جواب بازی آمیرزا – جواب تمامی مراحل ۱ تا ۱۴۵۷
بازی آمیرزا یک بازی ایرانی خوش ساخت، سرگرم کننده و جذاب است که میان مردم طرفداران زیادی پیدا کرده و اکثرا درک بازارهای گاوی و خرسی به دنبال جواب بازی آمیرزا هستند.
افراد با سنین مختلف و سلیقه های متفاوت به این بازی موبایلی جالب علاقه مند هستند. اگر در مرحله ای گیر کرده اید نگران نباشید جواب تمامی مراحل بازی آمیرزا اینجاست.
بازی امیرزا ساخته جدید سازندگان بازی موفق باقلوا است که هدف آن پیدا کردن کلمات مورد نظر از بین حروف بهم ریخته است.
اجرای سریع، زیاد درک بازارهای گاوی و خرسی بودن مراحل، نداشتن امتیاز منفی، گرافیک زیبا و انیمیشن های جذاب از نقاط قوت این بازی سرگرم کننده است و شما را ساعت ها مشغول خواهد کرد.
ولی این بازی هیجان کافی نداشته ندارد. برای دریافت یک حرف راهنما باید ۴۵ سگه بدهید که هزینه بالایی است، در صورتی که برای حدس کل کلمات هر مرحله سکه کمی می گیرید.
در بازی آمیرزا اگر کلمه اضافی پیدا کردید، میتوانید آنها را قندانی که در اختیار دارید بریزید و سکه جایزه بگیرید.
روش بازی در هر مرحله
در هر مرحله تعدادی حرف در یک سینی پایین صفحه چیده شده و در بالای صفحه خانه هایی برای کلماتی که باید پیدا شوند وجود دارد.
در مراحل ابتدایی تعداد حروف سینی و تعداد خانه ها کمتر است.
هر چه مراحل پیش می رود تعداد کلمات و تعداد حروف شان افزایش می یابد.
برای ثبت هر کلمه در جای خود، حرف اول را لمس کرده و بدون برداشتن انگشت، به ترتیب روی حروف بعدی بکشید.
جواب بازی آمیرزا – جواب تمامی مراحل ۱ تا ۱۴۵۷
بازی آمیرزا یک بازی ایرانی خوش ساخت، سرگرم کننده و جذاب است که میان مردم طرفداران زیادی پیدا کرده و اکثرا به دنبال جواب بازی آمیرزا هستند.
افراد با سنین مختلف و سلیقه های متفاوت به این بازی موبایلی جالب علاقه مند هستند. اگر در مرحله ای گیر کرده اید نگران نباشید جواب تمامی مراحل بازی آمیرزا اینجاست.
بازی امیرزا ساخته جدید سازندگان بازی موفق باقلوا است که هدف آن پیدا کردن کلمات مورد نظر از بین حروف بهم ریخته است.
اجرای سریع، زیاد بودن مراحل، نداشتن امتیاز منفی، گرافیک زیبا و انیمیشن های جذاب از نقاط قوت این بازی سرگرم کننده است و شما را ساعت ها مشغول خواهد کرد.
ولی این بازی هیجان کافی نداشته ندارد. برای دریافت یک حرف راهنما باید ۴۵ سگه بدهید که هزینه بالایی است، در صورتی که برای حدس کل کلمات هر مرحله سکه کمی می گیرید.
در بازی درک بازارهای گاوی و خرسی آمیرزا اگر کلمه اضافی پیدا کردید، میتوانید آنها را قندانی که در اختیار دارید بریزید و سکه جایزه بگیرید.
روش بازی در هر مرحله
در هر مرحله تعدادی حرف در یک سینی پایین صفحه چیده شده و در بالای صفحه خانه هایی برای کلماتی که باید پیدا شوند وجود دارد.
در مراحل ابتدایی تعداد حروف سینی و تعداد خانه ها کمتر است.
هر چه مراحل پیش می رود تعداد کلمات و تعداد حروف شان افزایش می یابد.
برای ثبت هر کلمه در جای خود، حرف اول را لمس کرده و بدون برداشتن انگشت، به ترتیب روی حروف بعدی بکشید.
سریعترین اینترنت جهان ارتقا یافت
گروه فناوری: سریعترین شبکه اینترنت جهان به سرعت خیرهکننده ۴۶ ترابیت بر ثانیه ارتقا یافت.به گزارش ایسنا ، سریعترین شبکه اینترنت در ایالات متحده آمریکا کمی سریعتر شده است. شبکه علوم انرژی(Esnet) به "ESnet۶" ارتقا یافته و به پهنای باند ۴۶ ترابیت بر ثانیه دست یافته است. اگرچه باید خاطرنشان کرد که این شبکهی درک بازارهای گاوی و خرسی اینترنت تنها در اختیار دانشمندان قرار میگیرد.
"ESnet" ابتدا در سال ۱۹۸۶ برای کمک به ارتباط برقراری دانشمندان در آزمایشگاههای مختلف وزارت انرژی(DOE) در سراسر ایالات متحده تأسیس شد و به آنها اجازه میداد تا به سرعت مقادیر عظیمی از دادههای خام را به اشتراک بگذارند. در دهههای پس از آن، بهروزرسانیهای زیادی برای همگام شدن این شبکه اینترنت با پیشرفتهای فناوری و حجم عظیم دادههای تولید شده توسط آزمایشهای علمی انجام شده است. در سال ۲۰۲۱، ۱.۱ اگزابایت داده از طریق این شبکه منتقل شد.
و اکنون زمان جهش نسل بعدی فرا رسیده است. "ESnet۶" از ۲۴ هزار کیلومتر کابل فیبر نوری اختصاصی در سراسر کشور تشکیل شده است که ارتباطات شبکهی مازهای(Backbone Network) را قادر میسازد تا با سرعت بین درک بازارهای گاوی و خرسی ۴۰۰ گیگابیت تا یک ترابایت بر ثانیه داده انتقال دهند. شبکهٔ مازهای(ستونفقراتی) بخشی از زیر ساخت یک شبکه رایانهای است که قطعههای مختلف شبکه را به هم وصل میکند و مسیری برای مبادله اطلاعات بین شبکههای محلی و زیرشبکههای مختلف را ارائه میکند.
این سرعت تا پیش از این بیشترین سرعت انتقال داده در شبکه اینترنتی در جهان بوده است، اما اکنون این شبکه به پهنای باند ارسال ۴۶ ترابیت داده بر ثانیه دست یافته و تقویت شده است. اگرچه باید گفت که این شبکه رکورد سرعت انتقال داده را در دست ندارد بلکه این افتخار به یک تاسیسات آزمایشی در ژاپن میرسد که به سرعت شگفتانگیز یک پتابیت در ثانیه(Pbps) یعنی ۱۰۰۰ ترابیت در ثانیه دست یافت.
برای درک بهتر آن میتوان گفت که اتصال در شبکه معمولی اینترنت چند ده تا چند صد مگابیت بر ثانیه است، در حالی که شبکه اینترنت "ESnet۶" معادل ۴۶ میلیون مگابیت در ثانیه عمل میکند.اینترنت شبکه ESnet۶ به گونهای طراحی شده که به دانشمندان اجازه میدهد مجموعههای بزرگی از داده را بین تیمها، ابزارها و تاسیسات انتقال دهند و همچنین این شبکه برای کمک به حوزههای تحقیقاتی عمده درک بازارهای گاوی و خرسی و فشرده مانند مدلسازی آب و هوا، مطالعات ژنومی، مشاهدات تلسکوپها، آزمایشهای فیزیک و اطلاعات کوانتومی آماده خواهد شد.
مسوولان رودربايستي دارند که شكست را بپذيرند
گروه سياسي:روزنامه اعتماد نوشت: پس از اظهارنظرهاي متعدد اساتيد «جامعهشناسي»، «ارتباطات»، «علوم سياسي» و «روان شناسي»به نظر ميرسد، جاي خالي نگاه اساتيد فلسفه به رخدادهاي اخير به شدت احساس ميشود.
اساتيد و تحليلگراني كه با سير و غور در مباحث و رخدادها از منظر پديدارشناسانه و بنيادين تلاش ميكنند تفسيرهاي تازه از وقايع ارايه كنند. از اين منظر بيژن عبدالكريمي، فيلسوف ايراني و دانشيار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال، چهرهاي است كه تلاش ميكند ارتباط جذابي ميان فلسفه، جامعهشناسي، تاريخ و سياست ايجاد كند و با استفاده از اين نگاه بينارشتهاي، تفاسير خاص خود را از رخدادها ارايه كند.
عبدالكريمي كه طي سالهاي اخير، نامش در ليست اساتيد اخراجي دانشگاههاي كشور ثبت شده، در گفتوگو با «اعتماد» با بازخواني چالش ميان نوگرايان و سنتگرايان به دنبال آن است كه راهكارهاي عملي براي درك شرايط تازه كشور براي سياستگذاران و عموم مخاطبان ارايه كند. او معتقد است، هر چند خطر تجزيهطلبي و ناهنجاريهاي عمومي در شرايط فعلي احساس ميشود، اما اين خطر نه از بطن پيگيري مطالبات جوانان بلكه از طريق برخوردهاي سلبي و پليسي با اين مطالبات است كه شكل واقعي به خود ميگيرد. خطري كه عبدالكريمي معتقد است، تصميمسازان تا دير نشده بايد آن را جدي گرفته و براي عبور از آن چارهانديشي كنند. او معتقد است نوگرايان، اطلاحطلبان و جوانان، مانند سنتگرايان، اصولگرايان و محافظهكاران بايد نمايندگاني در نظام سياسي داشته باشند تا در بزنگاهها در شمايل حلقه واسط عمل كنند و كشور را از دل درياي مواج بحرانها به سمت ساحل امن وآرامش هدايت كنند.
برخي تحليلگران و اساتيد دانشگاهي در مورد رخدادهاي اخير روايتهاي خاصي ارايه ميكنند، برخي از منظر نظام طبقاتي به موضوع نگاه ميكنند و برخي ديگر نيز پاي مطالبات ميان نسلي را به ميان ميكشند. شما به عنوان يك استاد فلسفه، رخدادهاي اخير را چطور تفسير ميكنيد؟
بارها به اين موضوع اشاره كردهام كه در جامعه ايراني با يك دو قطبي مواجهيم؛ نوگرايان و سنتگرايان اين دو قطبي را شكل دادهاند. در تمام اين سالها به مطالبات و خواستههاي نوگرايان توجه نشده و اين طيف به عنوان شهروندان درجه دو مطرح بوده و هستند. در واقع، نوگرايان نمايندهاي در حاكميت ندارند و همه نمايندگانشان در بخشهاي مختلف يا كنار زده شده يا اينكه حذف شدهاند. نهادهاي ميانجي نيز در يك چنين جامعهاي وجود ندارد كه در زمان التهابات و تكانههاي سياسي و اجتماعي به صحنه ورود كرده و با طرفين صحبت كنند. در واقع با عدم بلوغ قدرت سياسي در كشور مواجهيم. اگر بلوغ سياسي وجود داشت حتي اگر طبقه متوسط نوگرا نمايندهاي نداشت، سيستم بايد براي آنها نمايندهاي ايجاد ميكرد تا در بزنگاههاي تاريخي مانند رخدادهاي امروز با آنها به جاي يك جمعيت گسترده و غيرمتمركز بتوان سخن گفت. بدون ترديد نيروهاي خارجي و بدخواهان نيز از اين شرايط سوءاستفاده كرده و مشكلاتي ايجاد ميكنند . نهايتا نيز كار به خونريزي و تحركات خشونتآميز ميرسد.
طي روزهاي اخير و پس از كنشگريها از سوي فعالان درک بازارهای گاوی و خرسی اقتصادي و كسبه، برخي تحليلگران اعلام ميكنند مطالبات طبقه متوسط و محروم جامعه در حال نزديك شدن به هم است. اين گزاره از نظر شما درست است؟
به نظرم طبقه متوسط نوگراي ايران به يك معنا سوبژه مدرن هستند؛ به لحاظ فرهنگي درك نشدند، مقولاتي در قدرت سياسي وجود نداشته كه اينها درك شوند. به لحاظ فرهنگي فهم نشده و حتي سركوب شدهاند و به لحاظ اقتصادي نيز مدام نحيف و ضعيف شدهاند. اين در حالي است كه طبقه متوسط در همه كشورها موتور رشد هستند. اما قدرت سياسي ما نتوانسته با طبقه متوسط ارتباط معقولي برقرار كند و طبقه متوسط ايراني مدام در حال كوچكتر شدن است.
طبقه متوسط در ساير كشورها چه مطالباتي دارند؟ آيا اين مطالبات را ميتوان به طبقه متوسط نوگراي ايران هم ارتباط داد؟
در همه جهان، طبقه متوسط به دنبال بهرهبرداري از جهان هستند. در يك چنين جهان تكنولوژيكي كه معيار زيستن با بهرهبرداري از جهان سنجيده ميشود، طبقه متوسط ايراني (و همه اقشار جامعه) روز به روز در حال نحيف شدن است و سفرههاي آنان روزبهروز در حال آب شدن است و نميتوانند مانند ساير شهروندان جهاني از امكانات جهان تكنولوژيكي كنوني بهرهمند شوند. خودروي مناسب نميتوانند سوار شوند، گوشيهاي مناسب براي آنها محدود شده، اينترنت را هم براي آنها محدود ميكنند و. به همين دليل است هم به لحاظ روحي- معنوي و هم به لحاظ اقتصادي اين طبقه تحت فشار است.
اين روزها درباره نسل دهه هشتاديها و مطالبات آنها زياد صحبت ميشود. شما به عنوان يك استاد فلسفه اين نسل را چطور تحليل ميكنيد؟
ما دچار دومين شكاف تمدني و دومين گسست تاريخي خود شدهايم؛ يعني اگر برخورد با مدرنيته را نخستين گسست تاريخي ايران در نظر بگيريم با ظهور مدرنيته متاخر در رابطه با جهان نوين، دومين گسست تاريخي ايران رخ داده است. در جهان پسامدرن بسياري از باورهاي جهان مدرن نيز به قول ماركس دود شده و به هوا رفته است. اما اين شكاف، صرفا يك شكاف نسلي نيست و ابعاد وسيعتري دارد. يعني اين نسل انتولوژي ديگري دارد، درك ديگري دارد، از انسان فهم ديگري دارد. متاسفانه جريانات سنتگراي ايران و كساني كه خود را متعهد به گفتمان انقلاب ميدانند و. تصوير روشني از اين نسل ندارند و آنها را نميشناسند. منِ اهلِ فلسفه هم احساس ميكنم ارتباط با اين نسل اصلا ساده نيست و منطق خاص خود را دارد. اين نسل طغيانگر است و هيچ اتوريتهاي را نميپذيرد. در خانه اتوريته پدر را نميپذيرد، در مدرسه و دانشگاه اتوريته معلم و استاد را نميپذيرد. حتي اتوريته مرد بر زن را نميپذيرد و در كل به شدت اتوريتهستيز است. با سنت هم در ميافتد و همه مبادي سنت را به پرسش گرفته است.
اما نحوه مواجهه با يك چنين نسلي چگونه بايد باشد؟
اين نسل بايد فهم شود؛ بدترين شيوه مواجهه با اين نسل، شيوه پليسي، نظامي و امنيتي است. با اين شيوهها شايد در ظاهر بتوان مساله را جمع كرد، اما مسائل حل نميشوند. اگر متوليان قصد دارند اين موضوع براي ساختار سياسي و حاكميت مشكلي ايجاد نكند بايد مساله را درك كنند، بعد به دنبال راهحل باشند.
در شرايطي كه برخي چهرههاي سياسي و مسوول اعلام ميكنند هر گونه اصلاحاتي به معناي عقبنشيني است، شما براي عبور از اين مشكلات چه راهكاري را پيشنهاد ميكنيد؟
اين منطق، نظامي و پليسي است. اين منطق را در برابر دشمن بيروني ميتوان به كار گرفت و گفت اگر يك قدم به عقب برويم، بايد قدمهاي بيشتري عقب برويم. مثلا گفته شود اگر در برجام كوتاه بياييم، باز هم دشمنان بيشتر ميخواهند. اما با اين منطق در خانه و در برابر فرزندانمان نميتوانيم عمل كنيم. يعني اگر من در برابر فرزندم انعطاف نشان ميدهم، به معناي ضعف من نيست به معناي نگاهي است كه به فردا دارم. معتقدم سياستگذاران در مواجهه با اين نسل بايد نگاه پدرانه داشته باشند، نه پليسي. متاسفانه برخي جريانات كه در مقابله با طيفهاي بيروني موفق عمل كردهاند و تصور ميكنند عملكرد مطلوبي داشتهاند، با همين نگاه (نبايد عقب نشست) با فرزندان ايران در داخل هم عمل ميكنند كه اشتباه است. اين دو گزاره با هم تفاوتهاي بنيادين دارند كه بايد درك شوند.
اگر اين نگاه سلبي تداوم داشته باشد در ادامه فضاي عمومي جامعه به چه سمتي ميرود؟
اگر اصلاح و تغيير نگاه صورت نگيرد و اگر جريانات سنتگرا و طرفداران گفتمان انقلاب روند تاريخ را فهم نكرده، روح زمان را درك نكنند و با سوبژه مدرن ارتباط برقرار نكنند با مشكلات عميقتري در درک بازارهای گاوی و خرسی فضاي عمومي جامعه مواجه ميشويم.
جريان راست و محافظهكاران ايراني به دنبال القاي اين تصور هستند كه ادامه اين روند خطر تجزيهطلبي يا سوريه شدن را براي كشور به دنبال دارد. آيا تحولات ايران را ميتوان به يك چنين احتمالاتي تسري داد؟
اين نگراني جدي است. اما برخورد پليسي، نظامي و امنيتي با يك مساله فرهنگي - اقتصادي است كه بيترديد ما را به سمت سوريه شدن و تجزيه شدن پيش ميبرد. در واقع ما با دو مشكل روبه رو هستيم؛ يكي خطر كم شدن اقتدار سياسي براي كشور كه من هم نميخواهم اين اقتدار كم شود. اما بايد توجه داشت. اقتدار تنها در كاربرد زور نيست؛ بايد از ابزارهاي نرم هم براي فرو نشاندن خشم و نارضايتي بحق مردم استفاده كرد. اين مواجهه يك ظرافت خاص ميطلبد. من خواهان تضعيف قدرت سياسي كشور نيستم. خطر تجزيه ايران براي من و هر ايراني ميهن دوستي جدي است اما راه مقابله با تجزيهطلبي از طريق روشهاي سلبي نيست.
موضوع مهم بعدي برخي برخوردها با رسانههاي منتقد و خبرنگاران، اساتيد و دانشگاهيان است. اين روند را چطور تحليل ميكنيد؟
اين رويكرد در ادامه همان نگاه نادرست است؛ خود اين نگاه بخشي از ريشههاي بحران است.
اگر قرار باشد چند راهكار عملي براي عبور از چالش ارائه كنيد، چه موضوعي را مطرح ميكنيد؟
اگر سوبژه مدرن به رسميت شناخته شود و درک بازارهای گاوی و خرسی با نسلهاي جدي برخورد درستي صورت بگيرد و حرف آنها شنيده شود، فضا به سمت اصلاح ميل ميكند. بايد اصل 27 قانون اساسي اجرا شود. بايد ديد چرا طي بيش از 4 دهه گذشته هيچ تجمع قانوني در كشور مجوز نگرفته است؟ اگر اجازه داده شود اين نسل و نمايندگان طبقه متوسط سخنگوياني در حاكميت سياسي داشته باشند، بسياري از بحرانها حل ميشود.
درباره گشت ارشاد زياد صحبت شده؛ شما چشمانداز اين ايده را چطور ميبينيد؟
معتقدم گشت ارشاد شكست خورده است. فقط مسوولان رودربايستي دارند كه اين شكست را بپذيرند و اعلام كنند. در چشمانداز آينده اين گشت معنا و مفهومي نخواهد داشت.
جهش ژنتیکی عجیب قورباغهها پس از فاجعه اتمی چرنوبیل
قورباغههای مشکی چرنوبیل، به عنوان گونهای که از تشعشعات مرگبار رادیواکتیو این منطقه جان سالم به در برده، نمونهای شگفتانگیز از تکامل هستند.
حادثهای که در راکتور چهار نیروگاه هستهای چرنوبیل طی سال ۱۹۸۶ رخ داد، باعث انتشار بزرگترین سطح از مواد رادیواکتیو در محیطزیست تاریخ بشر شد. تاثیرات قرارگیری در معرض دوزهای بالای تابش این مواد، برای محیطزیست و جمعیت انسانی، عواقب سنگینی را به همراه داشت. اما با گذشت بیش از سه دهه از وقوع این اتفاق سهمگین، چرنوبیل امروزه به یکی از بزرگترین ذخایر منابع طبیعی در اروپا تبدیل شده است. به طوری که امروزه طیف متنوعی از گونههای در معرض خطر انقراض از جمله خرس، گرگ، سیاهگوش و حتی قورباغه های مشکی در آنجا پناه گرفتهاند.
تابش رادیواکتیو میتواند به ژن موجودات زنده آسیب رسانده و جهشهای نامطلوبی را ایجاد کند. با این حال، یکی از جالبترین موضوعات تحقیقاتی در چرنوبیل، تلاش برای تشخیص این موضوع است که آیا برخی از گونهها واقعا برای زندگی با تشعشعات سازگار هستند یا خیر. همانند سایر آلایندهها، تشعشع میتواند یک عامل انتخابی بسیار قوی باشد و جاندارانی با مکانیزمهایی که شانس بقای آنها را در مناطق آلوده به رادیواکتیو افزایش میدهد، در آنجا برای نسلها زندگی و تولیدمثل کنند.
محافظت ملانین از قورباغه ها در برابر تشعشع رادیواکتیو
محققان طی پروژهای که در سال ۲۰۱۶ برای جستجو در نزدیکی راکتورهای هستهای آسیب دیده چرنوبیل آغاز کردند، چندین قورباغه مشکی درختی غیرمعمول را مشاهده کردند. این گونه معمولا به رنگ سبز روشن است، اگرچه گاهی موارد تیرهتر نیز یافت میشوند.
ملانین، عاملی مهم در شکلگیری رنگ تیره در بسیاری از موجودات است. مورد کمتر شناخته شده آن است که این دسته از رنگدانهها میتوانند اثرات منفی اشعه ماوراءبنفش را کاهش دهند. همچنین نقش محافظتی آن میتواند به تشعشعات یونیزان نیز تعمیم یابد، همانطور که در مورد قارچها چنین یافتهای صادق است. ملانین بخشی از انرژی تشعشع را جذب و دفع میکند. علاوه بر این، میتواند مولکولهای یونیزه شده در داخل سلول، مانند گونههای فعال اکسیژن را از بین برده و خنثی کند. این تحرکات باعث میشود که جاندارانی که در معرض تشعشع قرار دارند، کمتر آسیب ببینند و شانس بقای خود را افزایش دهند.
قورباغه های مشکی درختی چرنوبیل
پس از شناسایی اولین قورباغه های مشکی چرنوبیل در سال ۲۰۱۶، دانشمندان تصمیم گرفتند نقش رنگآمیزی ملانین در حیات وحش این منطقه را مورد مطالعه قرار دهند. طی سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹، رنگبندی قورباغه های درختی شرقی که در مناطق مختلف شمال اوکراین زندگی میکردند، به طور مفصل بررسی شد.
منطقه آلوده به رادیواکتیو و ممنوعه در چرنوبیل
در طول این سه سال، رنگ پوست پشتی بیش از ۲۰۰ قورباغه نر که در ۱۲ حوضچه مختلف پرورش یافته بودند، تجزیه و تحلیل شد. این محلها در امتداد شیب وسیعی از آلودگی رادیواکتیو قرار داشتند. آنها شامل درک بازارهای گاوی و خرسی برخی از پرتوزاترین مناطق روی کره زمین بودند، اما همچنین چهار مکان خارج از منطقه ممنوعه چرنوبیل با سطوح تشعشع پایینتر نیز برای کنترل پروژه، مورد مطالعه قرار گرفتند.
مقاله این محققان که در نشریه Evolutionary Applications منتشر شده، نشان میدهد که رنگ قورباغه های درختی چرنوبیل، بسیار تیرهتر از قورباغههایی است که در مناطق خارج از این محدوده قرار دارند. همانطور که در سال 2016 مشخص شد، برخی از آنها کاملا سیاه هستند. این رنگ به سطوح تشعشعی که امروزه قورباغهها تجربه میکنند و میتوان در همه افراد اندازهگیری کرد مربوط نیست، بلکه از درک بازارهای گاوی و خرسی بقای این گونه در داخل یا نزدیکترین محل به آلودگی مناطق در زمان حادثه حکایت دارد.
نتایج این مطالعه نشان میدهند که قورباغه های مشکی چرنوبیل، توانستهاند در پاسخ به تشعشعات، فرآیند تکامل سریعی را پشت سر بگذارند. در این سناریو، قورباغههای تیره رنگ پیش از وقوع حادثه، اقلیت جمعیت خود محسوب میشدند، توسط عملکرد محافظتی ملانین، جان سالم به در بردند.
قورباغه های تیره، در برابر تابش رادیواکتیو تا حد زیادی مقاومت داشتند و با موفقیت بیشتری تولید مثل میکردند. با گذشت بیش از ده نسل از قورباغهها پس از حادثه چرنوبیل، طبق فرآیند کلاسیک و سریع انتخاب طبیعی، قورباغه های مشکی هماکنون نوع غالب گونههای موجود در منطقه ممنوعه چرنوبیل محسوب میشوند. مطالعه قورباغه های مشکی چرنوبیل، اولین قدم برای درک بهتر نقش محافظتی ملانین در برابر محیطهای تحت تاثیر آلودگی رادیواکتیو است. علاوه بر آن، این مطالعه مسیر یافتن کاربردهای امیدوارکننده در زمینههای متنوعی نظیر مدیریت زبالههای هستهای و اکتشاف فضایی را نیز هموار میکند.
دیدگاه شما