جهت اموزش میتوانید از سایت های زیر استفاده کنید
الگوهای هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک یکی از مهمترین و محبوبترین سیستمهای معاملاتی معامله گران است که در بازارهای سهام و ارز از آن استفاده میکنند.
الگوهای هارمونیک اولین بار توسط آقای گارتلی Gartley در سال 1932 مطرح شد. او توانست یک الگوی هارمونیک ثبت کند که در بسیاری مواقع به خوبی جواب داده بود و توانسته بود از آن کسب سود کند. گارتلی در کتاب خود به نام "سود در بازار سهام"، الگویی به نام خودش یعنی گارتلی را مطرح کرد که از پنج نقطه تشکیل شده بود.
در سالهای بعد دیگر تحلیل گران نیز الگوهای متفاوتی را در بازار شناختند که امروزه به آنها الگوهای هارمونیک گفته میشود. دلیل این نامگذاری نظم و حرکت هندسی آنها در نمودار است.
اغلب الگوهای هارمونیک از 5 نقطه تشکیل شدهاند و معامله گران با استفاده از آنها به باز کردن معاملات و بررسی شرایط بازار میپردازند.
نکته مهمتر اینکه افرادی میتوانند از این سیستم معاملاتی به خوبی استفاده کنند که آشنایی و تسلط کافی با فیبوناچی داشته باشند، چون این الگوها بر اساس سطوح فیبوناچی به خوبی عمل میکنند.
معاملهگری بر اساس الگوهای هارمونیک از استراتژیهای پیچیده و حرفهای معاملهگری محسوب میشود و در کنار استراتژیهایی همچون امواج الیوت، چنگال اندروز و آسترولوژی قرار میگیرد.
با وجود اینکه الگوهای هارمونیک بارها عملکرد مثبت و صحیحی از خود به جا گذاشتهاند اما هیچگاه نباید تنها به این پارامتر در معاملات توجه کرد بلکه توصیه میشود که معامله گران تأییدیههای دیگری نیز برای باز کردن یا بستن معاملات خود داشته باشند.
ناحیه PRZ
پایه الگوهای هارمونیک نسبتهای فیبوناچی است یعنی اگر بخواهید با این الگوها ترید کنید، باید فیبوناچی را به خوبی بشناسید. چراکه الگوهای هارمونیک بر اساس فرض حرکت هندسی قیمت در نمودار بر اساس چرخههای زمانی و نسبتهای فیبوناچی بنا شده است.
بنابراین بهتر است قبل از اینکه الگوهای هارمونیک را بشناسید کار با ابزارهای متنوع فیبوناچی از جمله فیبوناچی اصلاحی، اکسپنشن و اکستنشن را به خوبی یاد بگیرید تا بتوانید عملکرد خوبی در استفاده از الگوها داشته باشید.
در سیستم معاملاتی الگوهای هارمونیک به شناسایی نقاطی میپردازیم که احتمال بازگشت قیمت در آنها بسیار است. به این نواحی "ناحیه بازگشت قیمت" (Potential Reversal Zone | PRZ) میگویند. این ناحیه زمانی تشکیل میشود که دو یا چند نسبت فیبوناچی نسبت به آن واکنش نشان دهند و این همان ناحیهای است که قیمت روند معکوس خود را از آن آغاز میکند.
الگوهای هارمونیک از چهار یا پنج نقطه تشکیل شدهاند که به آنها نواحی X,A,B,C,D میگویند. معامله گران در ناحیه PRZ نقطه ورود به معامله خود را مشخص میکنند و در بسیاری موارد نقطه D را در این ناحیه قرار میدهند. البته حد ضرر و مدیریت سرمایه را نیز در نظر میگیرند.
بنابراین برای شروع معاملات خود بر اساس الگوهای هارمونیک ابتدا باید چند فیبوناچی رسم کنید و ببینید که کدام سطوح بیشتر از همه دچار واکنش شده است و با هم تلاقی کردهاند.
به عکس زیر نگاه کنید. ناحیه PRZ در این عکس نشان داده شده است که در آن چند سطح فیبوناچی نسبت به آن واکنش نشان دادهاند.
بعد از اینکه PRZ را پیدا کردید، حالا باید الگوی مورد نظر را پیدا کنید. دقت داشته باشید که این کار نیاز به تمرین دارد تا چشم شما به چارت عادت پیدا کند و بتوانید بر اساس روندهای ماژور و مینور و تشخیص آنها از یکدیگر به یافتن صحیح الگوهای هارمونیک بپردازید و در مورد معامله خود تصمیمگیری کنید.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک برعکس الگوهای شمعی خیلی زیاد نیستند و نیازی نیست که تعداد زیادی شکل را در ذهن به خاطر بسپارید. کار سخت، پیدا کردن همین چند شکل است که به دفعات در بازار نمونه آنها پیدا میشود. در ادامه به معرفی مهمترین الگوهای هارمونیک میپردازیم. البته در برخی کتابها تعداد این الگوها کمتر یا بیشتر است و در این مقاله به توضیح مشهورترین آنها پرداخته شده است.
الگوی AB=CD
یکی از الگوهای ساده هارمونیک، الگوی AB=CD است که از چهار نقطه تشکیل شده است. این الگو شبیه یک N در نمودار است که رو به پایین یا به سمت بالا حرکت میکند. در این الگو نقطه A به عنوان مبدا و نقطه D آخرین بخش الگو محسوب میشود. برای رسم AB=CD باید ابتدا سطوح فیبوناچی را مشخص کنیم و سپس الگوی خود را رسم کنیم. به شکل زیر دقت کنید:
همانطور که از نام این الگو مشخص است دو خط AB و CD قرار است با همدیگر برابر باشند. البته این حالت ایدهآل است و ممکن است قیمت قبل یا بعد از سطح تعیین شده واکنش نشان دهد. با ترسیم موج AB باید بتوانیم نقطه C را پیدا کنیم که عموماً بین نسبت 0.618 تا 0.786 فیبوناچی اصلاحی AB قرار میگیرد.
در ادامه الگو باید به CD برسیم که میتواند بین نسبت 1.27 تا 1.618 موج BC قرار دارد. این الگو در نهایت به نقطه D میرسد و تکمیل میشود. نقطه D میتواند نقطه برگشت (Reverse) بازار باشد و بسیاری از معامله گران قبل از تکمیل الگو در روند صعودی از بازار خارج یا در روند نزولی به بازار وارد میشوند.
الگوی گارتلی Gartley
این الگو که قدیمیترین الگوی هارمونیک و به نام بنیانگذار این الگو یعنی آقای گارتلی است، یک الگوی پنج نقطهای است. در ابتدا نیز از نسبتهای فیبوناچی برای این الگو استفاده نمیشد، اما تحلیل گران در ادامه این نسبتها را هم وارد این الگو کردند. الگوی گارتلی از پنج نقطه XABCD و چهار موج تشکیل شده است. به نمودار زیر نگاه کنید:
همانطور که مشاهده میکنید، نقطه B در حدود نسبت 0.618 فیبوناچی موج XA قرار دارد. نقطه C باید بین نسبت 0.382 تا 0.886 موج XA را پوشش دهد. نقطه D در اصلاح 0.786 فیبوناچی موج XA و الگوی گارتلی نزولی 1.27 موج BC است. در نقطه D برگشت بازار اتفاق میافتد.
الگوی خفاش BAT
الگوی خفاش شباهت زیادی به گارتلی دارد با این تفاوت که اصلاح آن در موجها شدیدتر است. الگوی خفاش از چهار نقطه XABCD تشکیل شده است و چهار موج دارد. به شکل زیر دقت کنید.
خط XA اولین موج را تشکیل میدهد. موج AB بین سطوح 0.382 تا 0.5 موج اول اصلاح میکند. موج BC بین 0.382 تا 0.886 موج AB اصلاح میکند. خط CD بین 1.618 تا 2.618 فاصله نقطه C از B است. نقطه D روی نسبت 0.886 خط XA قرار میگیرد.
الگوی پروانه Butterfly
الگوی پروانه شبیه به الگوی خفاش است و تفاوت آنها این است که خفاش بالهایی با عرض کمتر دارد و پروانه بالهای عریضتری دارد. این الگو نیز پنج نقطه دارد که هر کدام سطوح فیبوناچی خاص خود را دارند. با دقت به شکل زیر متوجه تفاوتهای این الگو و نسبتهای فیبوناچی آن میشوید.
الگوی پروانه با خط XA شروع میشود و نقطه B در سطح 0.786 این موج قرار میگیرد. سپس موج BC در نسبت 0.382 تا 0.886 موج AB قرار میگیرد. خط CD در فاصله 1.618 تا 2.24 خط BC قرار میگیرد. نقطه D با سطح 1.27 خط XA همپوشانی پیدا میکند.
الگوی خرچنگ Crab
الگوی خرچنگ شبیه به الگوی پروانه است با این تفاوت که نقطه D دورتر قرار میگیرد. یکی از دلایل محبوبیت این الگو دقیق بودن و میزان موفقیت آن در پیشبینی بازار است. با نگاهی به شکل زیر بهتر میتوانیم، وضعیت این الگو را متوجه شویم.
پس از ترسیم خط XA باید خط AB را در بین سطوح 0.382 تا 0.618 رسم کنید. موج BC سطوح 0.382 الی 0.886 را پوشش میدهد. نقطه D در فاصلهای دورتر قرار میگیرد و موج CD در محدوده 2.618 تا 3.618 موج BC قرار میگیرد. نقطه D در سطح 1.618 پارهخط XA قرار دارد.
الگوی کوسه Shark
الگوی کوسه نسبت به سایر الگوها جدیدتر است و در سال 2011 به جمع الگوهای هارمونیک پیوست. در این الگو برخلاف سایر الگوهای هارمونیک نقطه C بالاتر از نقطه قرار میگیرد. یکی از دلایل محبوبیت این الگو این است که ورود پلکانی را برای معامله گران ایجاد میکند، چراکه دو هدف معاملاتی با محوریت نقطه X در الگوی کوسه وجود دارد. به شکل زیر دقت کنید تا این تارگتها را ببینید.
نکته اصلی در این الگو این است که نقطه C بر خلاف سایر الگوها بالاتر از A قرار میگیرد. همچنین محل نقطه B چندان قابل پیشبینی و اندازهگیری نیست اما حدوداً بین 0.382 تا 0.618 قرار میگیرد. موج BC تا 1.13 تا 1.16 موج AB اصلاح میکند. خط CD نسبت به خط BC در محدوده 1.618 الی 2.24 قرار میگیرد. در این الگو سعی شده تا از تئوری امواج الیوت و الگوهای هارمونیک همزمان استفاده شود.
برای آشنایی با امواج الیوت میتوانید مقاله آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال را مطالعه کنید.
الگوی سایفر Cypher
سایفر یکی از الگوهای کمیاب در چارت است و همچون الگوی کوسه نقطه C بالاتر از A قرار میگیرد. با نگاهی به شکل زیر بهتر متوجه آن میشوید.
در این الگو نقطه B بین سطوح 0.382 و 0.618 اصلاح میکند اما نقطه C در نقطه 1.272 تا 1.414 قرار میگیرد. سپس ضلع CD به سطوح 1.272 تا 2 واکنش نشان میدهد و این سطوح را در اصلاح با BC پوشش میدهد. نقطه D روی نسبت حدودی سطح 0.786 موج اصلاحی XA قرار میگیرد.
الگوی سه حمله (Three drives)
الگوی سه حمله دارای پنج پارهخط است و بعضی معتقدند که تئوری امواج الیوت از این الگو برگرفتهشده است. هر کدام از موجها یک حرکت یا اصلاح محسوب میشوند. به شکل زیر دقت کنید.
طول هر موج از نظر زمانی و قیمتی یکسان است. نقطه 2 نسبت به نقطه 1 و نقطه 3 نسبت به نقطه 2 باید اصلاح 1.272 تا 1.618داشته باشد. در مورد کارکشنها(اصلاح حرکت) هم میتوان عدد 0.618 را در نظر گرفت که نقاط باید در آنجا تشکیل شوند اما در سطوح دیگر نیز کارکشنها تشکیل میشود.
معاملهگری بر اساس الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک یکی از پرکاربردترین استراتژیها در بین معامله گران بازار ارز و سهام است. با این حال این روش مزایا و معایب خاص خود را نیز دارد. از مهمترین مزایای این الگوها دقت و سوددهی بالایی است که دارد. همچنین در همه بازارها و همه تایم فریمها قابلیت استفاده دارد.
اما از مشکلاتی که عموماً در این روش از آن شکایت دارند، سخت بودن و پیچیده بودن الگوهای هارمونیک است. چراکه فهم دقیق و تشخیص صحیح آنها در چارت دشوار است و در صورتی که معاملهگر نقاط اشتباهی را برای ترسیم الگو انتخاب کند، ممکن است متحمل ضررهای بسیاری شود.
دقت داشته باشید که الگوهای هارمونیک به دو دسته نزولی و صعودی تقسیم میشوند یعنی ما هم الگوی گارتلی صعودی داریم و هم نزولی. این نامگذاری بر اساس برگشت بازار و معامله انجام شده است؛ بنابراین باید نسبت به نگاه دقیقتر به الگوها تلاش کنیم.
پیش از اینکه معاملهگری بر اساس این الگوها را آغاز کنید از یادگیری و استفاده از ابزارهای فیبوناچی اطمینان حاصل کنید و بارها از این نسبتها در معاملات خود استفاده کنید.
همچنین در صورتی که به دنبال استفاده از این سیستم معاملاتی هستند، حتماً بر اساس استراتژی معاملاتی و مدیریت ریسک و سرمایهای که دارید، وارد شوید چراکه برای بازار هر اتفاقی ممکن است که بیفتد و قطعاً همیشه به نحو منطقی عمل نمیکند.
به دلیل اینکه الگوهای هارمونیک به عنوان الگوهای برگشتی محسوب میشوند، توصیه میشود که حتماً از اندیکاتورها و بررسی واگرایی آنها برای برگشت قیمت استفاده کنید. در این زمینه استفاده از اندیکاتور MACD و RSI توصیه میشود.
در تریدینگ ویو و سایر پلتفرمهای معاملاتی نوار ابزاری برای ترسیم الگوهای هارمونیک قرار داده شده است که میتوان با استفاده از آنها دقیقتر به نمودار نگاه کرد و متوجه ایراداتی که در تشخیص الگو داشتهایم، بشویم.
جمعبندی
در تمامی روشهای معاملهگری نکتهای که همیشه گفته میشود، تمرین و تکرار است. اگر الگوهای هارمونیک را برای معامله خود برگزیدهاید حتماً باید بارها تمرین کنید تا چشم شما بتواند هر بار بهتر الگوها را پیدا کند.
آموزش آکادمیک تجارت الکترونیک
آموزش بورس و سهام - آتی سکه - ارزها -اونس-Academic training in e-commerc
الگوی گارتلی صعودی - نزولی - رفتی - برگشتی
الگوی گارتلی صعودی
الگوی AB=CD و سطح بازگشت 0/786 ناحیه برگشت احتمالی (PRZ) را در الگوی گارتلی صعودی تعیین می کنند. با این وجود این شرایط تنها با سطح بازگشت نقطه B 618/0 از ساق XA معتبر هستند.
سطح تصویر BC باید این اعداد را تأیید کند-13/1، 27/1، 47/1 یا618/1محاسبه باید در همان منطقه یکی شود. باید متذکر شد که گارتلی از سطح تصویر BC که بزرگتر از 618/1 باشد استفاده نمی کند. هر سطح تصویر BC که بزرگتر از 618/1 باشد معمولاً در ساختارهای بت یافت می شود. بار دیگر باید یادآوری کرد که دامنه سطح بازگشت فیبوناچی "886/0 و 382/0" برای نقطه C می تواند هر کدام از نسبت های معامله هماهنگ که بین این دو عدد قرار می گیرد باشد. بنابراین نقطه C می تواند 382/0، 50/0،816/0، 707/0 ،786/0 یا 886/0باشد.
الگوی گارتلی نزولی:
ساختار گارتلی نزولی اساساً با سطح بازگشت نقطه B 618/1از ساق XA تعیین می شود. سایر عوامل این الگو (AB=CD، سطح تصویر BC و سطح بازگشت786/0) برای تعیین ناحیه برگشت احتمالی (PRZ) باید در مجاورت هم به یکدیگر بپیوندند.
ابعاد این برگشت ادامه ضرری است که بعد از تکمیل برگشت رخ می دهد. با این وجود تست سریعی که بعد از تکمیل الگو ایجاد شد می توانست منجر به از دست دادن فرصت شود. هفته ای که سهام در PRZ معامله شد فوراً پس از آن تغییر جهت داد. اگر چه در فصل های بعدی در بخش مدیریت معامله به تکنیک های معامله خواهیم پرداخت، این مثال اهمیت اجرا در ناحیه برگشت را تأکید می کند. الگوی گارتلی نزولی به وضوح منطقه بالای سطح 47 دلار را به عنوان ورودی ایده آل برای فروش نشان داد. هنگامی که سهام به ناحیه برگشت رسید تنها الگوی گارتلی نزولی فرمتی کوچکی برای اجرای معامله ایجاد شد. همانطور که در فصل قبل اشاره شد، این مثال دیگری در مورد اهمیت قیمت بر زمان است. بدون وارد شدن به بحثی طولانی، اهمیت قیمت نهایی مورد نظر به عنوان تصمیمی برای انجام یک معامله باید از زمان سطوح تصویر و امتداد در عملکرد بازار مهمتر باشد. در مورد Pfizer مرکز توجه باید در سطح قیمت 47 دلار باشد.
الگوی کامل گارتلی:
اگر چه الگوی ایده آل گارتلی به خوبی تعیین می شود، الگوی کامل گارتلی از ساختار الگوی کامل AB=CD (618/1و618/0) استفاده می کند. الگوی کامل AB=CD اصولاً با سطح برگشت نقطه C تعیین می شود که باید دقیقاً 618/0در ساق AB باشد. سطح بازگشت نقطه C0.618، سطح تصویر BC 618/1 را ایجاد می کند. به دلایل واضح الگوی AB=CD 618/1و 618/0، هماهنگ ترین نسبت ها را نشان می دهد که مستقیماً از مجموعه اعداد فیبوناچی نشئت می گیرند.
1) سطح بازگشت نقطه B 618/1 در ساق XA
2) سطح بازگشت نقطه D 786/0 درساق XA و ناحیه برگشت احتمالی PRZ
3) سطح تصویر BC 1.618
4) الگوی کامل و هم تراز AB=CD(618/1و618/0) با تقارن مجزا و مدت زمانی برای هر ساق
5) نقطه C در سطح بازگشت 618/0
الگوی گارتلی کامل باید سطح بازگشت نقطه را دربرداشته باشد. اگر چه در ساختار ایده ال گارتلی تنها تغییرات ناچیزی در سطح بازگشت نقطه 618/0مجاز است، الگوی گارتلی کامل باید دارای سطح بازگشت نسبتاً دقیقی باشد. علاوه براین نقطه C باید در سطح بازگشت 618/0باشد. به دلیل اینکه الگوی کامل AB=CD باید این ساختار را معتبر سازد، نقطه C نسبت دقیقی است که الگو را تشخیص می دهد. نکته دیگر در مورد الگوی گارتلی کامل تقارن کلی و مدت زمان ساختار است، که در آن همه ساق ها در مدت زمان هم تراز هستند.
الگوی گارتلی کامل صعودی:
الگوی گارتلی کامل صعودی اساساض با سطح بازگشت دقیق 618/0در نقطه B تعیین می شود. اگر چه برای کل محدوده ناحیه برگشت احتمالی که قرار است تست شود شرایط ایده آلی محسوب می شود، حداقل الگوی AB=CD و ساق XA 786/0مهمترین اعداد در الگوی تکمیلی هستند.
الگوی گارتلی کامل نزولی:
این الگو با سطح بازگشت دقیق 618/0 درنقطه B تعیین می شود. علاوه الگوی کامل AB=CD نزولی با سطح BC 0.618 توسط سطح بازگشت XA 786/0 تعیین می شود که عموماً نزدیک به سایز اعداد کامل می شود.
مروری بر الگوریتم گارتلی:
الگوی گارتلی یک الگوی بحث برانگیز است. علی رغم تعبیرهای متغیر در مورد بحث و گفتگوی الگوی گارتلی، هماهنگ ترین الگوی گارتلی ویژگی های مجزای تمام در ساختار را داراست، ساختاری که ابتدا در معامله گر هماهنگ(Harmonic Trader) طراحی شد. سطح بازگشت نقطه B 618/0 در تعیین یک ساختار معتبر بسیار مهم است. اگر چه بازگشت XA 786/0 یک عامل مهم در ساختار به شمار می رود، الگوی هم تراز AB=CD مهمترین نقطه تکمیل در ناحیه برگشت احتمالی به شمار می رود. علاوه بر این، تکمیل الگوی AB=CD حداقل شرط لازم برای الگوی گارتلی معتبر است.
1) سطح بازگشت دقیق نقطه B 618/0 از ساق XA
2) سطح بازگشت دقیق نقطه D 786/0 از ساق XA در ناحیه برگشت احتمالی(PRZ)
3) سطح تصویر BC بین 13/1 تا 618/1
4) الگوی AB=CD هم تراز
5) سطح بازگشت نقطه C می تواند بین 382/0 تا 886/0 متغییر باشد.
الگوی گارتلی باید برای تعیین هماهنگ ترین ساختارها، این نسبت های خاص را در بر داشته باشد. اگر چه ممکن است ساختار شبیه به الگوی بت(Bat) باشد،نسبت های فیبوناچی در الگوی گارتلی ایده آل مورد استفاده قرار گرفتند بی مانند و منحصر به فرد هستند. همچنین الگو باید مجزا و دارای تقارن ایده آلی باشد.
زکات علم نشر ان است. برای تریددر بورس و اتی سکه – اونس – سرمایه گذاری در بازار اتی وفلزات – صادرات – واردات احتیاج به علم تجارت الکترونیک وزیر شاخه های ان داریم.
جهت اموزش میتوانید از سایت های زیر استفاده کنید
الگو هارمونیک چیست ؛ آموزش کامل الگو هارمونیک
الگو هارمونیک چیست ؟؛ آموزش کامل الگو هارمونیک : اسکات ام. کارنی ، رئیس و بنیانگذار HarmonicTrader.com ، سیستمی را برای شناسایی الگوی قیمت و تکنیک های اندازه گیری مبتنی بر فیبوناچی معرفی کرده است که رویکرد تجارت الگو هارمونیک را درک می کند ، نامگذاری و شناسایی این الگوها عبارتند از:
- الگوی خفاش
- الگوی گارتلی
- الگوی خرچنگ
- الگوی پروانه
- الگوی کوسه
در این مقاله ، توضیح مفصلی در مورد موارد زیر خواهیم دید:
الگو هارمونیک چیست
نحوه تجارت با آن در فارکس
جدول نسبتهای مدلهای هارمونیک چیست؟
انواع الگوهای هارمونیک
الگوی گارتلی
ریشه های تجارت مدل های هارمونیک را می توان در مدل گارتلی جستجو کرد. مدل گارتلی ، همچنین به عنوان “222” شناخته می شود ، زیرا در صفحه 222 کتاب HM Gartley “درآمد در بازار سهام” وجود دارد.
الگو هارمونیک گارتلی شباهت زیادی به الگوی W صعودی یا نزولی M دارد و زمانی ظاهر می شود که قیمت روند صعودی یا نزولی را دنبال می کند اما نشانه های ضعف و اصلاح احتمالی را نشان می دهد.
سبک های آرمان گرایانه گارتلی دارای ویژگی های زیر است:
- اصلاح AB باید 61.8٪ از حرکت XA باشد
- اصلاح BC باید 38.2٪ یا 88.6٪ حرکت AB باشد
- اگر اصلاح حرکت BC 38.2٪ حرکت AB باشد ، CD باید 127.2٪ حرکت BC باشد
- بنابراین ، اگر حرکت BC 88.6٪ حرکت AB باشد ، CD باید 161.8٪ حرکت BC باشد
- اصلاح CD باید 78.6٪ از حرکت XA باشد
- الگو هارمونیک گارتلی از نقطه D آغاز می شود. بازرگانان بسته به جهت الگو ، خرید یا فروش را در نقطه D انتخاب می کنند.
تجزیه و تحلیل فنی
الگو هارمونیک برای تعیین ریتم یا نبض بازار استفاده می شود ، سپس از فرصت های تجاری بهره برداری می شود. این رویدادهای بصری را برای ما فراهم می کند که تمایل دارند بارها و بارها تکرار شوند.
این روش فرض می کند که این الگوها یا چرخه های هارمونیک ، مانند بسیاری از الگوها و چرخه های دیگر زندگی ، خود را تکرار می کنند. نکته اصلی این است که این الگوهای معاملاتی را شناسایی کرده و بر اساس آنها مبادله ای را انجام دهید یا وارد معامله شوید ، بر این اساس که احتمال بالایی وجود دارد که همان حرکت تاریخی قیمت رخ دهد.
اگرچه این الگوها 100٪ دقیق نیستند ، اما مواضع از نظر تاریخی ثابت شده است. اگر این پارامترها به درستی تنظیم شوند ، شناسایی فرصت های قابل توجه با خطرات بسیار محدود امکان پذیر است.
نقاشی الگو هارمونیک در نمودار معاملاتی چگونه است؟
الگو هارمونیک کوسه همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده مشخص شده و از نقاط نوسان 0 ، X ، A ، B ، C برای نام بردن اجزای محور استفاده می کند. گاهی اوقات به عنوان الگوی اکسترودر 5-0 شناخته می شود.
وجود آن در نمودار نشان می دهد که احتمال تغییر جهت قیمت در اطراف نقطه C که الگوی آن کامل است ، زیاد است.
در مثال زیر می توان نمونه ای از مدل کوسه را مشاهده کرد.
منبع: نمودار EURUSD – MetaTrader 5 (MT5) – الگوی کوسه نزولی
الگوی AB = CD
الگو هارمونیک AB = CD در معاملات هارمونیک یک ساختار قیمت 4 نقطه ای است که در آن بخش اولیه قیمت دوباره ترسیم می شود و یک حرکت ایزومتریک از تکمیل بازپرداخت را دنبال می کند.
در AB = CD ، BC یک اصلاح بین 61.8 – – 78.6 of از AB است ، با CD که پایه از 127.2 to به 161.8 ing (از نظر فاصله قیمت برابر است) گسترش می یابد.
در AB = CD ، پایه CD پسوند AB است بین 127.2٪ – 161.8٪.
الگوی خرچنگ
این نوع الگو هارمونیک معکوس قیمتی را ارائه می دهد که تقریبی آن چیزی است که اعداد فیبوناچی نشان می دهد.
عناصر اصلی الگوی خرچنگ هارمونیک:
حرکت AB یک تغییر 0.618 از XA یا کمتر است
حرکت BC یک بهبود 38.2–88.6 of از حرکت AB است
1.27 یا 1.618 را جایگزین کنید.
AB = CD برای عملکرد الگو لازم است
حرکت CD یک افزایش 161.8 درصدی حرکت XA است.
حرکت CD همچنین باید 224 – – 361.8 extension گسترش حرکت BC باشد
1.618 XA Projection: به عنوان محدودیت تعریف برای سازه.
محدوده نقطه C از 0.382 تا 0.886 است
این الگوی هارمونیک می تواند حرکت سریع عملکرد قیمت را نشان دهد.
پس از تکمیل الگوی D ، ما یک منطقه بالقوه معکوس داریم که احتمال تغییر قیمت در آن بیشتر است.
الگوی خفاش
الگو هارمونیک خفاش یک الگوی هارمونیک بسیار دقیق است ، که به طور کلی به توقف ضرر کوچکتر از اکثر الگوها نیاز دارد.
این الگوی شامل یک اصلاح قوی 0.886 XA به عنوان یک عنصر محدود کننده است
سایر عناصر اصلی الگوی خفاش:
حرکت AB باید 0.382 یا 0.500 حرکت اصلاحی XA باشد
فرافکنی قبل از میلاد باید حداقل باشد
اگر پیش فرض BC برای AB 0.382 باشد ، پسوند CD باید 1.618 برای BC باشد
الگوی AB = CD به طور کلی گسترش می یابد
اصلاح XA 0.886
CD باید به عنوان یک اصلاح 0.886 از حرکت XA عمل کند.
الگوی پروانه
اسکات ام کارنی معتقد است که الگو هارمونیک پروانه ایده آل باید از اندازه گیری های مختلف فیبوناچی در هر نقطه از ساختار هم ترازی داشته باشد.
این شبیه الگوی گارتلی است که در آن PRZ با تصحیح اجباری XA تعیین الگوی گارتلی نزولی می شود. پروانه کامل حاوی 0.786 XB است ، اما معامله گران همچنین می توانند از سنجهای مختلفی مانند 0.952 XB استفاده کنند.
عناصر اصلی این سبک عبارتند از:
حرکت AB باید یک اصلاح 0.786 از XA باشد
حرکت BC می تواند یک اصلاح 382 یا 0.886 از AB باشد
اگر حرکت حرکت BC برابر با 0.382 برای حرکت AB باشد ، CD باید پسوند الگوی گارتلی نزولی 1.618 برای حرکت BC باشد
اگر BC 0.886 AB باشد ، CD باید پسوند 2.618 BC باشد
این باید یک دیافراگم 1.27 CD یا 1.618 برای حرکت XA باشد.
الگوی سایفر
الگو هارمونیک سایفر در اصل توسط Darren Oglesbee کشف و تعریف شد و یک الگوی هارمونیک 4 تکه است. به اندازه سایر الگوها محبوب نیست ، اگرچه در تجارت و تجزیه و تحلیل هارمونیک فارکس به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد.
به دلیل اتفاق نادرشان ، معامله گران باید فضای لازم را برای تنظیم سطح فیبوناچی مورد استفاده در یک نمودار الگو بگذارند.
عناصر اصلی این سبک عبارتند از:
الگوی سایفر با نقاط X و A شروع می شود.
نقطه B به 0.382-0.618 اصلاح می شود که فیبوناچی اصلاح شده در پایه XA است
نقطه C وقتی شکل می گیرد که قیمت XA حداقل 1.272 یا در حد فیبوناچی 1.130 – 1.414 امتداد داشته باشد.
الگوی هارمونیک گارتلی
الگوی هارمونیک گارتلی
بورس تایم
بورس تایم
الگوی گارتلی طرفداران بسیاری در بین تکنیکالیست ها دارد. زیرا این الگو شرایط بسیار دقیقی جهت ارزیابی اعتبار الگو فراهم می آورد و همچنین زمانیکه بدرستی از الگو استفاده شود نسبت پاداش به ریسک بالایی جهت ورود به معامله فراهم می شود. الگوهای هارمونیک مختلفی جهت پیش بینی قیمت وجود دارند. اما الگوی گارتلی یکی از قدیمی ترین الگوهای هارمونیک شناسایی شده می باشد و در اینجا قصد داریم قوانین و نحوه معامله بر اساس این الگو را برای شما شرح دهیم.
گارتلی یک الگوی نموداری بخصوص است که در دسته الگوهای هارمونیک قرار دارد. این الگو مانند سایر الگوهای معاملاتی هارمونیک بایستی نسبت های خاصی از سطوح فیبوناچی را برآورده کند تا الگو معتبر باشد. شخصی به نام آقای گارتلی که در زمان الیوت و گان می زیست، الگوی گارتلی را در کتابی تحت عنوان “سود در بازار سهام” در سال 1935 معرفی کرد. در صفحه 222 این کتاب، الگوی گارتلی بعنوان یکی از بهترین فرصتهای معاملاتی بازار شرح داده شده است و در حال حاضر برخی از معامله گران، الگوی گارتلی را با نام گارتلی 222 یا الگوی 222 می شناسند.
بسته به اینکه الگوی گارتلی صعودی باشد یا نزولی، شکلی شبیه به حرف لاتین M یا W را بر روی نمودار تشکیل می دهد. بنابراین این الگو شامل 5 نقطه در نمودار قیمت می باشد. این نقاط با حروف لاتین D، C، B، A، X نشان داده می شوند. شکل کلی الگوی گارتلی به صورت زیر می باشد.الگوی هارمونیک گارتلی
الگوی گارتلی در نقطه X شروع می شود و چهار نقطه نوسانی دیگر را می سازد و در نقطه D خاتمه می یابد.
از آنجا که این الگو از خانواده الگوهای هارمونیک می باشد هر نوسان قیمت بایستی تا سطح مشخصی از نسبت های فیبوناچی ادامه یابد. در زیر به شرح ساختار گارتلی می پردازیم.
حرکت X-A: حرکت X-A می تواند هر حرکت قیمت بر روی نمودار باشد. در تشکیل الگوی گارتلی هیچ شرایط خاصی برای حرکت X-A وجود ندارد.
حرکت A-B: حرکت A-B بایستی در حدود 61.8% اندازه X-A باشد. بنابراین اگر حرکت X-A، صعودی باشد حرکت A-B باید تا محدود 61.8% فیبوناچی بازگشتی نزول کند.
حرکت B-C: حرکت B-C بایستی در جهت خلاف حرکت A-B باشد. در همین حال، حرکت B-C بایستی در محدوده 38.2% فیبوناچی تا 88.6% فیبوناچی موج قبلی خود (A-B) خاتمه یابد.
فایل صوتی شکرگزاری عباس منش
حرکت C-D: حرکت C-D در خلاف جهت حرکت B-C می باشد. حرکت C-D بایستی در محدوده فیبوناچی بین 127.2% تا 161.8% موج B-C ادامه یابد.
حرکت A-D: آخرین قانون الگوی گارتلی این است که حرکت A-D بایستی در سطح 78.6% فیبوناچی موج X-A خاتمه یابد.
شکل زیر خلاصه ای از قوانین بالا را نشان می دهد.
اگر پنج قانون گفته شده اجابت شود شما می توانید از وجود یک الگوی گارتلی را در نمودار اطمینان یابید.
اینکه پس از تایید الگوی گارتلی چه اتفاقی رخ می دهد بستگی دارد به اینکه آیا گارتلی به شکل گارتلی صعودی است یا گارتلی نزولی.
گارتلی صعودی مانند تصویر بالا می باشد. در این نوع از گارتلی، موج X-A بعنوان اولین حرکت، صعودی می باشد. سپس حرکت A-B نزولی است. B-C صعودی و دوباره C-D نزولی است.
در این حالت، انتظار می رود قیمت از نقطه D باز گردد. در واقع نتیجه گارتلی صعودی، افزایش قیمت از نقطه D می باشد.
در تصویر بالا فلش سبز رنگ نشاندهنده حرکت بالقوه قیمت پس از تشکیل گارتلی صعودی می باشد. آخرین هدف قیمتی الگو، سطح 161.8% فیبوناچی A-D می باشد. اما قبل از رسیدن قیمت به آخرین هدف، نمودار از سه هدف قیمتی به شرح زیر عبور می کند.
هدف اول: نقطه B
هدف دوم: نقطه C
هدف سوم: نقطه A
هدف چهارم: نقطه E (161.8% A-D)
این چهار سطح در نمودار بعنوان حداقل هدف های قیمتی می باشند. این بدان معناست که با رسیدن قیمت به نقطه E، روند صعودی خاتمه نمی یابد. شما همیشه می توانید جهت همراهی بیشتر با روند، از قوانین اضافه استفاده کنید یا از استاپ لاس دنبال کننده بهره بگیرید.
یک الگوی گارتلی نزولی، دقیقا مانند گارتلی صعودی است با این تفاوت که همه چیز برعکس می شود. در گارتلی نزولی، X-A بعنوان اولین حرکت، نزولی می باشد. سپس A-B صعودی، B-C نزولی و C-D صعودی می باشد. در گارتلی نزولی، قیمت از نقطه D کاهش می یابد. قیمت هدف در این الگو مانند گارتلی صعودی می باشد. یعنی قیمت به اندازه 161.8% فیبوناچی حرکت A-D کاهش می یابد. در تصویر زیر یک الگوی گارتلی نزولی گارتلی نزولی و قیمت هدف آن را مشاهده می کنید.
همانگونه که در تصوی مشخص است گارتلی نزولی دقیقا مشابه با گارتلی صعودی است. اما همه چیز در آن واژگون است. بنابراین این الگو اهداف قیمتی مشابهی با گارتلی صعودی دارد.
هدف اول: نقطه B
هدف دوم: نقطه C
هدف سوم: نقطه A
هدف چهارم: نقطه E (161.8% A-D)
بطور مشابه، رسیدن قیمت به نقطه E دلیل بر اتمام روند نزولی نیست. شما می توانید با استفاده از قوانین دیگر و مانند پرایس اکشن و استاپ لاس دنبال کننده با روند همراه باشید.
حال که با قوانین شناسایی گارتلی آشنا شدید می توانید براحتی بر اساس این الگوی نموداری معامله کنید. در ادامه مطلب نقطه مناسب ورود به معامله، حد زیان و حد سود را به شما نشان می دهیم.
به منظور ورود به یک معامله بر اساس الگوی گارتلی، ابتدا باید الگو را شناسایی و سپس اعتبار آن را تایید کنید. جهت رسم الگوی گارتلی بر روی نمودار، شما بایستی چهار حرکت قیمت را بر روی نمودار مشخص کنید و بررسی کنید که هر موج قیمت در سطح فیبوناچی خود قرار گرفته باشد. حرکت های قیمت را با حروف X، A، B، C ،D مشخص کنید. بدین صورت شما می توانید درک خوبی ازاندازه کلی الگو داشته باشید. اگر گارتلی صعودی بر روی نمودار ظاهر شده است، می توانید وارد یک معامله خرید شوید به شرطی که دو شرط زیر برآورده شده باشد.
به طور مشابه در گارتلی نزولی زمانی وارد موقعیت فروش می شوید که دو قانون بالا بصورت برعکس برآورده شده باشد.
فارغ از اینکه سیگنال ورود شما خرید یا فروش باشد تعیین حد ضرر، همیشه در معاملات لازم است. بدین صورت خودتان را از هر حرکت سریع و پیش بینی نشده قیمت محافظت می کنید. اگر بر اساس گارتلی صعودی وارد یک معامله خرید شده اید، حد زیان شما دقیقا در زیر نقطه D قرار خواهد داشت. همچنین اگر بر اساس گارتلی نزولی وارد موقعیت فروش شده اید حد زیان شما بالاتر از نقطه D خواهد بود. در تصویر زیر محل مناسب قرار گرفتن حد زیان در گارتلی صعودی نمایش داده شده است.
زمانیکه شما یک موقعیت معاملاتی را باز می کنید مقدار حد زیان را تعیین می کنید و انتظار دارید که قیمت در جهت مورد دلخواه شما حرکت کند. اما شما باید بدانید که اگر قیمت طبق پیش بینی شما حرکت کند تا چه مدت بایستی معامله را باز نگه دارید.الگوی هارمونیک گارتلی
به عنوان یک روش معاملاتی در الگوی گارتلی می توانیم پس از اینکه قیمت بعد از نقطه D حرکت کرد وارد معامله شویم. همانطور که قبلا اشاره شد اهداف قیمتی به شرح زیر می باشند.
هدف اول: نقطه B
هدف دوم: نقطه C
هدف سوم: نقطه A
هدف چهارم: نقطه E (161.8% A-D)
پس از اینکه نمودار به یک هدف قیمتی رسید مقداری از موقعیت معاملاتی را می بندیم و درصورتی که علائم ادامه روند وجود داشته باشد اجازه می دهیم تا بخش باز معامله به حرکت خود ادامه دهد. این کار را ادامه می دهیم تا اینکه در هدف قیمتی آخر، همه معامله بسته شود. شما می توانید با استفاده از تکنیک های حمایت و مقاومت، خطوط روند، کانال ها و الگوهای شمعی قدرت روند را بسنجید و نقطه نهایی خروج را انتخاب کنید. بطور کلی اگر علائمی از تغییر روند را مشاهده نمی کنید تا حد امکان معامله خود را حفظ کنید.
حال می خواهیم قوانین گفته شده در بالا را در نمودار واقعی اعمال کنیم. ما معامله را بعد از شناسایی قوانین الگو و بازگشت قیمت از سطح 127.2% تا 161.8% فیبوناچی موج B-C باز می کنیم. سپس سفارش حد زیان را بعد از نقطه D قرار می دهیم و تلاش می کنیم که تا آخرین هدف قیمتی معامله را حفظ کنیم. در ادامه خواهیم دید که این معامله چگونه خواهد بود.
مثالی از گارتلی صعودی
تصویر زیر نمونه ای از الگوی گارتلی صعودی را نشان می دهد.
نمودار بالا، جفت ارز دلار نیورلند/دلار آمریکا را در تایم فریم هفتگی نشان می دهد. در تصویر بالا X-A صعودی، A-B نزولی، B-C صعودی و C-D نزولی می باشد. A-B در سطح 61.8% موج X-A، B-C در سطح 88.6% موج A-B و C-D در سطح 161.8% موج B-C قرار دارد. در همین زمان A-D در سطح 78.6% موج X-A قرار دارد. بنابراین وجود الگوی صعودی در نمودار دلار نیوزلند/دلار آمریکا تایید شده است.
از آنجا که یک گارتلی صعودی داریم انتظار می رود قیمت افزایش یابد. از این رو ما خود را آماده معامله خرید جفت ارز دلار نیوزلند/دلار آمریکا می کنیم. زمانی این کار را انجام می دهیم که C-D در سطح 161.8% B-C خاتمه یافته و قیمت به سمت بالا حرکت کرده باشد. زمانیکه این اتفاق می افتد حد زیان خود را همانند تصویر بالا در پایین تر از نقطه D قرار می دهیم.
اولین هدف قیمتی در سطح نقطه B قرار دارد. معمولا افزایش بعد از نقطه D شارپی و سریع است. بنابراین، نمودار هدف اول(B) را خیلی سریع طی می کند. دومین هدف قیمتی، نقطه C می باشد که 7 کندل بعد از خرید کامل شده است. سپس 10 هفته پس از آن، قیمت به هدف سوم یعنی نقطه A می رسد. در این زمان، ما هنوز هدف قیمتی آخر را داریم. این هدف قیمتی در سطح 161.8% فیبوناچی حرکت A-D قرار دارد. برای رسیدن قیمت به این هدف، زمان بیشتری لازم است. قیمت 27 کندل بعد از هدف سوم به سطح 161.8% A-D رسیده است.
ما می توانیم جهت کسب سود بیشتر، معامله خود را پس از هدف قیمتی آخر نیز حفظ کنیم. همانطور که در نمودار مشاهده می کنید، دو قله دیگر بعد از آخرین هدف قیمتی ایجاد شده است. توجه داشته باشید که کف های مجاور قله ها یک خط روند کوچک (خط زرد) را ایجاد کرده اند که ما می توانیم از آن بعنوان آخرین نقطه خروج از معامله استفاده کنیم. شکست این خط روند، بسیار شارپی می باشد و با یک کندل نزولی بزرگ انجام شده است. در این زمان بهتر است که همه معامله را ببندیم و سود خود را شناسایی کنیم.
معرفی 7 الگوی هارمونیک مهم که همه تریدرها باید با آنها آشنا باشند
میتوان از الگوهای هارمونیک برای تشخیص روند حرکت قیمت و فرصتهای معاملاتی جدید استفاده کرد اما به این شرط که بدانید دقیقاً باید به دنبال چه چیزی باشید. با ما همراه باشید تا با بهترین الگوهای هارمونیک و شیوه استفاده از آنها آشنا شوید.
الگوی هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک، جزء ابزارهای تنظیم استراتژی تردینگ محسوب میشوند و میتوانند به تریدرها کمک کنند که با پیش بینی حرکات آینده بازار، روند حرکت قیمت را مشخص کنند. این الگوها با استفاده از اعداد فیبوناچی الگوهای قیمت هندسی ایجاد میکنند که به تشخیص تغییرات قیمت یا معکوس شدن روند کمک میکنند. تریدرها میتوانند این الگوها را شناسایی کرده و از آنها برای تصمیم گیریهای معاملاتی استفاده کنند.
چندین الگو وجود دارند که میتوانید بین آنها انتخاب انجام دهید و هر کدام برای تشخیص یک نوع خاص از روند مناسب هستند. اما باید دقت داشته باشید که برای دنبال کردن هر الگویی باید به توانایی خودتان برای انجام تحلیلهای تکنیکال اطمینان داشته باشید تا همیشه بهترین و سریع ترین تصمیم را انتخاب کنید.
هفت الگوی هارمونیک مهم
1. الگوی ABCD
الگوی ABCD (یا AB=CD) که از همه الگوها راحت تر است متشکل از سه حرکت و چهار نقطه است. اول، حرکت جنبشی (impulsive) AB، سپس یک حرکت اصلاحی (BC) و بعد یک حرکت جنبشی دیگر (DC) در مسیری مشابه AB ایجاد میشود.
در صورت استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی روی ساق یا لگ AB، ساق BC باید دقیقاً به 0.618 برسد. طول خط CD دقیقاً با خط AB برابر خواهد بود و زمان لازم برای رسیدن نمودار قیمت از A به B باید برابر با زمان لازم برای رسیدن از C به D باشد.
تریدرها میتوانند انتخاب کنند که سفارشات ورود را نزدیک نقطه C قرار دهند که به آن منطقه معکوس شدگی بالقوه (PRZ) گفته میشود یا اینکه صبر کنند تا کل الگو کامل شود و بعد از نقطه D وارد پوزیشن long یا short شوند.
2. الگوی BAT
نام الگوی BAT به دلیل شباهت آن به خفاش انتخاب شده است. الگوی BAT که در سال 2001 توسط اسکات کارنی شناسایی شد، متشکل از المانهای دقیقی است که نقاط PRZ را شناسایی میکنند.
این الگو یک ساق و یک نقطه بیشتر از الگوی ABCD دارد که به آن X میگوییم. اولین ساق (XA) منجر به حرکت اصلاحی BC میشود. اگر حرکت اصلاحی تا نقطه B به اندازه 50 درصد از حرکت اولیه XA باشد، در این صورت احتمالاً با الگوی BAT روبرو هستید.
طول CD باید حداقل به اندازه 1.618 برابر ساق BC باشد و میتواند به 2.618 هم برسد. طول CD نباید کمتر از BC باشد وگرنه الگوی مورد نظر نامعتبر است. نقطه پایانی (D) PRZ را شکل میدهد که این یعنی تریدرها میتوانند پوزیشن لازم را بر اساس معکوس شدن صعودی یا نزولی قیمت باز کنند.
3. الگوی گارتلی
الگوی گارتلی که توسط اچ.ام گارتلی ابداع شده، دو قانون کلیدی دارد:
- اصلاح نقطه B باید به اندازه 0.618 از طول XA باشد.
- اصلاح نقطه D باید به اندازه 0.786 از طول XA باشد.
این الگو شبیه به الگوی BAT است از این جهت که ساق XA منجر به اصلاح BC میشود با این تفاوت که اصلاح نقطه B دقیقاً باید به اندازه 0.618 از XA باشد. معمولاً حد توقف در نقطه X و حد سود در نقطه C تنظیم میشود.
4. الگوی پروانه
الگوی پروانه توسط برایس گیلمور ابداع شد که از ترکیبات مختلف نسبتهای فیبوناچی برای تشخیص اصلاح بالقوه استفاده میکرد. الگوی پروانه از الگوهای نشان دهنده معکوس شدگی روند است که از چهار ساق تشکیل شده یعنی X-A، A-B، B-C و C-D.
مهم ترین نسبت، اصلاح به اندازه 0.786 از ساق XA است. این نسبت مهم، به رسم نقطه B کمک میکند که به نوبه خود منجر به شناسایی PRZ میشود.
5. الگوی خرچنگ
حرکات الگوی خرچنگ که یکی دیگر از الگوهای ابداع شده توسط اسکات کارنی است، از دنبالههای X-A، A-B، B-C و C-D تشکیل شده که به تریدرها امکان میدهد در نقاط اوج یا کف شدید وارد بازار شوند. مهم ترین ویژگی الگوی خرچنگ حرکت XA به اندازه 1.618 است که نشان دهنده شکل گیری PRZ است.
در حالت صعودی، ساق اول وقتی ایجاد میشود که نمودار قیمت به شدت از نقطه X به نقطه A صعود میکند. ساق AB به اندازه 38.2 تا 61.8 درصد از XA اصلاح دارد. معمولاً پس از این شرایط شاهد شکل گیری یک پروجکشن از BC (2.618 - 3.14 - 3.618) هستیم که نشان دهنده محدوده معتبر برای تکمیل الگو و معکوس شدگی احتمالی روند فعلی است.
در خرچنگ نزولی، یک ریزش از نقطه X داریم که بعد از آن نمودار قیمت کمی بالا رفته و بعد دوباره کمی ریزش میکند. در نهایت هم یک ریزش شدید نمودار را به نقطه D میرساند.
6. الگوی خرچنگ عمیق
خرچنگ عمیق کمی با الگوی خرچنگ که قبلاً توضیح دادیم تفاوت دارد. تنها تفاوت این دو الگو از این جهت است که اصلاح نقطه B باید به اندازه 0.886 از حرکت XA باشد و از نقطه X عبور نکند.
پروجکشن BC میتواند بین 2.24 تا 3.618 باشد.
7. الگوی
الگوی کوسه هم که توسط اسکات کارنی ابداع شده، شباهتهایی با الگوهای خرچنگ دارد. این الگو یک الگوی معکوس شدگی با پنج ساقه و نقاط O، X، A، B و X است.
الگوی کوسه باید سه قانون فیبوناچی زیر را برآورده کند:
- برگشت ساق AB باید به اندازه 1.13 و 1.618 از ساق XA باشد.
- ساق BC باید به اندازه 113 درصد از ساق OX باشد.
- ساق CD 50 درصد از فیبوناچی اصلاحی ساق BC را هدف میگیرد.
همه معاملات الگوی کوسه بر اساس نقطه C انجام میشوند و نقطه D به عنوان سطح سود از پیش تعیین شده مورد استفاده قرار میگیرد.
دلیل محبوبیت الگوهای هارمونیک بین تریدرهای فارکس چیست؟
تریدرهای فارکس علاقه زیادی به الگوهای هارمونیک دارند چون این الگوها برای شرایط بلادرنگ بازار فارکس بسیار مناسب هستند. اگر از این الگوها درست استفاده شوند میتوانند به تریدرها نشان دهند که با توجه به تاریخچه دادهها، چه موقع ممکن است شرایط موجود منجر به ریزش قیمت شود.
چگونه الگوهای هارمونیک را تشخیص داده و رسم کنیم؟
نحوه تشخیص و رسم الگوهای هارمونیک بستگی به نوع حرکات (صعودی یا نزولی) دارد. بنابراین با اینکه الگوهای هارمونیک مختلفی وجود دارند، میتوان همه آنها را به طور کلی به دو گروه صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی) تقسیم کرد.
فرق الگوهای هارمونیک صعودی و نزولی چیست؟
تریدرهای صعودی (خریداران) معتقدند که بازار به زودی یک حرکت صعودی را تجربه میکند و تریدرهای نزولی (فروشندهها) معتقدند که مسیر پیش رو نزولی است. برای درک تفاوت الگوهای صعودی و نزولی هم این قوانین وجود دارد.
اگر یکسری الگوی هارمونیک نشان دهند که بازار رو به صعود است، تریدرها میتوانند از آن برای ورود به پوزیشن long و سود بردن از صعود استفاده کنند.
اگر تریدرها متوجه شکل گیری الگوی نزولی شدند، وارد پوزیشن short شده و فرض میکنند که سهام یا کالای مورد نظر به زودی سقوط میکند.
دیدگاه شما