«زهیر»؛ جدیدترین موشک عملیاتی سپاه با برد ۵۰۰ کیلومتر/ مدرنترین نسل خانواده فاتح به سواحل خلیجفارس رفت +عکس
موشک جدید سپاه نسبت به مدلهای مرسوم خانواده فاتح، اگرچه با کاهش ۵۰ درصدی وزن رو به رو شده اما از طرف دیگر، برد آن با افزایش ۲۰۰ کیلومتری به حدود ۵۰۰ کیلومتر افزایش پیدا کرده است.
به گزارش سرویس دفاع و امنیت مشرق، یک قانون کلی در طراحی و ساخت سیستم های نظامی بویژه موشکها وجود دارد و آن هم اینکه هرچه جنگ افزار یا سامانه نظامی به صورت اصولی سبک تر ساخته شده باشد، بهتر است، لذا اکثر طراحان و سازندگان مهم در دنیا به دنبال کاهش وزن در عین حال با حفظ کارایی در محصولات خود هستند. این قاعده مهم، طی یک دهه اخیر مورد توجه صنایع دفاعی و نیروهای مسلح کشورمان نیز قرار گرفته و نسل جدید موشکهای نقطه زن کشورمان، عمدتا با نگاه به همین مزیت طراحی و ساخته شده اند که از برخی جهات، موشک رونمایی شده نیروی هوافضای سپاه به نام "رعد ۵۰۰" در قله این دستاوردها قرار می گیرد.
سه سال قبل و در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، نیروی هوافضای سپاه پاسداران از یک دستاورد مهم موشکی رونمایی کرد که شاید بتوان آنرا از جمله مهم ترین محصولات دفاعی در سالهای اخیر برشمرد. موشک "رعد ۵۰۰" (۵۰۰ به محدوده برد این موشک اشاره دارد) با موتور کامپوزیتی "زهیر" در بهمن سال ۱۳۹۸ با حضور فرمانده کل سپاه و فرمانده نیروی هوافضای سپاه رونمایی شد.
بیشتر بخوانید:
کدام ویژگی موشک رعد آنرا از دیگران متمایز می کند؟
یکی از نکات مهم و کلیدی در خصوص موشک رعد ۵۰۰ استفاده از فناوری ها و مواد پیشرفته در ساخت آن است . چراکه این موشک نه فقط در بخش بدنه، بلکه در بخش سیستم پیشران مثالی از الگوی سه قله نیز به سامانه کامپوزیتی مجهز است که این سیستم پیشران کامپوزیتی "زهیر" نام دارد. این مسئله به این معنی است که هم در سیستم پیشران و هم بدنه به طور کامل از مواد کامپوزیتی با استفاده از فناوری الیاف کربن استفاده شده که باعث کاهش شدید وزن این موشک نسبت به گونه های دیگر در خانواده فاتح ۱۱۰ می شود.
موشک بالستیک رعد ۵۰۰
الیاف کربن یکی از مهم ترین خانواده های الیاف پیشرفته است که استحکام بسیار مثالی از الگوی سه قله مثالی از الگوی سه قله بالا (بین ۷ تا ۱۰ برابر فولاد ساختمانی بسته به گرید الیاف)، چگالی پایین (حدود دو سوم آلومینیوم)، رسانایی الکتریکی بسیار خوب، قابلیت بافت و تولید پارچه، ساخت کامپوزیت های سبک و مستحکم و پایداری در برابر حرارت آن را از سایر مواد مهندسی متمایز می سازد. خواصی که به آن اشاره شد باعث می شود تا گستره بسیار وسیعی از وسائل نظامی را بتوان با استفاده از الیاف کربن ساخت. جلیقه های مثالی از الگوی سه قله ضد گلوله و کلاهخود سربازان، بدنه پهپادها و انواع هواپیماهای جنگی و مسافربری، ناوشکن ها و زره تانک ها از جمله بخش هایی به حساب می آید که در آنها می توان از الیاف کربن استفاده کرد.
برای این که بیشتر به اهمیت این محصول استراتژیک پی ببریم به برخی از سلاح هایی که در ساخت آن از این مواد استفاده شده است، اشاره می کنیم: هواپیمای آمریکایی F-۲۲ رپتور به عنوان یکی از پیشرفته ترین جنگنده های حال حاضر جهان از ۳۵۰ قطعه از جنس الیاف کربن بهره می برد. دیگر جنگنده نسل پنجم و پنهان کار دیگر آمریکا یعنی F-۳۵ نیز از این ماده بهره می برد. چیزی در حدود یک سوم این جنگنده پیشرفته از الیاف کربن ساخته شده است. ناوشکن های آمریکایی کلاس Zumwalt به عنوان ناوشکن آینده نیروی دریایی آمریکا نیز در حجم زیاد از این مواد در بدنه خود بهره می برد.
دقت بالای سر جنگی موشک رعد ۵۰۰ در اصابت به هدف
باید گفت که الیاف کربن به عنوان یکی از اصلی ترین مواد در ساخت بدنه های جاذب امواج رادار و همچنین تیغه های جاذب حرارت که برای کاهش تشعشع فروسرخ حاصل از فعالیت موتور به کار می روند استفاده می شود. در حقیقت بدون داشتن این ماده رسیدن به بحث فناوری پنهان کاری میسر نمی باشد. بر اساس اعلام صنایع دفاعی کشور ایران از سال ۱۳۹۳ به این فناوری دست پیدا کرده است. البته در اینجا ذکر این نکته نیز بسیار مهم است که الیاف کربن در صنعت هسته ای و بحث ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته نیز بسیار مهم است و حتی مورد اشاره رهبر انقلاب نیز قرار گرفتند. ایشان در ملاقات مسئولین کشوری در خرداد ماه سال ۱۳۹۵ اینگونه فرمودند: توقعات طرف مقابل را در زمینه «الیاف کربنِ دارای کاربرد در ساخت سانتریفیوژها» و در خصوص «اندازهگیری ۳۰۰ کیلو مواد هستهای» مطلقاً قبول نکنید و زیر بار آنها نروید.
بر اساس توضیحات سردار حاجی زاده در زمان رونمایی، موشک رعد ۵۰۰ نسبت به مدل های قبلی با کاهش ۵۰ درصدی وزن رو به رو شده و از طرف دیگر برد آن با افزایش ۲۰۰ کیلومتری به حدود ۵۰۰ کیلومتر افزایش پیدا کرده است. طبق سایر اطلاعات منتشره از این موشک، با احتساب این مقدار تحمل دما اعلام شده برای آن (یعنی قابلیت تحمل ۱۰۰ بار فشار و دمای سه هزار درجه سانتیگراد) می توان مثالی از الگوی سه قله اینگونه تخمین زد که موشک مورد نظر توان تحمل حرکت تا سرعت ۱۰ ماخ را در فاز ورود مجدد و شیرجه نهایی روی هدف را دارد که دستیابی ایران به موشکهای هایپرسونیک را اثبات می کند. نکته مهم قابل توجه دیگر این است که معمولا از پوشش های کامپوزیتی برای حفاظت از سرهای جنگی موشک های قاره پیما بهره گرفته می شود که در فاز نهایی از خارج از جو زمین به سمت هدف روانه شده و با سرعت های بسیار بالا به سمت هدف حرکت می کنند. این سرعت بیشتر در عین حال باعث می شود که در زمان برخورد انرژی وارد شده به هدف بسیار بیشتر شده و در نتیجه تخریب حاصل از انرژی جنبشی، جدای از میزان سر جنگی بسیار بیشتر باشد که در موشک جدید سپاه هم از این موضوع مهم بهره گرفته شده است.
تفاوت رعد با سایر محصولات خانواده فاتح چیست؟
همانطور که در بالا نیز اشاره شد، هم در سیستم پیشران و هم بدنه موشک رعد ۵۰۰، به طور کامل از مواد کامپوزیتی با استفاده از فناوری الیاف کربن استفاده شده است که باعث کاهش شدید وزن این موشک نسبت به گونه های دیگر در خانواده فاتح ۱۱۰ می شود (در مقایسه با موشک فاتح ۱۱۰ با بدنه فولادی، رعد با یک دوم وزن، ۲۰۰ کیلومتر از افزایش برد برخوردار شده) اما اگر بخواهیم دقیقتر به این پیشرفت حاصل شده در برنامه موشکی کشور اشاره داشته باشیم، باید یادآوری کنیم که موشک های اولیه در خانواده فاتح ۱۱۰ و حتی گونه ضد کشتی و ضد رادار آن مثل سری خلیج فارس و هرمز سرعتی در حدود ۳ ماخ داشتند. در عین حال مسئله مهم دیگر در زمینه این موشک کاهش هزینه های تولیدی آن به نسبت گونه های قبلی است که با توجه به اشاره فرمانده نیروی هوافضای سپاه با تولید انبوه محصول، این کاهش قیمت باز هم افزایش پیدا خواهد کرد.
موشک ضد کشتی هرمز از خانواده فاتح - تفاوت ابعاد این موشک با خانواده رعد کاملا محسوس است
در عین حال با توجه به سبک تر بودن و در عین حال انعطاف پذیر تر بودن ترکیبات کامپوزیتی، تولید آن را می توان با سرعتی بیشتر و در عین حال در مکان هایی با امکانات کمتر انجام داد. موشک مورد نظر به مانند دیگر اعضای خانواده فاتح از سوخت جامد بهره می برد که این مسئله خود باعث کاهش زمان آماده شدن برای استفاده می شود. سر جنگی این موشک نیز به مانند اعضای جدید خانواده فاتح قابلیت جدا شوندگی دارد که این مسئله کشف و مقابله با آن را برای سیستم های دفاع ضد موشکی بسیار سخت تر می کند. در تصاویر پخش شده از شلیک آزمایشی این موشک نیز دقت فوق العاده آن در هدف قرار دادن نقطه از قبل تعیین شده مشخص است.
تصویر نشان می دهد سطوح کنترلی موشک رعد-۵۰۰، برخلاف موشک های خانواده فاتح همراستا با سطوح دم موشک هستند که به نظر می رسد از نظر فنی و محاسباتی، دلیل این طراحی متفاوت، کاهش سطح مقطع راداری در موشک رعد-۵۰۰ باشد که باتوجه به اندازه کوچک و ساختار کامپوزیتی آن و این طراحی متفاوت، خاصیت رادارگریزی فراوانی به آن اعطا می کند و عملا شناسایی، رهگیری و انهدام این موشک را برای اکثر سامانه های ضد موشکی دنیا، تقریبا غیر ممکن می سازد.
با توجه به مختصات و ویژگی های فوق، اگر طول موشک رعد۵۰۰ با افزایش حدودا ۲۰ درصدی و قطر آن با افزایش حدودا ۱۰۰ درصدی همراه شود، به راحتی می تواند از نظر برد و وزن کلاهک، عملکردی نزدیک به موشک عماد یعنی یکی از موشکهای دوربرد ایرانی با قابلیت رسیدن به محدود برد ۲ هزار کیلومتری داشته باشد و در نگاهی بزرگتر و وسیع تر، اگر تمام موشک های جدید ایرانی، در دو بخش تکنولوژی بدنه و موتور، از الگوی رعد ۵۰۰ استفاده کنند، قدرت و توان موشکی جمهوری اسلامی ایران جهشی چند برابر پیدا خواهد کرد.
پوست اندازی رعد با موشک زهیر
پس از افتتاح نمایشگاه بزرگ و پیشرفته نیروی هوافضای سپاه در تهران، بازدیدکنندگان با مجموعه ای کامل از محصولات موشکی این نیرو مواجه می شوند که از جمله آنها "موشک زهیر" است. این محصول شباهت های فراوانی به موشک رونمایی شده در سال ۱۳۹۸ یعنی همان "رعد ۵۰۰" دارد هرچند نوع رنگ آمیزی آن، نشان می دهد موشک به نمایش درآمده در محل نمایشگاه دائمی نیروی هوافضای سپاه، بر اساس رنگهای استفاده شده، می تواند در نوع موشکهای ضدکشتی یا ضد رادار طبقه بندی شود.
نمونه ای از موشک زهیر در نمایشگاه دائمی نیروی هوافضای سپاه
با توجه به اینکه استفاده از فناوری های جدید یعنی بدنههای غیرفلزی و کامپوزیت کربن، به کاهش سطح مقطع راداری موشک کمک بسزایی خواهد کرد، موشک زهیر یا همان نمونه جدیدتر موشک "رعد ۵۰۰" قادر خواهد بود تا به راحتی از سد سامانههای دفاع موشکی عبور کند، لذا به نظر می رسد می توان ماموریت های مختلفی را برای این محصول جدید و منحصربفرد، در نظر گرفت. از سوی دیگر، با عنایت به اینکه یکی از مهمترین مزیت های کاهش ابعاد و وزن موشک، مباحث مربوط به لجستیک و نگه داری آن است، لذا با کاهش ابعاد موشک میتوان تعداد بیشتری از آنرا در بانکرها و تونل های زیر زمینی حفظ کرد یا حتی در نسل آینده، روی شناورهای مدرن سپاه و ارتش به خدمت گرفت که این موضوع نیز از جمله اهمیت های توجه بیشتر سپاه به موشک زهیر است.
در برخی اطلاعات منتشره از این موشک طی سالهای اخیر که برگرفته از نمایشگاه اجزا آن در معدود نمایشگاه های برگزار شده توسط نیروهای مسلح است، اعلام شده موشک دارای حدود ۱۲۰ کیلوگرم مواد منفجره بوده و سرجنگی آن از نوع شدیدالانفجار ترکش شونده است.
عملیاتی شدن موشک زهیر در جنوب ایران
جدیدترین رژه نیروهای مسلح کشورمان در ۳۱ شهریورماه ۱۴۰۱، در حالی در تهران و مراکز استانها برگزار شد که همچون سالهای اخیر، بخش قابل توجهی از توان دفاعی سپاه و ارتش، در جنوب ایران یعنی بندرعباس به نمایش درآمدند و علاوه بر رژه بزرگ شناورهای نیروی دریایی ایران، انواع سامانه های آفندی و پدافندی نیز از مقابل جایگاه رژه رفتند. تصاویر منتشره از این رژه نشان می دهد موشک جدید سپاه یعنی زهیر نیز یکی از محصولات به نمایش درآمده در این مراسم بوده و حداقل ۲ لانچر ۲ فروندی، در این رژه حضور داشته اند.
موشک زهیر در رژه ۱۴۰۱ بندرعباس
البته لانچر دو فروندی این موشک، در سال ۱۳۹۹ نیز با نام قبلی یعنی موشک رعد ۵۰۰ مشاهده و در نمایشگاه هفته دفاع مقدس در تهران به نمایش درآمده بود.
لانچر به نمایش درآمده در سال ۱۳۹۹ بدون ذکر نام موشک
اما حضور رسمی این موشک در رژه اخیر نشان می دهد علاوه بر عملیاتی شدن این محصول جدید در میان سایر محصولات تولید شده توسط سپاه پاسداران، نام آن نیز رسما به عنوان "زهیر" ثبت شده و باید آنرا جدیدترین محصول عملیاتی نیروهای مسلح در حوزه موشکی، در کنار موشکی چون خیبرشکن دانست. به طور کلی بررسی روند طی شده در سالهای اخیر نشان میدهد که در کنار افزایش کیفیت و اثرگذاری موشکها در حوزه سرجنگی و مواد منفجره، مهمترین نکته مشهود در توسعه توان موشکی، تمرکز بر قابلیت شلیک تعداد زیاد موشک در بازه زمانی کم است چراکه این حجم زیاد هم دفاع هوایی دشمن را ناکارآمد میکند و هم با ضربه سنگین به استحکامات آنها، توان پاسخگویی را از آنها سلب کرد.
محدوده برد موشک زهیر
هرچه تعداد شلیکهای موشکی بیشتر باشد، به همان اندازه میتواند کارایی سامانههای پدافند ضدموشکی دشمن تضعیف شود چراکه مقابله با تمام اهداف موشکی برای این سامانهها ممکن نیست و در صورتی هم که بتوانند با همه اهداف درگیر شوند، با اتمام ذخیره موشک (NumOut) مواجه میشوند. با رونمایی از این محصول که ویژگی های منحصربفردی در فرار از هرنوع سامانه راداری و ضد موشکی دارد، انهدام سامانه های پدافندی در اطراف کشورمان، راحت تر و سریعتر میسر خواهد شد.
الگوی سر و شانه چیست؟ آموزش روش معامله با الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه یکی از ساده ترین الگوهای معاملاتی در بازارهای سرمایه ای محسوب می شود که شما می توانید از آن در انواع بازارهای سرمایه ای، به خصوص بازار دو طرفه استفاده کنید. این الگو در هر تایم فریمی قابل استفاده است و تقریبا از اطمینان خوبی برخوردار است. در ادامه خواهیم دانست الگوی سر و شانه و چگونه می توان از الگوی سر و شانه در معامله استفاده کرد. با ما همراه باشید.
الگوی سر و شانه چیست؟
به طور کلی الگوی سر و شانه یکی از انواع الگوهای بازگشتی محسوب می شود. به عبارت ساده تر الگوی سر و شانه در دسته الگوهایی قرار می گیرد که می تواند به ما نشان دهد یک روند صعودی یا نزولی تمام شده است و قرار است روند دیگری شروع شود.
اما بیایید کمی مفهومی تر بدانیم الگوی سر و شانه چیست. چرا که برای معامله با الگوی سر و شانه همواره لازم نیست دنبال چند قله پی در پی یا چند دره پی در پی باشیم. با یادگیری مفهوم و با استفاده از چند نشانه می توانیم این الگو را به سادگی پیدا کنیم.
به شکل آکادمیک الگوی سر و شانه در انتهای روند صعودی به شکل دو شانه و یک سر مطابق شکل تشکیل می شود. همچنین الگوی سر و شانه در انتهای روند نزولی نیز از همین دو شانه و یک سر اما به شکل برعکس ( دره ) ایجاد می شود. آن چیزی که متداول است این است که اساسا الگوی سر و شانه در انتهای روند صعودی اطمینان بخش تر است و کمتر می توان این الگو را در انتهای یک روند نزولی پیدا کنیم.
از این روست که گفته می شود که غالبا الگوی سر و شانه کارایی خوبی در بازارهای دو طرفه دارد. زیرا شما با تشخیص این الگو در بازار هایی مانند بازار فارکس و … از نزول قیمتی سهم سود ببرید. اما در بازارهایی مانند بازار بورس ایران و … عملا شما تنها برای تشخیص زمان خروج از بازار می توانید از الگوی سر و شانه صعودی استفاده کنید.
در کنار شانه ها و سر مفهوم دیگری به نام گردن وجود دارد. گردن خطی است که شانه و سر در آن تشکیل شده است. برای درک بیشتر این مسئله به تصویر زیر توجه کنید.
اما همانطور که می دانید پیدا کردن یک الگو یا حتی یک روند ساده در بازار کار چندان ساده ای نیست. در واقع هیچ گاه الگوها در بازار به شکل شارپ و مشخص تشکیل نمی شود و حتی ممکن است یک الگو نیمه کاره بماند. از این روست که گفته می شود سعی کنید در یادگیری الگوی سر و شانه و اینگونه موارد مفاهیم را بدانید تا بتوانید بر اساس این مفاهیم پیش بروید و عملا بتوانید ساده تر این الگو ها را پیدا کنید. از این رو در ادامه به شکل مفهومی می خواهیم بدانیم الگوی سر و شانه چیست و چگونه می توان بر اساس الگوی سر و شانه در معامله موفق بود.
الگوی سر و شانه و مفهوم واقعی آن
همانطور که گفته شد الگوی سر و شانه یک الگوی بازگشتی است. از این رو شما برای تشخیص این الگو باید به روند بازار نگاه کنید. در واقع شما در وسط یک روند صعودی یا نزولی نمی توانید این الگو را پیدا کنید. همچنین در یک روند متعادل و رنج نیز کمتر پیش می آید که الگوی سر و شانه تشکیل شود. اما در انتهای روند صعودی یا انتهای یک روند نزولی شما می توانید برای تایید تغییر روند به دنبال الگوی سر و شانه باشید.
در واقع شما باید به واسطه الگوها یا شاخص های دیگر متوجه انتهای مسیر صعودی یا نزولی شده باشید و یا حداقل احساس کرده باشید که این روند بنا به دلایلی مانند رسیدن به یک سطح مقاومت یا حمایتی قوی در حال تغییر روند است. نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشید این است که اساسا این خط حمایتی یا مقاومتی قوی می تواند همان گردن الگوی سر و شانه را تشکیل دهد.
به عبارت ساده تر گردن الگوی سر و شانه می تواند در کانال حمایتی یا مقاومتی پیدا شود و شما بر اساس همین گردن می توانید سر و شانه های را پیدا کنید.
نکته مهم دیگری که باید بدانید این است که نقاط برخورد و بازگشت سر و شانه ها اساسا در یک خط ( خط گردن ) قرار دارد. بنابراین شما برای پیدا کردن الگوی سر و شانه باید بتوانید یک روند کوچک در انتهای روند صعودی یا نزولی پیدا کنید. این مسئله می تواند شما را برای پیدا کردن الگوی سر و شانه راهنمایی کند.
بنابراین اگر بخواهیم به شکل خلاصه تر بیان کنیم، اساسا شما می توانید بر اساس چند فاکتور ساده مانند پیدا کردن خط روند و انتهای آن، پیدا کردن خط گردن و همچنین پیدا کردن کانال های حمایتی و مقاومتی مهم عملا این الگو را پیدا کنید.
بر اساس پیدا کردن این الگو شما می توانید نسبت به تغییر روند بازار مطمئن شوید. به عبارت ساده تر در بسیاری از آموزش ها گفته می شود که شما با پیدا کردن الگوی سر و شانه می دانید که روند در حال تغییر است. اما نکته ای که وجود دارد این است که اساسا الگوهایی مانند الگوی سر و شانه در معامله نقش تایید کننده را بر عهده دارد.
از این رو شما باید خودتان بیشتر مسیر را بروید و اگر در انتهای مسیر تایید کننده هایی از جنس الگوی سر و شانه را پیدا کردید می دانید که روش شما درست بوده و می توانید از آن در جهت اطمینان خاطر از ورود به بازار یا خروج از معامله استفاده کنید. این مفهوم اصلی است که شما باید آن را بدانید و بتوانید بر اساس آن شروع به معامله گری در بازار کنید.
حد سود و ضرر توسط الگوی سر و شانه
نکته مهم دیگری که شما باید در مورد الگوی سر و شانه بدانید این است که اساسا این الگو می تواند حد سود و ضرر خوبی برای ورود به بازار به شما نشان دهد.
اگر فرض کنیم شما در یک بازار دوطرفه فعالیت می کنید. یعنی می توانید از طریق نزول قیمتی نیز سود به دست بیاورید، در الگوی سر و شانه ای که انتهای روند صعودی تشکیل می شود قله ی شانه دوم یا انتهایی به عنوان حد ضرر شناسایی می شود. به عبارت ساده تر اگر روند الگو تکمیل شده باشد و بعد از آن خط گردن رو به پایین شکسته شده باشد اما بر اساس هر دلیلی این روند ادامه دار نبود و به حالت صعودی برگردد شما باید در حد ضرری به اندازه قله شانه دوم از معامله خارج شوید.
حد سود بر اساس الگوی سر و شانه نیز ساده است. به اندازه فاصله قله سر تا گردن شما می توانید حد سود خوبی در نظر بگیرید. به طور مثال اگر نقطه قله سر در عدد ۱۰۰ دلار قرار داشته باشد و خط گردن در محدود ۸۰ دلار باشد. عملا شما از محل ورود ( گردن ) به اندازه ۲۰ دلار انتظار سود می توانید داشته باشید.
بنابراین اگر شما بعد از شکسته شدن خط گردن پس از شانه دوم وارد معامله شده باشید می توانید بر اساس حد سود و ضرر گفته شده معامله خودتان را انجام دهید.
در مورد الگوی سر و شانه معکوس یا همان الگویی که در انتهای خط روند نزولی تشکیل می شود نیز تقریبا داستان بدین شکل است. در واقع در این حالت شما باید حد ضرر خود را در قعر دوم ( شانه دوم ) قرار دهید و بر اساس فاصله میان سر تا گردن ( قعر سر تا گردن ) حد سود خودتان را مشخص کنید. بر این اساس است که حد سود و ضرر شما مشخص می شود.
بنابراین اگر بخواهیم به طور کلی بیان کنیم الگوی سر و شانه یک تایید کننده و راهنما در انتهای مسیر صعودی یا نزولی است. این که شما بخواهید با جست و جوی این الگو انتهای روند صعودی یا نزولی را تشخیص دهید، اشتباه است. شما باید کار و استراتژی خودتان را پیش ببرید و در صورتی که این الگو را در انتهای روند مشاهده کردید از تایید و راهنمایی آن در جهت تعیین سود و حد ضرر استفاده کنید.
سوالات متداول
۱- آیا شیب گردن الگوی سر و شانه اهمیت دارد؟
به طور کلی شیب گردن الگوی سر و شانه در معامله تاثیری ندارد. در واقع این شیب می تواند تا حدودی قدرت بازار را نشان دهد. به طور مثال اگر شیب مثبت باشد نشان می دهد که قدرت خوبی در بازار وجود دارد و احتمالا الگوی سر و شانه سریع تر تشکیل می شود ولی اگر این شیب منفی باشد عملا قدرت بازار کم است و روند به کندی تکمیل می شود. اما این چیزی نیست که بخواهد چندان تاثیری در معاملات شما داشته باشد.
۲- آیا الگوی سر و شانه همواره کامل است؟
خیر – نه تنها الگوی سر و شانه، بلکه هیچ الگوی دیگری همواره کامل تشکیل نمی شود. در واقع در برخی از مواقع این احتمال وجود دارد که الگو نیمه رها شود و به طور کلی خاصیت خود را از دست دهد. از این رو همواره پیشنهاد می شود که بعد از تکمیل الگوی سر و شانه و شکسته شدن خط گردن بعد از شانه دوم اقدام به معامله کنید. در غیر این صورت ممکن است متضرر شوید.
آشنایی با الگو ها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار
در این نوشته قصد داریم تا شما را با انواع الگو های تکنیکال آشنا کنیم و نحوه تشخیص نمودارهای بازار را بررسی کنیم. همانطور که می دانید شناخت الگوها یکی از اولین مفاهیمی است که معامله گران از همان ابتدای ورود به بازار با آن سر و کار دارند.
الگوی پرچم (Flag Pattern)
هرگاه سرمایه گذاران بخواهند روند فعلی ارزش بازار یک ارز یا کالا را آزمایش کنند، از این الگو کمک می گیرند. با خرید و فروشی که در این دوره از آزمایش صورت می گیرد که عموما یک تا سه هفته طول می کشد، نوساناتی تشکیل می شود که با خطوط مورب موازی برش یافته و شکل “پرچم” ایجاد می شود. الگوهای پرچم ممکن است در هر دو روند صعودی (bear) و نزولی (bull) بازار رخ دهد. قیمت معمولاً پس از پدیدار شدن الگوی پرچم، دوباره در مسیر قبل از تشکیل پرچم حرکت می کند و ادامه ی این روند حداقل به اندازه زمان تشکیل آن طول خواهد کشید.
الگوی پرچم سه گوش (Pennant Pattern)
خرید و فروش انجام گرفته در طول این دوره آزمایشی (عموما یک تا سه هفته طول می کشد)، نوساناتی را تشکیل می دهد که با متقارن شدن خطوط مورب نشان داده می شود و شکل پرچم سه گوش ظاهر می شود.
الگوهای پرچم در هر دو بازار با روند صعودی (bear) و روند نزولی (bull) ممکن است وجود داشته باشند.هنگامی که الگو شکل می گیرد این روند در جهت قبل از ایجاد الگو ادامه می یابد.
زمانی که سرمایه گذاران می خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می کنند.
به دلیل خرید و فروش سرمایه گذاران، روند صعودی به تدریج کم می شود و سپس به حالت اول باز می گردد. شکل روند صعودی مانند حرف U است. پس از اینکه الگوی “کاپ” (شبیه فنجان) شکل گرفت، نمودار دوباره مورد توجه قرار می گیرد و شیب به سرعت به سمت پایین کشیده می شود که به طور قابل توجهی کوچکتر از الگوی کاپ قبلی می شود. به الگوی شکل گرفته جدید “هندل” گفته می شود که شبیه دسته فنجان است. الگوی کاپ و هندل یک الگوی تداوم در نظر گرفته می شود یعنی زمانی که هندل تشکیل می شود، روند صعودی ادامه پیدا می کند.
الگوی فنجان و دسته
زمانی که سرمایه گذاران می خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می کنند.
زمانی که در کف بازار یک افزایش قیمت شروع می شود و یک شکل U مانند را پدید می آورد، یک حالت فنجان مانند روی نمودار شکل می گیرد. وقتی فنجان تکمیل شد، قیمت معمولا کمی پایین خواهد آمد بنابراین سرمایه گذاران هنگام تشکیل شدن فنجان اقدام به خرید نخواهند کرد. پس از کمی پایین رفتن قیمت، این بار نوبت به تشکیل دسته فنجان می رسد و قیمت کمی بالا خواهد رفت.مثالی از الگوی سه قله
الگوی فنجان و دسته
وقتی برعکس این موضوع اتفاق بیافتد الگوی ” فنجان برعکس و دسته” پدید می آید.
الگوی فنجان و دسته برعکس
الگوی مثلث صعودی
الگوی مثلث صعودی معمولا در حین یک روند صعودی شکل میگیرد و یک الگوی تداومی محسوب می شود.
به خاطر شکل این الگو، مثلث صعودی را “مثلث راست زاویه” (right-angle triangle) نیز مینامند. دو یا چند سقف مساوی یک خط افقی را در بالا شکل میدهند و وصل کردن کف دو یا چند دره نیز در یک روند صعودی، خطی همگرا با خط افقی میسازد. بدین ترتیب شکل مثلث روی نمودار نمایان میشود. دوره زمانی شکلگیری الگو، از چند هفته تا چندماه ممکن است طول بکشد. (متوسط حدود ۱ تا ۳ ماه)
حداقل دو کف لازم است تا خط روند صعودی پایین الگو را بتوان رسم کرد. این سطوح پایین میبایست هرکدام بالاتر از قبلی و دارای فاصله مناسب ازهم باشند. اگر یکی از کفها مساوی یا کمتر از مثالی از الگوی سه قله کف قبلی باشد، در این حالت الگو معتبر نخواهد بود.
الگوی مثلث صعودی
الگوی مثلث نزولی
مثلث نزولی یک الگوی کاهشی است که معمولا به عنوان یک الگوی ادامهدهنده در یک روند نزولی شکل میگیرد. در مواقعی این الگو به عنوان الگوی بازگشتی در انتهای روند صعودی ظاهر میشود ولی اغلب اوقات این الگو، الگویی تداومی است. صرفنظر از اینکه این الگو به عنوان یک الگوی بازگشتی مشخص شود یا ادامهدهنده، در هرحال الگویی است که پس مثالی از الگوی سه قله از آن باید انتظار نزول قیمت را داشت.
به خاطر شکل ظاهریاش این الگو را مثلث راست-زاویه (right-angle triangle) نیز مینامند و از دو یا چند کف تشکیل شده که یک خط افقی میسازند. دو یا چند قله که رفته رفته کوتاهتر میشوند نیز یک خط روند نزولی را تشکیل میدهند و همینطور که این خط روند نزولی امتداد مییابد به سمت خط افق همگرایی پیدا میکند. در صورتی که یک خط عمودی از ابتدای خط افقی به سمت بالا رسم شود، مثلث شکل میگیرد. حداقل دو سقف لازم است تا خط روند نزولی بالای الگو رسم شود. این سقفها هرکدام میبایست از قبلی کوتاهتر شوند و فاصله مشخصی بینشان وجود داشته باشد. اگر تازهترین سقف تشکیل شده با سقفهای قبلی مساوی یا بلندتر از آنها باشد، اعتبار الگو زیر سوال میرود.
الگوی مثلث نزولی
الگوی مثلث متقارن
این الگو حاصل باریک شدن محدودۀ قیمتی بین کف ها و سقف های قیمتی است که به لحاظ ظاهری یک مثلث را شکل می دهد. ویژگی اصلی و بارز این نوع از مثلث این است که دارای یک خط روند نزولی (مقاومت) است که سقف های قیمتی پایین تر و پایین تر را بهم وصل می کند و یک خط روند صعودی (حمایت) که کف های قیمتی بالاتر و بالاتر را به یکدیگر مرتبط می کند. زمانی مثلث در یک روند نزولی پدید می آید و قیمت زیر خط حمایت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال فروش به دست می آید.
اگر مثلث در یک روند صعودی شکل بگیرد و قیمت بالای خط مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال خرید ایجاد می شود. معمولاً قیمت پس از شکل گیری الگوی مثلث متقارن یا صعود می کند یا ریزش پیدا می کند تا لااقل به قیمت هدف اش برسد، که طبق فرمول های زیر محاسبه می شود.
الگوی گوش ماهی افزایشی
اسکالوپ یا گوش ماهی افزایشی، شایع ترین الگوهای نمودار هستند، اما تحلیل و عملکرد آن ها زیاد کاربردی نیست. این الگو از نوع الگوهای تداوم است. برای تجارت روی این نمودار باید با دقت آن را بررسی کنید و مطمئن شوید که روی محل توقف قرار دارید. شکل نمودار معمولا به شکل U است ولی راس سمت چپ آن پایین تر از راس راست آن است.
نمونه ای از الگوی گوش ماهی افزایشی
همین روند به صورت برعکس، الگوی گوش ماهی کاهشی را شکل می دهد.
قله ها و دره های سه گانه
قله ها و دره های سه گانه نوع دیگری از الگوهای نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکی هستند. اینها همانند الگوهای قله ها و دره های دوگانه و یا سر و شانه، رایج و شایع نیستند ولی با روش مشابهی عمل می کنند. ممکن است هنگام تشخیص این الگوها با مشکل مواجه شوید چرا که این الگوها شبیه به الگوهای نموداری دیگر هستند. بعد از آنکه حرکت قیمت دو بار با تراز های حمایت و مقاومت برخورد نمود، الگو شبیه به یک الگوی قله و دره دوگانه به نظر می رسد که ممکن است منجر به این اشتباه شود که یک نمودارخوان خیلی زود وارد یک موقعیت بازگشتی و در نتیجه خرید سهام شود.
الگوی کف دو گانه
الگوی قیمتی کف دو گانه به عنوان علامتی از وجود تغییر جهت در روند نزولی قلمداد می شود. انتظار می رود که در این حالت قیمت ها صعود کنند و هر چه شکل گیری این الگو بیشتر به طول بیانجامد، قابل اعتمادتر خواهد بود. حرکت قیمت در این الگو شبیه حرف انگلیسی W است. آخرین کف های دوگانه قیمتی، حمایت های قدرتمندی هستند که به این دلیل شکل گرفته اند که سرمایه گذاران در آن نقاط فرض را بر این گرفته اند که قیمت سرمایه به پایین ترین سطح خود رسیده است و جهت پوزیشن های فروش شان را تغییر داده اند. از طرف دیگر آخرین سقف قیمتی و نزدیک ترین آن به قیمت کنونی به عنوان یک سطح مقاومت در نظر گرفته می شود.
هرگاه قیمت بازار بالای بالاترین سطح الگو یا سطح مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، این الگو تکمیل شده است و می تواند به معنای تغییر در جهت روند باشد و یک سیگنال خرید در نظر گرفته می شود و سرمایه گذاران خرید را انجام می دهند. قیمت معمولاً پس از شکل گیری الگوی کف دو گانه صعود می کند و این صعود حداقل تا سطح هدف اش خواهد بود.
الگوی کف دوگانه
الگوی الماس
پدیدار شدن این الگوی قیمتی در نمودار تائیدی است بر تغییر مسیر روند. الگوی لوزی بطور سنتی در یک روند صعودی ایجاد می شود. این الگو از چهار خط روند کوتاه، دو خط حمایت در پایین و دو خط مقاومت در بالا تشکیل شده است که خط های حمایت، آخرین کف های قیمتی و خط های مقاومت، آخرین سقف های قیمتی را بهم وصل می کنند؛ در نتیجه، شکلی شبیه به لوزی یا الماس شکل می گیرد که نوسانات قیمت ها را در ابتدا به شکل پهن و سپس باریک در خود جای می دهد. به محض اینکه خط حمایت در سمت راست الگو شکسته شود (احتمال انحراف معین وجود دارد)، می توان نتیجه گرفت که مسیر روند به شکل نزولی تغییر کرده و یک سیگنال فروش (Sell Signal) ایجاد شده است.
الگوی الماس
الگوی مستطیل بالا
مستطیل بالا یک الگوی قیمتی است که در یک روند صعودی ایجاد می شود و علامتی از تغییر روند و افت قیمت ها است. این الگو از سه سقف قیمتی متوالی تشکیل می شود که تقریباً در یک سطح قرار دارند و دو کف دارد. یک خط مقاومت (Resistance)، قله ها را بهم وصل می کند و خط حمایت (Support) نیز کف های قیمتی را به یکدیگر متصل می کند. به این دلیل که مقاومت حاصل سه بار رفت و برگشت قیمت در یک سطح است و سرمایه در آنجا به حداکثر قیمت خود رسیده است،
یک مقاومت قدرتمند تلقی می شود. اگر قیمت پایین سطح حمایت (Support) یا پایین ترین بخش الگو ریزش پیدا کند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، شکل گیری این الگو کامل شده و معنای آن این است که تغییری در جهت روند ایجاد شده است و یک سیگنال فروش قلمداد می شود. قیمت پس از شکل گیری این الگو افت می گند.
الگوی مستطیل بالا
الگوی سر و شانه
الگوی قیمتی سر و شانه پایان یک روند و تغییر جهت در قیمت را نشان می دهد. این الگو غالباً پس از یک دوره افزایش قیمت بزرگ شکل می گیرد و پس از آن معمولا شاهد کاهش شدید قیمت خواهیم بود. این الگو توسط سه نقطۀ اوج قیمت بازار در سه سطح مختلف ایجاد می شود. یک نقطۀ اوج که از همه بالاتر است (سر) و بین دو نقطۀ اوج دیگر (دو شانه) قرار می گیرد. کف های قیمتی در الگو هم توسط یک خط گردن (حمایت) به هم وصل می شوند.
به محض اینکه این الگوی سر و شانه شکل بگیرد و قیمت زیر خط گردن یا سطح مثالی از الگوی سه قله حمایت (احتمال انحراف معین وجود دارد) ریزش پیدا کند، سرمایه گذاران آن را به عنوان یک سیگنال برای فروش قلمداد می کنند و دارایی خود را می فروشند.
الگوی سر و شانه
برای تجارت ارزهای دیجیتال، بررسی این الگو ها بسیار مهم است. البته این الگو ها همیشه درست نمی گویند و ممکن است با اتفاقی عجیب تمام پیشبینی ها نقض شود. توجه داشته باشید که قبل از شروع کار، تمرین و تحقیق روی این الگو ها بسیار مهم است و اگر به خوبی با این الگو ها آشنا نباشید ممکن است الگوی اشتباهی را حدس بزنید و باعث ضرر و زیان شما شود.
الگوهای نموداری- قله ها و دره های سه گانه
قله ها و دره های سه گانه نوع دیگری از الگوهای نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکی هستند. اینها همانند الگوهای قله ها و دره های دوگانه و یا سر و شانه، رایج و شایع نیستند ولی با روش مشابهی عمل می مثالی از الگوی سه قله کنند.
این دو الگوی نموداری زمانی تشکیل می شوند که حرکت قیمت سه بار به یک تراز حمایت و یا مقاومت برسد ولی نتواند از آن عبور کند که این نشانه واژگونی روند قبلی خواهد بود.
ممکن است هنگام تشخیص این الگوها با مشکل مواجه شوید چرا که این الگوها شبیه به الگوهای نموداری دیگر می باشند. بعد از آنکه حرکت قیمت دو بار با تراز های حمایت و مقاومت برخورد نمود، الگو شبیه به یک الگوی قله و دره دوگانه به نظر می رسد که ممکن است منجر به این اشتباه شود که یک نمودارخوان خیلی زود وارد یک موقعیت بازگشتی و در نتیجه خرید سهام شود.
منبع:
جزوه درسی تصمیم گیری در مسایل مالی دکتر تفتیان
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قمیتی (Price Patterns) یا الگوهای کلاسیک شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. تحلیلگران تکنیکال از الگوهای قیمتی برای تشخیص نقاط برگشت و یا ادامهی روند استفاده میکنند.
فرقی نمیکند معاملهگر بازار بورس، فارکس و یا ارز دیجیتال باشید، این الگوها بسیار کارآمد هستند. کار با الگوهای قیمتی و تشخیص آنها دشوار نیست. در این مطلب قدرتمندترین الگوهای قیمتی را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
منظور از الگوهای قیمتی چیست؟
الگوهای قیمتی یا الگوهای نموداری پیکربندیهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند که با کمک خطوط روند و یا منحنیها مشخص میشوند. در تحلیل تکنیکال از این الگوها برای تشخیص محدودههای بازگشت روند و یا ادامهی آن استفاده میشود. البته باید بدانید که الگوهای تکنیکال با اندیکاتورهای تکنیکال متفاوت هستند.
از آنجایی که الگوهای قیمتی با استفاده از خطوط روند شناسایی میشوند. قبل از ورود به مبحث الگوها بهتر است کمی در مورد خطوط روند صحبت کنیم.
اهمیت خطوط روند در شناسایی الگوهای قیمتی
تحلیلگران تکنیکال از خطوط روند برای رسم مقاومتها و حمایتها استفاده میکنند. خطوط روند، خطهای صافی هستند که با اتصال مجموعهای از قلهها (سقف) یا درههای (کف) نمودار رسم میشوند. خط مثالی از الگوی سه قله روند صعودی شیب رو به بالا و خط روند نزولی شیب رو به پایین دارد. خط روند افقی نیز نشاندهندهی بازار بدون روند (خنثی) است.
خطوط روند در الگوهای قیمتی تکنیکال
خطوط روند در سبکهای مختلف تکنیکال، با شیوههای متفاوتی رسم میشوند. برخی معتقدند که خطوط روند را باید از انتهای سایهی کندلها (Shadow) رسم کرد و برخی نیز خطوط روند را از انتهای بدنهی کندلها (Body) رسم میکنند.
بیشتر تحلیلگران تکنیکال معتقدند که محدودهی اصلی تحرکات قیمت در بدنهی کندلها اتفاق میافتد و سایهها دادههای خارج از محدودهی اصلی هستند. در نمودارهای روزانه بهتر است از قیمت بسته شدن کندلها استفاده کنید، زیرا این قیمت نشاندهندهی تمایل به نگهداری یا فروش در پایان روز معاملاتی است.
بهتر است حداقل از سه نقطه و یا بیشتر برای ترسیم خطوط روند استفاده کنید. خطوطی که با اتصال دو نقطه رسم میشوند اعتبار کمتری دارند.
با این مقدمهی کوتاه در مورد خطوط روند، وارد مبحث الگوهای قیمتی میشویم.
انواع الگوهای قیمتی
در یک دستهبندی کلی الگوهای قیمت به دو دسته تقسیم میشوند:
- الگوهای ادامهدهنده: نشاندهندهی وقفهای کوتاه در یک روند صعودی و یا نزولی هستند.
- الگوهای بازگشتی: تغییر روند از صعودی به نزولی و یا بالعکس را پیشبینی میکنند.
در ادامه در مورد این الگوها بیشتر سخن خواهیم گفت و مهمترین الگوهای بازگشتی و ادامهدهنده را شرح میدهیم.
الگوهای قیمتی ادامهدهنده
الگوهای ادامهدهنده در اصل یک وقفهی کوتاه در روند اصلی هستند. معمولا صعود و ریزش اوراق بهادار در یک مرحله اتفاق نمیافتد. در یک روند صعودی یا نزولی قیمت در محدودههایی استراحت میکند؛ الگوهای ادامهدهنده این محدودهها را مشخص میکنند.
تا زمانی که یک الگو تکمیل نشود، نمیتوان گفت که روند اصلی ادامه خواهد داشت یا خیر. نقطهی خروج از محدودهی الگو ادامه روند و یا معکوس شدن آن را تعیین میکند. به همین دلیل، خطوط روند باید با دقت بسیار رسم شوند تا محدودهی الگو به درستی شناسایی شود.
چند نکتهی کاربردی:
- در تحلیل تکنیکال توصیهی میشود روندها را ادامهدار فرض کنیم. به بیان دیگر فرض بر این است که یک روند ادامهدار خواهد بود، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
- هر چه الگوها از نظر زمانی طولانیتر باشند و رفت و برگشتهای قیمت بیشتر باشد، حرکت بعدی قیمت قویتر خواهد بود.
- برای تایید الگوها میتوانید از حجم معاملات کمک بگیرید.
مهمترین الگوهای ادامهدهنده:
- پرچم سهگوش (Pennant)
- پرچم (Flag)
- کنج یا گُوِه (Wedge)
- مثلت (Triangle)
- فنجان و دسته (Cup and Handle)
الگوی پرچم سهگوش
الگوی پرچم سهگوش (Pennant) با دو خط روند که در پایان الگو همدیگر را قطع میکنند، مشخص میشود. در پرچم سهگوش یک خط روند صعودی و دیگری نزولی است. در حین تشکیل این الگو حجم معاملات کاهش مییابد و در نقطهی خروج شاهد افزایش حجم هستیم.
تصویر الگوی پرچم سه گوش penant در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم صعودی
الگوی پرچم صعودی (Bullish Flag) یا الگوی مستطیل صعودی با دو خط روند موازی شناسایی میشود. همانطور که از نام آنها پیداست در میانهی یک روند صعودی تشکیل میشوند. یک روند مثبت صعودی وجود دارد، سپس قیمت در یک ناحیه استراحت میکند. به بیان دیگر، پس از کمی استراحت و تشکیل الگو، روند صعودی دوباره از سر گرفته میشود. حجم در حین تشکیل الگو کاهش مییابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.
پرچم صعودی (Bullish Flag) – الگوی تکنیکال پرچم
الگوی پرچم نزولی
الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag) بسیار مشابه پرچم صعودی است، با این تفاوت که در میانهی روند نزولی تشکیل میشود. اینجا نیز در یک روند نزولی یک ناحیهی تثبیت قیمت مشاهده میشود. در الگوهای پرچم نزولی نیز شاهد تغییر حجم هستیم. در هنگام تشکیل این الگو حجم کاهش و پس از شکست حجم افزایش مییابد. الگوی پرچم نزولی نیز توسط دو خط روند موازی شناسایی میشود. به شکل زیر نگاه کنید:
الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag)
الگوی کنج (گُوِه)
کنج یا گوه (Wedge) بسیار شبیه به الگوی پرچم سهگوش است. اینجا نیز دو خط روند همگرا مشاهده میشود با این تفاوت که هر دو خط روند در یک جهت حرکت میکنند (هر دو خط یا صعودی هستند یا نزولی). الگوی کنج با شیب صعودی نشاندهندهی یک وقفهی کوتاه در روند نزولی است و بالعکس الگوی کنج نزولی در روندهای صعودی تشکیل میشود. همانند الگوی سهگوش و پرچم، در زمان تشکیل الگو حجم معاملات کاهش مییابد.
کنج در الگوی تکنیکال قیمتی (Wedge)
الگوی مثلث
الگوی مثلث (Triangle) از متداولترین الگوهای قیمتی هستند و نسبت به دیگر الگوها بیشتر مشاهده میشوند. در نمودارها سه نوع الگوی مثلث مشاهده میشود:
مثلث متقارن: بسیار شبیه به الگوی پرچم سهگوش است. زمانی شکل میگیرد که دو خط روند با جهت حرکت متفاوت به سهم هم همگرا شوند. در مثلث متقارن احتمال شکست به سمت بالا و یا پایین به یک اندازه است و باید تا زمان شکسته شدن صبر کنید.
مثلث صعودی: شامل یک خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. در این نوع مثلث شکست خط روند به سمت بالا و در جهت صعود است.
مثلث نزولی: از یک خط روند افقی در پایین و خط روند نزولی در بالای مثلث تشکیل میشود. شکست معمولا رو به پایین و در جهت نزولی است.
تفاوتهای الگوی مثلث و پرچم سهگوش
- شکل هر دو الگو مخروطی است با این تفاوت که الگوی پرچم دارای یک میله است.
- الگوی پرچم یک الگوی کوتاهمدت است و حداکثردر چهار هفته تشکیل میشود. در حالی که تکمیل الگوی مثلث از چهار هفته تا چند سال ممکن است طول بکشد. به عبارت دیگر با عبوراز هفتهی چهارم، پرچم سهگوش تبدیل به یک مثلث تبدیل میشود.
- در الگوی پرچم شکست خط روند در نقطهی همگرایی است اما در الگوی مثلث معمولا زودتر از این نقطه شکست اتفاق میافتد.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles) یک الگوی ادامهدهندهی صعودی است. در این الگو قیمت پس از یک وقفه به روند صعودی ادامه میدهد.
در این الگو بخش فنجان شبیه یک کاسه و به شکل U است، دقت کنید که این بخش V شکل نیست. بخش دسته در اصل یک پولبک است و مشابه الگوی پرچم ساده یا پرچم سهگوش است. برای تایید این الگو باید صبر کنیم تا دسته تکمیل شود.
چارت مثال الگوی فنجان و دسته Cup and Handles
الگوهای قیمتی بازگشتی
الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که معکوس شدن روند را پیشبینی میکنند. با شکل گیری این الگوها روند قبلی متوقف شده و در مسیری مخالف روند جدید آغاز میشود.
الگوهای بازگشتی در سقف نشاندهندهی افزایش قدرت فروشندگان است و دلیل تشکیل الگوهای بازگشتی در کف افزایش قدرت خریداران است.
در الگوهای بازگشتی نیز همانند الگوهای ادامهدهنده هر چقدر زمان تکمیل شدن الگو طولانیتر باشد، حرکت قیمت پس از خروج از الگو بزرگتر خواهد بود.
مهمترین الگوهای بازگشتی:
- سر و شانه (Head & Shoulders)
- سقف و کف دوقلو (Double Tops & Bottoms)
- سقف و کف سهقلو (Triple Tops & Bottoms)
- گپ یا شکاف (Gap)
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه (Head & Shoulders) در سقف و یا کف بازار تشکیل میشود. این الگو از سه موج تشکیل میشود. یک موج اولیه که با موجی بزرگتر ادامه مییابد؛ سپس موج سوم تشکیل میشود که تقریبا هم اندازه موج اول است. الگوی سر و شانه یک الگوی قدرتمند برای تشخیص تغییر روند است.
خط روندی که سه موج را به هم متصل میکند خط گردن نام دارد. خط گردن میتواند شیبدار و یا افقی باشد. هر چقدر خط گردن زاویهی کمتری داشته باشد الگو معتبرتر است.
در حین تشکیل الگوی سر و شانه حجم معاملات معمولا کاهش مییابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.
چارت الگوی قیمتی سر و شانه معکوس
الگوی سقف و کف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو (Double Tops & Bottoms) نشاندهندهی محدوههایی است که قیمت دو تلاش ناموفق برای عبور از حمایت یا مقاومت داشته است. در سقف دوقلو یا الگوی M، بازار در موج صعودی دوم برای عبور از مقاومت ناکام میماند و روند نزولی میشود. کف دوقلو یا الگوی W، زمانی اتفاق میافتد که بازار در شکست حمایت ناموفق است و در نهایت روند صعودی میشود.
الگوهای سقف و کف دوقلو بسیار معتبر هستند. برای تایید این الگو باید تا زمان شکسته شدن خط روند صبر کنید.
چارت الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو
الگوی سقف و کف سهقلو
الگوهای سقف و کف سهقلو (Triple Tops & Bottoms) در نمودارها کمتر مشاهده میشوند. این الگو بسیار مشابه الگوی کف و سقف دو قلو است با این تفاوت که به جای دو موج شاهد سه موج صعودی یا نزولی هستیم. پس از تکیمل سقف سهقلو، روند نزولی میشود. با مشاهدهی یک کف سهقلو باید منتظر یک روند صعودی باشیم.
برای تایید الگوهای سقف و کف سهقلو باید تا شکسته شدن خط روند منتظر بماند.
چارت الگوی کف سه قلو و سقف سه قلو
الگوی شکاف (گپ)
الگوی شکاف یا گپ (Gap) زمانی شکل میگیرد که یک شکاف قیمتی بین دو دورهی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) ایجاد شود. این شکافها یک افزایش یا کاهش قابلتوجه در قیمت هستند. شکافها اگر در ابتدا و انتهای روند باشند یک الگوی بازگشتی و اگر در میانهی روند مشاهده شوند الگوی ادامهدهنده هستند.
به عنوان مثال ممکن است سهمی در پایان یک روز معاملاتی در قیمت 1000 تومان بسته شود و روز بعدی با قیمت 1100 تومان بازگشایی شود. این اختلاف به صورت یک شکاف در نمودار قابل مشاهده است. اخبار مثبت یا مفنی در مورد سهم یا گزارشهای مالی دلایل ایجاد شکافها هستند.
سه نوع گپ اصلی وجود دارد:
- شکاف گسست (Breakaway Gap): در ابتدای روندها شکل میگیرند.
- گپ یا شکاف خستگی (Exhaustion Gap): نشان از پایان یک روند دارند.
- شکاف فرار (Runaway Gap): در میانهی یک روند مشاهد میشوند.
گپ یا شکاف در الگوهای قیمتی تکنیکال
سخن پایانی
الگوهای قیمتی معمولا در زمان استراحت قیمت تشکیل میشوند. با توجه به نوع الگو، قیمت روند قبلی را ادامه میدهد یا وارد یک روند معکوس میشود. خطوط روند در شناسایی این الگوها بسیار مهم هستند. رسم صحیح خطوط روند نیازمند تمرین و تجربه است.
برای تشخیص بهتر الگوهای قیمتی از حجم معاملات استفاده کنید. معمولا در هنگام تکمیل الگو حجم کاهش مییابد و پس از شکست خط روند حجم افزایش خواهد یافت.
تعداد الگوهای قیمتی بسیار بیشتر از موارد ذکر شده در این مطلب است. در پایان ما سایت الگوهای نموداری آقای توماس بولکوفسکی را به عنوان یک مرجع عالی به شما معرفی میکنیم.
دیدگاه شما