصطلاح کفسازی در بورس به چه معناست؟
فعالیت در بورس نیازمند کسب آگاهی از اصطلاحات رایج آن است. احتمالاً در مورد کفسازی قیمتی و کف قیمتی سهام در بازار بورس یا این جمله که سهم کفسازی کرده و آماده صعود است، بهوفور شنیدهاید. اما این اصطلاح به چه معناست؟
به معنی ساده هر سهمی برای خود در نمودار تکنیکالیاش، دارای نقاط حمایتی است که این نقاط برای سهم بسیار مهم هستند چراکه این نقاط از افت احتمالی سهم به نوعی جلوگیری میکنند و میتوانند زمینهای را برای برگشت سهم به روند صعودی خود فراهم کنند. اصطلاح کفسازی در بورس نیز، به مفهوم حمایت در نمودار سهام بسیار نزدیک است بهطوریکه مجموعهای نقاط حمایتی در سهم، ناحیهای را تشکیل میدهند که اصطلاحاً کف قیمتی میگوییم. این ناحیه به دلیل اینکه قیمت سهام در طول بازههای زمانی مختلف چندین بار آن را لمس کرده و دوباره از آن ناحیه به سمت صعود، برگشت زده است، منطقه مطمئن و قدرتمندی برای جلوگیری از افت بیشتر قیمت محسوب میشود. به همین علت این ناحیهها را کف قیمتی سهام میگویند زیرا احتمال اینکه قیمت از این نقاط پایینتر برود خیلی کم است. معمولاً نواحی کف قیمتی یکی از کمریسکترین و بهترین نقاط برای خرید سهام موردنظر میباشد.
برای مثال شما سهمی را در طول بازه زمانی مشخص، زیر نظر گرفتهاید. این سهم در این مدت از قیمت 1000 تومان به سمت 800-850 تومان افت میکند و با نوسانات قیمتی برای چند بار بعد از لمس این محدوده دوباره به سمت اهداف قیمتی بالاتر مثل 900 تومان حرکت میکند. این نواحی قیمتی اصطلاحاً کفسازی شدهاند یعنی قیمت سهم بعد از چند بار برخورد به حوالی 800 تومان، برگشت زده و ناحیهای پرقدرت برای برگشت، تشکیل داده است که نقطه امنی برای خرید محسوب میشود.
چطور متوجه بشویم که سهمی به کف قیمت رسیده است؟
شناسایی کف قیمتی یکی از اصول مهم در خریداری سهام بورسی است. برای اکثر تحلیلگران بازار، رسیدن به کف قیمتی سهام، بهترین زمان ورود تعیین میشود چراکه به معنی واقعی، در کمترین قیمت آن بازه زمانی، سهام را شناسایی و خریداری میکنند. تشخیص کف قیمتی سهام نیازمند کسب تجربه در این خصوص میباشد اما با این حال راهکارهایی وجود دارد که معاملهگران بورس میتوانند طبق آنها کفسازی قیمتی سهام را شناسایی کنند.
- در بازاری که اصلاح رو به اتمام است:
هر چقدر سهمی در بازار به اتمام اصلاح خود نزدیک شود، احتمال بازگشت از ناحیه حمایتی سهم افزایش پیدا میکند. اگر قیمت سهام در زمان اتمام اصلاح، از قیمتهای حمایتی قبلی خود برگردد از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود. کفسازی قیمتی در این نقاط قدرت بالایی دارند و به راحتی به روند صعودی باز خواهند گشت.
- بررسی نقاط حمایتی سهم در تحلیل تکنیکال:
تحلیل تکنیکال در این خصوص بسیار میتواند کمک حال باشد. تشخیص حمایتهای سهم با توجه به شیب نمودار و اندیکاتورها و نیز پیداکردن نقاط اشباع فروش توسط آنها، در شناسایی کف قیمت سهام نقش کلیدی ایفا میکنند بهطوریکه اگر اشباع فروش در نزدیکی حمایت سهم رخ بدهد، احتمال بازگشت سهام به روند صعودی بسیار بالا میرود و میتواند یک کف قیمتی تعریف شود.
- توجه به حجم معاملات:
هر زمانی که در حوالی حمایت سهم، حجم معاملات به یکباره افزایش پیدا کند، میتواند سیگنال مثبتی برای ادامه روند سهم در نظر گرفت. بررسی مداوم حجم معاملات یکی از راهکارهای مناسب برای شناسایی کف قیمتی در نمودار سهام بازار بورس میباشد؛ بنابراین حجم معاملات بالا در قیمتهای پایین و اتمام اصلاح را نباید نادیده گرفت.
- شناسایی سهام کم طرفدار، کوچک یا متوسط:
هر چقدر در سهام بورس، دست کمتری وجود داشته باشد، روانتر و راحتتر از نقاط مهم تکنیکالی برمیگردند. کفسازی قیمتی در سهام کوچک و متوسط نسبت به سهام پرطرفداری که از حقوقیهای بیشماری برخوردارند، سهل و آسانتر صورت میگیرد و تشخیص کف قیمتی در آنها نسبتاً به راحتی انجام میپذیرد.
در چه شرایطی سهام به کف نمیرسد؟
از مهمترین شرایطی که ممکن است سهام به کف خود نرسد، تغییر روند در نمودار سهام میباشد. این زمانی اتفاق میافتد که قیمت سهام در مسیر افت قرار دارد و قبل از رسیدن به کف قیمتی، دچار تغییر روند میشود و با بازگشت به روند صعودی، به کف قیمت نمیرسد.
همچنین در شرایطی که بازار پرنوسان و هیجانی عمل میکند معمولاً سهام کفسازی نمیکند و دچار تغییرات قیمتی آنی و پرسرعت میشود و قیمت سهام چندان فرصتی نمیکند تا به کف خود برسد.
معمولاً زمانی که سهام در کانال مشخصی در نوسان است و روند خود را حفظ میکند و گاهاً مقاومتهای پیش روی خود را به سمت بالا رد مینماید، قیمت سهام بعید است تا در آن بازه زمانی به کف خود برسد.
منظور از سهام خشک چیست؟
بسیاری از سهام در بازههای زمانی خاصی، حجم معاملات کمی را ثبت میکنند و بهاصطلاح درجا میزنند. یعنی نوسانات قیمتی کمتری را نسبت به گذشته دارند و از هیجانات قیمتی به دور هستند. این اتفاق معمولاً برای سهام متوسط و یا کوچک اتفاق میافتد. البته ممکن است برای سهام بزرگ هم بهندرت پیش بیاید. در این حالت اصطلاحاً میگوییم سهام، خشک شده است. یعنی در یک بازه قیمتی درجا میزند. نه آنچنان رشد میکند و نه آنچنان افت.
سهام خشک، میتواند در مقطع خاصی، کف قیمتی ایجاد کند. زیرا تحولات خاصی در قیمت به وقوع نمیپیوندد و نوسانات کم در بازه قیمت مشخص، ناحیهای از کف قیمتی میسازد که هرگاه قیمت سهام بعد از افت به این محدوده رسید، بتواند با حمایت قوی مواجه شود و از این ناحیه به روند رشد سهام چگونه است؟ روند صعودی خود برگردد.
وقتی سهامی خشک میشود، ضمن کفسازی قیمتی، هر لحظه آماده صعودی شارپ و قدرتمند میباشد. به همین خاطر است که اکثر معاملهگران در زمان خشک شدن سهم، برای کسب سود در روند بعدی، سهام موردنظر را خریداری میکنند.
آموزش کامل و تصویری تشخیص کف قیمت سهام روند رشد سهام چگونه است؟
برای بررسی و تشخیص کف قیمت سهام، نیاز به دانستن اصول اولیه تحلیل تکنیکال داریم. همانطور که در شکل زیر ملاحظه میشود، هر سهم بعد از ثبت قیمت در طول روز، تشکیل نمودار قیمتی در بازه زمانی مشخصی میدهد که طبق آن میتوان کفهای سهم و قلههای آن را تشخیص داد. در نمودار زیر این دو مورد در جای بهخصوص مشخص شدهاند. کفها به طور معمول، ناحیه حمایت میسازند و سقفها، تشکیل ناحیه مقاومتی میدهند.
در تعیین روند نمودار، شیبهایی که با خطوط، رسم میشوند، روند و کانال نمودار را مشخص مینمایند. در هر روند ما شاهد لمس نقاط حمایتی و مقاومتی هستیم. کف قیمتی در جاهایی شناسایی میشوند که قیمت سهم با برخورد به آنها از حالت نزولی به صعودی تغییر جهت دادهاند. به این ترتیب کف قیمت، در قیمتهای پایین قابل تشخیص هستند چراکه در آن قسمت، دیگر افت قیمت ندارند و اغلب به سمت بالا، برگشت زدهاند.
در تحلیل تکنیکال، با وصل کردن کفهای قیمت توسط ابزار رسم خطوط، میتوان خط حمایتی سهام را برای آن بازه زمانی مشخص کرد. به شکلی که این خط حمایتی میتواند معیار مناسبی برای سنجش حرکت سهام باشد. اگر قیمت سهام از ناحیه حمایتی برگشت، آن ناحیه اعتبار خوبی دارد و همچنان میتوان نقطه کمریسک روند رشد سهام چگونه است؟ برای خرید در نظر گرفت. اما درصورتیکه ناحیه حمایت را به سمت پایین بشکند، ممکن است تا ساخت کف قیمتی دیگر و اهداف پایینتر افت قیمت داشته باشد.
جمعبندی
در بازار سرمایه همواره با مفاهیم خاصی روبهرو هستیم که درک و شناخت درست و کافی از آنها ما را در جهت انجام معاملات موفق و سودده یاری میکنند. کفسازی قیمتی در بازار بورس یکی از مفاهیم پرکاربرد میباشد که میتواند ریسک معامله را تا حد زیادی کاهش دهد و داده مؤثری از وضعیت سهام به تحلیلگران بازار بدهد. بسیاری رسیدن به کف قیمتی را یک فرصت مناسب میدانند تا در صورت لزوم در آن بازه قیمتی، سرمایهگذاری کنند. در این مقاله سعی کردیم تا به تعریف اصطلاح کف قیمتی در بورس بپردازیم و در ادامه نحوه تشخیص آن در تحلیل تکنیکال را شرح دادیم همچنین از آن بهعنوان یک موقعیت ایده آل برای ورود به سهام و سرمایهگذاری یاد کردیم.
شناسایی کف قیمتی در سهام نیازمند کسب دانش و تجربه بیشتر در تحلیلهای مختلف بورسی دارد که کارگزاری اقتصاد بیدار دراینخصوص با بهرهگیری از کارشناسان خبره، خدمات آموزشی و تحلیلی خود را به علاقهمندان و سرمایهگذاران ارائه میدهد و امیدوار است این مطلب مورد توجه شما قرار گرفته شده باشد.
کامودیتیها و دلار؛ مهمترین عوامل موثر در وضعیت کنونی بورس
به گزارش خبرنگار ایمنا، شاخص کل بورس در هفتههای اخیر روند منفی داشته و به جز روزهای انگشتشماری که شاخص رشد داشته است، شاهد افت شاخص و از دست دادن مقاومت یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد بودیم. در روز گذشته شاخص کل بورس بیش روند رشد سهام چگونه است؟ از ۱۰ هزار واحد و شاخص هموزن نیز ۱,۴۳۵ واحد افت کرد. همچنین ارزش معاملات خرد با وجود افزایش ۲۰ درصدی نسبت به روز چهارشنبه، همچنان اعدادی کمتر از میانگین سال را ثبت کرد. درصورتیکه بازار امروز حمایت یک میلیون ۴۸۰ هزار واحد را از دست بدهد، احتمال افت تا سطح یک میلیون ۴۵۰ هزار واحد وجود خواهد داشت.
برخی از سهام بازار سرمایه ایران همچون خودروییها و بانکها، به شرایط مذاکرات برجامی وابستگی بیشتری دارد و از آن تأثیر میگیرد. ابهامات زیادی در این خصوص وجود دارد و مدتهاست سهامداران منتظر نتیجه قطعی هستند. همین موضوع، خستگی و دلزدگی سرمایهگذاران را به همراه داشته به نحوی که بسیاری از آنان اکنون در صف فروش نشستهاند و شاهد خروج سرمایه و پول حقیقی از بازار هستند.
در هفته گذشته و اولین روز هفته جاری، شاهد فشار فروش در برخی از نمادهای بانکی و خودرویی بودیم که به نظر میرسد ناشی از وضعیت حساس نمادهای این دو گروه باشد. با توجه به رسیدن این نمادها به کف پیشین خود، در بین سهامداران ترسهایی ایجاد شده که منجر به تشویق آنان به فروش سهام خود شده است.
با ارائه گزارشات سه ماهه، سودآوری برخی از شرکتها نیز در ابهام فرو رفته است، زیرا در فصل روند رشد سهام چگونه است؟ بهار حاشیه سود برخی از این شرکتها منفی بوده و به رغم گزارشات فروش مناسب، سود و زیان جذابی را شاهد نیستیم. این عوامل جذابیت سهام شرکتها را کاهش داده است. همچنین با افت قیمت کامودیتیها، چشمانداز سهام مبتنی بر کامودیتی ، چندان مثبت نبوده و این موضوع بهطورمستقیم بر بخش قابل توجهی از بازار تأثیر گذاشته است.
همچنین اختلاف بین دلار نیمایی و آزاد نیز بر روند بازار سرمایه بیتأثیر نبوده است. وجود اختلاف ۲۵ درصدی بین دلار نیما و آزاد، جذابیت سرمایهگذاری در بسیاری از سهمهای صادراتمحور را کاهش میدهد. افت ارزش معاملات بازار نشان دهنده کاهش نقدشوندگی بازار است. بنابراین سهامداران به راحتی نمیتوانند خرید و فروش کنند و در چنین شرایطی انگیزه سرمایهگذاری در بورس کاهش مییابد.
یکی دیگر از مولفههایی که تأثیر زیادی در بازار سرمایه دارد، نرخ بهره بانکی است؛ روند این نرخ معمولاً رابطه معکوس با سرمایهگذاری در بورس دارد، به طوری که با کاهش این نرخ سرمایهگذاری در بورس به صرفه خواهد شد و با افزایش آن سرمایهگذاری در بورس ارزشی ندارد. بنابراین تصمیمگیران و مسئولان بازار سرمایه و بانک مرکزی برای تعادلبخشی به بورس میتوانند از نرخ بهره بانکی به عنوان یکی از مؤلفه مؤثر در بازار سرمایه استفاده کنند.
به منظور مشخص شدن ابعاد روند روند رشد سهام چگونه است؟ فعلی بازار و عوامل مؤثر بر آن، گفتوگویی با شهرام معینی اقتصاددان و عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان داشتیم که شرح آن را در زیر میخوانید:
روند بورس را در چند ماه گذشته چطور ارزیابی میکنید؟
از اسفندماه گذشته که قیمت کامودیتیها رشد کرد، روند صعودی شاخص بورس آغاز شد و تا انتهای اردیبهشت ادامه داشت. با توجه به اینکه بسیاری از سهام بورس ایران کامودیتیمحور است، رشد کامودیتیها بر سود این شرکتها تأثیر گذاشت و با توجه به کاهش احتمال توافق، تقاضا برای ارز افزایش یافت که منجر به افزایش نرخ ارز آزاد و نیما شد که با توجه به صادراتمحور بودن بسیاری از شرکتهای بورس، به افزایش قیمت محصولات و سود این شرکتها انجامید.
اما از ابتدای خردادماه تاکنون علاوه بر کاهش قیمت کامودیتیها، شاهد روند ثابت نرخ ارز در بازار آزاد و دلار نیمایی بودهایم. همچنین قیمتگذاری و محدودیتهایی که برای سود شرکتها به وجود آمد، مانع سودآوری برخی از شرکتها شد. بنابراین طبیعی است که شاهد نوسان محدود شاخص بورس باشیم.
ارائه گزارشات سه ماهه چه تأثیری در روند بورس دارد؟
آنچه در گزارشات سه ماهه ارائه میشود، تقریباً از پیش توسط کارشناسان قابل پیشبینی بوده است. شرکتهایی که گزارشات آنها منتشر شده است نیز این ادعا را ثابت کردند که گزارشات چیزی فراتر از پیشبینیها نبوده و در برخی موارد، عملکرد شرکتها ضعیفتر از آنچه پیشبینی میشد نیز بوده است. افزایش قیمت کامودیتیها و افزایش قیمت ارز نیما در این گزارشات منعکس شده که از پیش نیز انتظار آن وجود داشت؛ بنابراین این گزارشات چندان در روند بازار تأثیر نخواهد داشت.
تغییر نرخ گاز چه تأثیری در روند بازار داشته است؟
شرکتهایی همچون پتروشیمیها از افزایش نرخ ارز تأثیر منفی گرفتهاند، اما این موضوع نیز از گذشته پیشبینی میشد. فعالان بازار تأثیرات افزایش نرخ گاز را در محاسبات خود در نظر گرفته بودند؛ سود پیشبینی شده و قیمت سهام شرکتها با توجه به این موضوع پیشبینی و درنظر گرفته شده بود، بنابراین افزایش این نرخ تأثیر چندانی در تصمیمگیری فعالان بازار ندارد.
موضوعی که اکنون میتواند به طور خاص بر بورس تأثیر جدی بگذارد، تغییر یکی از متغیرهای اصلی همچون کامودیتیها است. اگر قیمت کامودیتیها کاهشی شود بر بورس تأثیر منفی خواهد داشت.
همچنین اگر توافق انجام شود، انتظارات رشد دلار از بین میرود و نرخ کنونی ارز نیمایی تثبیت خواهد شد. این موضوع ابتدا ممکن است بر سودآوری برخی از شرکتها تأثیر منفی داشته باشد اما در ادامه با توجه به افزایش مسیرهای صادراتی و رفع احتمالی تحریمها به نفع شرکتهایی همچون خودروییها و بانکها خواهد شد.
همچنین اگر احتمال توافق کاهش یابد، فشار بر درآمد ارزی و محدودیت صادرات نفتی و غیرنفتی افزایش خواهد یافت که رشد نرخ ارز و نرخ نیما را به دنبال دارد. این موضوع میتواند تأثیر افزایش بر قیمت شرکتهای بورسی داشته باشد.
عملکرد صندوق تثبیت بازار را چگونه ارزیابی میکنید؟
شفاف شدن عملکرد این صندوق ضروری است اما درمجموع، وجود این صندوق و عملکرد آن تأثیر چندانی بر روند بازار نخواهد داشت. آنچه برای شرکتها و قیمتهای آن اهمیت دارد، سودسازی شرکتها است. این موضوع به لغو تحریمها و یا تشدید آن بستگی دارد.
افزایش نرخ سود بانکی چه تأثیری بر بورس میتواند داشته باشد؟
نرخ سود بانکی تأثیر ویژهای بر بورس دارد. درواقع این نرخ ابزاری است که میتوان نسبت p بر e شرکتها را به کمک آن سنجید. با کاهش نرخ سود بانکی سود سرمایهگذاری در بورس بیشتر میشود و در مقابل، با افزایش نرخ سود بانکی، سرمایه گذاری در بورس توجیه اقتصادی خود را از دست میدهد.
انتظارات تورمی و رشد نرخ ارز نیز سومین عاملی است که بر سهام شرکتها مؤثر است. سایر عوامل تأثیر جدی بر شرکتها ندارد اما میتواند بر کارایی بازار اثرگذار باشد.
بررسی رابطه بین رشد سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده در بورس اوراق بهادار تهران
موضوع اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین رشد سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش از مدل سود باقی مانده برای تفکیک رشد سود به رشد سرمایه به کار رفته و رشد سود باقی مانده و بررسی رابطه آنها با بازده جاری و آتی سهام استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز برای دوره زمانی 1383 تا 1390 جمع آوری و برای آزمون فرضیهها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج نشان میدهد بین رشد سود باقی مانده و بازده جاری سهام رابطه مثبت و معنیدار و بین رشد سرمایه به کار رفته و بازده جاری سهام رابطه منفی و معنیداری وجود دارد، همچنین بین رشد سود باقیمانده و بازده آتی سهام رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد و بین رشد سرمایه به کار رفته و بازده آتی سهام رابطه معنیداری وجود ندارد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Relationship between Earning Growth and Stock Returns by Using Residual Income in Tehran Stock Exchange (TSE)
نویسندگان [English]
- B Shamszadeh 1
- M Sadeghifar 2
- B Almasi 3
1 Assistant Professor of Accounting Bu-Ali Sina University, Hamadan, Iran
2 Assistant Professor of Statistics, Bu-Ali روند رشد سهام چگونه است؟ Sina University, Hamadan, Iran
3 Master of Accounting, Hamadan Branch, Islamic Azad University, Hamadan, Iran
چکیده [English]
The main objective of this study is to explore the relationship between earnings growth and stock returns using the residual income (RI) model in companies listed on the Tehran Stock Exchange. We use residual income (RI) for decomposing earnings growth into growth in RI and growth in invested capital in order to explain its relationship with current and future stock returns. Data were collected for the period 2004 to 2011 from TSE. We use Pearson correlation coefficient to test our hypotheses. The results show, significant positive relationship between growth in RI and current stock returns and significant negative relationship between growth in invested capital and current stock returns. Also, there is a significant positive relationship between growth in RI and future stock returns, and there is no relationship between growth in invested capital and future returns.
کلیدواژهها [English]
- Earnings growth
- Residual income
- Stock Returns
اصل مقاله
مدت طولانی بود که هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ تجربی، سود و رشد سود به عنوان تبیین کنندههای اصلی بازده سهام تلقی میشدند [21]. سود حسابداری از جمله برترین شاخصهای اندازهگیری فعالیتهای یک واحد اقتصادی است [3]. منطق ارتباط سود حسابداری و بازده سهام در سال 1968 توسط بال و براون ارائه شده است [15]. در سال 1992 تئوری، مفاهیم و متغیرهای ضروری برای ارزیابی همبستگی بین سود حسابداری و بازده سهام در یک دوره بلند مدت از سوی ایستون، هریس و اولسون پایه گذاری شد [22].
اما ایراد سود حسابداری به عنوان تبیین کننده بازده سهام این است که در این معیار ارزیابی، تنها به کمیّت سود توجه میشود، در حالیکه برای تعیین ارزش واقعی شرکت باید به کیفیت سود نیز توجه کرد [9]. به این معنا که سود با چه میزان سرمایه گذاری به دست آمده؟ هزینه سرمایه چقدر بوده است؟ آیا همین که شرکت نسبت به سال قبل توانسته باشد سود بیشتری کسب کند کافی است؟ مطمئناً این طور نخواهد بود چرا که این سؤال پیش میآید که این میزان سود در ازای چه میزان سرمایه به دست آمده است؟ بنابراین سود حسابداری به تنهایی معیار مناسبی برای ارزیابی بازده سهام نیست زیرا در محاسبه آن هزینه سرمایه در نظر گرفته نمیشود.
در این پژوهش، از مفهوم سود باقی مانده برای تفکیک رشد سود به رشد سود باقیمانده، رشد سرمایه به کار رفته و اجزای دیگر استفاده شده است.
با استفاده از این تفکیک پرسشهایی مطرح میشود؛ اول اینکه آیا میتوان تغییرات بازده سهام را با استفاده از این تفکیک، بهتر تشریح کرد؟ دوم اینکه، آیا رشد سود باقی مانده و سایر اجزای رشد سود ارتباط متفاوتی با بازده دارند؟ سوم اینکه، آیا رشد سود باقی مانده و رشد سرمایه به کار رفته بازده آتی سهام را پیشبینی میکند؟
مبانی نظری
این موضوع که شرکت باید سودی بیش از هزینه سرمایه به کار رفته ایجاد کند، از مدتها قبل مورد توجه اقتصاددانان بوده است [17]. سالها پیش اقتصاددانان معروفی از جمله آلفرد مارشال عقیده داشتند که شرکتها برای ایجاد ارزش، باید سودی بیش از هزینه سرمایه به کار رفته ایجاد کنند [19].
پیتر دراکر میگوید: «تا زمانیکه یک شرکت سودی بیش از هزینه سرمایه ایجاد نکند دارای زیان است» [19]. در قرن بیستم این مفهوم با عناوین متفاوتی از جمله سود باقیمانده[1] تعریف شد [8].
سود باقی مانده عبارت است از: سود عملیاتی پس از کسر مالیات، منهای هزینه سرمایه به کار رفته.
این مدل با مفهوم با ارزش افزوده اقتصادی (EVA) تفاوت دارد. در مدل ارزش افزوده اقتصادی بایستی تعدیلاتی مانند: هزینه مطالبات مشکوکالوصول، هزینه مزایای پایان خدمت کارکنان، هزینههای تبلیغات، بازاریابی، آموزش، تحقیق و توسعه و اجاره، هزینههای معوق و. در سود عملیات پس از کسر مالیات و کل سرمایه به کار گرفته شده صورت گیرد که این تعدیلات، اصل محافظهکاری و رعایت یکنواختی در اجرای اصول پذیرفته شده حسابداری را نقض خواهد کرد و همچنین قضاوتهای شخصی را بالا میبرد و فرآیند جمعآوری اطلاعات برای محاسبه ارزش ذاتی شرکت را نیز طولانی میکند [8].
در محاسبه سود حسابداری، تنها هزینه تأمین مالی از طریق بدهی منظور میشود و مدیران روند رشد سهام چگونه است؟ وجوه فراهم شده توسط سهامداران را بدون هزینه فرض میکنند اما در مفهوم سود باقیمانده، هزینه تأمین مالی از طریق صاحبان سهام نیز منظور میشود. معیار سود باقی مانده شرایطی را فراهم میکند تا با در نظر گرفتن هزینه سرمایه به کار رفته، هم هزینه بدهی و هم هزینه حقوق صاحبان سهام، سود حسابداری را به سود اقتصادی تبدیل کرده و به این صورت عملکرد واقعی شرکت را بررسی و ارزیابی کرد.
بنابراین از آنجا که بازده سهام تابعی از رشد سود اقتصادی است، استفاده از یک شاخص اندازهگیری بهتر و مناسبتر میتواند توانایی بهتری برای تبیین بازده سهام داشته باشد. مدل سود باقی مانده یک معیار اقتصادی مناسب برای سهام داران است [13].
به نظر میرسد سود باقی مانده شروع خوبی برای اصلاح روابط تجربی بین رشد سود حسابداری و بازده سهام باشد. محققین حسابداری مدتهاست که سود حسابداری را به عنوان معیار ناقص سودآوری شرکت از دیدگاه سهامداران مورد انتقاد قرار دادهاند زیرا سود حسابداری هزینه فرصت سرمایه به کار رفته را منعکس نمیکند [14]. این محققین سود باقی مانده را نماینده بهتری برای سودهای اقتصادی میدانند زیرا که هزینه سرمایه به کار گرفته شده را لحاظ میکند. آنتونی (1973)، استفاده از سود باقی مانده برای تجزیه و تحلیل سودآوری شرکت را حمایت میکند. او اعتقاد دارد که «جامعه مالی بهتر میتواند نتایج عملکرد شرکت را قضاوت کند، اگر گزارشهای شرکت با شناخت هزینه سرمایه تجزیه و تحلیل شود» [13].
سود باقی مانده (Residual Income)
مدل سود باقی مانده یکی از معمولترین ابزارهایی است که برای ارزشیابی سهام و عملکرد شرکت استفاده میشود. این مفهوم در دهه 1920 توسط شرکت جنرال موتور و در دهه 1950 توسط شرکت جنرال الکتریک استفاده شد و از چهار دهه قبل در متون حسابداری مدیریت قرار داده شده است.
علیرغم این که مدل سود باقی مانده قابلیتها و کارایی لازم جهت استفاده را دارد اما در عمل تا سالها، کمتر مورد استفاده قرار میگرفت اما در چند سال اخیر توجه انجمنهای علمی را بیشتر به خود جلب نموده است. این مدل چارچوبی را در اختیار حسابداران قرار میدهد تا عملکرد شرکت را در شرایط حسابداری تعهدی تجزیه و تحلیل کنند [7].
سود باقی مانده یک معیار مناسب برای اندازهگیری عملکرد شرکتها و تصمیمگیریهای مدیریت است [14] و همچنین یک معیار اندازهگیری مناسب برای گزارشگری مالی است [13].
سود باقی مانده بر مدیریت ترازنامه تأکید دارد. مدیریت نادرست ترازنامه سبب افزایش غیر ضروری دارایی و در نتیجه افزایش سرمایه و زیاد شدن هزینه سرمایه میشود. این بدان معنی است که شرکتها برای افزایش سرمایه باید به هزینه سرمایه نیز توجه کنند و مثلاً با یک استقراض غیرضروری هزینه زیادی را در مقابل سودی که از آن منابع کسب میکنند، متحمل نشوند.
سود باقی مانده عبارت است از سود عملیاتی پس از کسر مالیات منهای هزینه سرمایه. برای محاسبه سود عملیاتی پس از کسر مالیات (NOPAT) صرفهجویی مالیاتی ناشی از هزینههای تأمین مالی از سود کسر میگردد [14]. ما در این جا به سود قبل از کسر بهره و بعد از مالیات نیاز داریم چرا که اگر هزینه بهره در محاسبه سود باقی مانده اضافه نشود موجب اندازه گیری مضاعف هزینه بهره میشود ولی از آن جایی که هزینه بهره یک هزینه قابل قبول مالیاتی است صرفهجویی ناشی از آن را لحاظ میکنیم.
در مدل بالا سود باقی مانده سال جاری؛ سود خالص سال جاری؛ هزینه بهره سال جاری؛ میانگین موزون هزینه سرمایه و سرمایه به کار رفته در سال گذشته است که شامل روند رشد سهام چگونه است؟ مجموع سهام عادی و تمام بدهیهای بهرهدار شرکت میباشد.
میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC[2])
هزینه تأمین سرمایه برابر است با هزینه فرصت سرمایه برای تأمین کنندگان سرمایه؛ به بیان دیگر تأمینکنندگان سرمایه، سرمایه خود را در اختیار شرکت قرار نمیدهند مگر این که به اندازه هزینه فرصت خود، بازده کسب نمایند.روند رشد سهام چگونه است؟
منظور از هزینه سرمایه، هزینه تأمین مالی شرکت برای انجام سرمایهگذاری یا تأمین سرمایه در گردش است که از دو بخش تشکیل شده است: یک بخش هزینه تأمین مالی از محل بدهی بلند مدت با بهره و بخش دیگر هزینه تأمین مالی از محل حقوق صاحبان سهام است. هر یک از این راهها هزینه خاص خود را دارد. رایجترین راه برای محاسبه هزینه سرمایه، محاسبه هزینه تأمین سرمایه از هر یک از روشهای ممکن (انتشار سهام عادی یا ممتاز و انتشار اوراق قرضه یا دریافت وام) و محاسبه میانگین موزون این اعداد است.
به همین دلیل این عدد را میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) مینامند [1].
رابطه بین سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده
بالاچاندران و موهان رام در سال 2012 رابطه بین رشد سود و بازده سهام (R) را به شکل رابطه (1) بیان کردند [14]:
حال با استفاده از مدل سود باقیمانده رشد سود را تفکیک میکنیم که روش انجام کار به شرح زیر است:
سود باقی مانده (RI) سال جاری برابر است با:
بهطور مشابه (RI) دوره قبل برابر است با:
با کسر کردن معادله (3) از معادله (2) تغییرات RI را میتوان به صورت زیر بیان کرد:
بهمنظور ساده کردن مدل، متغیر را به معادله (4) اضافه و مجدداً کسر میکنیم:
روند رشد کدام سهام ها در بازار بورس مثبت پیش بینی شده است؟
ایرنا نوشت: برخی از سهامداران به دلیل بحث تجدید بر ارزیابی داراییها به سمت سرمایهگذاری در گروه خودرو پیش رفتند و در کشاکش شایعاتی هستند که ممکن است در صنعت خودرو رخ دهد.
«محمد علیزاده آرانی» امروز (چهارشنبه) به کاهش سرعت رشد گروه پالایشی و پتروشیمیها اشاره کرد و افزود: وابستگی گروه پالایشی و پتروشیمی به نرخ ارز در بازار زیاد است و نوساناتی که شامل این دو گروه در بازار سرمایه میشود به تناسب نوساناتی است که در بازار ارز اتفاق میافتد و واکنش این گروهها به قیمت ارز بسیار سریع و شدید است.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: در چند روز گذشته افتی را در قیمت ارز و دلار شاهد بودیم که به سرعت تاثیر خود را در صنعت فولاد و پتروشیمی گذاشت و معاملات آن با افت همراه شد.
وی خاطرنشان کرد: براساس پیشبینیهای صورت گرفته روند این دو صنعت در روزهای آینده مثبت است و به نظر میرسد این دو صنعت از بنیاد خوبی برخوردار باشند و روند مثبتی را در بازار در پیش خواهند گرفت.
علیزاده آرانی رشد این روزهای گروه پتروشیمی، پالایشی، بانک و خودرو را مورد مقایسه قرار داد و گفت: گروه های پتروشیمی و پالایشی به لحاظ بنیادی بسیار قویتر از گروه خودرو و بانک هستند و با توجه به اینکه گروه خودرو با ضرر مواجه است بنابراین میتوان به جرات گفت که صورت مالی گروه پتروشیمی و فولاد با گروه خودرو و بانک قابل مقایسه نیست.
وی با بیان اینکه برخی از سهامداران به دلیل بحث تجدید بر ارزیابی داراییها به سمت سرمایهگذاری در گروه خودرو پیش رفتند و در کشاکش شایعاتی هستند که ممکن است در صنعت خودرو رخ دهد، گفت: اگر صنعت خودرو در چند وقت گذشته روند رشد را بر خود دیده به دلیل شایعه افزایش سرمایه بوده، و به جز آن موضوع دیگری که بتواند منجر به ایجاد اتفاقات مثبت در این صنعت شود وجود ندارد.
رشد نرخ دلار تا چند وقت آینده
علیزاده آرانی افزود: بازار سرمایه در روند معاملات چند روز اخیر خود رشد پرشتابی را تجربه کرد که با توجه به وجود نوسانات در بازار ارز و قیمت دلار شاهد ایجاد واکنشهای شدید در بازار بودیم.
وی به دلایل متفاوتی که در رابطه با رشد بازار مطرح شده است، اشاره کرد و گفت: در مرحله نخست رشد شاخص بورس تا کانال ۴۰۰ هزار واحد پیشبینی شده است که بخش اعظم پیشبینیهای صورت گرفته وابسته به رشد دلار و شاخص ارز است.
علیزاده آرانی با بیان اینکه همه کارشناسان معتقد به رشد نرخ دلار در آینده هستند، گفت: با توجه به نوسان قیمت دلار در چند روز گذشته و افزایش نرخ دلار تا ۱۴ هزار تومان شاخص بورس روند صعودی را در پیش گرفت اما پس از بازگشت قیمت دلار به کانال ۱۲ هزار تومان قیمت سهام در بازار سرمایه کاهش و از سرعت رشد شاخص بورس کاسته شد.
این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه در صورت ادامه نوسان قیمتها در بازار ارز و نرخ دلار، بازار سرمایه از بازار ارز جا نمیماند و همسو با آن رشد خواهد کرد، افزود: سرمایهگذاران پا به پای بازار ارز میخواهند سرمایه های خود را در بازار سرمایه رشد دهند و تصورشان این است که مثل دوره قبل از رشد بازار سرمایه غافل نمانند.
وی با بیان اینکه هنوز بسیاری از سهمها وجود دارد که شاخص آنها با شاخص ارز همپوشانی نداشته و به شاخص ۱۱ هزار تومانی نرخ دلار نرسیده است، اظهار داشت: در این زمان میتوان گفت که پیشبینی ورود شاخص بورس به کانال ۴۰۰ هزار واحد درست است اما نباید این نکته را فراموش کرد که شاخص بورس در پله اول باید در کانال ۳۷۰ هزار واحد تثبیت شود.
دیدگاه شما