الزامات رویکرد استراتژیک در شرکتهای پیمانکاری
گزارش سال ۲۰۱۳ موسسه بین اند کمپانی نشان می دهد، همچون سالهای گذشته برنامه ریزی استراتژیک پراستفاده ترین ابزار مدیریتی در سازمانهای سراسر دنیا می باشد. همچنین این تحقیق نشان می دهد از منظر رضایت از ابزارهای مدیریتی نیز برنامه ریزی استراتژیک از جمله رضایت بخش ترین ابزارهای مدیریتی محسوب می شود.
در ایران نیز اگر چه اقتصاد غیر رقابتی و دولتی آن در بسیاری از حوزه ها سبب شده است تا حدودی نحوه استفاده از ابزارهای مدیریتی متفاوت باشد، اما تحقیق های مشابه نشان می دهد تفاوت معناداری نیز وجود ندارد. یعنی آنکه برنامه ریزی استراتژیک یکی از ابزارهای مدیریتی است که در سازمانهای ایرانی مورد توجه و استفاده است. با این وجود به دلایل متعددی همواره این پرسش مطرح می شود که آیا شرایط بسیار متغیر محیطی در ایران مانع از کارآمدی این ابزار نیست. برخی از صنایع نیز با دید تردید آمیزتری به آن نگریسته و به گمان آنها برنامه ریزی استراتژیک مختص سازمانهای B2C (عرضه کننده کالا و خدمات به مصرف کننده نهایی) است و شرکتهای B2B (کسب و کارهای شرکتی) کمتر نیازمند برنامه ریزی استراتژیک هستند.
در این مقاله به طور مشخص به این پرسش پاسخ داده شده است که آیا واقعا برنامه ریزی استراتژیک در شرکتهای بزرگ پیمانکاری و پروژه محور مانند پیمانکاران عمومی ضروری است. آیا تغییرات بسیار زیاد محیطهای کسب و کار به ویژه در صنایع مرتبط با نفت و گاز که به شدت متاثر از متغیرهای محیطی مانند قیمت نفت، روابط بین الملل، تحریم و … هستند، برنامه ریزی استراتژیک را در این شرکتها را بی اثر نکرده است. پاسخ به این پرسش نیازمند بررسی ساختار این صنعت و تحلیل دقیقتر میباشد که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد. اما باید توجه داشت که طرح این پرسش مختص شرکتهای پروژه محور پیمانکاران عمومی نبوده و سایر صنایع نیز با همین پرسش و تردید مواجه هستند. در سطحی بالاتر بحران اقتصادی سالهای اخیر در سراسر دنیا این پرسش را به سوالی فراگیر در سازمانهای سراسر دنیا بدل نموده است. به گونهای که متخصصان مدیریت از محیط متغیر امروز به محیط پرتلاطم یاد میکنند. و در پاسخ به این چالش سازمانها، رویکردهای جدیدی را برای برنامه ریزی استراتژیک بنا نهاده و به سازمانها توصیه مینمایند. به باور بسیاری از متخصصان اگرچه در محیط پرتلاطم برنامهریزی دقیق به معنای رایج آن در دهههای گذشته امکانپذیر نیست، اما همچنان برنامه ریزی استراتژیک به معنی هدفگذاری و تعیین جهت سازمان و تلاش برای همسو کردن فعالیتهای سازمان ضروری است.
حال پس از این پاسخ ابتدایی، بررسی ساختار صنعت پیمانکاری کمک میکند که پاسخ دقیقتری به این پرسش داده شود. چرا که بررسیها نشان میدهد دقیقاً به خاطر همین ویژگیها برنامهریزی استراتژیک در این شرکتها الزام آورتر است. چهار ویژگی شاخص این صنعت، تفکر استراتژیک شرکت را به موضوعی محوری برای توفیق در بازار تبدیل نموده است.
۱- نوسان تقاضا
یکی از مهمترین ویژگی های صنعت ایجاد و توسعه زیر ساختها، نوسان تقاضا یا به عبارت دیگر متغیر بودن حجم کار در آن می باشد. این موضوع مختص بازار ایران نیست هر چند میزان نوسان به دلایلی که گفته خواهد شد در بازار ایران بیش از کشورهای توسعه یافته می باشد. برای اثبات این ادعا به آمار مجموع درآمد ۴۰۰ پیمانکار برتر دنیا بر اساس گزارش ENR در سال ۲۰۱۲ توجه نمایید. در حالی که این شرکتها در سال ۲۰۰۹ مجموعا ۳۳۸٫۴ میلیارد دلار درآمد داشته اند در سال ۲۰۱۰ این رقم به ۲۹۰٫۶ میلیارد دلار کاهش یافته است. همین کاهش را می توان در سال ۲۰۱۱ نسبت به ۲۰۱۰ و همین طور استراتژی های غیر جهت دار ۲۰۰۴ نسبت به ۲۰۰۳ مشاهده نمود.
وابستگی حجم فعالیتهای صنعت احداث در ایران به درآمدهای نفتی، بودجه عمرانی، سیاستهای دولت و روابط بین الملل سبب شده است که در ایران شاهد نوسان جدی تری نسبت به متوسط سایر کشورها باشیم.
۲- تغییر استراتژی اجرای پروژه ها
طی ده های گذشته استراتژی اجرای پروژه ها تغییرات گسترده ای یافته است. زمانی پروژ ها به صورت امانی و سه عاملی اجرا می شدند و امروزه روشهای متعددی مانند BOT,BOO, EPCF, BuyBack و … را شاهد هستیم و به طور طبیعی در آینده نیز این شیوه ها تکامل بیشتری می یابند. برای مثال فقط کافی است به تغییرات متعدد قراردادهای توسعه میادین نفتی توجه نماییم که در گذر زمان تغییرات گسترده ای را شاهد بوده اند و انتظار می رود در آینده نزدیک دوباره شاهد تغییراتی در آن باشیم.
هر استراتژی اجرا نیازمند سازماندهی، مدیریت، اداره و ریسکهای متفاوتی در شرکتهای پیمانکاری است. و تجربه نشان داده است شرکتهایی توانسته اند از فرصتهای جدید اجرای پروژه ها استفاده نمایند که به موقع با درک تغییرات بازار، قابلیتهای لازم را در سازمان خود توسعه داده باشند. برای مثال به شرکتی توجه نمایید که تا یک دهه پیش فقط پروژه های سیویل اجرا می کرده است، اما با درک تغییرات بازار، توانسته است با جهت گیری استراتژیک مناسب قابلیتهای اجرای پروژ های EPCF را در خود یا در مشارکت با دیگر شرکتها ایجاد نماید. مروری بر فهرست برترین پیمانکاران کشور نشان می دهد آنها نه تنها به موقع ظرفیتهای لازم برای اجرای پروژه ها را متناسب با استراتژی های جدید اجرا در خود توسعه داده اند، بلکه در گذر زمان، در انتخاب بازارهای هدف یعنی راه و ساختمان، نیرو و نفت و گاز نیز هوشمندی قابل توجهی داشته اند.
بی تردید در گذشته در کنار شرکتهای برتر پیمانکاری امروز رقبای بسیاری بوده اند که یا لزوم این تغییرات را درک نکرده اند و یا نتوانسته ظرفیت های استراتژی های غیر جهت دار لازم را در سازمان خود توسعه بدهند و طبعا امروز سهم قابل توجهی از بازار در حال رشد صنعت احداث ندارند.
۳- موانع کم برای ورود به صنعت
مهمترین عامل در واگذاری پروژه ها قمیت می باشد. اگر چه سابقه و کیفیت کار نیز عامل تعیین کننده ای می باشند، با این وجود همچنان قیمت تعیین کننده اصلی است. از اینرو ورود بازیگران جدید به عرصه فعالیت چندان دشوار نبوده و همواره شرکتهای فعال در این صنعت در فشار رقابت قرار دارند. از اینرو درک درست بازار و متناسب با آن اتخاذ استراتژی مناسب رقابتی از الزامات موفقیت می باشد.
عواملی مانند:
سرمایه گذاری نسبتا پایین در صنعت پیمانکاری
تحصیل نسبتا ساده دانش فنی؛ به سبب موقتی بودن پروژه ها نرخ ورود و خروج نیروی انسانی در این صنعت به نسبت بالا بوده و شرکت ها می توانند تیم های مدیریتی و فنی خود را نسبت به دیگر صنایع راحتتر تجهیز نمایند.
۴- با تعریف هر پروژه تا حدود زیادی جهت گیری یک شرکت تعیین می شود.
با تعریف هر پروژه در شرکت، در عمل در مورد آینده چند سال شرکت تصمیم گیری می شود. چرا که اغلب اوقات بخش قابل توجهی از منابع و توانمندی های شرکت با تعریف هر پروژه با آن اختصاص می یابد و شرکت ظرفیتهای لازم برای اقدامات دیگری را در اختیار ندارد. یعنی ورود به یک پروژه به معنی تصمیم گیری استراتژیک شرکت است. و از آنجا که مدیران شرکتهای پیمانکاری هر روزه با این گونه از تصمیم ها مواجه هستند، فقدان تفکر و رویکرد استراتژیک می تواند سبب هرز رفتن منابع و قابلیتیها سازمان شده و در بلند مدت جایگاه رقابتی سازمان را خدشه دار نماید.
از اینرو با توجه به این چهار ویژگی برشمرده در مورد شرکتهای پیمانکاری، آنها بیش از دیگر شرکتها ملزم به داشتن تفکر و رویکرد استراتژیک می باشند. آنها باید به طور مداوم به روندهای صنعت توجه داشته باشند، رفتارهای رقبا چه داخلی و چه خارجی را تحلیل نمایند، سازمان خود را برای پاسخ به نیازهای نوظهور آماده کنند و بتوانند به موقع نسبت به بازطراحی سازمان خود اقدام نمایند.
استراتژی کلی در مورد نحوه انتخاب صندوق ارز دیجیتال : قسمت اول
داراییهای دیجیتال به عنوان یک کلاس جدید دارایی ویژگیهای جالبی دارند که میتوانند از سبدهای سهام متنوع شده داراییهای سنتی سود ببرند. با این وجود روشهای بسیاری برای مواجهه با داراییهای دیجیتال وجود دارد: سرمایه گذاری غیرفعال، مدیریت فعال، سرمایه گذاری کوتاه مدت یا بلند مدت و غیره. با بیش از ۸۰۰ صندوق ارز دیجیتال (Crypto Funds) در تمام ابعاد، از شاخص غیر فعال گرفته تا صندوقهای معاملات فعال و صندوقهای سرمایه گذاری پر ریسک و صندوق داراییها، انتخاب از میان آنها کاری دشوار است.
صندوق ارز دیجیتال درست مانند صندوقهای پوشش ریسک در هر شکل و اندازهای وجود داشته و سرمایه گذاران تمایل دارند از طریق منشور تحلیل صندوقهای پوشش ریسک به آنها نگاه کنند. با این حال از آنجا که صندوق ارز دیجیتال با یک کلاس دارایی جدید با ویژگیهای منحصر به فرد داراییهای دیجیتال همراه است، نتیجه گیری برای سرمایه گذاران هنگام استفاده از معیارهای دارایی سنتی گمراه کننده خواهد بود.
هدف این مقاله ارائه یک چارچوب تحلیلی کمی برای بهتر فهمیدن صندوق ارز دیجیتال است. این مقاله مجموعه ابزارهای سادهای است که به درک خطر احتمالی صندوق ارز دیجیتال کمک میکند اما برای سرمایه گذاری هیچ تصمیمی نباید تنها با اتکا به آنها گرفته شود. ممکن است افراد از این ابزارها برای نمایش لیستی از صندوقهای ارز دیجیتال از یک پایگاه داده و استخراج یک لیست کوتاه برای بررسی دقیق یا ارزیابی دقیقتر یک صندوق ارز دیجیتال استفاده کنند.
صندوقهای فهرست کوتاه باید برای جنبههای استراتژی عدم سرمایه گذاری آنها – یعنی عملیاتها، تیم، ارائه دهندگان خدمات و غیره ارزیابی شوند، که خارج از محدوده این مقاله است. همچنین توجه داشته باشید که این یک روش بالفعل برای تحلیل صندوق ارز دیجیتال نیست؛ بلکه تنها روشی است که خود را با گذشت زمان به اثبات رسانده است.
انواع مختلف صندوق سرمایه گذاری
صندوق سرمایه گذاری غیر فعال مبتنی بر شاخص: این صندوقها برای یک سبد دارایی دیجیتالی با فرمت قابل سرمایه گذاری آسان – سرمایه یا گواهینامه – که ارزش آن با کارمزدهای منفی ذکر شده مرتبط است، ارائه غیر فعالی فراهم میکند. بیشتر این صندوقها داراییهای فیزیکی را نگه میدارند (مانند سرمایه گذاریهای Grayscale) اما سایرین بیت کوین را از طریق قراردادهای آتی که ابزارهای مشتقهای با ارزش داراییهای دیجیتال فیزیکی هستند، ارائه میدهند. آنها عملکرد دارایی ذکر شده را فراهم میکنند و به طور معمول نقدینگی روزانه تا هفتگی و کارمزد کمتری دارند.
ICO/ صندوقهای سرمایه گذاری پر ریسک: این صندوقها اساساً در شرکتهای نوپا، از طریق نگهداری توکنهای منتشر شده به جای سهامهای سنتی شرکت، اما بدون مالکیت سهام و حق سود سهام آینده سرمایه گذاری میکنند. این صندوقها با صندوقهای سرمایه گذاری سنتی تفاوتی ندارند: آنها در سبد پروژههای نویدبخش سرمایه گذاری کرده و سعی میکنند مالکیت خود را در هنگام رشد پروژه به فروش برسانند و به جای استراتژی “همه یا هیچ”، ریسک سرمایه گذاری خود را بر روی پروژههای مختلف تقسیم میکنند. شرایط نقدینگی آنها برای سرمایه گذاران بهتر از صندوقهای سرمایه گذاری پر ریسک سنتی / شرکتهای سهام خصوصی است؛ اما هنوز هم به نقدینگی مشمولان بستگی دارند.
صندوقهای معاملات فعال: این دسته را میتوان به دو زیر مجموعه تقسیم کرد:
۱) صندوقهای بازارساز/ خنثی- بازار که نقدینگی صرافیها را فراهم میکنند. بازار به دلیل حجم بسیار زیاد تریدها در مدت کوتاه، کاملا خودکار میشود.
۲) صندوقهای معاملات جهت دار که میتوانند اختیاری – یعنی تصمیمات سرمایه گذاری مبتنی بر انسان است – یا سیستماتیک باشند که در آن تصمیمات سرمایه گذاری حاصل از یک مدل طراحی شده توسط انسان است اما توسط یک کامپیوتر برای بهترین کارآیی اجرا میشود.
صندوقهای زیر مجموعه اول تمایل دارند با به اشتراک گذاشتن سودهایی که به عنوان طرف مقابل از تریدرها در صرافیهایی با کارمزد اندک کسب میکنند، عملکرد ثابتی ارائه دهند؛ در حالی که صندوقهای زیر گروه دوم در ازای عملکرد بسیار بهتر در میان مدت و بلند مدت، عملکرد ناپایدارتری نسبت به صندوقهای خنثی بازار دارند.
در اینجا به معرفی انواع مختلف صندوق ارز دیجیتال میپردازیم.
صندوقهای غیر فعال مبتنی بر شاخص
برای یک سرمایه گذار که میخواهد داراییهایی مانند دارایی دیجیتال که ذخیره آنها سخت است را نگهداری کند، صندوق ارائه غیر فعال بهترین گزینه است، تا زمانی که صندوق داراییهای دیجیتال فیزیکی را نگه داشته و بازپرداختهای “کالایی” را ارائه دهد. یعنی این صندوق می تواند پول سرمایه گذاران را به صورت داراییهای دیجیتال فیزیکی و همچنین با ارز فیات معادل آن بازگرداند.
صندوقهایی که از طریق قراردادهای آتی ارائه غیر فعال را فراهم میکنند، بدترین گزینه هستند. از آنجا که قراردادهای آتی باید به طور مرتب فهرست بندی شوند، هزینههای اضافی را نیز مانند هزینههای ترید، لغزش اجرایی و هزینههای فهرست بندی را نیز شامل میشوند که به عنوان کارمزدهای اضافی مدیریتی، ارزش سرمایه گذاری سرمایه گذاران را مستقل از بازده در طول زمان هدر بدهند.
علاوه بر این، از آنجا که این صندوقها هیچ دارایی فیزیکی ندارند، نمیتوانند مستقیما آنها را به صورت کالایی تحویل دهند؛ اگر این گزینه را ارائه دهند، هزینههای اضافی برای سرمایه گذار خواهد داشت؛ زیرا این صندوق ارز دیجیتال مجبور است داراییهای دیجیتالی فیزیکی را در بازار خریداری کند تا آنها را به سرمایه گذار تحویل دهد ـ برای ارزشی که کمتر از ارزش بازار آنها، هنگام تمام هزینههای خرید در نظر گرفته شده است.
ICO/ صندوقهای سرمایه گذاری پر ریسک
سرمایه گذاری در چنین صندوقهایی بسیار دشوار است زیرا هیچ کس گوی بلورین ندارد تا پیش بینی کند که پروژههای نوپا چگونه هستند. سرمایه گذاران در انتخاب پروژهها تنها میتوانند به تجربه تیم مدیریت صندوق و ابزار آنها برای تقویت و توسعه آنها اعتماد کنند. انتخاب استارتآپ نوپا میتواند به بازده نجومی منجر شود اما به زمان نیاز دارد.
سرمایه گذاری در چنین صندوقهایی میتواند بازده غیر مرتبط با بازار را فراهم کند، اما در بازارهای خرسی جهانی ارزش گذاری این پروژهها و ارزش صندوقها نیز رو به سقوط است.
صندوق ارز دیجیتال معاملات فعال
صندوقهایی که نه غیر فعال مبتنی بر شاخص و نه صندوق سرمایه گذاری پر ریسک هستند را میتوان صندوقهای معاملات فعال در نظر گرفت. قبل از هر چیز درک استراتژی سرمایه گذاری مدیریت الزامی است: آیا آن بازار ساز/خنثی-بازار یا جهتدار است؟ بلند/ پول نقد یا بلند/ کوتاه؟ سیستماتیک یا اختیاری؟ چه ابزارهایی معامله میشود؟ و غیره. این کار چارچوب کلی صندوق را روشن میکند.
صندوقهای خنثی -بازار تمایل دارند عملکرد پایداری ارائه بدهند – یعنی نوسانات کم و افت سرمایه کم دارند – اما بازده داراییهای دیجیتال بسیار دور به نظر میرسد؛ در حالی که صندوقهای جهت دار تمایل به بازده بالاتری دارند اما به قیمت نوسانات بیشتر و افت شدیدتر.
صندوقهای خنثی-بازار
ارزیابی صندوقهای خنثی – بازار معمولا از صندوقهای جهت دار آسانتر است؛ زیرا انتظار میرود عملکرد آنها پایدار باشد: هر چه پایدارتر، بهتر.
اما قبل از سرمایه گذاری در صندوق ارز دیجیتال خنثی- بازاری که بهترین عملکرد را در بین همتایان خود داشته باشد، با توجه به سطح قابل قبولی از پایداری بازده، سرمایه گذار باید درک کند که چه چیزی میتواند با استراتژی صندوق اشتباه پیش برود. برای یک صندوق بازار ساز با فرکانس بالا در بازار، می تواند یک مسئله IT یا جابجایی در بازار، منجر به گسترشهای بسیار بزرگی شود که الگوریتم بازار ساز را تحت تأثیر قرار دهد.
از آنجا که عملکرد آنها معمولا بسیار پایینتر اما پایدارتر از صندوقهای جهت دار است، میتوان یک سرمایه گذار را وسوسه کرد تا در چنین صندوقهایی سرمایه گذاری کند. با این حال سرمایه گذار باید در نظر داشته باشد که هیچ تضمینی برای بازده پایدار وجود ندارد و استفاده چند باره از چنین صندوقهایی میتواند در صورت بروز خطا به ضرر ناگهانی و شدید منجر شود.
در واقع حتی اگر صندوقهای خنثی – بازار سود خالص کمی را دارند، به این معنی نیست که آنها سود ناخالص بسیار کمی دارند؛ آنها میتوانند بارها و بارها در طرف کوتاه و بلند مورد استفاده قرار گیرند، که ممکن است منجر به ضرر ناگهانی و بزرگی شود.
صندوقهای جهت دار
صندوقهای جهت دار برخلاف پسر عموی خود صندوقهای خنثی-بازار، سعی میکنند حرکتهای بازار چه بلند (در حیت حرکت صعودی بازار) چه کوتاه (در حین حرکت نزولی بازار) ثبت کنند؛ زیرا این صندوقها توانایی بازی در هر دو حالت بازار را دارند؛ در حالی که صندوقهای بلند/ نقدی سعی میکنند تنها حرکت صعودی بازار را ثبت کنند، در حالی که در حین حرکت نزولی بازار به صورت نقدی باقی مانده است.
صندوقهای جهت دار بسيار بی ثباتتر از صندوقهای خنثی – بازار هستند و کاهش سرمایه آنها به خصوص با ارزهای دیجیتال قابل توجه است.
صندوقهای معاملات جهت دار سیستماتیک و اختیاری
ارزیابی یک صندوق ارز دیجیتال اختیاری، با مدیریت انسانی دشوارتر از ارزیابی یک صندوق ارز دیجیتال سیستماتیک کامپیوتری است.
سابقه مسیر گذشته: سابقه مسیر زنده یک صندوق ارز دیجیتال اختیاری ممکن است عملکرد آینده آن را نشان ندهد؛ زیرا مدیر صندوق تصمیمات معاملاتی را در طول مسیر با توجه به شرایط بازار اتخاذ کرده و ممکن است در آینده تصمیمات مشابهی نگیرد. با این حال یک صندوق ارز دیجیتال سیستماتیک، مجموعهای از قوانین معاملاتی را که توسط یک کامپیوتر اجرا میشود را پیاده کرده و تضمین میکند که خروجی همیشه روند سرمایه گذاری مشابه را دنبال خواهد کرد، تا جایی که مدیر صندوق ارز دیجیتال مدل را تغییر ندهد یا تصمیمات مدل را نادیده نگیرد.
شبیه سازی: شبیه سازی یک صندوق ارز دیجیتال ، شبیه سازی قوانین تجاری است که گویی در گذشته اعمال شده بودند. به دلایل واضح شبیه سازی برای صندوقهای سیستماتیک ذاتی است؛ زیرا روند سرمایه گذاری همیشه باید یکسان باشد. علیرغم کلیه نتایج احتمالی شبیه سازی (مانند هر شبیه سازی دیگری)، اگر تحت فرضیههای معقول ایجاد شده باشد، میتواند در مورد عملکرد مدیر در آینده دیدگاههایی را ارائه دهد. جزئیات همه احتمالات و چگونگی تخمین ارزش شبیه سازی فراتر از محدوده این مقاله است؛ اما یک بررسی سریع که میتوان انجام داد، مقایسه نتایج شبیه سازی شده در مقابل نتایج تحقق یافته در مدت مشابه است. هرچه سوابق دو مسیر بیشتر همخوانی داشته باشد، شبیه سازی قدرتمندتر و امیدوار کننده تر است. اما اگر دو سابقه اختلاف داشته باشند، تردید درباره مدیر بیشتر میشود.
بازارهای ۲۴ ساعته: بازارهای ارز دیجیتال برخلاف بازارهای داراییهای سنتی که فقط چند ساعت در روز باز بوده و در آخر هفته تعطیل هستند، ۲۴ ساعت شبانه روز و ۷ روز هفته باز هستند. بنابراین یک مدیر صندوق ارز دیجیتال باید همیشه مراقب باشد؛ زیرا حرکت سریع قیمت میتواند بدون توجه به زمان و در هر روز انجام شود؛ دقیقا مثل زمانی که بیت کوین در ۱۲ مارس ۲۰۲۰، حدود ۵۰ درصد از ارزش خود را در کمتر از دو ساعت از دست داد. بنابراین تنها واکنش پذیرترین استراتژیهای سرمایه گذاری قادر به تجارت خواهند بود.
بنابراین صندوق ارز دیجیتال معاملات جهت دار اختیاری باید توسط تیمی متشکل از حداقل سه مدیر سبد سهام باشد که هر هشت ساعت یکبار بازارها را رصد میکنند و بر اساس آن تجارت میکنند و همچنین یک جفت مدیر سبد سهام اضافی به عنوان جایگزین برای مدیر اصلی داشته باشد؛ اما تضمینی وجود ندارد که مدیران سبدهای سهام مختلف در شرایط معین یکسان عمل کنند.
از طرف دیگر یک صندوق ارز دیجیتال سیستماتیک مبتنی بر کامپیوتر، اگر به درستی با نظارت قوی و فرآیندهای مدیریت ریسک طراحی شود، می تواند ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته اجرا شده و توسط یک تیم کوچک کنترل شود. به استراتژی های غیر جهت دار همین دلیل بیشتر صندوقهای معاملات جهت دار سیستماتیک و کامپیوتر محور هستند.
استراتژی های بازاریابی شرکت های نفتی
امروزه تجارت انرژی و به ویژه نفت بزرگترین بخش تجارت جهانی محسوب می شود و یا سایر بخش های تجارت در تعامل بوده و بر آنها اعمال نفوذ می کند. نفت اعم از نفت خام، گاز طبیعی، میعانات گازی، فرآورده ها و مشتقات نفتی، کالایی خاص و استراتژیک است که نمی توان آنرا در کنار سایر کالاها قرار داد و برای تمامی کشورها اعم از تولید کننده با مصرف کننده اهمیت بسیاری دارد. بنابراین مدیریت بهبود و تأمین امنیت تجارت نفت در برنامه های ملی و بین المللی به عنوان اولویت اصلی کشورهای وارد کننده و صادر کننده ی نفت است.
به همین دلیل اتخاذ استراتژی مناسب جهت بازاریابی و فروش نفت و فرآورده های آن تزد تولید کنندگان و صادرکنندگان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
جایگاه بازاریابی در صنعت نفت
با توجه به ویژگی های خاص نفت خام استراتژی های غیر جهت دار مثل پیوند گسترده با مسائل سیاسی، بازاریابی نفت، با سایر کالاها متفاوت است. به طور کلی در سیستم کنونی صنعت نفت کشور بازاریابی معادل فروش در نظر گرفته شده و واحدهای مرتبط با بازاریابی بیشتر به انعقاد قرارداد و فروش نفت (مراحل پس از بازاریابی) اشتغال دارند.
برخی مدیران و دست اندکاران بازاریابی و فروش نفت ایران اعتقاد دارند که با توجه به ویژگی های خاص حاکم بر بازار نفت کشور از جمله محدودیت عرضه، شناخته شده بودن مشتریان و نفت خام ایران در بازار و … اساسا هیچ ضرورتی برای بازاریابی وجود ندارد. در مقابل گروه دیگری از دست اندرکاران و صاحب نظران نفت کشور بر این عقیده اند که با توجه به نوسانات غیر قابل پیش بینی بازار نفت و رقابت روزافزون عرضه کنندگان نفت دنیا به خصوص در شرایط رکود، بازاریابی و تلاش جهت یافتن بازارها و مشتریان جدید، حفظ مشتریان کنونی و دست یابی به قراردادهای فروش با شرایط بهتر، ضرورتی دائمی و انکارناپذیر است. اما در حال حاضر به دیدگاه نخست عمل می شود که ما را از بازاریابی بی نیاز می داند.
استراتژی های بازاریابی مناسب شرکت های نفتی
یک بازاریابی موفق نیازمند انتخاب استراتژی های مناسب و شناخت و تحلیل عوامل مشخص محیطی مانند بازار، رقبا، کسب و کارهای اقتصادی و تجاری، سندیکاها و همچنین عوامل محیطی عمومی مانند فن آوری، شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، تحلیل فرصت ها و تهدیدها و شناخت نقش و اهمیت بازیگران اصلی در بازارهای منطقه ای و بین المللی است.
ایجاد مشتری
نگهداشت مشتری
توسعه مشتری
استراتژی توسعه ی بازار
برنامه ریزی استراتژیک برای توسعه ی بازار، سعی در تطبیق فرصت ها با منابع شرکت و اهدافش دارد؛ حتی اگر نتواند فرصت توسعه ی ناگهانی را ایجاد کند. شرکت سعی در ایجاد مزیت رقابتی جهت افزایش سود یا بقا را در دستور کار خود دارد. امروزه یکی از مهم ترین چالش ها توجه به جنبه های جذب، ارتباط و حفظ مشتری است. افزایش ظرفیت های تولید، پیشرفت فن آوری، تنوع شدید محصولات، رقابت تنگاتنگ، افزایش سطح آگاهی مشتریان و … موجب شده جذب و حفظ مشتری دغدغه ی اکثر شرکت های صنعتی گردد.
اهداف استراتژی توسعه ی بازار
توسعه ی بازار یکی از استراتژیی های رشد شرکت است که بازارهای جدیدی را برای محصولات و خدمات فعلی شناسایی کرده و توسعه می دهد. هدف استراتژی توسعه ی بازار در اولویت قرار دادن تنوع جغرافیایی بازار هدف برای تولید و صادرات است.
چشم انداز استراتژی در صنعت نفت
از میان ۱۹۰ کشور وارد کننده ی نفت در دنیا کمتر از ۱۰ درصد آنها از ایران نفت می خرند و این موضوع نشان می دهد که کشورمان در رقابت با سایر صادر کنندگان نفت در اوپک و خارج از آن کار بسیار دشواری دارد؛ چنانکه در حال حاضر رقابت س ختی را در بازار آسیا با عربستان سعودی و عراق تجربه می کند و این امر کاهش سهم کشور در این بازارها را به دنبال داشته است.
ایران در حال واگذاری بخشی از سهم بازار خود در آسیا به عربستان سعودی و عراق است اما در عین حال سهم بازار کشورمان در اروپا رو به افزایش است. بر خلاف عربستان که استراتژی بلندمدت آن بر تثبیت جایگاه این کشور در بازار آسیا متمرکز شده، ایران استراتژی بلندمدتی در بازار نفت ندارد و بر فروش نفت به صورت روز به روز متمرکز شده و حداکثر سعی می کند قراردادهای سالانه ی خود با مشتریانش را قطعی کند.
استراتژی نفوذ در بازار
در این استراتژی شرکت تلاش می کند محصولات موجود خود را از طریق افزایش فعالیت های بازاریابی در بازارهای موجود به میزان بیشتری بفروشد. معمولا در هنگام بازاریابی و فروش محصولات فعلی در بازار فعلی هستید نفوذ بیشتر در بازار مطرح می شود. ممکن است بازار فعلی اشباع یا رقابت در آن زیاد شده باشد یا محصول فعلی ما زمان برگشت کمی داشته باشد.
در چنین مواردی ، استراتژی ما برای نفوذ در بازار به شرح زیر است
نفوذ قیمتی: قدیمی ترین ترفند، کاهش قیمت محصول جهت افزایش احتمالی جذابیت محصول و عهده دار شدن چالش رقابتی است. نفوذ در بازار آنقدر آسان نیست و پیاده سازی استراتژی شود نیازمند تفکر زیاد است.
برنامه های تبلیغاتی افزایش پیشبرد برای محصول، برنامه ای دیگر برای استراتژی نفوذ در بازار جهت افزایش استراتژی کشش در بازار است. با این حال ممکن است روش های ساده و قدیمی پیشبرد در همه ی زمان ها مناسب نباشند. بنابراین باید پیشنهادها و طرح هایی خلاقانه به مشتری بدهیم تا او علاقه مند شود.
افزایش دسترسی: اگر محصول، کانال محور است، افزایش دسترسی به آن بهترین استراتژی نفوذ در بازار برای فروش بهتر نسبت به رقبا خواهد بود. برای انجام این کار باید کانال های واسطه گران و کانال های شرکاء را یافت. با افزایش دسترسی، می توان محصولات را از طریق کانال واسطه گران و خرده فروشان در هر جایی ارائه داد و تضمین کرد که مشتری محصول را از دست نمی دهد و اطمینان دارد که هر جا برود به آن محصول دست می یابد و این راهی مطمئن برای نفوذ در بازار است.
افزایش کاربرد: با افزایش کاربرد یک محصول می توان مصرف آنرا افزایش داد تا به نفوذ هر چه بیشتر در بازار دست یافت. با یافتن کاربردهای جدید برای محصول می توان مصرف آنرا افزایش داد.
جذب مشتریان و واسطه گران رقبا: با کاهش قیمت برای توزیع کننده در یک منطقه ی معین و هدف گیری واسطه گران محصولات رقبا می توان با کاهش مقدار فروش محصولات رقبا، نفوذ خود را در بازار افزایش داد.
تشویق افراد غیر مصرف کننده به استفاده از محصول: تشویق و ترغیب افراد غیر مصرف کننده به استفاده از محصول کار دشواری است و این جایی است که دپارتمان بازاریابی هنر خود را نشان می دهد.
مانور در شرایط پرداخت: باید برای مشتریان شرایط پرداخت متفاوتی فراهم کرد. گزینه های متنوعی که هر کس با هر شرایطی بتواند انتخاب کند.
استراتژی ها و تاکتیک های فراوانی برای نفوذ در بازار وجود دارد. با این حال، زمانی که به طور همزمان از چندین تاکتیک استفاده می شود تاکتیک ها بهتر عمل می کنند. مثلا افزایش دسترسی محصول باید همراه با افزایش پیشبرد باشد. با افزایش پیشبرد می توان کاربرد را افزایش داد و مشتریان رقبا را جذب نمود .
استراتژی توسعه ی محصول
در این استراتژی شرکت تلاش می کند محصولات جدید خود را در بازارهای موجود به فروش برساند. توسعه ی محصول فرآیندی است که در آن محصول یا خدمتی جدید به بازار عرضه می شود.
استراتژی بازاریابی شرکتی
– شرکت های ثبت شده در خارج از کشور: شرکت ملی نفت ایران جهت ایجاد قابلیت تحرک و مانور بیشتر در بازار نفت به دور از محدودیت های شرکت های ملی و دولتی، اقدام به ثبت شرکت هایی مثل نیکو (NICO) و شاخهی خدماتی آن (NTS) در خارج از کشور کرده است. بیشتر مصاحبه شوندگان وجود این شرکت ها را فی نفسه مفید می دانند اما تقریبا تمامی صاحب نظران و آگاهان خارج از سیستم بازاریابی نفت ایران، بر این عقیده اند که این شرکت ها با استفاده از رانت و ارتباطات ویژه فعالیت می کنند و اگر قرار باشد عملکرد آنها با حذف این رانت ها ارزیابی شود می توان گفت که تا کنون موفق نبوده اند.
استراتژی ذخیره سازی برون مرزی
ذخیره سازی نفت در مخازن خارج از کشور: شرکت ملی نفت ایران مخازنی را در برخی بازارهای مهم نفت خام در اختیار دارد. مدیران مربوطه معتقدند که این مخازن قابلیت تحرک و پاسخگویی به مشتریان را فراهم می کند اما گروهی دیگر بر این عقیده اند که خالی یا پر ماندن این مخازن به مفهوم اعلام شرایط شرکت ملی نفت ایران به مشتریان و افزودن بر قدرت چانه زنی آنهاست. ضمن اینکه در مواقع رکود بازار، ذخیره سازی نفت در بازارهای مصرف باعث تضعیف بیشتر بازار می شود. برخی از مطلعان نیز اظهار می دارند که برخی مواقع ممکن است مخازن ماهها پر یا خالی بمانند که به نوعی تحمیل هزینه های گزاف انبارداری بر کشور به شمار می رود.
استراتژی سرمایه گذاری در بازارهای درحال رشد
در سالهای قبل از انقلاب، ایران در صنایع پایین دستی برخی مناطق عمدهی مصرف سرمایه گذاری هایی را انجام داده بود که برخی سیاست های غلط و غیر اصولی سالهای بعد، باعث از دست رفتن آنها شده است. در حال حاضر بیشتر کارشناسان معتقدند که ایران باید با شناسایی بازار هایی که آیندهی رو به رشدی دارند در این مناطق سرمایه گذاری کرده و برای خود پایگاه ایجاد کند.
استراتژی تنوع
در این استراتژی شرکت تلاش می کند محصولات جدید خود را در بازارهای جدید به فروش برساند. زمانی که سازمان با افزایش رقابت و ریسک مواجه باشد پیشنهاد می شود اقدام به متنوع کردن سرمایه گذاری های خود کند و به جای تک محصولی شدن، در چند زمینه ی مختلف محصول ارائه کند.
امید وابستگی به فروش یک محصول دغدغه ی مستمر برای بسیاری از مدیران از ط و صاحبان کسب و کار ایرانی است. این گونه کسب و کارها معمولا با ارزش ارائه ی محصولی موفق به بازار شروع می شوند و در دوره ی آغاز هم رشد سریعی دارند. اما با گذشت زمان دچار کاهش رشد فروش و به ثبات رسیدن ۶ یا حتی کاهش فروش می شوند.
چنین کاهش هایی می توانند به دلایل مختلفی مثل ظهور رقبای تازه وارد، درا اشباع بازار، ورود محصولات جایگزین یا کاهش تقاضا در اثر رکود سر اقتصادی باشند. تنوع معمولا جزو نخستین ایده هایی است که برای پاسخ را به بدین وضعیت ارائه می شود. با وجود اینکه معمولا علاقه به رشد، انگیزهی در ایجاد تنوع در کسب و کار است، دیده می شود که شرکت هایی هم در مرتب دورهی رکود یا بحران به سراغ تنوع می روند.
را د استراتژی تنوع در دهه استراتژی های غیر جهت دار های ۶۰ و ۷۰ میلادی در شرکت های چند ملیتی بینا رشد خارق العاده ای داشت. این شرکت ها که اکثرا به صورت گروه های تا صنعتی فعالیت می کردند به ماندن در طیف یک صنعت اکتفا نکرده و وارد اس صنایع کاملا متفاوتی شدند. هنوز هم بقایای غول هایی که از شیر مرغ تا جان طریز آدمیزاد در سبد محصولاتشان پیدا می شود باقی مانده است.
به قولی در آن زمان شرکت های نفتی به تولید ماشین حساب رو آوردند س و شرکت های تولید سیگار وارد صنعت بیمه شدند. برای اکثر شرکت هایی پرهز که دست به این قمار زدند، نتیجه باخت بود. بعد از رکود اوایل دهه ی ۸۰ دشو نظرات از این استراتژی برگشت و ایدهی استراتژی رقابتی که بر تمرکز بر بر شایستگی اصلی تأکید داشت جایگزین آن شد.
حضور فیزیکی در بازارهای هدف و سرمایه گذاری مستقیم در حوزه های مصرف کننده ی محصولات صادراتی کشورمان قطعا رویکردی مطلوب برای امنیت بخشی به صادرات محسوب خواهد شد.
چشم انداز استراتژی در صنعت نفت
ایران این قابلیت را دارد که با سرمایه گذاری در صنایع پایین دستی نفت و گاز، تولید محصولات خود را توسعه داده و بازار جدیدی برای خود ایجاد کند. برای این مهم کشورمان سال هاست سرمایه گذاری در تولید فرآورده های نفتی و گازی را آغاز کرده و با ایجاد پالایشگاه ها و مجتمع های پتروشیمی محصولات متنوعی را جهت مصرف داخلی و همچنین جهت صادر به بازارهای خارجی تولید کرده است.
نتیجه گیری
با توجه به شرایط خاص اقتصادی ایران و رقابت بسیار شدید بین فروشندگان نفت بر سر تصاحب بازارهای بین المللی، شرکت ملی نفت ایران باید برای افق های کوتاه مدت و بلند مدت خود استراتژی های متفاوت بازاریابی اتخاذ کند. در کوتاه مدت استفاده از استراتژی های توسعه ی بازار و نفوذ در بازار می تواند کارگشا باشد. یعنی ضمن حفظ خریداران سنتی نفت، از طریق مذاکره با کشورهای کوچک اروپایی و آسیایی در بازار فروش نفت خام و میعانات گازی خود تنوع ایجاد کند و همچنین با فراهم کردن شرایط پرداخت متفاوت برای مشتریان، سهم خود را در بازار بین المللی افزایش دهد.
در بلندمدت نیز استفاده از استراتژی های توسعه ی محصول و ادغام عمودی پیشرو می تواند آینده ی بازار نفت ایران را تضمین کند. به عبارتی کشورمان باید با سرمایه گذاری در صنایع پایین دستی نفت و گاز، تولید محصولات خود را توسعه داده و بازار جدیدی برای خود ایجاد کند و با توجه به ذخایر عظیم نفت و گاز کشور، سرمایه گذاری در صنایع پالایشگاهی و حتی پتروشیمی در سایر کشورهای جهان یکی از رویکردهایی است که می تواند صادرات نفت خام یا میعانات گازی از کشورمان را به مسیری دائمی و امن بدل سازد.
تثبیت اتریوم ادامه نخواهد داشت؛ احتمال افت قیمت به زیر 1800 دلار
قیمت اتریوم (ETH) در اطراف سطوح خاصی در حال تثبیت است که ممکن است به زودی باعث صعود شود، اما فروشندگان اجازه انجام این کار را نمی دهند.
با کاهش دوباره قیمت ها، این ترس وجود دارد که اتریوم کنترل خود را از دست بدهد و نه تنها به زیر 2000 دلار کاهش یابد بلکه به زیر 1800 دلار نیز برسد.
روند بازار بار دیگر از تا حدودی صعودی به روندی نزولی تغییر کرده است. نوسان دارایی ها در حال حاضر شدت یافته و احتمال افت بیشتر بازار وجود دارد. قیمت بیت کوین (BTC) نتوانست بالاتر از 36000 دلار باقی بماند و بازار به سرعت سقوط کرد و یک الگوی نزولی شکل گرفت. با این حال، قیمت اتریوم به سختی تلاش می کند تا در این سطوح تثبیت شود، اما ممکن است در نهایت شکست بخورد.
قیمت اتریوم با سرعت پایینی در یک رالی صعودی ثابت قرار گرفته است. با وجود اینکه که قیمت اتر به یکباره افزایش قابل توجهی نداشته، اما همچنان در سطوح حمایتی باقی می ماند. در حال حاضر، اتریوم در استراتژی های غیر جهت دار استراتژی های غیر جهت دار مهمترین سطوحش در نوسان است. پیش از این در حالی که درست بالای سطوح حمایتی بعدی در نوسان بود، حمایت خود را شکست و به زیر آن ریزش کرد. در حال حاضر در این سطوح در نوسان است، اما احتمال احیای آن هنوز بسیار کم است.
احتمال افت شدید قیمت اتریوم
همانطور که قبلا ذکر شد، قیمت اتریوم به زیر حمایت 2582 دلار سقوط کرد و یک جهش موقت به آن کمک کرد تا سطح 2400 دلار را حفظ کند. با این حال، در میان احساسات نزولی شدید حاکم بر بازار، انتظار می رود این دارایی نیز در روزهای آینده دچار یک روند نزولی شدید شود و اندیکاتور های تکنیکال ذکر شده در زیر نیز به همین موضوع اشاره می کنند.
- اندیکاتور حجم تعادلی ( OBV ) در حال حاضر روند کاهشی را نشان می دهد. این شاخص مبتنی بر حجم است و از این رو کاهش این شاخص نشان دهنده یک روند نزولی است. بنابراین، خریداران ممکن است منتظر کاهش بیشتر قیمت باشند.
- از سوی دیگر، اندیکاتور شاخص میانگین جهت دار (ADX) که نشان دهنده قدرت روند یک دارایی می باشد در حال حاضر به یک روند ضعیف اشاره دارد. در حال حاضر، اندیکاتور شاخص میانگین جهت دار در کوتاه مدت حدود 15.64 است و در چنین مواردی معامله گران از معامله با استراتژی های متناسب با روند اجتناب می کنند، زیرا افت اندیکاتور شاخص جهت دار نشان دهنده بازگشت روند نیست، بلکه تنها به قدرت رالی صعودی که ضعیف شده است، اشاره می کند.
- اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) که وضعیت دارایی ها را نشان می دهد، برای چند روز در نواحی اشباع فروش قرار داشت. با این حال، حتی پس از رشد قابل توجه، از ساعات اولیه معاملات یک واگرایی نزولی در این شاخص ثبت شده است.
- درست قبل از آخر هفته حجم فروش در پلتفرم ها به شدت افزایش یافته بود. با این حال، در آخر هفته، این دارایی با یک حجم خرید انباشته شده و مناسب شاهد بهبود قابل توجهی بود. متاسفانه، با سقوط روزانه اخیر، فشار خرید کاهش یافته اما حجم فروش بسیار کم است. این نشان دهنده یک تتثبیت قوی و طولانی مدت است.
در مجموع، قیمت اتریوم در حال حاضر در موقعیت چندان خوبی قرار ندارد، زیرا ترس از سقوط شدید همچنان در بازار وجود دارد. بسیار مهم است که قیمت اتر نزدیک به سطح حمایت بسته شود، در غیر این صورت به نظر می رسد که ریزش شدیدی به زیر 1800 دلار اتفاق خواهد افتاد.
استراتژی کلی در مورد نحوه انتخاب صندوق ارز دیجیتال : قسمت اول
داراییهای دیجیتال به عنوان یک کلاس جدید دارایی ویژگیهای جالبی دارند که میتوانند از سبدهای سهام متنوع شده داراییهای سنتی سود ببرند. با این وجود روشهای بسیاری برای مواجهه با داراییهای دیجیتال وجود دارد: سرمایه گذاری غیرفعال، مدیریت فعال، سرمایه گذاری کوتاه مدت یا بلند مدت و غیره. با بیش از ۸۰۰ صندوق ارز دیجیتال (Crypto Funds) در تمام ابعاد، از شاخص غیر فعال گرفته تا صندوقهای معاملات فعال و صندوقهای سرمایه گذاری پر ریسک و صندوق داراییها، انتخاب از میان آنها کاری دشوار است.
صندوق ارز دیجیتال درست مانند صندوقهای پوشش ریسک در هر شکل و اندازهای وجود داشته و سرمایه گذاران تمایل دارند از طریق منشور تحلیل صندوقهای پوشش ریسک به آنها نگاه کنند. با این حال از آنجا که صندوق ارز دیجیتال با یک کلاس دارایی جدید با ویژگیهای منحصر به فرد داراییهای دیجیتال همراه است، نتیجه گیری برای سرمایه گذاران هنگام استفاده از معیارهای دارایی سنتی گمراه کننده خواهد بود.
هدف این مقاله ارائه یک چارچوب تحلیلی کمی برای بهتر فهمیدن صندوق ارز دیجیتال است. این مقاله مجموعه ابزارهای سادهای است که به درک خطر احتمالی صندوق ارز دیجیتال کمک میکند اما برای سرمایه گذاری هیچ تصمیمی نباید تنها با اتکا به آنها گرفته شود. ممکن است افراد از این ابزارها برای نمایش لیستی از صندوقهای ارز دیجیتال از یک پایگاه داده و استخراج یک لیست کوتاه برای بررسی دقیق یا ارزیابی دقیقتر یک صندوق ارز دیجیتال استفاده کنند.
صندوقهای فهرست کوتاه باید برای جنبههای استراتژی عدم سرمایه گذاری آنها – یعنی عملیاتها، تیم، ارائه دهندگان خدمات و غیره ارزیابی شوند، که خارج از محدوده این مقاله است. همچنین توجه داشته باشید که این یک روش بالفعل برای تحلیل صندوق ارز دیجیتال نیست؛ بلکه تنها روشی است که خود را با گذشت زمان به اثبات رسانده است.
انواع مختلف صندوق سرمایه گذاری
صندوق سرمایه گذاری غیر فعال مبتنی بر شاخص: این صندوقها برای یک سبد دارایی دیجیتالی با فرمت قابل سرمایه گذاری آسان – سرمایه یا گواهینامه – که ارزش آن با کارمزدهای منفی ذکر شده مرتبط است، ارائه غیر فعالی فراهم میکند. بیشتر این صندوقها داراییهای فیزیکی را نگه میدارند (مانند سرمایه گذاریهای Grayscale) اما سایرین بیت کوین را از طریق قراردادهای آتی که ابزارهای مشتقهای با ارزش داراییهای دیجیتال فیزیکی هستند، ارائه میدهند. آنها عملکرد دارایی ذکر شده را فراهم میکنند و به طور معمول نقدینگی روزانه تا هفتگی و کارمزد کمتری دارند.
ICO/ صندوقهای سرمایه گذاری پر ریسک: این صندوقها اساساً در شرکتهای نوپا، از طریق نگهداری توکنهای منتشر شده به جای سهامهای سنتی شرکت، اما بدون مالکیت سهام و حق سود سهام آینده سرمایه گذاری میکنند. این صندوقها با صندوقهای سرمایه گذاری سنتی تفاوتی ندارند: آنها در سبد پروژههای نویدبخش سرمایه گذاری کرده و سعی میکنند مالکیت خود را در هنگام رشد پروژه به فروش برسانند و به جای استراتژی “همه یا هیچ”، ریسک سرمایه گذاری خود را بر روی پروژههای مختلف تقسیم میکنند. شرایط نقدینگی آنها برای سرمایه گذاران بهتر از صندوقهای سرمایه گذاری پر ریسک سنتی / شرکتهای سهام خصوصی است؛ اما هنوز هم به نقدینگی مشمولان بستگی دارند.
صندوقهای معاملات فعال: این دسته را میتوان به دو زیر مجموعه تقسیم کرد:
۱) صندوقهای بازارساز/ خنثی- بازار که نقدینگی صرافیها را فراهم میکنند. بازار به دلیل حجم بسیار زیاد تریدها در مدت کوتاه، کاملا خودکار میشود.
۲) صندوقهای معاملات جهت دار که میتوانند اختیاری – یعنی تصمیمات سرمایه گذاری مبتنی بر انسان است – یا سیستماتیک باشند که در آن تصمیمات سرمایه گذاری حاصل از یک مدل طراحی شده توسط انسان است اما توسط یک کامپیوتر برای بهترین کارآیی اجرا میشود.
صندوقهای زیر مجموعه اول تمایل دارند با به اشتراک گذاشتن سودهایی که به عنوان طرف مقابل از تریدرها در صرافیهایی با کارمزد اندک کسب میکنند، عملکرد ثابتی ارائه دهند؛ در حالی که صندوقهای زیر گروه دوم در ازای عملکرد بسیار بهتر در میان مدت و بلند مدت، عملکرد ناپایدارتری نسبت به صندوقهای خنثی بازار دارند.
در اینجا به معرفی انواع مختلف صندوق ارز دیجیتال میپردازیم.
صندوقهای غیر فعال مبتنی بر شاخص
برای یک سرمایه گذار که میخواهد داراییهایی مانند دارایی دیجیتال که ذخیره آنها سخت است را نگهداری کند، صندوق ارائه غیر فعال بهترین گزینه است، تا زمانی که صندوق داراییهای دیجیتال فیزیکی را نگه داشته و بازپرداختهای “کالایی” را ارائه دهد. یعنی این صندوق می تواند پول سرمایه گذاران را به صورت داراییهای دیجیتال فیزیکی و همچنین با ارز فیات معادل آن بازگرداند.
صندوقهایی که از طریق قراردادهای آتی ارائه غیر فعال را فراهم میکنند، بدترین گزینه هستند. از آنجا که قراردادهای آتی باید به طور مرتب فهرست بندی شوند، هزینههای اضافی را نیز مانند هزینههای ترید، لغزش اجرایی و هزینههای فهرست بندی را نیز شامل میشوند که به عنوان کارمزدهای اضافی مدیریتی، ارزش سرمایه گذاری سرمایه گذاران را مستقل از بازده در طول زمان هدر بدهند.
علاوه بر این، از آنجا که این صندوقها هیچ دارایی فیزیکی ندارند، نمیتوانند مستقیما آنها را به صورت کالایی تحویل دهند؛ اگر این گزینه را ارائه دهند، هزینههای اضافی برای سرمایه گذار خواهد داشت؛ زیرا این صندوق ارز دیجیتال مجبور است داراییهای دیجیتالی فیزیکی را در بازار خریداری کند تا آنها را به سرمایه گذار تحویل دهد ـ برای ارزشی که کمتر از ارزش بازار آنها، هنگام تمام هزینههای خرید در نظر گرفته شده است.
ICO/ صندوقهای سرمایه گذاری پر ریسک
سرمایه گذاری در چنین صندوقهایی بسیار دشوار است زیرا هیچ کس گوی بلورین ندارد تا پیش بینی کند که پروژههای نوپا چگونه هستند. سرمایه گذاران در انتخاب پروژهها تنها میتوانند به تجربه تیم مدیریت صندوق و ابزار آنها برای تقویت و توسعه آنها اعتماد کنند. انتخاب استارتآپ نوپا میتواند به بازده نجومی منجر شود اما به زمان نیاز دارد.
سرمایه گذاری در چنین صندوقهایی میتواند بازده غیر مرتبط با بازار را فراهم کند، اما در بازارهای خرسی جهانی ارزش گذاری این پروژهها و ارزش صندوقها نیز رو به سقوط است.
صندوق ارز دیجیتال معاملات فعال
صندوقهایی که نه غیر فعال مبتنی بر شاخص و نه صندوق سرمایه گذاری پر ریسک هستند را میتوان صندوقهای معاملات فعال در نظر گرفت. قبل از هر چیز درک استراتژی سرمایه گذاری مدیریت الزامی است: آیا آن بازار ساز/خنثی-بازار یا جهتدار است؟ بلند/ پول نقد یا بلند/ کوتاه؟ سیستماتیک یا اختیاری؟ چه ابزارهایی معامله میشود؟ و غیره. این کار چارچوب کلی صندوق را روشن میکند.
صندوقهای خنثی -بازار تمایل دارند عملکرد پایداری ارائه بدهند – یعنی نوسانات کم و افت سرمایه کم دارند – اما بازده داراییهای دیجیتال بسیار دور به نظر میرسد؛ در حالی که صندوقهای جهت دار تمایل به بازده بالاتری دارند اما به قیمت نوسانات بیشتر و افت شدیدتر.
صندوقهای خنثی-بازار
ارزیابی صندوقهای خنثی – بازار معمولا از صندوقهای جهت دار آسانتر است؛ زیرا انتظار میرود عملکرد آنها پایدار باشد: هر چه پایدارتر، بهتر.
اما قبل از سرمایه گذاری در صندوق ارز دیجیتال خنثی- بازاری که بهترین عملکرد را در بین همتایان خود داشته باشد، با توجه به سطح قابل قبولی از پایداری بازده، سرمایه گذار باید درک کند که چه چیزی میتواند با استراتژی صندوق اشتباه پیش برود. برای یک صندوق بازار ساز با فرکانس بالا در بازار، می تواند یک مسئله IT یا جابجایی در بازار، منجر به گسترشهای بسیار بزرگی شود که الگوریتم بازار ساز را تحت تأثیر قرار دهد.
از آنجا که عملکرد آنها معمولا بسیار پایینتر اما پایدارتر از صندوقهای جهت دار است، میتوان یک سرمایه گذار را وسوسه کرد تا در چنین صندوقهایی سرمایه گذاری کند. با این حال سرمایه گذار باید در نظر داشته باشد که هیچ تضمینی برای بازده پایدار وجود ندارد و استفاده چند باره از چنین صندوقهایی میتواند در صورت بروز خطا به ضرر ناگهانی و شدید منجر شود.
در واقع حتی اگر صندوقهای خنثی – بازار سود خالص کمی را دارند، به این معنی نیست که آنها سود ناخالص بسیار کمی دارند؛ آنها میتوانند بارها و بارها در طرف کوتاه و بلند مورد استفاده قرار گیرند، که ممکن است منجر به ضرر ناگهانی و بزرگی شود.
صندوقهای جهت دار
صندوقهای جهت دار برخلاف پسر عموی خود صندوقهای خنثی-بازار، سعی میکنند حرکتهای بازار چه بلند (در حیت حرکت صعودی بازار) چه کوتاه (در حین حرکت نزولی بازار) ثبت کنند؛ زیرا این صندوقها توانایی بازی در هر دو حالت بازار را دارند؛ در حالی که صندوقهای بلند/ نقدی سعی میکنند تنها حرکت صعودی بازار را ثبت کنند، در حالی که در حین حرکت نزولی بازار به صورت نقدی باقی مانده است.
صندوقهای جهت دار بسيار بی ثباتتر از صندوقهای خنثی – بازار هستند و کاهش سرمایه آنها به خصوص با ارزهای دیجیتال قابل توجه است.
صندوقهای معاملات جهت دار سیستماتیک و اختیاری
ارزیابی یک صندوق ارز دیجیتال اختیاری، با مدیریت انسانی دشوارتر از ارزیابی یک صندوق ارز دیجیتال سیستماتیک کامپیوتری است.
سابقه مسیر گذشته: سابقه مسیر زنده یک صندوق ارز دیجیتال اختیاری ممکن است عملکرد آینده آن را نشان ندهد؛ زیرا مدیر صندوق تصمیمات معاملاتی را در طول مسیر با توجه به شرایط بازار اتخاذ کرده و ممکن است در آینده تصمیمات مشابهی نگیرد. با این حال یک صندوق ارز دیجیتال سیستماتیک، مجموعهای از قوانین معاملاتی را که توسط یک کامپیوتر اجرا میشود را پیاده کرده و تضمین میکند که خروجی همیشه روند سرمایه گذاری مشابه را دنبال خواهد کرد، تا جایی که مدیر صندوق ارز دیجیتال مدل را تغییر ندهد یا تصمیمات مدل را نادیده نگیرد.
شبیه سازی: شبیه سازی یک صندوق ارز دیجیتال ، شبیه سازی قوانین تجاری است که گویی در گذشته اعمال شده بودند. به دلایل واضح شبیه سازی برای صندوقهای سیستماتیک ذاتی است؛ زیرا روند سرمایه گذاری همیشه باید یکسان باشد. علیرغم کلیه نتایج احتمالی شبیه سازی (مانند هر شبیه سازی دیگری)، اگر تحت فرضیههای معقول ایجاد شده باشد، میتواند در مورد عملکرد مدیر در آینده دیدگاههایی را ارائه دهد. جزئیات همه احتمالات و چگونگی تخمین ارزش شبیه سازی فراتر از محدوده این مقاله است؛ اما یک بررسی سریع که میتوان انجام داد، مقایسه نتایج شبیه سازی شده در مقابل نتایج تحقق یافته در مدت مشابه است. هرچه سوابق دو مسیر بیشتر همخوانی داشته باشد، شبیه سازی قدرتمندتر و امیدوار کننده تر است. اما اگر دو سابقه اختلاف داشته باشند، تردید درباره مدیر بیشتر میشود.
بازارهای ۲۴ ساعته: بازارهای ارز دیجیتال برخلاف بازارهای داراییهای سنتی که فقط چند ساعت در روز باز بوده و در آخر هفته تعطیل هستند، ۲۴ ساعت شبانه روز و ۷ روز هفته باز هستند. بنابراین یک مدیر صندوق ارز دیجیتال باید همیشه مراقب باشد؛ زیرا حرکت سریع قیمت میتواند بدون توجه به زمان و در هر روز انجام شود؛ دقیقا مثل زمانی که بیت کوین در ۱۲ مارس ۲۰۲۰، حدود ۵۰ درصد از ارزش خود را در کمتر از دو ساعت از دست داد. بنابراین تنها واکنش پذیرترین استراتژیهای سرمایه گذاری قادر به تجارت خواهند بود.
بنابراین صندوق ارز دیجیتال معاملات جهت دار اختیاری باید توسط تیمی متشکل از حداقل سه مدیر سبد سهام باشد که هر هشت ساعت یکبار بازارها را رصد میکنند و بر اساس آن تجارت میکنند و همچنین یک جفت مدیر سبد سهام اضافی به عنوان جایگزین برای مدیر اصلی داشته باشد؛ اما تضمینی وجود ندارد که مدیران سبدهای سهام مختلف در شرایط معین یکسان عمل کنند.
از طرف دیگر یک صندوق ارز دیجیتال سیستماتیک مبتنی بر کامپیوتر، اگر به درستی با نظارت قوی و فرآیندهای مدیریت ریسک طراحی شود، می تواند ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته اجرا شده و توسط یک تیم کوچک کنترل شود. به همین دلیل بیشتر صندوقهای معاملات جهت دار سیستماتیک و کامپیوتر محور هستند.
دیدگاه شما