مثال‌هایی از الگوی پرچم


الگوی ادامه دهنده چیست و چگونه بر اساس آن معامله کنیم؟

الگوی ادامه دهندهالگوی ادامه دهنده چیست؟ Continuation Pattern

الگوهای ادامه‌دهنده روند، الگوهایی هستند که پس از تشکیل آنها، قیمت روند قبلی خودش را ادامه می‌دهد. تحلیل‌گران تکنیکال از چندین الگو ادامه‌دهنده استفاده می‌کنند که این الگوها به آن‌ها سیگنال ادامه داشتن ‌روند را می‌دهند. از جمله این الگوهای ادامه‌‌دهنده می‌توان به انواع الگوهای مثلث، پرچم، پرچم سه‌گوش و مستطیل اشاره کرد.

کاربرد الگوهای ادامه دهنده

به دلیل این که قیمت بعد از کامل شدن این الگوها تمایل دارد در جهتی که قبل از تشکیل این الگوها حرکت می‌کرده ادامه دهد، این الگوها را ادامه دهنده می‌نامند. تمام الگوهای ادامه‌دهنده منجر به ادامه روند قبلی نمی‌شوند. برای مثال ممکن است بعد از تشکیل الگوی مثلث یا پرچم سه‌گوش، بازگشت روند را شاهد باشیم.
اگر موج‌های قیمتی قبل از این که الگوها را تشکیل دهند قوی و سریع باشند و الگوهای شکل گرفته در برابر این موج‌ها نسبتا کوچک‌ باشند، این الگوها اعتبار بیشتری دارند و می‌توانیم به آن‌ها بیشتر اعتماد کنیم. برای مثال فرض کنید قیمت روند صعودی قوی داشته‌، سپس الگوی مثلث کوچکی تشکیل شده است. در مرحله بعد قیمت می‌تواند این مثلث را به سمت بالا بشکند و روند صعودی را ادامه دهد.
اگر الگوی تشکیل‌شده به بزرگی امواج روند قبلی باشد، می‌تواند نشانه افزایش نوسانات، عدم پایبندی قیمت به روند قبلی و حرکات بزرگ خلاف جهت روند باشد که تمام این‌ موارد هشدارهایی مینی بر احتمال بازگشت روند را به ما می‌دهند.
نکته دیگر که باید به آن توجه کنید موج‌های حرکتی کوچک هستند که قبل از تشکیل الگو شکل می‌گیرند. اگر قیمت روند صعودی ضعیفی داشته‌باشد سپس الگو ادامه‌دهنده تشکیل دهد و روند صعودی اندکی دیگر ادامه داشته باشد و سپس مجددا الگو ادامه دهنده‌ای تشکیل شود، نباید به این الگو زیاد اعتماد کرد. معمولا این الگوها به نسبت الگوهای کوچکی که بعد از حرکت شدید قیمت شکل می‌گیرند، کمتر قابل اعتماد و اتکا هستند.
الگویی که بعد از حرکت صعودی ضعیف شکل می‌گیرد، معمولا مردد بودن خریداران را به ما نشان می‌دهد، اما الگویی که بعد از حرکت صعودی قوی شکل می‌گیرد نشانه قدرت خریداران است.
رایج‌ترین روش برای معامله‌کردن الگو‌های ادامه‌دهنده این است که صبر کنید الگو به طور کامل تشکیل شود، سپس خط روندی در اطراف الگو بکشید، و زمانی که قیمت، الگو را در جهت غالب (روند قبلی) شکست، وارد معامله شوید.

انواع الگوهای ادامه دهنده

برخی از الگوهای ادامه‌دهنده شناخته‌شده الگوهای مثلث، پرچم سه‌گوش، پرچم‌ و مستطیل هستند. در ادامه این الگوها را مورد بررسی قرار می‌‌دهیم.

الگوی مثلث Triangles

این الگو زمانی که قیمت یک دارایی در یک ناحیه متراکم می‌شود، شکل می‌گیرد. در تحلیل تکنیکال سه نوع مثلث داریم که شامل: مثلث افزایشی، مثلث کاهشی و مثلث متقارن می‌شوند.

مثلث افزایشی زمانی شکل می‌گیرد که کف‌های قیمتی رو به بالایی داشته‌باشیم. زمانی که این کف‌ها را به هم وصل کنیم، خطی با شیب صعودی برای ما تشکیل می‌دهند. در این الگو، سقف‌ها در یک نقطه تقریبا یکسانی قرار می‌گیرند، که با وصل کردن آن‌ها به یکدیگر، خط افقی برای ما تشکیل می‌شود.
در مثلث کاهشی، سقف‌ها رو به پایین شکل می‌‎گیرند که اگر این سقف‌ها را با خطی به هم متصل کنیم، یک خط روند نزولی تشکیل می‌دهند. در این الگو کف‌ها در نقطه تقریبا ثابتی قرار می‌گیرند که اگر آن‌ها را به هم متصل کنیم خطی افقی تشکیل می‌دهند.
مثلث متقارن زمانی شکل می‌گیرد که سقف‌ها رو به پایین و کف‌ها رو بالا حرکت کنند. در این صورت خط روند صعودی و نزولی خواهیم داشت که در نهایت در یک نقطه یکدیگر را قطع خواهند کرد.
برای ترسیم خط روند در الگو مثلث، نیاز به حداقل دو نقطه در کف و دو نقطه در سقف داریم. معمولا قبل از این‌که شکستی رخ دهد نقطه سوم و گاها چهارم در سقف و کف الگو تشکیل می‌شوند.

الگوی پرچم سه‌گوش Pennants

پرچم سه گوش یک نوع مثلث، البته در اندازه‌ای کوچک‌تر است. در مثلث کف و سقفی داریم که قیمت بین این نقاط نوسان می‌کند، اما در پرچم سه‌گوش قیمت محدوده نوسانی کوچک‌تر یا روند خنثی دارد که با گذشت زمان کوچک‌تر و فشرده‌تر نیز می‌شود. پرچم سه‌گوش بعد از حرکت سریع و شارپ نزولی یا صعودی شکل می‌گیرد و نشان‌دهنده این است که بازار برای شروع حرکت بعدیش در حال نفس‌گرفتن (آماده شدن) است.

الگوی پرچم Flags

الگوی پرچم شبیه به پرچم سه‌گوش است. قیمت در این الگو بعد از حرکت صعودی یا نزولی قوی در یک محدوده کوچک نوسان می‌کند. تنها تفاوت بین الگوی پرچم و پرچم سه گوش این است که در الگوی پرچم قیمت بین دو خط موازی که این دو خط می‌توانند شیب صعودی، نزولی یا خنثی داشته‌ باشند، نوسان می‌کند اما در پرچم سه‌گوش قیمت در محدوده‌ای به شکل مثلث نوسان می‌کند.

الگوی مستطیل

الگوی مستطیل یک الگوی شناخته‌شده ادامه‌دهنده است که توقف یا مکثی را در حرکت روندی قیمت نشان‌ می‌دهد. این مکث می‌تواند به شکل روند ساید باشد. قیمت در این الگو بین یک محدوده حمایتی و مقاومتی نوسان می‌کند.

معامله با استفاده از الگوهای ادامه‌دهنده

برای معامله‌کردن با این الگوها باید چندین مرحله را دنبال کنید.
مرحله اول تشخیص روند قبل از تشکیل الگو است. برای مثال آیا قیمت قبل از تشکیل الگوی مثلث روند صعودی یا نزولی داشته‌ است؟
مرحله بعد شناسایی الگوی ادامه‌دهنده و پیدا کردن نقطه شکست است. برخی از معامله‌گران تنها زمانی که قیمت بتواند الگو را در جهت روند قبلی خود بشکند، وارد معامله می‌شوند. برای مثال اگر روند غالب صعودی باشد، تنها در صورتی وارد معامله می‌شوند که قیمت الگو را به سمت بالا بشکند. برخی دیگر از معامله‌گران در هر جهتی که الگو شکسته‌ شود وارد معامله می‌شوند حتی اگر جهت شکست خلاف جهت روند قبلی باشد. اگر روند بعد از تشکیل این الگوها خلاف جهت روند قبلی حرکت کند این معامله‌گران سود می‌کنند که معمولا احتمال آن کمتر از مورد اول است.

زمانی که شکست رخ می‌دهد، معامله در جهت شکست الگو انجام می‌شود برای مثال اگر قیمت، الگوی پرچم سه‌گوش را به سمت بالا بشکند، حد ضرر، زیر کف قیمتی مثلث قرار می‌گیرد. حد ضرر خارج از محدوده الگو، و در جهت مخالف شکست گذاشته‌ می‌شود.

معمولا ارتفاع الگوی ادامه ‌دهنده، حدسود ما را مشخص می‌کند. برای مثال اگر ارتفاع الگوی مستطیل (که از تفریق قیمت مقاومت از قیمت حمایت به‌ دست می‌آید) ۲ دلار باشد و قیمت الگو را به سمت پایین بشکند، برای به دست آوردن حد سود تقریبی کافی است قیمت حمایت را از ۲ دلار کسر کنیم. به طور مشابه اگر قیمت به سمت بالای الگو شکسته شود، برای حدسود باید ۲$ به قیمت مقاومت اضافه کنیم. همین روال برای الگوی مثلث نیز صادق است. اگر قیمت مثلث را به سمت بالا بشکند، قیمت ارتفاع مثلث (قاعده مثلث) را باید به نقطه شکست اضافه کنیم. و اگر قیمت به سمت پایین شکسته شود، ارتفاع مثلث را از نقطه شکست کم می‌کنیم.
برای به دست مثال‌هایی از الگوی پرچم آوردن حد سود الگوی پرچم و پرچم سه‌گوش، موج حرکتی که باعث تشکیل الگو شده (میله پرچم) را باید اندازه بگیریم. اگر قیمت به سمت بالا این الگوها را بشکند، اندازه میله پرچم یا پرچم سه‌گوش را به قیمت کف الگو اضافه کنید تا حدسود تقریبی را به‌ دست‌ آید و اگر قیمت الگو را به سمت پایین بشکند، اندازه میله را از سقف قیمتی الگو کسر کنید.
اصلی‌ترین مشکل الگوهای ادامه‌دهنده و به صورت کلی تمام الگو‌ها، شکست جعلی (False Breakout) است. شکست جعلی زمانی رخ می‌دهد که قیمت الگو را بشکند، سپس مجددا به محدوده الگو برگردد و در نهایت خلاف جهت شکست قبلی الگو را بشکند. به همین دلیل ما از حدضرر استفاده می‌کنیم تا بتوانیم ریسک‌مان را مدیریت کنیم.
زمانی که قصد معامله بر اساس الگوهای ادامه‌دهنده را دارید، قدرت حرکت قیمت قبل از تشکیل الگو در نظر بگیرید. معمولا الگوهایی که بعد از حرکات قوی شکل می‌گیرند قابل اعتمادتر نسبت به الگوهایی هستند که بعد از حرکات ضعیف یا روند خنثی شکل می‌گیرند. اندازه الگوی ادامه‌دهنده باید نسبت به موج روندی که قبل از تشکیل الگو وجود داشته، کوچک‌تر باشد. هر چقدر که اندازه الگو شکل‌گرفته نسبت به روند قبلش بزرگ‌تر باشد، الگوی ما غیرقابل اعتمادتر می‌شود. اگر چه ممکن است در این شرایط هم روند بعد از شکست الگو ادامه داشته‌باشد اما افزایش نوسانات و افزایش حرکات قیمت در جهت مخالف روند قبلی می‌تواند آژیر خطری برای ما باشد.

بسیاری از معامله‌گران زمانی که الگوی ادامه‌دهنده شکسته می‌شود به‌دنبال افزایش حجم معاملات نیز هستند. اگر حجم معاملات پایین باشد، احتمال این‌که شکست الگو جعلی باشد، افزایش می‌یابد.

مثالی از الگوهای ادامه دهنده در بازار سهام

در نمودار سهام شرکت آمازون (که با نماد AMZN شناخته می‌شود)، می‌توانید سه الگوی تشکیل‌شده را ببینید. الگوی اول پرچم سه‌گوش، و دو الگوی دیگر پرچم هستند.

دو الگوی اول، تکنیکی که برای به دست آوردن حدسود تقریبی استفاده شده را نشان می‌دهد. این عدد، حدسود تقریبی برای ما است و بدین معنی نیست که قیمت حتما به آن ناحیه خواهد رسید و یا از این محدوده بالاتر نخواهد رفت.

مثال سوم نقطه شکست را نشان می‌دهد، که در این‌جا سیگنال خرید را برای ما صادر می‌کند. جهت سیگنال خرید با روند صعودی اخیر هم‌جهت است.

Continuation Pattern

چون شکست به سمت بالا شکل گرفته است، حدضرر را پایین کف قیمتی الگو قرار می‌دهیم.

ارتفاع موج حرکتی که الگو را تشکیل داده‌است (میله) اندازه‌گیری می‌شود و به قیمت کف الگو اضافه می‌شود تا حدسود تقریبی به‌دست آید. توجه داشته‌باشید که این نقطه تنها حدسود تقریبی را مشخص می‌کند ولی می‌تواند برای اندازه‌گیری نسبت سود به زیان برای ما مفید باشد. زمانی که شکست رخ می‌دهد می‌توانید از حد ضرر تریلینگ استاپ (Trailing stop) استفاده کنید.

بیشتر بخوانید:

جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.

کسب سود با شناخت پرچم صعودی و پرچم نزولی

اگر بخواهید در بازارهای مالی سودهای زیادی داشته باشید، باید روند‌ها را شناسایی کنید. اما شناخت و رسم خطوط روند وقتی در مراحل اولیه هستند، کار سختی است. همچنین تشخیص نقطه انتهای روند و ماندن در بازار تا بالای روند، کار مشکلی است. اغلب اوقات روند‌ها چه صعودی و چه نزولی، مدت کوتاهی مکث می‌کنند (در اصطلاح بازار درجا می‌زند) تا معامله‌گران و سرمایه‌گذارانی که حرکت‌های اولیه را از دست ‌داده‌اند، به روند بپیوندند. اگر مشارکت در روند افزایش یابد، قیمت دارایی متناسب با جهت روند، صعود یا نزول بیشتر پیدا می‌کند؛ وگرنه ممکن است روند معکوس شود. یکی از این مکث‌های کوتاه در روند، با پرچم‌ صعودی (Bull flag) و پرچم نزولی (Bear flag) تشخیص داده می‌شود. در این مطلب می‌خواهیم پرچم‌ صعودی و پرچم نزولی را بشناسیم.

الگوهای ادامه‌دار

یک معامله‌گر می‌تواند ادامه روند را با کمک الگوهای ادامه‌دهنده صعودی یا نزولی شناسایی کند. این الگو‌ها در نمودار‌های قیمت، شکل‌های قابل شناسایی ایجاد می‌کنند. دو تا از معروف‌ترین آنها به عنوان پرچم‌ صعودی (گاوی) و پرچم نزولی (خرسی) شناخته می‌شوند.

پرچم صعودی در روند صعودی دیده می‌شود که نشانه صعود بیشتر قیمت است. پرچم نزولی در روند نزولی دیده می‌شود و نزول بیشتر قیمت را نشان می‌دهد.

واژه پرچم از شباهت ظاهری آن با پرچم‌های پارچه‌ای مرسوم، انتخاب ‌شده‌ است.

هر الگوی پرچم از دو بخش تشکیل شده‌است: میله و پرچم.

میله، یک حرکت قوی صعودی یا نزولی را نشان می‌دهد، با یک موج و سپس یک توقف در حجم معاملات که شبیه یک کانال صعودی یا نزولی است.

الگوی پرچم نقاط واضحی را برای سودآوری یا کاهش خطر در معامله مشخص می‌کند. بنابراین شناخت و تشخیص آن برای یک تریدر بسیار ارزشمند است. در مثال‌هایی از الگوی پرچم صورت شکست مقاومت در پرچم صعودی، معامله‌‌گر می‌تواند اطمینان داشته ‌باشد که قیمت تقریباً به اندازه میله پرچم به سمت بالا حرکت خواهد کرد (معروف به روش اندازه‌گیری قد). اگر حمایت پرچم صعودی شکسته شود، معامله‌گر می‌داند که این الگو نامعتبر است و ادامه آن بعید است. دقیقاً عکس این مورد در مورد پرچم نزولی وجود دارد.

هدف قیمتی چگونه محاسبه می‌شود؟

معمولاً بعد از شکست پرچم صعودی یا نزولی، قیمت دارایی از میله پرچم پیروی می‌کند.

هدف قیمتی را به صورت زیر می‌توان تعیین کرد:

  • شکست مقاومت در پرچم صعودی: باید ارتفاع میله پرچم را به قیمت شکست مقاومت اضافه کرد (به بیان دیگر، قیمت به اندازه ارتفاع میله پرچم افزایش می‌یابد).
  • شکست حمایت پرچم نزولی: باید ارتفاع دسته پرچم از قیمت شکست حمایت کم شود ( به بیان دیگر قیمت به اندازه ارتفاع میله پرچم کاهش می‌یابد).
  • ارتفاع پرچم: بالاترین نقطه میله منهای پایین‌ترین نقطه میله.

مثالی از پرچم صعودی

  • دارایی: بیت‌ کوین : 6 ساعته
  • الگو: شکست مقاومت در پرچم صعودی

در روز ۲۰ فوریه ۲۰۱۷ بیت‌ کوین مقاومت پرچم را از پیش رو برداشت که نشان‌دهندۀ احتمال زیاد ادامه افزایش قیمت از پایین میله پرچم در ۹۱۷ دلار تا ۱۲۲۷ است. در اینجا برای تعیین هدف قیمتی، ارتفاع میله (۱۵۷ دلار) به نقطه شکست مقاومتی (۱,۰۷۰ دلار) اضافه شده است.

نتیجه پیشبینی: بیت‌ کوین در روز ۲۴ فوریه با فقط ۱۰ دلار اختلاف به قیمت پیش‌بینی‌شده رسید.

مثالی از پرچم نزولی

  • دارایی: اتریوم
  • تایم‌فریم: ۶ ساعته
  • الگو: شکست حمایتی در پرچم نزولی

در تاریخ ۱۷ مارس ۲۰۱۸ پس از شکل‌گیری پرچم نزولی، حمایت اتریوم شکست و بنابراین هدف بعدی قیمت ۴۶۳ دلار تعیین شد. در اینجا برای تعیین هدف، رقم قیمت ارتفاع میله (۱۳۳ دلار) از رقم قیمت نقطه شکست حمایتی (۵۹۶ دلار) کم شده ‌است.

نتیجه پیش‌بینی: در روز ۱۸ مارس ۲۰۱۸ اتریوم با فقط ۱۲ دلار اختلاف به قیمت پیش‌بینی‌شده کاهش ‌یافت.

  • دارایی بیت کوین (BTC)
  • تایم‌فریم: 1 روزه
  • الگو شکست مقاومت در پرچم صعودی

در روز 31 ژانویه 2021 قیمت بیت کوین، مقاومت پرچم را از پیش رو برداشت که نشان‌دهندۀ احتمال ادامه افزایش قیمت بیت کوین از پایین میله پرچم در 34000 دلار تا حدود 40000 دلار است.

سخن پایانی

پرچم‌ های صعودی (گاوی) و پرچم‌ های نزولی (خرسی) در بازار‌هایی که روند قوی دارند، می‌توانند راهنمای خوبی برای معامله‌گران باشند؛ اما همیشه نیز نمی‌توان به این پرچم‌ها اعتماد کرد. در برخی موارد قیمت با لبه پرچم برخورد می‌کند و سریعاً برمی‌گردد و یک تله است که به «شکست غلط» شناخته می‌شود.

منتظر ‌ماندن برای بسته ‌شدن کندل خارج از پرچم، اعتبار شکست را افزایش می‌دهد و می‌تواند ریسک معامله‌گر را کاهش دهد.

به عنوان یک تریدر، اگر شکست پرچم با حجم زیادی پشتیبانی نشد، دارایی خود را به خطر نیندازید؛ زیرا یک حرکت کم‌حجم معمولاً باعث به دام انداختن سرمایه‌گذاران در سمت اشتباه بازار می‌شود.

علاوه بر این، استفاده از شاخص قدرت نسبی (RSI) برای اندازه‌گیری دامنه افزایش قیمت پس از شکست می‌تواند به موفقیت بیشتر در معامله کمک کند.

ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال کدامند؟ (بخش دوم)

ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال کدامند؟ (بخش دوم)

در مقاله مربوط به بخش اول انواع ابزارهای تحلیل تکنیکال را معرفی کردیم و اهمیت و جایگاه تحلیل تکنیکال در معامله‌گری را توضیح دادیم. در این بخش قصد داریم به معرفی ادامه موارد ده‌گانه ابزار تحلیل تکنیکال بپردازیم.

در این مقاله به شرح الگوهای هارمونیک، امواج الیوت و اندیکاتورها و اسیلاتوها می‌پردازیم.

الگوهای هارمونیک

وقتی حرکت قیمت شکل‌های هندسی مشخصی بسازد که با نسبت‌های فیبوناچی در ارتباط است، الگوهای هارمونیک در نمودار قیمت تشکیل می‌شود. این الگوها دو حالت صعودی و نزولی دارند. این الگو منطقه‌ای را به عنوان ناحیه بازگشت قیمت و تغییر جهت حرکت قیمت مشخص می‌کند. معامله‌گران از ناحیه بازگشتی که با استفاده از این ابزار بدست می‌آورند، به معامله می‌پردازند. در ادامه به معرفی انواع الگوی هارمونیک می‌پردازیم.

الگوی AB=CD

ساده‌ترین الگوی هارمونیک الگوی AB=CD است. تشخیص این الگو با توجه به پیچیدگی کمتر نسبت به سایر الگوهای هارمونیک در نمودار قیمت راحت‌تر است. این الگو دو حالت صعودی و نزولی دارد. این الگو یک حرکت قیمتی در قالب سه موج است. که موج اول و سوم هم جهت هستند و در بیشتر اوقات اندازه آنها برابر است. در شکل زیر دو مثال از این الگو آورده شده است.

الگوی پروانه

این الگوی قیمتی شامل چهار موج است که شمایل آن شبیه به پروانه است. البته مانند پروانه‌های موجود در طبیعت هندسه متقارنی ندارد. این الگو نیز دو حالت صعودی و نزولی دارد. انتهای تشکیل این الگو ناحیه بازگشت قیمت است. در شکل‌های زیر دو نمونه صعودی و نزولی آورده شده است. این الگو در قالب نمایش موج های قیمتی XABCD نشان داده شده است.

الگوی خفاش

این الگوی قیمتی شامل چهار موج است و با XABCD نمایش داده می‌شود. تفاوت این الگو با الگوی پروانه در اندازه موج XA و نسبت های فیبناچی سایر موج‌ها نسبت به این موج است. در واقع موج XA بلندترین موج در این الگو است و موج CD کاملا درون این موج قرار می‌گیرد. در شکل‌های زیر دو مثال از این الگو آورده شده است.

الگوی گارتلی

این الگوی قیمتی شامل چهار موج است و با XABCD نمایش داده می‌شود. این الگو با الگوی خفاش تفاوت چندانی به لحاظ ظاهری ندارد. فقط نسبن های فیبناچی تغییر کرده است و موج AB کمی کشیده تر و بلند تر است نسبت به الگوی خفاش. این الگو نیز دو حالت صعودی و نزولی دارد و در دو تصویر زیر دو مثال از این الگو آورده شده است.

الگوی خرچنگ

این الگوی قیمتی شامل چهار موج است و با XABCD نمایش داده می‌شود. این الگو به نوعی با همه الگوها تفاوت کوچکی دارد. در این الگو موج AB نسبت به الگوهای پروانه و خفاش کشیده‌تر است و موج XA لزوما بزرگتر و یا کوچکتر از موج CD نیست. یک نکته مهم وجود دارد که این الگو را از سایر الگوها تمییز می‌دهد. در این الگو، نقطه D جایی قرار می‌گیرد که موج CD به طور کامل با موج XA همپوشانی نداشته باشد، یعنی در انتهای الگو نقطه D باید بالاتر یا پایین تر از نقطه X قرار بگیرد. در مثال‌هایی از الگوی پرچم شکل زیر نمای شماتیک این چهار الگو آورده شده است. در تصویر زیر تفاوت هندسی این چهار الگو مشخص است.

امواج الیوت

حرکت قیمتی سهم در روندهای صعودی و نزولی یکنواخت نیست. یعنی به صورت یکنواخت و خط مستقیم، قیمت سهم افت و یا رشد نمی‌کند. قیمت در مسیر صعود و یا نزول دائما در نوسان است. قیمت در مسیر حرکت خود به طور قله‌ها و دره‌های متعددی می‌سازد که در واقع در مجموع روندها را تشکیل می‌دهند.

امواج اجزای تشکیل دهنده روندها هستند. با یافتن الگوهایی در حرکت امواج می‌توان روندها را پیش‌بینی نمود. تئوری امواج الیوت به بررسی الگوها و روابط بین امواج می‌پردازد. نظریه امواج الیوت جزئیات فراوانی دارد که توضیح آن هدف این مقاله نیست. به طور خیلی خلاصه حرکت‌های صعودی و نزولی در قالب حرکت‌های 5 موجی و سه موج اصلاحی ABC انجام می‌شوند.

نسبت‌های فیبوناچی در امواج الیوت نیز حضور دارند و نسبت حرکت و همپوشانی امواج با یکدیگر را می‌توان با نسبت‌های فیبوناچی بیان کرد. امواج الیوت قوانین زیادی دارند که هر یک در شرایط مخصوص به خودش به کار می‌رود. اما نکته مهمی که در نظریه امواج الیوت مورد توجه قرار گرفته است‌، ساختار فرکتال گونه و تو در توی امواج نسبت به هم است. منظور از ساختار فرکتال گونه ساختارهایی هندسی و تو در تو است که اجزای کوچکتر همانند جزء بزرگتر هستند با این تفاوت که در جهات مختلف انقباض و انبساط یافته‌اند. یکی از مثال های معروف ساختار فرکتال گونه برگ سرخس است که ساختاری خود متشابه دارد. در رفتار قیمت نیز این ساختار وجود دارد. به طور مثال در رفتار قیمتی 5 موجی ممکن است خود موج سوم یک حرکت 5 موجی کوچکتر باشد.

در امواج الیوت موج‌های اول، سوم و پنجم هم‌جهت هستند و خلاف جهت موج دو و چهار هستند. موج‌های A و C نیز هم جهت هستند و خلاف جهت موج B هستند. در شکل‌های زیر مثال‌هایی از امواج الیوت ارائه شده است.

در مقاله « امواج اولیوت چیست؟ » در این باره بیشتر توضیح داده شده است.

اندیکاتورها و اسیلاتورها

اکثر افرادی که در بازارهای مالی با استفاده از تحلیل تکنیکال، استراتژی معاملاتی خود را می‌سازند از اندیکاتورها استفاده می‌کنند. اندیکاتورها ابزار تکنیکالی هستند که مورد توجه بسیاری از معامله‌گران هستند. اندیکاتور در واقع نوعی تابع ریاضی است که با گرفتن اطلاعات قیمت، حجم و زمان به عنوان ورودی، خروجی می‌سازد که حاوی اطلاعات جدیدی است که در حالت عادی در نمودار قیمت به وضوح مشخص نیست. امروزه بسیاری از معامله‌گران با استفاده از اندیکاتورها و سیستم‌های کامپیوتری معاملات الگوریتمی انجام می‌دهند که مزایای قابل توجی دارد. یکی از مهم ترین مزیت‌های معاملات الگوریتمی اجتناب از انجام معاملات احساسی است که ممکن است ضررهای فراوانی به بار بیاورد.

اندیکاتورها با اسیلاتورها تفاوت‌هایی دارند. اما اغلب به عنوان نوعی از اندیکاتورها به حساب می‌آیند. اسیلاتورها در پنجره ای جدا نمایش داده می‌شوند ولی اندیکاتورها بر روی نمودار قیمت نشان داده می‌شوند. نکته دیگر این است که اسیلاتورها ناحیه اشباع دارند به عنوان مثل RSI در عدد زیر 30 ناحیه اشباع فروش است و در ناحیه بالای 70 در ناحیه اشباع خرید قرار دارد. یکی از کاربردهای مهم اسیلاتورها، تشخیص همگرایی و واگرایی در رفتار قیمت است. واگرایی قیمت را با استفاده از اندیکاتورها نمی‌توان شناسایی نمود. از مهم‌ترین اندیکاتورها می‌توان به میانگین متحرک، باند بولینگر و ابر ایچیموکو اشاره نمود. RSI، استوکستیک و MACD نیز اسیلاتورهای پرکاربرد و پرطرفدار بین معامله‌گران هستند.

اندیکاتورها انواع مختلفی دارند که عبارتند از :

  • اندیکاتورهای نشان‌دهنده روند: مانند میانگین متحرک
  • اندیکاتورهای نشان دهند مومنتوم و قدرت روند: مانند ADX
  • اندیکاتورهای نشان دهنده نوسانات قیمت : مانند ATR
  • اندیکاتورهای حجمی : مانند OBV

تعداد اندیکاتورهای موجود در تحلیل تکنیکال روزبه روز در حال افزایش است ولی نکته قابل توجه ماهیت این اندیکاتورها است که تغییری نکرده است و در یکی از چهار دسته بالا دسته بندی می‌شود.

در ادامه نکته مهم نحوه استفاده از اندیکاتورها و ترکیب انها با سایر اندیکاتورها و ازارهای تحلیل تکنیکال است. در ادامه یک مثال از ترکیب دو اندیکاتور و نحوه معامله با ترکیب اطلاعات این دو اندیکاتور آورده شده است.

در شکل زیر اندیکاتور میانگین متحرک و RSI نشان داده شده است. با استفاده از ترکیب این دو اندیکاتور می‌توان سیگنال‌های خوبی دریافت نمود. در قسمت هایی که RSI اشباع فروش است و قیمت میانیگن متحرک را رو به بالا قطع می‌کند سیگنال خرید است. و در نواحی که RSI اشباع خرید است و قیمت میانگین متحرک را رو به پایین قطع می‌کند سیگنال فروش است.

کلام آخر

در این مقاله به معرفی سه ابزار الگوهای هارمونیک، امواج الیوت و اندیکاتورها و اسیلاتورها پرداخته شد. این سه ابزار جزئیات زیادی دارند که پرداختن به آنها هدف این مقاله نیست. نکته حائز اهمیت نحوه ترکیب این روش‌ها با یکدیگر و ساختن استراتژی معاملاتی است که مطلوب معامله‌گران است. در مقاله بعد سعی می‌کنیم ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال را معرفی کنیم.

الگوی ادامه دهنده چیست و چگونه بر اساس آن معامله کنیم؟

الگوی ادامه دهندهالگوی ادامه دهنده چیست؟ Continuation Pattern

الگوهای ادامه‌دهنده روند، الگوهایی هستند که پس از تشکیل آنها، قیمت روند قبلی خودش را ادامه می‌دهد. تحلیل‌گران تکنیکال از چندین الگو ادامه‌دهنده استفاده می‌کنند که این الگوها به آن‌ها سیگنال ادامه داشتن ‌روند را می‌دهند. از جمله این الگوهای ادامه‌‌دهنده می‌توان به انواع الگوهای مثلث، پرچم، پرچم سه‌گوش و مستطیل اشاره کرد.

کاربرد الگوهای ادامه دهنده

به دلیل این که قیمت بعد از کامل شدن مثال‌هایی از الگوی پرچم این الگوها تمایل دارد در جهتی که قبل از تشکیل این الگوها حرکت می‌کرده ادامه دهد، این الگوها را ادامه دهنده می‌نامند. تمام الگوهای ادامه‌دهنده منجر به ادامه روند قبلی نمی‌شوند. برای مثال ممکن است بعد از تشکیل الگوی مثلث یا پرچم سه‌گوش، بازگشت روند را شاهد باشیم.
اگر موج‌های قیمتی قبل از این که الگوها را تشکیل دهند قوی و سریع باشند و الگوهای شکل گرفته در برابر این موج‌ها نسبتا کوچک‌ باشند، این الگوها اعتبار بیشتری دارند و می‌توانیم به آن‌ها بیشتر اعتماد کنیم. برای مثال فرض کنید قیمت روند صعودی قوی داشته‌، سپس الگوی مثلث کوچکی تشکیل شده است. در مرحله بعد قیمت می‌تواند این مثلث را به سمت بالا بشکند و روند صعودی را ادامه دهد.
اگر الگوی تشکیل‌شده به بزرگی امواج روند قبلی باشد، می‌تواند نشانه افزایش نوسانات، عدم پایبندی قیمت به روند قبلی و حرکات بزرگ خلاف جهت روند باشد که تمام این‌ موارد هشدارهایی مینی بر احتمال بازگشت روند را به ما می‌دهند.
نکته دیگر که باید به آن توجه کنید موج‌های حرکتی کوچک هستند که قبل از تشکیل الگو شکل می‌گیرند. اگر قیمت روند صعودی ضعیفی داشته‌باشد سپس الگو ادامه‌دهنده تشکیل دهد و روند صعودی اندکی دیگر ادامه داشته باشد و سپس مجددا الگو ادامه دهنده‌ای تشکیل شود، نباید به این الگو زیاد اعتماد کرد. معمولا این الگوها به نسبت الگوهای کوچکی که بعد از حرکت شدید قیمت شکل می‌گیرند، کمتر قابل اعتماد و اتکا هستند.
الگویی که بعد از حرکت صعودی ضعیف شکل می‌گیرد، معمولا مردد بودن خریداران را به ما نشان می‌دهد، اما الگویی که بعد از حرکت صعودی قوی شکل می‌گیرد نشانه قدرت خریداران است.
رایج‌ترین روش برای معامله‌کردن الگو‌های ادامه‌دهنده این است که صبر کنید الگو به طور کامل تشکیل شود، سپس خط روندی در اطراف الگو بکشید، و زمانی که قیمت، الگو را در جهت غالب (روند قبلی) شکست، وارد معامله شوید.

انواع الگوهای ادامه دهنده

برخی از الگوهای مثال‌هایی از الگوی پرچم ادامه‌دهنده شناخته‌شده الگوهای مثلث، پرچم سه‌گوش، پرچم‌ و مستطیل هستند. در ادامه این الگوها را مورد بررسی قرار می‌‌دهیم.

الگوی مثلث Triangles

این الگو زمانی که قیمت یک دارایی در یک ناحیه متراکم می‌شود، شکل می‌گیرد. در تحلیل تکنیکال سه نوع مثلث داریم که شامل: مثلث افزایشی، مثلث کاهشی و مثلث متقارن می‌شوند.

مثلث افزایشی زمانی شکل می‌گیرد که کف‌های قیمتی رو به بالایی داشته‌باشیم. زمانی که این کف‌ها را به هم وصل کنیم، خطی با شیب صعودی برای ما تشکیل می‌دهند. در این الگو، سقف‌ها در یک نقطه تقریبا یکسانی قرار می‌گیرند، که با وصل کردن آن‌ها به یکدیگر، خط افقی برای ما تشکیل می‌شود.
در مثلث کاهشی، سقف‌ها رو به پایین شکل می‌‎گیرند که اگر این سقف‌ها را با خطی به هم متصل کنیم، یک خط روند نزولی تشکیل می‌دهند. در این الگو کف‌ها در نقطه تقریبا ثابتی قرار می‌گیرند که اگر آن‌ها را به هم متصل کنیم خطی افقی تشکیل می‌دهند.
مثلث متقارن زمانی شکل می‌گیرد که سقف‌ها رو به پایین و کف‌ها رو بالا حرکت کنند. در این صورت خط روند صعودی و نزولی خواهیم داشت که در نهایت در یک نقطه یکدیگر را قطع خواهند کرد.
برای ترسیم خط روند در الگو مثلث، نیاز به حداقل دو نقطه در کف و دو نقطه در سقف داریم. معمولا قبل از این‌که شکستی رخ دهد نقطه سوم و گاها چهارم در سقف و کف الگو تشکیل می‌شوند.

الگوی پرچم سه‌گوش Pennants

پرچم سه گوش یک نوع مثلث، البته در اندازه‌ای کوچک‌تر است. در مثلث کف و سقفی داریم که قیمت بین این نقاط نوسان می‌کند، اما در پرچم سه‌گوش قیمت محدوده نوسانی کوچک‌تر یا روند خنثی دارد که با گذشت زمان کوچک‌تر و فشرده‌تر نیز می‌شود. پرچم سه‌گوش بعد از حرکت سریع و شارپ نزولی یا صعودی شکل می‌گیرد و نشان‌دهنده این است که بازار برای شروع حرکت بعدیش در حال نفس‌گرفتن (آماده شدن) است.

الگوی پرچم Flags مثال‌هایی از الگوی پرچم

الگوی پرچم شبیه به پرچم سه‌گوش است. قیمت در این الگو بعد از حرکت صعودی یا نزولی قوی در یک محدوده کوچک نوسان می‌کند. تنها تفاوت بین الگوی پرچم و پرچم سه گوش این است که در الگوی پرچم قیمت بین دو خط موازی که این دو خط می‌توانند شیب صعودی، نزولی یا خنثی داشته‌ باشند، نوسان می‌کند اما در پرچم سه‌گوش قیمت در محدوده‌ای به شکل مثلث نوسان می‌کند.

الگوی مستطیل

الگوی مستطیل یک الگوی شناخته‌شده ادامه‌دهنده است که توقف یا مکثی را در حرکت روندی قیمت نشان‌ می‌دهد. این مکث می‌تواند به شکل روند ساید باشد. قیمت در این الگو بین یک محدوده حمایتی و مقاومتی نوسان می‌کند.

معامله با استفاده از الگوهای ادامه‌دهنده

برای معامله‌کردن با این الگوها باید چندین مرحله را دنبال کنید.
مرحله اول تشخیص روند قبل از تشکیل الگو است. برای مثال آیا قیمت قبل از تشکیل الگوی مثلث روند صعودی یا نزولی داشته‌ است؟
مرحله بعد شناسایی الگوی ادامه‌دهنده و پیدا کردن نقطه شکست است. برخی از معامله‌گران تنها زمانی که قیمت بتواند الگو را در جهت روند قبلی خود بشکند، وارد معامله می‌شوند. برای مثال اگر روند غالب صعودی باشد، تنها در صورتی وارد معامله می‌شوند که قیمت الگو را به سمت بالا بشکند. برخی دیگر از معامله‌گران در هر جهتی که الگو شکسته‌ شود وارد معامله می‌شوند حتی اگر جهت شکست خلاف جهت روند قبلی باشد. اگر روند بعد از تشکیل این الگوها خلاف جهت روند قبلی حرکت کند این معامله‌گران سود می‌کنند که معمولا احتمال آن کمتر از مورد اول است.

زمانی که شکست رخ می‌دهد، معامله در جهت شکست الگو انجام می‌شود برای مثال اگر قیمت، الگوی پرچم سه‌گوش را به سمت بالا بشکند، حد ضرر، زیر کف قیمتی مثلث قرار می‌گیرد. حد ضرر خارج از محدوده الگو، و در جهت مخالف شکست گذاشته‌ می‌شود.

معمولا ارتفاع الگوی ادامه ‌دهنده، حدسود ما را مشخص می‌کند. برای مثال اگر ارتفاع الگوی مستطیل (که از تفریق قیمت مقاومت از قیمت حمایت به‌ دست می‌آید) ۲ دلار باشد و قیمت الگو را به سمت پایین بشکند، برای به دست آوردن حد سود تقریبی کافی است قیمت حمایت را از ۲ دلار کسر کنیم. به طور مشابه اگر قیمت به سمت بالای الگو شکسته شود، برای حدسود باید ۲$ به قیمت مقاومت اضافه کنیم. همین روال برای الگوی مثلث نیز صادق است. اگر قیمت مثلث را به سمت بالا بشکند، قیمت ارتفاع مثلث (قاعده مثلث) را باید به نقطه شکست اضافه کنیم. و اگر قیمت به سمت پایین شکسته شود، ارتفاع مثلث را از نقطه شکست کم می‌کنیم.
برای به دست آوردن حد سود الگوی پرچم و پرچم سه‌گوش، موج حرکتی که باعث تشکیل الگو شده (میله پرچم) را باید اندازه بگیریم. اگر قیمت به سمت بالا این الگوها را بشکند، اندازه میله پرچم یا پرچم سه‌گوش را به قیمت کف الگو اضافه کنید تا حدسود تقریبی را به‌ دست‌ آید و اگر قیمت الگو را به سمت پایین بشکند، اندازه میله را از سقف قیمتی الگو کسر کنید.
اصلی‌ترین مشکل الگوهای ادامه‌دهنده و به صورت کلی تمام الگو‌ها، شکست جعلی (False Breakout) است. شکست جعلی زمانی رخ می‌دهد که قیمت الگو را بشکند، سپس مجددا به محدوده الگو برگردد و در نهایت خلاف جهت شکست قبلی الگو را بشکند. به همین دلیل ما از حدضرر استفاده می‌کنیم تا بتوانیم ریسک‌مان را مدیریت کنیم.
زمانی که قصد معامله بر اساس الگوهای ادامه‌دهنده را دارید، قدرت حرکت قیمت قبل از تشکیل الگو در نظر بگیرید. معمولا الگوهایی که بعد از حرکات قوی شکل می‌گیرند قابل اعتمادتر نسبت به الگوهایی هستند که بعد از حرکات ضعیف یا روند خنثی شکل می‌گیرند. اندازه الگوی ادامه‌دهنده باید نسبت به موج روندی که قبل از تشکیل الگو وجود داشته، کوچک‌تر باشد. هر چقدر که اندازه الگو شکل‌گرفته نسبت به روند قبلش بزرگ‌تر باشد، الگوی ما غیرقابل اعتمادتر می‌شود. اگر چه ممکن است در این شرایط هم روند بعد از شکست الگو ادامه داشته‌باشد اما افزایش نوسانات و افزایش حرکات قیمت در جهت مخالف روند قبلی می‌تواند آژیر خطری برای ما باشد.

بسیاری از معامله‌گران زمانی که الگوی ادامه‌دهنده شکسته می‌شود به‌دنبال افزایش حجم معاملات نیز هستند. اگر حجم معاملات پایین باشد، احتمال این‌که شکست الگو جعلی باشد، افزایش می‌یابد.

مثالی از الگوهای ادامه دهنده در بازار سهام

در نمودار سهام شرکت آمازون (که با نماد AMZN شناخته می‌شود)، می‌توانید سه الگوی تشکیل‌شده را ببینید. الگوی اول پرچم سه‌گوش، و دو الگوی دیگر پرچم هستند.

دو الگوی اول، تکنیکی که برای به دست آوردن حدسود تقریبی استفاده شده را نشان می‌دهد. این عدد، حدسود تقریبی برای ما است و بدین معنی نیست که قیمت حتما به آن ناحیه خواهد رسید و یا از این محدوده بالاتر نخواهد رفت.

مثال سوم نقطه شکست را نشان می‌دهد، که در این‌جا سیگنال خرید را برای ما صادر می‌کند. جهت سیگنال خرید با روند صعودی اخیر هم‌جهت است.

Continuation Pattern

چون شکست به سمت بالا شکل گرفته است، حدضرر را پایین کف قیمتی الگو قرار می‌دهیم.

ارتفاع موج حرکتی که الگو را تشکیل داده‌است (میله) اندازه‌گیری می‌شود و به قیمت کف الگو اضافه می‌شود تا حدسود تقریبی به‌دست آید. توجه داشته‌باشید که این نقطه تنها حدسود تقریبی را مشخص می‌کند ولی می‌تواند برای اندازه‌گیری نسبت سود به زیان برای ما مفید باشد. زمانی که شکست رخ می‌دهد می‌توانید از حد ضرر تریلینگ استاپ (Trailing stop) استفاده کنید.

بیشتر بخوانید:

جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.

الگوی پرچم چیست؟

الگوی پرچم چیست؟

در بحث تحلیل تکنیکال، الگوی پرچم/ Flag، یک الگوی نموداری است که در یک تایم‌ فریم، بر خلاف روند قبلی بازار حرکت می‌کند. چون شکل این الگو، معامله‌گران را به یاد پرچم می‌اندازد، به همین دلیل به اسم پرچم نامگذاری شده است. الگوی پرچم زمانی شکل می‌گیرد که قیمت کمی خلاف جهت روند قبلی بازار اصلاح کند. این الگو احتمال ادامه روند قبلی را نشان می‌دهد. ادامه روند بعد از تشکیل این الگو، بسیار سریع رخ می‌دهد پس اگر بتوانیم الگوی پرچم را درست تشخیص دهیم در زمان‌بندی معامله به ما بسیار کمک خواهد کرد.

نحوه تشکیل الگوی پرچم / Flag

محدوده پرچم، به محدوده‌ کوچکی گفته می‌شود که قیمت در آن اصلاحی خلاف جهت روند دارد و بعد از شکست این محدوده، قیمت حرکتی سریع و شارپ خواهد داشت. الگو معمولا از ۵ تا ۲۵ کندل تشکیل می‌شود (بسته به این‌ که از چه نوع نموداری استفاده می‌کنید). دو نوع الگوی پرچم داریم. الگویی که شیب صعودی دارد که به آن پرچم صعودی یا Bullish Flag گفته می‌شود و الگویی که شیب نزولی داشته باشد که به آن پرچم نزولی یا Bearish Flag گفته می‌شود. کف قیمتی محدوده پرچم، نباید از نصف ارتفاع میله قبل آن، بالاتر یا پایین‌تر باشد. الگوی پرچم ۵ ویژگی اصلی دارد.

  1. قبل از الگو یک روند قیمتی (صعودی یا نزولی) داریم.
  2. شکل‌گیری کانال قیمتی (پرچم).
  3. حجم معاملات.
  4. شکست پرچم.
  5. تاییدی برای این که قیمت در جهت شکست حرکت خواهد کرد.

پرچم صعودی و نزولی ساختاری شبیه هم دارند و تنها اختلاف آن‌ها در جهت روند و حجم معاملات آن‌ها است. در پرچم صعودی، حجم معاملات در روند اولیه قبل از تشکیل پرچم افزایش می‌یابد و زمانی که محدوده اصلاحی (پرچم) شکل می‌گیرد، حجم معاملات کاهش می‌یابد. اما برعکس در الگوی پرچم نزولی، ابتدا حجم معاملات فروش افزایش می‌یابد و در همان سطح باقی می‌ماند و با گذشت زمان، حجم معاملات فروش نیز افزایش می‌یابد.

یکی دیگر از ویژگی‌های پرچم، دو خط موازی تشکیل دهنده محدوده اصلاحی یا رنج هستند. اگر دو خط همگرا باشند، الگویی که شکل می‌گیرد به نام پرچم سه‌گوش یا مثلت جمع‌ شونده شناخته می‌شود. این الگوها جزء بهترین الگوهای ادامه‌دهنده هستند. معامله‌گران از این الگوها استفاده می‌کنند چون نقاط ورود و خروج را می‌توان به راحتی با استفاده از این الگوها مشخص کرد. این الگوها شبیه‌ هم هستند و در شرایط مشابه در بازار رونددار شکل می‌گیرند.
الگوها همچنین در حجم معاملات و الگوی شکست مشابه هستند. این الگوها بواسطه ویژگی‌هایی مثل کاهش حجم معاملات بعد از افزایشی که ابتدا در معاملات شکل گرفته بود، شناخته می‌شوند. تغییر در حجم معاملات بدین معنی است که معامله‌گرانی که باعث تشکیل روند صعودی یا نزولی شدند، ضرورتی نمی‌بینید که در محدوده اصلاحی یا رنج معاملات خود را ادامه دهند و در این صورت شرایط برای معامله‌گران جدید فراهم می‌شود، تا قیمت را با سرعت بیشتری نسبت به قبل، به سمت پایین یا بالا هل دهند.

مثال‌هایی از الگوی پرچم / Flag

در این مثال الگو پرچم صعودی را می‌بینید که قیمت در ابتدای روند صعودی داشته و سپس در یک محدوده، اصلاحی داشته است. ممکن است همیشه شکست ناحیه اصلاح قیمت با افزایش حجم معاملات همراه نباشد، اما معامله‌گران و سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند که همراه با شکست، حجم معاملات نیز افزایش یابد چون این افزایش نشان‌گر این خواهد بود که سرمایه‌گذاران و دیگر معامله‌گران برای موج صعودی جدید وارد شده‌اند.

الگوی پرچم

در الگوی پرچم نزولی، ممکن است حجم معاملات در محدوده اصلاح کاهش نداشته باشد. چون محرک روند نزولی قیمت معمولا ترس و اضطراب سهامداران از افت بیشتر قیمت است. هر چقدر قیمت بیشتر افت داشته باشد، سهامداران بیشتر احساس ترس می‌کنند و دست به اقداماتی مثل فروش می‌زنند.

بنابراین، این نوع حرکات قیمت توسط بیشتر شدن حجم معاملات از میانگین (و رو به افزایش بودن حجم معاملات) شناخته می‌شوند. زمانی که در روند نزولی قیمت وقفه‌ای ایجاد می‌شود، حجم معاملات رو به افزایش ممکن است کاسته نشود، بلکه در سطح ثابتی باقی بماند، که نشان می‌دهد در این سطح اضطراب و ترس وجود دارد. زمانی که قیمت شکست نزولی دارد، چون حجم معاملات از پیش افزایش یافته است مثل زمانی که شکست صعودی داریم، حجم معاملات چندان اهمیتی ندارد.

الگوی پرچم

چطور الگوی پرچم / Flag را معامله کنیم؟

با استفاده از الگوی پرچم، معامله‌گران می‌توانند با تشخیص سه نقطه کلیدی ورود، خروج و حدسود، برنامه معاملاتی‌شان را طراحی کنند.

۱.نقطه ورود

درست است که این الگو می‌تواند نشانه ادامه روند قبلی باشد اما برای این که وارد معامله اشتباهی نشوید صبر کنید، تا شکست انجام شود و سپس وارد معامله شوید. معامله‌گران معمولا دوست دارند بعد از این که قیمت، شکست الگوی صعودی را انجام می‌دهد و در بالای خط روند، تثبیت می‌شود، وارد معامله خرید شوند. در الگوی پرچم نزولی، بعد از این که شکست خط روند پایینی کامل می‌شود و قیمت در پایین این سطح بسته می‌شود، وارد معامله می‌شوند.

۲. حدضرر

معامله‌گران معمولا، خط مقابل الگوی پرچم را به عنوان نقطه حدضرر در نظر می‌گیرند. برای مثال، اگر خط روند صعودی الگوی پرچم در محدوده ۵۵ دلار شکل گرفته باشد، و خط روند نزولی الگو در ۵۱ دلار باشد، محدوده‌ای پایین‌تر از ۵۱ دلار می‌تواند نقطه مطمئنی برای قرار دادن حدضرر ما، برای یک معامله خرید باشد.

۳. حدسود

معامله‌گران محافظه‌ کار معمولا از اختلاف قیمت بین دو خط روند پرچم برای محدوده حدسود استفاده می‌کنند. برای مثال اگر اختلاف قیمت بین این دو خط ۴ دلار باشد و شکست در نقطه ۵۵ دلار شکل بگیرد، این معامله‌گران حدسود را در ۵۹ دلار قرار می‌دهند. روش خوش‌ بینانه‌تر برای تعیین‌ کردن حدسود، اندازه گرفتن فاصله دلاری بین سقف الگو و کف میله پرچم است. برای مثال اگر کف قیمتی میله پرچم ۴۰ دلار باشد و سقف قیمتی میله پرچم ۶۵ دلار باشد، اگر شکست در نقطه ۵۵ دلار شکل بگیرد، حدسود ما می‌تواند ۸۰$ باشد ( ۵۵ + ۲۵ دلار)

بعلاوه این سه نقطه کلیدی، معامله‌گران باید به حجم معامله‌ای که باز می‌کنند و روند کلی قیمت توجه داشته باشند تا بیشترین درصد موفقیت در استفاده از الگوی پرچم نصیب‌شان شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.