اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
استفاده از اندیکاتور RSI برای معاملات روزانه ، به شما این قابلیت را میدهد که مشخص کنید آیا قیمتها دارای روند هستند، آیا بازار دچار خرید یا فروش افراطی شده است و بهترین قیمت برای ورود به یک معامله یا خروج از آن چیست.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا (Relative Strength Index) توسط ولز ویلدر طراحی و توسعه یافته است که از خانواده نوسانگرها میباشد .
در آن، دوره محاسبه به صورت متغیر است که در حالت پیشفرض و استاندارد ۱۴ روزه میباشد. این اندیکاتور یک شاخص جهت بررسی Momentum بازار (گرایش) و قدرت حرکت آن میباشد که برخی منابع آن را به عنوان یک اندیکاتور پیشرو در نظر میگیرند ولی با توجه به ویژگی نوسانی این اندیکاتور، بهتر است آن را جزو خانواده اندیکاتورهای تاخیری در نظر بگیریم
اندیکاتور RSI، با اندازه گیری میزان نوسانات قیمت در بازار ، به معمالهگر کمک میکند تا جریان حرکت بازار را پیش بینی و ثبت کند.
معامله گر، بازارهای خرید و فروش بیش از حد را میشناسد و تصمیم میگیرد چه زمانی باید یک موقعیت را برای معامله انتخاب کند. علاوه بر اطلاع از RSI ، معاملهگر باید بتواند اندیکاتور را روی نمودار تشخیص دهد تا به درستی آن را به کار ببرد. RSI به شکل یک خط، بین دو محدوده معین (محدوده نوسان سنج) دیده میشود. اندیکاتور، مقادیری بین ۰ تا ۱۰۰ به خود میگیرد.
RSI ، توسط معامله کنندگان تکنیکال به کار میرود که در زمینههای زیادی مانند بورس ، فارکس و بازار آتی (Futures) حرفهای هستند.اندیکاتور های تاخیری
(Momentum) چیست؟
مومنتوم یا گرایش بازار یکی از مفاهیم فیزیک است که قدرت و شتاب یک جسم در حال حرکت را مورد بررسی قرار میدهد. در واقع مومنتوم بیان میکند که یک جسم در حال حرکت توانایی دارد تا در همان جهت به مسیر خود ادامه دهد تا زمانی که یک جسم خارجی مانع از حرکت آن شود و یا مسیر آن را تغییر دهد.
حال همین تعریف را در مورد RSI و بازار سرمایه میتوان بیان کرد ؛ قیمتها همواره به سمتی مشخص حرکت میکنند و از روند خود پیروی میکنند تا زمانی که یک نیروی خارجی جهت حرکت را تغییر دهد. این موضوع به اصل روندها در تحلیل تکنیکال نیز مرتبط میباشد و بیان میکند که روندهای گذشته ممکن است تا دوره مشخصی از آینده نیز ادامه داشته باشند.
شاخص قدرت نسبی با بررسی دوره زمانی مشخص که به صورت استاندارد ۱۴ روزه میباشد، قدرت خرید و فروش در یک گزینه معاملاتی را مورد بررسی قرار میدهد و آن را در یک نمودار با سه بازه مختلف نشان میدهد. همان طور که بیان شد RSI یک نوسانگر است و این نوسانگر بین دو سطح ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند.
همچنین در این بین، سطوح بسیار مهمی تعریف شده است که سطح ۰ تا ۳۰ به عنوان ناحیه اشباع فروش و سطح ۷۰ تا ۱۰۰ به عنوان ناحیه اشباع خرید نامگذاری میشود.
ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید
طبق تعاریف بالا همانطر که اشاره کردیم در اندیکاتور RSI دو ناحیه به نامهای اشباع خرید و اشباع فروش وجود دارد که نشانگر کند شدن و اتمام خرید و فروشهای افراطی میباشد. به بیان دیگر زمانی که به ناحیه زیر ۳۰ در اندیکاتور RSI میرسیم کمکم شاهد کاهش فروشهای افراطی در بازار هستیم و احتمالا قدرت خرید در بازار افزایش پیدا خواهد کرد و زمانی که در ناحیه ۷۰ به بالا هستیم احتمالا خریدهای افراطی رو به پایان است و توقع داریم که فشار خریداران کاهش یابد و شاهد عرضه پر قدرت در بازار باشیم.
در تصویر فوق شاهد قدرت RSI هستیم که دو بار در ناحیه اشباع خرید و یکبار در ناحیه اشباع فروش توانسته است حرکت بزرگ بعدی را حدس بزند. نکته قابل توجه این است که RSI در خانواده نوسانگرها میباشد و از حیث سیگنال زمانی جزو اندیکاتورهای تاخیری به حساب میآید؛ لذا بهتر است به حرکت نمودار قیمت وزن بیشتری نسبت به RSI داده شود و صرفا از این شاخص در قالب یک نمودار کمکی استفاده گردد.
RSI و سیگنالهایی که میتوان از آن دریافت کرد:
سیگنال خرید:
گاهی اوقات در بازار شاهد عدم جذایت قیمت برای خریداران و همچنین شتابزدگی فروشندگان هستیم که در این حالت شرایطی بوجود میآید که فروش افراطی در بازار و با حجم بالا اتفاق میافتد. در این شرایط نمودار RSI به مرور زمان سطح ۳۰ را شکسته و شاخصی کمتر از ۳۰ را نمایش میدهد.
بعد از نوساناتی که شاخص RSI در زیر سطح ۳۰ خواهد داشت به مرور زمان فروشهای افراطی تضعیف خواهند شد و شرایطی بوجود میآید که مجددا تمایل خریداران برای ورود به بازار افزایش مییابد؛ در این شرایط شاخص RSI شروع به رشد خواهد کرد و زمانی که سطح ۳۰ از پایین به بالا شکسته شود سیگنال خرید را صادر میکند.
سیگنال فروش:
افزایش تقاضا و ورود نقدینگی سنگین به بازار باعث افزایش تدریجی قیمت خواهد شد و این روند مادامی که قیمتها برای خریداران دارای جذابیت باشند ادامه خواهد داشت. افزایش قیمت و کاهش خریدهای افراطی شرایطی را به وجود میآورد که به آن اشباع خرید میگویند و در این حالت غول بزرگ سرمایه به تدریج اقدام به فروش خواهد کرد و با توجه به اینکه جمعیت خریداران در بازار کاهش یافته است، قیمتهایی پایینتری برای خرید جذابیت پیدا میکنند که این مسئله باعث کاهش قیمت گزینه سرمایهگذاری خواهد شد. در این حالت شاخص RSI شروع به نزول از ناحیه اشباع خرید (سطح بالای ۷۰) خواهد کرد و شکست سطح ۷۰ خبر خوبی برای دارندگان این سهم نخواهد بود و این یعنی تمایل بالای سرمایهگذاران برای فروشهای بیشتر.
مفهوم واگرایى چیست؟
در واقع واگرایى نوعى ناهمگونى میان قیمت و اندیکاتور است که در حالت عادى زمانیکه نمودار سقف یا کف جدیدى مىزند، اندیکاتور نیز به همین منوال عمل مى کند؛ یعنى کف و سقف جدید تشکیل مىدهد.
حال در حالیکه نمودار کف و سقف جدید زده است اما هنوز اندیکاتور نتوانسته سقف جدیدى بزند یا بلعکس، در اینجا گفته مىشود که واگرایى بین قیمت و اندیکاتور شکل گرفته است.از اندیکاتور RSI براى شناسایى واگرایى ها استفاده مى شود.
انواع واگرایی
۱-واگرایی معمولی (RD)
۲- واگرایی مخفی (HD)
واگرایی معمولی مثبت (+RD):
واگرایی معمولی مثبت در انتهای یک حرکت نزولی و بین دو کف قیمتی ایجاد می شود. در این حالت قیمت کف پایین تری نسبت به کف قبل از خود ثبت می کند اما اندیکاتور کف بالاتری نسبت به قبل از خود می سازد که این نشان دهنده قدرت زیاد خریداران و تضعیف قدرت فروشندگان است. در این حالت چناچه قیمت به کف حمایتی خود رسیده باشد می توان انتظار حمایت و برگشت قیمت را داشت.
واگرایی معمولی منفی (-RD):
این واگرایی در انتهای یک روند صعودی و میان دو سقف قیمتی به وجود می آید. در این حالت قیمت سقف بالاتری به ثبت می رساند درحالی که اندیکاتور سقف پایین تری نسبت به قبل می زند. این واگرایی بیانگر قدرت زیاد فروشندگان و تضعیف قدرت خریداران می باشد و قیمت میتواند یک آرایش نزولی به خود بگیرد. از منظر امواج الیوت این واگرایی بین دو قله موج ۳ و ۵ صورت می گیرد که بیانگر آغاز اصلاح و شروع موج ۴ می باشد.
واگرایی مخفی (Hidden Divergence):
این واگرایی در انتهای یک اصلاح رخ می دهد و نوید از بازگشت قیمت و ادامه روند را میدهد. برعکس واگرایی معمولی که نوید انتهای روند را می داد. دو گونه واگرایی مخفی داریم که در زیر به آن اشاره می کنیم.
واگرایی مخفی مثبت (+HD):
این واگرایی در انتهای حرکت اصلاحی یک روند صعودی رخ می دهد و بین دو کف ایجاد می شود به گونه ای که کف دوم قیمت بالاتر از کف اول است در حالی که کف دوم اندیکاتور پایین تر از کف اول آن می باشد. این بدین معنی است که خریداران بر فروشندگان غلبه کرده و از فشار فروش کاسته شده است و قیمت آماده برگشت به کانال صعودی می باشد.
واگرایی مخفی منفی (-HD):
برخلاف واگرایی مخفی مثبت که در یک کانال صعودی به وقوع می پیوست، واگرایی مخفی منفی در یک روند منفی بین دو سقف به وجود می آید به طوری که نمودار قیمت سقفی بالاتر از سقف قبلی خود بزند در حالی که اندیکاتور سقف بالاتری نسبت به سقف قبل خود می زند. این به معنی غلبه مجدد فروشندگان بر خریداران است که می تواند هشداری برای ریزش سهم باشد.
خط روند بر روی نمودار RSI
یکی اندیکاتور های تاخیری اندیکاتور های تاخیری از تکنیکهایی که برخی از تحلیلگران مورد استفاده قرار میدهند تکنیک ترسیم خط روند بر روی اندیکاتور RSI میباشد که در این حالت از نواحی برگشتی و یا شکست خط روند سیگنال میگیرند.
این استراتژی، به معنای متصل کردن قسمتهای بالا و پایین بر روی چارت RSI و معامله بر روی شکستگی خط ترند است. برای کشیدن یک خط روند صعودی RSI، تعداد سه یا بیشتر از نقاط خط RSI که در حال بالا رفتن است را به هم متصل کنید. خط روند نزولی، از اتصال نقاط در حال پایین رفتن به دست میآید. یک شکست در خط ترند RSI ممکن است نشان دهنده ادامه بالقوه قیمت یا یک واژگونی باشد. به خاطر داشته باشید که شکست در خط ترند RSI معمولا بر شکست در خط ترند چارت قیمت مقدم است و به همین دلیل، یک هشدار قبلی و همچنین یک فرصت زود هنگام برای معامله در بورس را اعلام میکند.
سخن آخر
در این مقالهای ، به این سوال پاسخ دادیم که اندیکاتور RSI چیست و چگونه میتوان از آن در بازار مالی استفاده کرد.
به خاطر داشته باشید که آغاز و استفاده از اندیکاتور RSI برای بسیاری از معاملههای روزانه بسیار ساده است. به همین دلیل بسیاری از سرمایهگذاران تازهکار ، بدون آشنایی با تحلیل تکنیکال، آزمایش پارامترهای مختلف یا یاد گرفتن تفسیرهای صحیح یک اندیکاتور، به آن تکیه میکنند. در نتیجه، RSI به یکی از اندیکاتورهای MT4 تبدیل شده است که به گستردگی مورد استفاده ناصحیح قرار میگیرند.
با این حال، زمانی که این شاخص را به درستی متوجه شده و بکار بردید، استفاده از اندیکاتور RSI برای معاملات روزانه ، به شما این قابلیت را میدهد که مشخص کنید آیا قیمتها دارای روند هستند، آیا بازار دچار خرید یا فروش افراطی شده است و بهترین قیمت برای ورود به یک معامله یا خروج از آن چیست.
چه انتظاراتی می باید از اندیکاتورها داشته باشیم؟
قبل از هر چیز بگذارید موضوعی را برایتان روشن کنم: اندیکاتورها از الگوریتمی بهره می برند که از محاسباتی بر مبنای اطلاعات گذشته برای تعیین ارزش نهایی اندیکاتور استفاده می کنند. بر اساس این تعریف آنها تاخیری هستند. بعضی از طراحان مدعی هستند که اندیکاتورهای آنها پیشرو بوده و سیگنال هایی برای دوره های آینده ایجاد می کنند. خب از اینگونه نیز میتوان از خطوط پیوت و فیبوناچی برای مثال نام برد، اما در رنج معمول اندیکاتورهایی از قبیل مومنتوم ها و مشتقات آنها , میانگین متحرک ها و باندهایی که برای تعیین خطوط حمایت و مقاومت طراحی شده اند، همگی تاخیری هستند.
منتخبی از معروفترین اندیکاتور ها را در نظر بگیرید:
RSI / Stochastic
* آیا میتوان با اطمینان وقتی اندیکاتور overbought و یا oversold است دستور خرید یا فروش داد؟ می توانید روی جواب نه شرط بندی کنید
* آیا دایورجنس ها همیشه با ریورسال همراه می شوند؟ نوچ
* آیا اندیکاتورهای مومنتوم مقصد نهایی قیمت را نشان می دهند؟ امکان ندارد
Moving avreages
* آیا همیشه مسیر قیمت را پیش بینی می کنند؟ فقط ۵٠ % از مواقع. که یک سکه نیز به همین خوبی از پس چنین کاری بر می آید.
* آیا نقاط ساپورت و رزیستنس را برای ما تعیین می کنند؟ می توانند ولی آیا می دانید در چه مواقعی؟
* آیا کراس تایم کوتاه تر از تایم بزرگتر یک سیگنال ایجاد می کند؟ خب، اگر منظورتان سیگنال پول ساز است: خیر.
* آیا مسیر بعدی قیمت را پیش بینی می کنند؟ نوچ
Bollinger Bands
* آیا نقاط ساپورت و رزیستنس را تعیین می کنند؟ نه بطور دقیق. در واقع حتی آقای بولینگر خود نیز گفته است کاربرد باند ها برای شناسایی نقاط ساپورت و رزیستنس نیست. بلکه برای شناسایی قدرت نسبی روند بکار می روند.
* می توانید بگویید که در چه مواقعی حتی بطور تقریبی جواب می دهند؟ به ندرت
* آیا مسیر بعدی قیمت را پیش بینی می کنند؟ نوچ
خب , خب , خب . چه می شود کرد؟ پس چرا این همه اندیکاتور بوجود آمده است در صورتی که اطلاعات زیادی در اختیار ما قرار نمی دهند؟
وقتی من به یک اندیکاتور نگاه می کنم و یا گاها آنها را توسعه میدهم , بیشتر به جنبه محاسباتی آنها توجه می کنم و به این نکته توجه می کنم که چه اطلاعاتی را می توانم از آنها بگیرم.
برای مثال RSI شدت نسبی مناطق اشباع خرید و فروش را نمایش می دهد. همچنین بوسیله دایورجنس کاهش میزان قدرت روند را بخوبی به نمایش می گذارد. من از مشاهده آن استفاده لازم را می برم ولی از آنها برای پیشبینی استفاده نمی کنم. زیرا که پیش بینی نمی کنند!! از آنها بعنوان اطلاعات تکمیلی در تحلیل هایم کمک می گیرم. وقتی قیمت به یک مقاومت برخورد می کند و این همزمان با یک دایورجنس نزولی اتفاق می افتد من تنها توجه خود را بیشتر می کنم. آیا بصورت اتوماتیک می فروشم؟ شاید! این بستگی به مقدار اطمینانم به پیشبینی و تحلیلی دارد که انجام می دهم.
پس همانطور که دیدیم اندیکاتورها جادو نمی کنند. اگر انتظار دارید که با نگاه کردن در فیبوناچی ریتریسمنت و RSI به یک جادو برای رسیدن به فرمان خرید و فروش برسید سخت در اشتباه هستید. این ایده را فراموش کنید. اینها تنها پول شما را از دستتان خارج می کنند. چیزی که لازم است درک شما از قیمت است. شما باید بدانید چه چیزهایی باعث ایجاد مقاومت و حمایت می شوند؟ فیبوناچی چگونه کار میکند؟ چطور حرکات مشخصی را تقویت می کند؟ سپس شما نیاز دارید که بدانید قیمت چگونه حرکت می کند؟
قیمت در سلسله های قابل تشخیص حرکت می کند، بدون آن معاملات شما همیشه با عنصر گیجی همراه است. هیچ وقت درباره نقاط ورود و خروج خود مطمئن نخواهید بود.
وقتی شما در این امر ( درک حرکات قیمت ) به استادی رسیدید، اندیکاتورها بعنوان ابزار های حمایتی در اختیار شما هستند البته در صورتیکه شما از نحوه محاسباتی آنها مطلع باشید.
lagging indicators
ОПРЕДЕЛЕНИЕ. Источник: bourseiness:
اندیکاتور های تأخیری اغلب بازخورد تأخیری را ارائه می دهند. با این معنی ، به این معنی که اندیکاتور سیگنال را به محض شروع حرکت قیمت شروع می کند. آنها اغلب توسط تاجران برای تأیید روند قیمت قبل از ورود به موقعیت های معاملاتی استفاده می شوند. این اندیکاتور ها معمولاً توسط معامله گران روند استفاده می شود. مهم است که به یاد داشته باشید که اندیکاتور های تاخیری هیچگونه تحولی در قیمت های آینده را نشان نمی دهند اما می توانند تأیید کنند که روند در حال شکل گیری است. معامله گران با استفاده از این شاخص ها اعتماد به نفس بیشتری نسبت به صحیح بودن تصمیمات خود دارند.
- این نوع از اندیکاتورها با نام اندیکاتورهای دارای تاخیر یا تاخیری در زبان فارسی نام برده میشود. اندیکاتورهای تاخیری با تاخیر پس از حرکت قیمت و جابجایی بازار، هشدار و پیشبینی را ارائه میدهند. - bourseiness
Login or register (free and only takes a few minutes) to participate in this question.
You will also have access to many other tools and opportunities designed for those who have language-related jobs (or are passionate about them). Participation is free and the site has a strict confidentiality policy.
KudoZ™ translation help
Сеть KudoZ - система, позволяющая переводчикам и другим участникам сайта оказывать друг другу помощь в переводе и интерпретации отдельных терминов, словосочетаний и коротких фраз.
اندیکاتور پیشرو (Leading indicator)، هر متغیر دلخواهِ قابل اندازهگیری یا قابل مشاهده است که تغییرات در روند٬ سری دادهها و یا هر پدیده دلخواه دیگر را قبل از وقوع آن، پیشبینی میکند. اندیکاتورهای پیشروی اقتصادی بیشتر برای پیشبینی تغییرات قبل از حرکت اقتصاد به سمتی مشخص استفاده میشود و همچنین به ناظران و قانونگذاران بازار این کمک را میکند تا تغییرات مشخصی را در اقتصاد پیشبینی کنند.
اندیکاتورهای پیشرو میتوانند برای پیشبینی زمان، اندازه و مدت شرایط اقتصادی و تجاری آینده مفید باشند. یک اندیکاتور پیشرو میتواند متضاد یک اندیکاتور پسرو (تاخیری) باشد.
نکات کلیدی
- اندیکاتورهای پیشرو، بخشی از دادههای اقتصادیاند که نشاندهنده تحرکات آینده یا تغییرات هر پدیده دلخواه هستند.
- اندیکاتورهای پیشروی اقتصادی میتوانند در پیشبینی رویدادهای آتی و روند کسب و کارها٬ بازار و اقتصاد به ما کمک کنند.
- اندیکاتورهای پیشروی مختلفی هستند که در دقت و صحت متفاوتاند ازاینرو عاقلانه است در صورت تمایل برای برنامهریزی آینده از طیفی متنوع از اندیکاتورهای پیشرو استفاده کنید.
- شاخص اعتماد مشتری٬ شاخص خرید مدیران (PMI)، مدعیان بیکاری و میانگین ساعت کاری نمونههایی از اندیکاتورهای پیشرو هستند.
چگونه یک اندیکاتور پیشرو را تحلیل کنیم؟
اندیکاتورهای پیشرو باید قابل اندازهگیری باشند تا بتوانند نکاتی را در مورد مسیر بعدی اقتصاد ارائه دهند. سرمایهگذاران از این اندیکاتورها به منظور هدایت استراتژیهای سرمایهگذاری خود استفاده میکنند تا آینده بازارها را پیشبینی کنند. سیاستگذاران و بانکداران مرکزی هنگام تعیین سیاستهای پولی از این اندیکاتورها استفاده میکنند. صاحبان کسب و کارها از آنها برای تصمیمگیری استراتژیک استفاده میکنند زیرا میتوانند پیشبینی کنند که شرایط اقتصادی آینده چه تأثیری بر بازارها و درآمد آنها دارد.
اندیکاتورهای پیشرو اغلب مبتنی بر دادههای جمعآوری شده توسط منابع معتبر بوده و متمرکز بر جنبههای اقتصادی هستند. به عنوان مثال، اقتصاددانان شاخص خرید مدیران را به دقت زیر نظر میگیرند تا رشد تولید ناخالص داخلی را پیشبینی کنند و بتوانند تغییرات تقاضا برای مواد اولیه کارخانجات را اندازه گیری کنند.
از سوی دیگر، شاخص سفارشات کالاهای بادوام نیز براساس نظرسنجی ماهانه تولیدکنندگان صنعتی تعیین میشود. این شاخص به طور دقیق سلامت بخش کالاهای بادوام را اندازه گیری میکند. همچنین بسیاری از مردم شاخص اعتماد مصرفکننده را از دقیقترین اندیکاتورهای پیشرو میدانند. این شاخص از مصرفکنندگان در مورد برداشتها و نگرشهایشان پیرامون اقتصاد نظرسنجی میکند.
اندیکاتور های پیشرو برای سرمایه گذاران
بسیاری از سرمایهگذاران اگرچه به همان شاخصهای پیشروی موردتوجه اقتصاددانان توجه میکنند، اما تمرکز اصلی آنها بر روی شاخصهایی است که مستقیماً با بازار سهام مرتبط هستند.
یکی از شاخص های مورد علاقه سرمایهگذاران تعداد مدعیان بیکاری است. وزارت کار ایالات متحده هر هفته گزارشی از تعداد مدعیان بیکاری ارائه میدهد که به عنوان شاخصی برای سلامت اقتصاد شناخته میشود. افزایش مدعیان بیکاری حاکی از تضعیف اقتصاد است که احتمالاً تأثیر منفی بر بازار سهام خواهد داشت. اگر مدعیان بیکاری کاهش یابد احتمالا به معنی رشد کارخانهها و همچنین اقتصاد است که این خود نشانه خوبی برای بازار سهام میباشد.
به عنوان مثالی دیگر جمعی از فعالان بازار، منحنی بازده اوراق قرضه و بخصوص اختلاف بین بازده اوراق خزانهداری ۲ ساله و ۱۰ ساله را یک اندیکاتور پیشرو میدانند. این بدان دلیل است که بازده ۲ ساله بیش از بازده ۱۰ ساله با رکود و بیثباتی کوتاه مدت بازار در ارتباط است.
اندیکاتور های پیشرو برای کسب و کارها
همهی کسب و کارها گزارش درآمد خالص و ترازنامه خود را پیگیری میکنند اما این دادهها اندیکاتورهای پسرو هستند. عملکرد گذشته یک کسب و کار لزوما نشان دهنده عملکرد آن در آینده نیست.
در عوض کسب و کارها به عملکرد خود (مانند رضایت مشتری) به عنوان شاخصی برای درآمد آتی، رشد یا سود بنگاه خود نگاه میکنند. برای مثال شکایات مشتری یا بررسی آنلاین گزارشات منفی، اغلب مشکلات مربوط به تولید یا خدمات را نشان میدهد و در برخی صنایع ممکن است سیگنال کاهش درآمد در آینده باشد.
دقت اندیکاتور های پیشرو و نحوه استفاده از آنها
اندیکاتور های پیشرو همیشه دقیق نیستند. بااینحال، مشاهده چندین اندیکاتور پیشرو همراه با انواع دیگر دادهها میتواند به ارائه اطلاعات در مورد سلامت آینده اقتصاد کمک کنند.
شاخصهای پیشرو معمولا باید میان دقت٬ صحت و زمان در پیشبینی آینده نوعی مصالحه برقرار کنند. با اینکه ممکن است یک اندیکاتور پیشروی ایدهآل، تغییرات در روند اقتصادی یا عملکرد کسب و کار را با دقت بالایی تخمین بزند ولی در درازمدت و در عمل، تمام اندیکاتورهای پیشرو عملکردهای متفاوتی را از خود نشان خواهند داد.
به طور مثال٬ با توجه به اقتصاد ایالات متحده٬ دادههای «سفارش کالاهای سرمایه ای جدید» میتواند حاوی یک هشدار بسیار جدی درخصوص رکود در اقتصاد (در دراز مدت) باشد٬ اما اختلاف زمانی برای نشان دادن تاثیر این آمار در قیمت سهام یا تولید ناخالص داخلی میتواند بین ۱۲ تا ۲۴ ماه باشد (که میتواند نشان از دقت پایین این شاخص از دیدگاه زمانی باشد). به علاوه، مقدار تغییرات در «سفارش کالاهای سرمایه ای جدید» ممکن است هیچ رابطه مستقیمی با مقدار تغییرات تولید ناخالص داخلی نداشته باشد. بنابراین این شاخص بهخصوص ممکن است به عنوان یک علامت هشدار در بلند مدت مفید باشد٬ اما ممکن است از دقت بالایی در زمان دقیق یا اندازهی تغییرات روند در آینده برخوردار نباشد.
از طرف دیگر٬ یک اندیکاتور پیشرو ممکن است اطلاعات بسیار درست و دقیقی در رابطه با تغییر روند در بازار یا اقتصاد بدهد اما فقط طی چند ماه یا چند فصل آینده. در عمل، این بدان معنی است که استفاده از طیف وسیعی از اندیکاتور های مختلف پیشرو که از دقت، صحت و آیندهنگری مختلفی برخوردار باشند، میتواند بهترین فرصت را برای بهرهگیری از روندهای آینده فراهم کند.
نقش پرایس اکشن اندیکاتور های تاخیری در ارزدیجیتال چیست؟
پرایس اکشن Price Action Trading یا مختصر شده PAT عبارتست از اینکه تریدر تمام تصمیمات خود در مورد ترید را فقط بر اساس نمودار قیمت (بدون هیچ اندیکاتور، اکسپرت و …) اخذ می نماید.
این بدین معنا است که هیچگونه اندیکاتور تاخیری مانند مووینگ اوریج ها برای تعیین سطوح دینامیک حمایت و مقاومت استفاده نمی شود.(سطوح حمایت و مقاومت به دو دسته استایک و دینامیک تقسیم می شود. در سطوح استایک برای تعیین حمایت و مقاومت از خطهای افقی استفاده می شود که در نتیجه نسبت به زمان ثابت است اما در سطوح دینامیک مقادیر حمایت و مقاومت نسبت به زمان تغییر می نماید مانند موینگ اوریج ها که یکی از کاربرد های انها استفاده از آنها بعنوان سطوح حمایت و مقاومت می باشد.)
در تمام بازار های مالی اطلاعات قیمت بر اساس پریود هائی از زمان ترسیم می شود. بدین ترتیب انواع نمودار قیمت بر اساس تایم فریم یک دقیفه تا ماهانه قابل دسترسی می باشد.
نمودار قیمت بازتابی از تمامی انتظارات بازیگران بازار اعم از بانکها، موسسات سرمایه گذاری، سرمایه گزارن خرد و حتی اکسپرتهای کامپیوتری (روباتهای معامله گر) در پریود زمانی مشخص (یک دقیقه، یکساعته و …) را نشان می دهد و این انتظارات این معامله گران در قالب نمودار و حرکت قیمت به بازار تجسم می بخشد.
در واقع میتوان اینگونه عنوان کرد که حرکت قیمت (Price Action) چیزی نیست جز تجسم و عینیت یافتن انتظارت بازیگران آن بازار.
اعلام اطلاعات اقتصادی دوره ائی مانند اعلام شاخصها، تغییر و تحولات سیاسی و رخدادن حوادث طبیعی مانند سیل، جنگ، زلزله و…، گرچه مانند کاتالیزو حرکت قیمت را تسریع می کند اما برای اینکه در بازار تریدر موفقی باشید نیاز به تحلیل آنها ندارید. که البته دلیل آن بسیار واضح است زیرا اینگونه رخداد ها در نهایت بر روی قیمت تاثیر گذار خواهند بود.
از آنجائیکه نمودار قیمت بازتابی از تمام متغیرهای تاثیر گذار بر حرکت قیمت در پریود زمانی داده شده می باشد، استفاده از اندیکاتور های تاخیری مانند استوکاستیک، مکدی،آر اس آی و … فقط از دست دادن زمان خواهد بود.
حرکت قیمت (Price Action) تمام سیگنالهائی را که شما برای داشتن یک سیستم موفق و سود ده نیاز دارید ، به شما خواهد داد. این سیگنالها توسط استراتژی های ترید پرایس اکش صادر می شوند و به تریدر تصویری از حرکت قیمت (آنچه تا کنون رخ داده است) و کمک به پیش بینی آینده قیمت با دقت بالا می نماید.
چارت ساده در برابر چارت شلوغ مملو از اندیکاتور
برای نشان دادن تفاوت بین چارت ساده پرایس اکشنی و چارتی که تعدادی از محبوب ترین اندیکاتور ها بر روی آن قرار دارد، دو چارت زیر بعنوان مثال در نظر بگیرید. در چارت اولی هیچ اندیکاتوری وجود ندارد و پرایس اکشن خالص است. و در چارت پائینی اندیکاتور های استوکاستیک، MACD، ADX و بالینگر باند قرار دارد.
نکته حائز اهمیت اینکه: چارتی که دارای تعداد بیشتری اندیکاتور باشد، با اشغال بخشی از چارت سبب کوچک شدن قسمت نموار قیمت شده و این باعث می شود توجه تریدر به حرکت خالص قیمت کمتر شود. بنابراین نه تنها فضای کمتری از صفحه مانیتور شما به حرکت قیمت اختصاص می یابد بلکه توجه شما آنطور که باید و شاید بطور کامل بر روح چگونگی حرکت قیمت متمرکز نمی شود.
اگر به هر دو چارت با دقت نگاه کرده و بخواهید یکی را برای تحلیل و ترید آسانتر انتخاب کنید، کدام را انتخاب خواهید کرد؟
تمام اندیکاتور های چارت پائینی و در حقیقت تمامی اندیکاتور ها بر پایه حرکت قیمت قرار دارند. به عبارت دیگر هر با که تریدر اندیکاتور جدیدی به چارت خود اضافه می کند،یک متغییر جدید به مجموعه متغییر های خود اضافه کرده است که علاوه بر آنکه سبب تحلیل و پیش بینی بهتر قیمت نخواهد شد بلکه سردرگمی بیشتر تریدر را نیز به همراه خواهد داشت.
مثالهائی از استراتژیهای پرایس اکشنی مورد علاقه من
توجه داشته باشد که چارت زیر به گونه ای انتخاب شده که سیگنالهای اشتباه (fail) نیز در آن وجود دارد. زیرا قرار بر این نیست که استراتژی تمام موقعیت های بازار را درست پیش بینی کند. و صدور سیگنالهای اشتباه ، توسط بهترین استراتژی ها نیز اجتناب ناپزیر است. بنابراین هدف من در نظر گرفتن مطمئن ترین و واقعی ترین حالت است.
چگونه روند بازار را تشخیص دهیم
یکی از اولین مراحل یاد گیری ترید با پرایس اکشن عبارتست از تشخیص بازار روند دار از بازار رنج. استراتژی تعقیب روند یکی از استراتژی هائی است که بیشترین احتمال موفقیت را دارا می باشد. و اگر بخواهید از این بازار پول بیرون بکشید، مجبور هستید آنرا بخوبی فرا بگیرید.
نمودار زیر نشان می دهد که چگونه از حرکت مارکت برای تعیین روند استفاده می کنیم.
مارکت را صعودی می نامیم اگر همواره های High های بالاتر و Low های بالاتر تشکیل شود. (HH,Hl) و مارکت نزولی خوانده می شود اگر High های پایین تر و Low های پائئن تری در آن تشکیل شود (LH,LL) .
در تصویر زیر بخوبی روند صعودی ملاحظه میگردد.
در تصویر زیر نیز روند نزولی در بازار (High های پایین تر و Low های پایین تر) بخوبی مشخص است.
بازار روند دار در مقابل بازار رنج
همانگونه که قبلآ کفته شد، پرایس اکشن یا ترید بر مبنای آنالیز پرایس اکشن، عبارتست از آنالیز حرکت قیمت بر حسب زمان.
نتیجه حاصل از این آنالیز به ما خواهد گفت که آیا بازار دارای روند است و یا اینکه در حالت رنج قرار دارد.
پس با یک انالیز ساده پرایس اکشن می توان فهمید بازار دارای روند است و یا اینکه در حالت رنج قرار دارد.
با مثالهای بالا نشان دادیم که چگونه می توان فهمید بازار در حالت روند دار قرار دارد. حال خیلی ساده بازاری که داری روند نباشد (یعنی قانون HH,HL در روند صعودی و قانون LH,LL در روند نزولی در ان صدق نکند) بازار بدون روند و یا همام بازار رنج خواهد بود.
در نمودار دقت کنید که چگونه ناحیه رنج پرایس اکشنی، مابین سطوح حمایت و مقاومت در حال نوسان است. در این ناحیه قانون HH,HL و نیز قانون LH,LL وجود ندارد و ما در یک ناحیه رنج قرار داریم.
مثال زیر نشان می دهد که چگونه بازار از یک ناحیه رنج به یک ناحیه با ترند صعودی وارد می شود.
با استراتژی های ترید پرایس اکشنی چگونه در بازار ترید کنیم
حال می خواهیم ببینیم چگونه میتوان با استفاده از پرایس اکشن در فارکس ترید کرد.
همانگونه که بارها تکرار شده است، طبیعت بازیگران بازار و نخوه واکنش آنها به متغیر های کلان اقتصادی، باعث می شود که حرکت قیمت در الگوهای مشخصی تمایل به تکرار خودش داشته باشد.
این الگوها به نام استراتژی های ترید پرایس اکشن شناخته می شوند.که هر استراتژی به روشهای مختلفی استفاده می شود.
این الگوهای برگشت قیمت یا حرکت قیمت نمایانگر هیجانات بازار هستند که ممکن است معرف ادامه دار بودن روند و یا تغییر جهت ان می باشند. به زبان عامیانه، با یادگیری الگو های لحظهائی پرایس اکشن، میتوانید به همراه قیمت به مکان بعدی که قیمت به آنجا حرکت خواهد کرد بروید.
اولین چیزی که در پرایس اکشن میبایست بیاموزید آنست که از شر هر چیز زائد بر روی چارت خود از جمل هر گونه اندیکاتور، اکسپرت و … خلاص شوید و تنها میله های قیمت را بر روی نمودار خود داشته باشید.
من ترجیح می دهم از نموارر های کندل استیک استفاده کنم زیرا احساس می کنم کندل استیک ها اطلاعات بازار را بطور دینامیکی و موثر بر روی نمودار منتقل می کنند.
به نظر من چارت های سیاه و سفید (همانگونه که در شکل زیر نشان داده شده اند) بهترین هستند .
پس از آنکه تمام اندیکاتور ها و متغییر های غیر ضروری را از روی چارت خود پاک کردید، میتوانید شروع به ترسیم سطوح کلیدی نموده و سپس در به دنبال یافتن الگوهای پرایس اکشن در نمودار خود بگردید.
در تصویر زیر مثالهائی از سطوح کلیدی حمایت و مقاومت در این نمودار ترسیم شده است.
چگونه با استفاده از تلاقی نقاط در پرایس اکشن معامله کنیم.
مرجل مهم بعدی در ترید فارکس با استفاده از پرایش اکشن عبارتست از ترسم سطوح کلیدی نمودار و جستجوی برای یافتن نقاط متلاقی جهت استفاده از آنها برای ترید.
در نمودار زیر به وضوح یک سطح حمایت و ریتریس فیبوناچی ۵۰% و پین بار در جفت ارز USDJPY ، در یک نقطه با یکدیگر متلاقی شده اند. این تلاقی سه گانه باعث شده تا قیمت به مقدار زیادی به سمت بالا صعود کند.
تمام متغییر های اقتصادی باعث حرکت قیمت می شوندکه در نمودار قیمت به راحتی دیده می شوند. بنابراین تاثیری که اخبار فاندامنتال بر روی قیمت می گذارند (اعلام شاخصهای اقتصادی دوره ای، حوادث و تحولات سیاسی و حوادث غیر مترقبه مانند جنگ و بلایای طبیعی) تاثیر خود بر حرکت قیمت نشان داده و براحتی توسط نمدار قیمت قابل مشاهده است.
بنابراین بجای تجزیه و تحلیل میلیون ها متغییر اقتصادی در هر روز (که البته اگر تعدای زیادی تریدر با هم تلاش کنند باز هم غیر ممکن است) شما کافیست پرایس اکشن را یاد بگیرید.زیرا این روش معامله شما را قادر می سازد تا بازار را تجزیه و تحلیل کرده و با استفاده از تمام متغییر های بازار خیلی ساده با استفاده از پرایس اکشن نسبت به انجام معامله خود اقدام نمائید. زیرا تمام این متغییر ها نمودار حرکت قیمت لحاظ شده اند.
نکته آخر
امیدوارم این مقدمه که در مورد ترید با پرایس اکشن گفته شد، به روشن کردن این مسیر به شما کمک کرده باشد.
اصلآ مهم نیست که شما با چه سیستم و استراتژی به ترید می پردارید. درک مبانی پرایس اکشن می تواند از شما یک تریدر بهتری بسارد.
اگر شما نیر مانند من سادگی را دوست دارید و می خواهید یک تریدری باشید که صرفآ با پرایس اکشن ترید می کند، پس در قدم اول تمام متغییر های غیر ضروری را را از روی چارت خود پاک کنید.
دیدگاه شما