مقاله کنفرانس
بررسی پوشش ریسک قراردادهای آتی در بازار مالی ایران
چکیده:
فعالان بازارهای اقتصادی و سرمایه گذاری به دلیل شرایط حاکم بر بازارها، نوسانات و عدم اطمینان از وضعیت آتی بازار همواره با ریسک هایی مواجه هستند که ممکن است آنها را در معرض زیان قرار دهد. به این منظور همواره تلاش بر این بوده است که راهکارهای مناسبی برای پوشش این ریسک ها اتخاذ شود و به عبارتی ریسک های پیش روی فعالان بازار سرمایه مدیریت شوند. مدیریت ریسک بخش مهم برای مدیریت مجموعه اوراق بهادار بهینه می باشد. یکی از سریعترین بخش ها در بخش مالی ، گسترش مشتقات مالی است. یکی از مخاطراتی که معامله گران در بازار قراردادهای آتی با آن مواجه هستند، خطر بسته شدن ناخواسته موقعیت های باز معاملاتی آنها به دلیل کاهش بیش از سقف مقرر وجه تضمین قراردادها است که از آن به کال مارجین تعبیر می شود. با بررسی دغدغه های سرمایه گذاران و استفاده از ابزار مشتقه قرارداد آتی و به منظور شناسایی ریسکهایی که در جریان عملیات اجرایی قراردادهای آتی وجود دارد اقدام به طرح سیوالاتی گردید که پس از جمع آوری پاسخ معامله گران این تامین مالی مارجین نوع از ابزار ( قرارداد آتی) کلیه پاسخ ها مورد ارزیابی و دقت نظر قرارگرفت با این هدف که برآیند نظر تخصصی فعالان عرصه بورس ابزار مشتقه در خصوص مساله تحقیق مشخص شودبا نگاهی بر سرمایه گذاری و سرمایه گذاران و واکنش های تیپ های مختلف سرمایه گذاران براساس نظریه های اقتصادی به بررسی راهکاری برای کاهش ریسک سرمایه گذاران در قراردادهای مشتقه آتی در زمان call margine پرداخته شد .
معاملات مارجین کریپتو و تمامی نکاتی که باید بدانید
معاملات مارجین کریپتو راهی برای افزودن ریسک بیشتر به معاملات خود به خاطر سود بالقوه بالاتر است که این موضوع طبیعتاً میتواند ضرر شما را نیز به طور قابل توجهی بیشتر کند. در ادامه به بررسی نحوه کار معاملات مارجین کریپتو، امنیت آنها، مزایا و معایب آنها و نکات دیگر میپردازیم.
نحوه کار معاملات مارجین کریپتو
تفاوت و تغییرات قابل توجهی در قوانین بین پلتفرمهای متفاوت مارجین کریپتو وجود دارد، اما به طور کلی از قوانینی که به آنها میپردازیم پیروی میکنند.
معامله گر درصدی از ارزش کلی سفارش را متعهد میشود، این درصد یا تغییرات قیمت تعیین شده، مارجین (حاشیه) شما را تشکیل میدهد. در مرحله بعدی شما یک سطح اهرم را انتخاب میکنید؛ با توجه به نوع اهرمی که انتخاب میکنید باید درصدی از سرمایه را تامین کنید، مثلا اگر میخواهید معامله ۱۰ هزار دلاری با اهرم ۱۰ برابر(ده به یک) انجام دهید، باید حداقل ۱۰ درصد سرمایه را که برابر با ۱۰۰۰ دلار است تامین کنید. نسبت اهرم در بازارهای رمز ارزهای پایه از دو برابر(دو به یک) تا ۱۰۰ برابر (صد به یک) متغیر میباشد.
آیا معاملات مارجین کریپتو امن هستند؟
تفاوت اصلی بین امنیت و عدم امنیت در اینجا مربوط به تجربه قبلی شما در بازار است. اگر شما یک معامله گر باتجربه و دارای نظم و انضباط و استراتژیهای موثر در مدیریت ریسک هستید، احتمالاً یک معامله گر مارجین کریپتو موفق خواهید بود؛ اما اگر تازه وارد بازار شدهاید و به دنبال سود سریع هستید، احتمالاً این معاملات بهترین گزینه برای شما نیست.
سود عملیاتی و حاشیه سود عملیاتی به همراه مثال
برای داشتن نگاهی عمیقتر و داشتن تحلیلهایی موشکافانهتر نسبت به صورتهای مالی باید سعی کنیم به اغلب حسابهای صورتهای مالی و نحوهی تأثیرگذاری آنها تسلطی نسبی پیدا کنیم. بدون شک از مهمترین این حسابها سود یک شرکت است. این سود شامل بخشهای متفاوتی است که در مقالهی مربوط به انواع سود به آن اشاره خواهیم کرد. اما در این مقاله در ارتباط با یکی از زیرمجموعههای سود، یعنی سود عملیاتی صحبت خواهیم کرد. همچنین در آن به مفاهیمی نظیر تعریف سود عملیاتی، تفاوت سود عملیاتی با سود خالص و ناخالص، فرمول محاسبهی سود عملیاتی، نسبت حاشیه سود عملیاتی و نحوه و محدودیتهای استفاده از آن اشاره خواهیم کرد. در پایان نیز تحلیل این نسبت را برای چند نماد منتخب بورسی انجام خواهیم داد.
سود عملیاتی چیست؟
هر شرکت و بنگاه اقتصادی یک زمینهی فعالیت اصلی دارد که موضوع اصلی فعالیت شرکت را شامل میشود. سود عملیاتی یک شرکت عبارت است از مجموع تمام درآمدهای کسب شده ناشی از فعالیت تجاری اصلی شرکت منهای مجموع تمام هزینههای انجام شده در راستای فعالیت اصلی شرکت برای یک دورهی مالی معین.
درواقع در سود عملیاتی، بهرههای پرداختی یا دریافتی شرکت و همینطور مالیاتهای آن از میزان سود کسر نمیشوند. طبیعتاً اگر شرکت از انجام سایر فعالیتهای جانبی نظیر سرمایهگذاری و … (البته در صورتیکه فعالیت اصلی شرکت سرمایهگذاری نباشد) درآمدهایی داشته باشد، آن درآمدها نباید در این بخش محاسبه شوند. با توجه به تعریف، زیان عملیاتی زمانی برای یک شرکت رخ میدهد که درآمد کسبوکار اصلی آن، از هزینههای مربوط به فعالیت اصلیاش کمتر باشد.
اطلاعات پارامترهایی نظیر سود عملیاتی زمانی ارزشمندتر هستند که روند تغییرات آنها برای یک شرکت در طول چندین سال و یا مقایسهای بین چند شرکت همگروه صورت بگیرد. طبیعتاً اگر شرکتی در یک بازهی زمانی طولانی سود عملیاتی منفی یا تامین مالی مارجین همان زیان عملیاتی داشته باشد برای ادامهی فعالیتش با چالشها و مسائلی روبهرو خواهد بود.
برای درک بهتر سود عملیاتی ذکر چند نکته و توجه به آنها مهم است. سود عملیاتی لزوماً معادل جریانهای نقدی ایجاد شده توسط شرکت نیست. چرا که تعهدی بودن مبنای حسابداری در شناسایی درآمد و هزینه میتواند منجر به تفاوت سود عملیاتی و جریانهای نقدی شود. نکتهی دیگر آن است که گاهی اوقات ممکن است یک شرکت بهجای سود خالص ، سود عملیاتی خود را برجسته کند. این کار معمولاً به علت بالا بودن غیرعادی هزینههای مالی و مالیاتها رخ میدهد. در این صورت مدیران ممکن است سعی کنند تا توجه را از هزینههای غیرعملیاتی قابلتوجه که جزئی از ساختار بلندمدت کسبوکارها هستند، منحرف کند.
مقایسهی سود عملیاتی با سود خالص و سود ناخالص
تفاوت این نوع از سودها در ارقام و حسابهایی است که در طول فرآیند محاسبهی این انواع سود باید اضافه یا کم شوند. سود ناخالص صرفاً تفاوت درآمدهای عملیاتی و بهای تمام شدهی آنهاست. برای رسیدن به سود عملیاتی، هزینههای فروش، اداری و عمومی، هزینه کاهش ارزش دریافتنیها و همینطور سایر هزینههای عملیاتی را باید از سود ناخالص کسر کرده و سایر درآمدهای عملیاتی را به آن اضافه کنیم. برای رسیدن به سود خالص هم تمامی هزینهها اعم از تأمین مالی و مالیاتها و … را از سود عملیاتی کسر و درآمدهای غیرعملیاتی را به آن اضافه میکنیم.
تفاوت سود عملیاتی با سود خالص و سود ناخالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی
نسبت حاشیه سود عملیاتی زیرمجموعهی نسبتهای سودآوری از نسبتهای مالی است. این نسبت نشاندهندهی درصد سودی است که یک شرکت از عملیات اصلیاش قبل از کسر هزینههای مالی و مالیات کسب میکند. این نسبت با تقسیم میزان سود عملیاتی بر کل درآمد یا فروش به دست میآید. حاشیه سود عملیاتی طبیعتاً در صنایع مختلف میتواند متفاوت باشد؛ بنابراین اگر از آن برای مقایسهی یک شرکت با شرکتهای همگروه خودش استفاده شود، میتواند ابزاری کارآمدتر باشد.تامین مالی مارجین
حاشیه سود عملیاتی میتواند نشاندهندهی کیفیت مدیریت یک شرکت و میزان بهرهوری آن نیز باشد. چراکه اغلب هزینههای عملیاتی نظیر حقوق و اجاره ساختمانها یا تجهیزات، بیشتر هزینههای متغیر هستند. از سوی دیگر یک شرکت ممکن است کنترل کمی بر روی هزینههای مستقیم تولید داشته باشد. به طور مثال توانایی تغییر میزان هزینهی مواد اولیهی خام مصرفی خود را نداشته باشد، اما در کنترل هزینههایی مانند هزینهی اجاره و امثال آن، مدیران دارای اختیاراتی هستند که تأثیراتش در نسبت حاشیه سود عملیاتی نمود پیدا خواهد کرد.
در واقع برای محاسبهی سود عملیاتی هزینههایی که کسر میشوند، فراتر از هزینههای تولید مستقیماند و حسابهایی نظیر حقوق و مزایا، هزینههای سربار، هزینههای تحقیق و توسعه و… نیز باید کسر شوند.
محدودیتهای نسبت حاشیه سود عملیاتی
بدون شک نسبت حاشیه سود عملیاتی نیز مانند سایر ابزارهای تحلیلی بازارهای مالی در عین فوایدی که دارد میتواند حامل برخی محدودیتها نیز باشد که باز هم سبب میشود تا تأکید کنیم که این ابزار نباید صرفاً به تنهایی استفاده شود و بهرهگیری از آن در کنار سایر ابزارها نظیر نسبت حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود خالص، نسبتهای اهرمی، کارایی و … میتواند بر سودمندی آن بیفزاید. برخی از نکات ممکن است بر روی عدد حاصله از این نسبت تأثیرگذار باشد که به اختصار به دو مورد از آنها اشاره خواهیم کرد.
مورد اول آن است که حتی برای شرکتهای همگروه و شاغل در یک صنعت خاص نیز، ممکن است یک شرکت از استراتژی برونسپاری استفاده کند که حتی با فرض ثبات سایر شرایط نیز، احتمال تفاوت در نسبت حاشیه سود عملیاتی آن شرکت با شرکتی همسنگ خودش وجود خواهد داشت و باید به آن نکته توجه شود.
مورد دیگری که میتوان بدان اشاره کرد، روش استهلاک شرکتها است. این امر میتواند بر نسبت حاشیه سود عملیاتی شرکتها تأثیرگذار باشد و ارقام به دستآمده را تغییر دهد. درحالیکه عملاً این آیتم چندان مربوط به عملیات شرکت نیست و صرفاً مبنایی محاسباتی است که در صورت استفاده از روش مانده نزولی ممکن است حاشیه سود کمتری گزارش شود و در طول زمان افزایش یابد. اما در صورت استفاده از روش استهلاک خطی مستقیم با فرض ثبات سایر شرایط، نسبت ثابتی را شاهد باشیم. این تفاوتها ناشی از تفاوتی واقعی در عملیات شرکتها نیست و باید به آنها توجه شود.
نمونهای از تحلیل حاشیه سود عملیاتی
در ادامهی این مقاله قصد داریم تا برای ۳ نماد منتخب از گروه شرکتهای سیمانی بورس تهران تحلیل حاشیه سود عملیاتی را برای یک بازهی چهار ساله انجام داده و ارقام به دست آمده را با متوسط صنعت مقایسه کنیم. نمادهای بررسی شده مربوط به شرکتهای سیمان تهران، سیمان خوزستان و سیمان ارومیه هستند.
جدول حاشیه سود عملیاتی
مطابق اطلاعات جدول شرکت سیمان تهران همواره و در تمامی سالها نسبت حاشیه سود عملیاتی کمتری نسبت به متوسط صنعتی که در آن شاغل است، داشته است. بنابراین اگر صرفاً بخواهیم با این پارامتر اقدام به سرمایهگذاری در صنعت سیمان بکنیم، طبیعتاً انتخابمان شرکت سیمان تهران نخواهد بود. در این بین شرکت سیمان ارومیه بهترین عملکرد را از نظر این شاخص داشته است. در طول سنوات مورد بررسی همواره نرخی بالاتر از متوسط صنعت را به خود تامین مالی مارجین دیده است. شرکت سیمان خوزستان نیز قدری نوسانی عمل کرده و در برخی سالها کمتر از میانگین و در برخی سالها بالاتر از آن بوده است. اما این نوسانات چندان شدید نبودند؛ بنابراین با صرف توجه به این شاخص پرواضح است که بهترین عملکرد مربوط به نماد ساروم و ضعیفترین عملکرد مربوط به ستران بوده است.
نکتهی قابلتوجه روند تغییرات نسبت برای نماد ستران است. با اینکه این شرکت همواره عملکردی ضعیفتر از متوسط صنعت داشته است اما میزان ضعیفتر بودن این عملکرد در طی این چند سال تغییراتی داشته و شرکت رو به بهبودی حرکت کرده است و توانسته تفاوت حاشیه سود عملیاتی خود را با متوسط صنعت کاهش دهد.
در راستای فهم بهتر این مطلب، پیشنهاد میکنیم تا مقالهی مربوط به صورتهای مالی را هم مطالعه کنید.
سخن پایانی آکادمی دانایان
نکتهای که همواره مورد تأکید ما بوده، این است که نباید صرفاً با یک پارامتر و از یک دیدگاه به عملکرد شرکتها نگاه کرد. ما باید تلاش کنیم تا دیدی صحیح و چند بعدی نسبت به موضوعات پیدا کنیم. چراکه تمامی ابزارها دارای محدودیتهایی هستند که هنگام استفادهی از آنها لازم است بر این محدودیتها واقف باشیم. به طور مثال علاوه بر محدودیتهای مطرح شده برای این نسبت شرایطی را در نظر بگیرید که ما با صرف توجه به این نسبت و عدم توجه کافی به وضعیت تأمین مالی شرکت، اقدام به تحلیل کنیم. در این صورت ممکن است شرکت در عین سودآوری عملیاتی به علت هزینههای بالای مالی در کل زیانده شده باشد. اما ما با غفلت از پارامترهای مربوط به سود و زیان مالی به این امر توجه کافی نکنیم. بنابراین بازهم ضمن تأکید بر سودمندی این ابزارها شما را به استفادهی توأمان آنها با یکدیگر توصیه میکنیم.
حاشیه سود ناخالص (GROSS PROFIT MARGIN)
حاشیه سود ناخالص یا Gross Profit Margin یکی از نسبت های مالی است که برای ارزیابی سلامت مالی شرکت و مدل کسب و کار آن استفاده میشود. این نسبت مالی مشخص می کند میزان پولی که پس از کسر بهای تمام شده کالای فروش رفته از مجموع درآمد حاصل از فروش چقدر است. حاشیه سود ناخالص به عنوان حاشیه ناخالص نیز شناخته می شود و با تقسیم سود ناخالص بر درآمد محاسبه می شود.
نسبت سود ناخالص یا GROSS PROFIT MARGIN به زبان ساده
در صورت سود و زیان هر شرکتی، چندین لایه سودآوری وجود دارد که تحلیلگران برای ارزیابی عملکرد یک شرکت از انها استفاده می کنند.این اقلام عبارت اند از:
- سود ناخالص (Gross Profit)
- سود عملیاتی یا سود قبل از بهره و مالیات (EBIT)
- سود خالص (Net Income)
هر سطح اطلاعاتی در مورد سودآوری شرکت ارائه می دهد. سود ناخالص، سطح اول سودآوری، به تحلیلگران می گوید که چطور یک شرکت در ایجاد یک محصول یا ارائه خدمات در مقایسه با رقبا عمل کرده است. حاشیه سود ناخالص، که به صورت درآمد ناخالص تقسیم بر مجموع درآمد محاسبه می شود، به تحلیلگران اجازه می دهد که مدل کسب و کار تامین مالی مارجین شرکتها را با یک معیار قابل اندازه گیری مقایسه کنند.
کاربرد های حاشیه سود ناخالص
بدون حاشیه ناخالص کافی، یک شرکت قادر به پرداخت هزینه های عملیاتی خود نیست. به طور کلی، نسبت سود ناخالص شرکت باید پایدار باشد، مگر اینکه تغییری در مدل کسب و کار شرکت رخ داده باشد. برای مثال، هنگامی که شرکت ها بخشی از عملیات زنجیره تامین خود را خودکار می کنند، سرمایه گذاری اولیه ممکن است بالا باشد؛ با این حال، هزینه کالاهای فروخته شده به علت هزینه های کمتر، پایین تر بوده و کارایی بهبود می یابد.
همین طور تغییرات Gross Profit Margin نیز ممکن است ناشی از تغییرات در قوانین حاکم بر صنعت و یا حتی تغییر در استراتژی قیمت گذاری شرکت باشد. با فرض ثابت بودن همه شرایط اگر یک شرکت محصولات خود را کمی گرانتر در بازار به فروش برساند، در این صورت این شرکت دارای حاشیه سود ناخالص بیشتری نسبت به سایر شرکتها است. و در صورتی که قیمت محصولات شرکت بیش از حد بالا باشد، مشتریان ممکن است محصول آن را نخرند.
مثالی برای حاشیه سود ناخالص
حاشیه سود ناخالص درصد هر ریال فروش را نشان میدهد که پس از کسر قیمت تمام شده کالای فروش رفته باقی می ماند.هر چه سود ناخالص بیشتر باشد، بهتر است. سود ناخالص نیز مابهالتفاوت فروش خالص و بهای تمام شده کالای فروش رفته است.
حاشیه سود ناخالص برای مقایسه مدل های کسب و کار شرکت با رقبا مورد استفاده قرار می گیرد. شرکت های کارآمد تر و یا شرکتهایی که از مزیت بالاتری برخوردارند و میتوانند محصولات خود را گرانتر از رقبا به بازار عرضه کنند، حاشیه سود بیشتری را مشاهده می کنند. این به آن معنی است که اگر شما دو شرکت داشته باشید و هر دو شرکت محصول مشابهی به نام کنسول بازی می سازند و یک شرکت می تواند کنسول بازی را با یک پنجم هزینه و در مدت زمان مشابه تولید کند، این شرکت در مزیت بازار را به دست آورده است. به عبارتی این شرکت راهی یافته تا هزینه های کالای فروش رفته خود را تا پنج برابر رقیب خود کاهش دهد.
شرکت رقیب برای اینکه بتواند مارجین سود ناخالص خود را افزایش دهد باید هم قیمت خود را دو برابر کند و هم فروش محصولاتش در بازار دو برابر شود. اما متاسفانه، وقتی قیمت فروش را افزایش دهد، تقاضای محصول به دنبال آن کاهش می یابد، زیرا مشتریان نمی خواستند برای محصول دو برابر هزینه کنند. به این ترتیب شرکت رقیب حاشیه سود و سهم بازار خود را در روندی بلندمدت از دست می دهد.
فرض کنید جمع کل فروش کنسول بازی شرکت شناسا 20 میلیارد تومان و بهای تمام شده کالای فروش رفته 12 میلیارد تومان است. در این صورت سود ناخالص شرکت شناسا 8 میلیارد تومان خواهد بود. حاشیه سود ناخالص نیز از تقسیم سـود ناخالـص بر جمع فروش یعنی 8 تقسیم بر 20 محاسبه می شود که برابر با که 0.40 یا 40 درصد است. این بدان معنی است که شرکت شناسا به ازای هر 1000 تومان فروش 400 تومان Gross Profit Margin ایجاد می کند.
افزایش مارجین در لایت فارکس
بروکر معتبر لایت فارکس در یک پیام جدید این موضوع را اطلاع رسانی کرد.
بررسی تغییرات جدید مارجین در لایت فارکس
💎آموزشی تصویری | افزایش مارجین در لایت فارکس |
📚گروه آموزشی | بروکر معتبر لایت فارکس |
💰شماره جلسه | 01-102 |
🎓مدرس | علی افشاری |
🕔زمان | 00:38 |
🔥قابل مشاهده | کانال آپارات |
💸لینک مشاهده | کانال یوتیوب |
به مشتریان خودش که به خاطر سیاست های جدید که SNB بانک مرکزی سوییس پیش گرفته است..
از طرف لیکویید پروایدر یا همان تامین کننده مالی توقع میرود که تغییراتی را در مقدار مارجین برای جفت ارز هایی که یک طرف آنها فرانک سوییس یا همان chf قرار دارد بوجود بیاید و افزایشی را متحمل شوند
که بخاطر همین برنامه ریزی ها ممکن هستش که مقدار مارجین هم در بروکر معتبر لایت فارکس برای ارز هایی که chf دارند افزایش پیدا کنند. مثل usd/chf و یا chf/jpy..
شما می توانید از طریق راه های تلگرام و واتساپ با مشاورین فارکس حرفه ای در ارتباط بوده
و با دانلود نحوه ی افتتاح حساب ، در بروکر معتبر لایت فارکس، که یکی از بهترین بروکر ها است ، افتتاح حساب کرده و واریز و برداشت ریالی همراه با سیگنال های VIP روزانه را دریافت کنید.
دیدگاه شما