خطوط روند (Trend Lines) در تحلیل تکنیکال
روند در بازار فارکس به تمایل قیمت به حرکت کردن در یک جهت خاص و در یک دوره زمانی، اطلاق می گردد. روند ها می توانند خیلی کوتاه بوده و یا در بلند مدت ادامه پیدا کنند، صعودی باشند یا نزولی و حتی می توانند بدون جهت بوده و در یک کانال افقی در حرکت باشند. ولی به هر صورت موفقیت در بازار فارکس یعنی توانائی تشخیص همین روند ها و ورود و خروج به موقع از آنها. ما در این متن سعی می کنیم به روند های صعودی(Up Trend)، نزولی (down Trend) و بازار بدون روند (Side way) یا (Range Bound) بپردازیم.
تشخیص روند
تشخیص روند بازار یکی از اصول اولیه تحلیل تکنیکال در بازار فارکس می باشد. اما روند دقیقا" به چه معنی است؟ و مهم تر از آن، چه زمانی بازار در شرایط روند قرار دارد؟ به طور کلی هرگاه بازار شرایط زیر را داشته باشد، یعنی روند در آن وجود دارد:
- روند صعودی (Uptrend): هرگاه قیمت بتواند در مسیر خود، یکی پس از دیگری higher high و یا higher low بسازد، به این معنی که قیمت در مسیر بالا رفتن High هائی بسازد که از High های قبلی بالاتر باشد و در مسیر اصلاح نیز low هائی بسازد که از Low های قبلی بالاتر باشند، می گویند بازار در روند صعودی قرار دارد.
- روند نزولی (Downtrend): هرگاه قیمت بتواند در مسیر خود، یکی پس از دیگری lower low و یا lower high بسازد، به این معنی که قیمت در مسیر پائین رفتن Low هائی بسازد که از Low های قبلی پائین تر باشد و در مسیر اصلاح نیز High هائی بسازد که از High های قبلی پائین تر باشد، می گویند بازار در روند نزولی قرار دارد.
- حالت Range Bound و یا Sideway: در شرایطی که بازار از قوانین ذکر شده در بخش روند پیروی نمی کند، اصطلاحا" می گویند بازار در حالت sideway یا trendless یا Range قرار دارد. در این شرایط بازار می تواند به دوشکل زیر نوسان داشته باشد:
- قیمت بین دو خط مشخص حمایت و مقاومت نوسان کند.
- محدوده مشخصی برای نوسان قیمت وجود نداشته باشد.
در مثال زیر نمونه ای از بازار sideway بدون حدود مشخص نوسان را ملاحظه می کنید:
در شکل فوق قیمت بازار، مسیر مشخصی را دنبال نمی کند و قیمت به طور بی نظمی کم و زیاد می شود. قیمت higher high و lower low، تشکیل می دهد، ولی از الگوی مشخصی تبعیت نمی کند. در این شرایط تصمیم گیری برای معامله گر فارکس بسیار مشکل خواهد بود. در مثال زیر نمونه از range market را با قابلیت تعیین خطوط حمایت و مقاومت مشخص، مشاهده می کنید:
خطوط روند (Trend Lines)
خطوط روند ابزار بسیار مهمی برای تشخیص، تایید و اندازه گیری شدت روند می باشند.این خطوط، خطوطی هستند که دو یا چند نقطه مهم بالا یا پایین نمودار را به هم وصل می کنند و در ادامه، این خطوط می توانند نقش خطوط حمایت یا مقاومت را بازی کنند. از این رو خطوط روند را می توانیم به بیانی خطوط حمایت و مقاومت مورب قیمت در مسیر روند در نظر بگیریم.
در مثال زیرنمونه ای از خط روند صعودی (uptrend)، ترسیم شده است.
در مثال فوق خط روند صعودی از اتصال چهار نقطه higher low به یکدیگر ترسیم شده است. تا تعیین روند Trend زمانی که قیمت بازار بالاتر از این خط قرار دارد، بازار را Uptrend می نامیم. هر گاه قیمت از حد حمایت روند، پایین تر بیاید یکی از سه سناریوی زیر اتفاق می افتد:
- روند قیمت معکوس (Reversal) خواهد شد.
- قیمت در یک دوره اصلاحی (Correction) قرار گرفته و مجددا" به ادامه روند باز می گردد.
- قیمت در یک دوره تثبیت افقی (Consolidation period (range)) قرار گرفته و احتمالا" به روند خود ادامه می دهد.
در مثال زیرنمونه ای از خط روند نزولی (Down Trend)، ترسیم شده است.
در مثال فوق شاهد یک خط روند نزولی هستید و نشانگر این حقیقت است که تقاضا برای محصول مورد نظر، در حال کاهش می باشد. خط روند مورد نظر از اتصال چهار Lower High به یکدیگر ترسیم شده است. تا زمانی که قیمت در زیر خط روند باشد روند بازار نزولی (Downtrend) خواهد بود. اما همان گونه که می بینیم، خط روند شکسته شده و یکی از سه سناریوی زیر در ادامه محتمل خواهد بود:
خط روند (Trend Line) چیست و چه کاربردی دارد؟
از آنجایی که در تحلیل تکنیکال روندها نقش بسیار مهمی ایفا میکنند، استفاده از خطوط روند (Trend Lines) برای شناسایی و هم برای تایید آنها بسیار اهمیت دارد. خط روند یک خط مستقیم است که دو یا چند نقطه قیمت را به هم متصل میکند و سپس ادامه مییابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت برای قیمتها در آینده عمل کند.
ما میتوانبم بسیاری از اصول قابل اجرا در مورد سطوح حمایت و مقاومت را دربارهی خطوط روند نیز به کار ببریم. مهم است که قبل از ادامه، مفاهیم ارائه شده در مقاله حمایت و مقاومت ما را در ذهن داشته باشید.
خط روند صعودی
یک خط روند صعودی دارای شیب مثبت است و از اتصال دو یا چند نقطه قعر تشکیل میشود. قعر دوم باید بالاتر از اولی باشد تا خط، شیب مثبت داشته باشد. توجه داشته باشید که قبل از اینکه این خط را به عنوان یک خط روند معتبر در نظر بگیرید، باید حداقل سه نقطه را به هم وصل کنید.
خطوط روند صعودی به عنوان حمایت عمل میکنند و نشان میدهند که تقاضای کل (net-supply) حتی با رشد قیمت نیز در حال افزایش است. افزایش قیمت همراه با افزایش تقاضا باعث حرکت شدید صعودی میشود و عزم شدید خریداران را نشان میدهد. تا زمانی که قیمتها بالای خط روند باقی میمانند، روند صعودی ثابت و دست نخورده به حرکت خود ادامه میدهد. شکسته شدن روند صعودی نشان میدهد که تقاضای خالص (net-demand) ضعیف شده است و تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد.
خط روند نزولی
یک خط روند نزولی دارای شیب منفی است و از اتصال دو یا چند نقطه اوج تشکیل میشود. اوج دوم باید پایینتر از اولی باشد تا خط، شیب منفی داشته باشد. توجه داشته باشید که قبل از اینکه خط را به عنوان خط روند معتبر در نظربگیرید، حداقل سه نقطه را باید به هم متصل کنید.
خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل میکنند و نشان میدهند که عرضه کل حتی با کاهش قیمت در حال افزایش است. کاهش قیمت همراه با افزایش عرضه باعث کاهش شدید قیمت میشود و عزم قوی فروشندگان را نشان میدهد. تا زمانی که قیمتها زیر خط روند نزولی باقی میمانند، روند نزولی ثابت و دست نخورده است. شکست خط روند نزولی نشان میدهد که عرضه خالص در حال کاهش بوده و تغییر روند ممکن است اتفاق بیافتد.
تنظیمات مقیاس
هنگامی که قیمتها با استفاده از مقیاس نیمه لاگ (نیمه لگاریتمی) نمایش داده میشوند، به نظر میرسد نقاط بالا و پایین برای خطوط روند بهتر در یک راستا قرار میگیرند. این امر به ویژه زمانی که خطوط روند بلندمدت را ترسیم میکنید یا زمانی که تغییر زیادی در قیمت وجود دارد صادق است. اکثر وب سایت یا اپلیکیشنهای بررسی نمودار به کاربران اجازه میدهند مقیاس را به صورت حسابی و یا نیمه لاگ تنظیم کنند.
یک مقیاس حسابی مقادیر افزایشی (۵،۱۰،۱۵،۲۰،۲۵،۳۰) را به طور یکنواخت در حین حرکت به سمت بالا در محور y نمایش میدهد. تغییر قیمت ۱۰ دلاری از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار یا از ۱۰۰ دلار به ۱۱۰ دلار یکسان خواهد بود. یک مقیاس نیمه لاگ مقادیر افزایشی را بر حسب درصد نشان میدهد که آنها در محور y به سمت بالا حرکت میکنند. حرکت از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار یک سود ۱۰۰ درصدی است و به نظر میرسد بسیار بزرگتر از حرکت از ۱۰۰ دلار به ۱۱۰ دلار باشد که تنها ۱۰ درصد سود دارد.
در مورد سهم Amazon.com (AMZN)، دو شکست کاذب بالای ترند لاین نزولی وجود دارد زیرا قیمت سهام طی سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ کاهش یافت. این سهام طی یک دوره دو ساله سه بار ۶۰ درصد از ارزش خود را از دست داد. مقیاس نیمه لگاریتمی درصد ضرر را به طور یکنواخت منعکس میکند و خط روند نزولی هرگز شکسته شدن را تجربه نکرد.
در مورد EMC، تغییر قیمت زیادی در یک دوره زمانی طولانی وجود داشت. در حالی که هیچ شکست کاذبی در زیر خط صعودی در مقیاس حسابی وجود نداشت، نرخ صعود در مقیاس نیمه لگاریتمی نرمتر به نظر میرسد. قیمت EMC در کمتر از دو سال سه برابر شد. در مقیاس نیمه لاگ، خط روند تا آخر با نمودار مطابقت دارد. در مقیاس حسابی، تایید صحت و قدرت روند به سه خط مختلف برای همگام شدن با پیشرفت قیمت نیاز دارد.
اعتبار سنجی
برای رسم خط روند دو یا چند امتیاز لازم است. هر چه نقاط بیشتری برای ترسیم خط روند استفاده شود، اعتبار بیشتری به سطح حمایت یا مقاومت نشان داده شده توسط خط روند داده میشود. گاهی اوقات پیدا کردن بیش از ۲ نقطه برای ایجاد یک خط روند دشوار است. اگرچه خطوط روند یک جنبه مهم از تحلیل تکنیکال هستند، همیشه نمیتوان خطوط روند را در هر نمودار قیمت ترسیم کرد. گاهی اوقات قعرها یا اوجها با هم مطابقت ندارند و بهتر است این موضوع را با اجبار کاذب پیش نبرید. قاعده کلی در تحلیل تکنیکال این است که برای رسم خط روند دو نقطه لازم است و نقطه سوم اعتبار را تایید میکند.
نمودار سهام مایکروسافت (MSFT) یک خط روند صعودی را نشان میدهد که ۴ بار لمس شده است. پس از لمس سوم در نوامبر ۹۹، خط روند یک خط حمایت معتبر در نظر گرفته شد. اکنون که سهام برای بار چهارم از این سطح جهش کرده است، سلامت سطح حمایت بیش از پیش افزایش یافته است. تا زمانی که سهام بالای خط روند (که در اینجا حمایت است) باقی بماند، روند به صورت صعودی باقی خواهد ماند. شکسته شدن این خط نشان دهنده آن است که عرضه کل در حال افزایش است و تغییر در روند ممکن است اتفاق بیافتد.
فاصله بین نقاط
سطوح پایینی که برای تشکیل یک خط روند صعودی استفاده میشوند و اوج هایی که برای تشکیل یک خط روند نزولی استفاده میشوند نباید خیلی از هم دور باشند یا خیلی به هم نزدیک باشند. مناسب ترین فاصله از هم به بازه زمانی، درجه حرکت قیمت و ترجیحات شخصی بستگی دارد. اگر قعرها یا اوجها خیلی نزدیک به هم باشند، اعتبار سطح مورد بررسی ممکن است زیر سوال برود. اگر نقاط بسیار از هم دور باشند، ارتباط بین دو نقطه میتواند مشکوک باشد. یک خط روند ایده آل از قعرها (یا اوجهای) نسبتاً مساوی تشکیل شده است. خط در مثال بالا نشان دهنده نقاط با فاصله مناسب است.
در مثال وال مارت (WMT)، به نظر میرسد که نقطه اوج دوم برای یک خط روند معتبر بسیار نزدیک به نقطه اوج اول باشد. با این حال، ترسیم یک خط که از نقطه ۲ شروع میشود و تا اوج واکنش فوریه ادامه مییابد، امکان پذیر است.
زاویه
با افزایش شیب خط ، اعتبار سطوح حمایت یا مقاومت کاهش مییابد. یک خط روند شیب دار ناشی از افزایش(یا کاهش) شدید قیمت در یک دوره زمانی کوتاه است. بعید است که زاویه خط ایجاد شده از چنین حرکات تند، سطح حمایت یا مقاومت معناداری را ارائه دهد. حتی اگر روند با سه نقطه به ظاهر معتبر تشکیل شود، تلاش برای شکست این خط یا استفاده از سطح حمایت و مقاومت تعیین شده اغلب دشوار خواهد بود.
ترند لاین یاهو (YHOO) چهار بار در یک دوره ۵ ماهه لمس شد. فاصله بین نقاط خوب به نظر میرسد اما شیب خط ناپایدار است و احتمال اینکه قیمت به زیر محدوده مشخص شده نزول نکند زیاد است. با این حال، تلاش برای زمانبندی این افت یا انجام بازی پس از شکسته شدن خط کار دشواری است. مقدار دادههای نمایش داده شده و اندازه نمودار نیز میتواند بر زاویه یک خط تأثیر بگذارد. هنگام ارزیابی اعتبار و پایداری یک روند، به خاطر داشته باشید که نمودارهای کوتاه و گسترده نسبت به نمودارهای بلند و باریک کمتر احتمال دارد دارای خطوط روند شیب دار باشند.
خطوط روند داخلی
گاهی اوقات به نظر میرسد که امکان ترسیم یک خط روند وجود دارد اما نقاط کاملاً با آن خط مطابقت ندارند. اوج یا قعر ممکن است خارج از محدوده خط باشد، زاویه ممکن است خیلی تند باشد یا نقاط ممکن است خیلی به هم نزدیک باشند. اگر بتوان یک یا دو نقطه را نادیده گرفت، میتوان یک خط متناسب ایجاد کرد. با نوسانات موجود در بازار، قیمتها میتوانند بیش از حد واکنش نشان دهند و جهشهایی ایجاد کنند که اوجها و قعرها را مخدوش میکنند. یکی از روشهای مقابله با واکنشهای بیش از حد، ترسیم خطوط روند داخلی است که این جهشهای قیمت را تا حد معقولی نادیده میگیرند.
خط روند بلندمدت برای S&P ($SPX) از پایان سال ۱۹۹۴ افزایش یافته و از نقاط پایین در جولای ۹۶، سپتامبر ۹۸ و اکتبر ۹۸ عبور میکند. این قعرها با اوجگیریهای فروش شکل گرفتند و نشاندهنده حرکات شدید قیمتها بودند که از زیر خط روند بیرون زدهاند. با ترسیم خط روند از طریق تعیین روند Trend قعرها، به نظر میرسد که این خط در یک زاویه معقول قرار دارد و پایینترین سطحها به خوبی با هم مطابقت دارند.
گاهی اوقات، یک خوشه قیمت با یک لبه وجود دارد. خوشه قیمت منطقهای است که در آن قیمتها در یک بازه زمانی محدود گروه بندی میشوند. از خوشه قیمت میتوان برای ترسیم خط روند استفاده کرد و میتوان از لبهها چشم پوشی کرد. نمودار کوکاکولا (KO) یک خط روند داخلی را نشان میدهد که با نادیده گرفتن نوسانات قیمت و در عوض استفاده از خوشههای قیمتی شکل میگیرد.
در اکتبر و نوامبر ۱۹۹۸، نمودار این سهم یک قله را تشکیل داد که اوج نوامبر بالاتر از اوج اکتبر (فلش قرمز) بود. اگر از پیک نوامبر برای ترسیم یک خط روند استفاده میشد، آنگاه شیب منفیتر بود و به نظر میرسید که در دسامبر ۹۸ (خط خاکستری) شکستگی رخ میداد. با این حال، این فقط یک خط دو نقطهای خواهد بود، زیرا اوجهای می تا ژوئن بسیار نزدیک به هم هستند (فلشهای سیاه). هنگامی که قله در دسامبر ۹۹ تشکیل شد (فلش سبز)، میتوان یک روند داخلی را بر اساس خوشههای قیمت در اطراف قلههای اکتبر / نوامبر ۹۸ و دسامبر ۹۹ (خط آبی) ترسیم کرد. این خط مبتنی بر سه لمس است و به طور دقیق مقاومت را در ژانویه ۲۰۰۰(پیکان آبی) پیشبینی میکند.
نتیجه گیری
خطوط روند میتوانند به معاملهگر بینشی عالی ارائه دهند اما اگر به درستی استفاده نشوند، میتوانند سیگنال های نادرست نیز تولید کنند. معاملهگر باید از موارد دیگر مانند سطوح حمایت و مقاومت یا تجزیه و تحلیل اوج قیمت و قعر برای تایید شکست این خط استفاده کند.
در حالی که این خطوط به یک جنبه بسیار محبوب در تحلیل تکنیکال تبدیل شدهاند، آنها تنها ابزاری برای ایجاد، تجزیه و تحلیل و تایید یک روند هستند. خط روند صعودی در نمودار VeriSign (VRSN) ۴ بار لمس شد و به نظر یک سطح حمایت معتبر بود. حتی با این که روند در ژانویه ۲۰۰۰ شکسته شد، پایین ترین سطح واکنش قبلی حفظ شد و این مسئله به معنب تایید شکست خط نبود. علاوه بر این، سهام قبل از شکست ترند لاین خود بالاترین قیمت جدیدی را ثبت کرد.
شکست خط روند نباید نتیجه نهایی را صادر کند، بلکه باید صرفاً به عنوان یک هشدار باشد که تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد. با استفاده از شکست خط روند برای هشدارها، سرمایه گذاران و معامله گران میتوانند به سیگنالهای تایید کننده دیگر برای تغییر احتمالی روند توجه بیشتری داشته باشند.
بررسی انواع خط روند (Trend line) در تحلیل تکنیکال
پیش بینی قیمت یک سهم در بازار بورس از اهمیت خاصی برخوردار است، اما این کار به سادگی امکان پذیر نیست. قیمتها با علائم و نشانههایی که از خود به جا میگذارند، میتواند ما را در پیش بینی قیمت آینده سهم یاری کند. یکی از ابزارهایی که در پیشبینی قیمت آینده یک سهم کمک میکند خط روند است. خط روند یکی از اساسیترین اصول تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه است و جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان میدهد. شناسایی صحیح خط روند اولین قدم موفقیت در معاملات است.
خط روند Trend line
تغییرات قیمتی یک سهم به این معنا است که سهمی چه تغییرات قیمتی را پشت سر گذاشته است. این تغییرات برای یک سرمایهگذار اهمیت خاصی دارد تا با توجه به تغییرات قیمتی یک سهم اقدام به خرید و فروش آن کند. برای دنبال کردن این تغییرات قیمت نیاز به خط روند داریم. در تحلیل تکنیکال، روند به معنای رفتار قیمت است که شامل تمامی افزایش و کاهش قیمتها میشود. یعنی یک سهم در بازه زمانی خاص از چه قیمتی به چه قیمتی افزایش یا کاهش داشته است. استفاده خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت است. خطوط روند در صورتی که به شکل افقی و عمودی باشد ناپایدار است. هر چقدر شیب خط به 45 درجه نزدیک باشد مسیر خود را به سختی تغییر میدهد.
خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار میگیرد. برای موفقیت و کسب سود در بازار سرمایه حتما در جهت روند فعلی به معامله بپردازید در واقع در رونده صعودی وارد بازار شده و در روند نزولی از آن خارج شوید.
خط روند هم میتواند صعودی و هم نزولی باشد. هرگاه قیمت افزایش پیدا کرده و تحلیلگر کف قیمتها را به هم وصل کند خط روند صعودی و رو به بالا خواهد بود. اما اگر بر عکس این حالت باشد، تحلیلگر نقاط مختلف در سقف قیمت را به هم متصل کرده و شیب رو به پایین ایجاد میشود که نشان دهنده روند نزولی قیمت سهم است.
انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
همانطور که گفته شد خط روند در تحلیل تکنیکال میتواند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشد. خط روند از وصل کردن پایینترین و بالاترین قیمتها در نمودار تشکیل میشود. در نمودارهای قیمتی در بورس 3 نوع خط روند وجود دارد: خط روند صعودی، خط روند نزولی و خط روند خنثی که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
خط روند صعودی
یکی از انواع خط روند که به بررسی آن میپردازیم خط روند صعودی است. با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی، خطی به وجود میآید که به صورت شیب مثبت بوده و روند صعودی را نشان میدهد. شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قیمتی قبلی میباشد. بنابراین در این حالت قیمتها رو به افزایش هستند. در این حالت با اینکه روند صعودی است اما در یک بازه زمانی به یک نقطه حداکثر رسیده و اصلاح خورده و به سمت پایین نزول کرده، سپس در یک قیمت خاص دوباره حمایت میشود و به روند صعود ادامه میدهد این صعود و نزول ممکن است چندین بار تکرار شود. هر گاه در روند صعودی، کاهش قیمت رخ داد، فرصت مناسب برای خرید و ورود به بازار است. زمانی میتوان از روند صعودی یک سهم مطمئن شد که نقاط حداکثری آن بالاتر از نقاط حداکثری قبلی باشد.
خط روند نزولی
دومین خط روند در تحلیل تکنیکال که به بررسی آن میپردازیم خط روند نزولی است. خط روند نزولی توسط یک مقاومت تشکیل میشود. با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی، خطی به صورت شیب منفی ایجاد میشود که روند نزولی را نشان میدهد. در این روند، نقاط حداکثری نسبت به نقاط حداکثری قبلی پایین تر است. این بدین معناست که هر سقف قیمتی باید پایینتر از سقف قیمتی قبلی باشد. در روند نزولی قیمتها رو به کاهش هستند. هر افزایش قیمت در روند نزولی فرصت مناسبی برای فروش و خروج از بازار میباشد.
خط روند خنثی
علاوه بر خط روند نزولی و خط روند صعودی خط روند دیگری در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به خط روند خنثی معروف است. در این روند صعود و نزولی اتفاق نمیافتد. در روند خنثی کفها و سقفها به صورت نامنظم شکل میگیرند برای همین صعود و نزول قیمتی خاصی در آن دیده نمیشود. یعنی قیمتها تمایلی به صعود یا نزول ندارند و در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت میکنند. شیب در روند نزولی تقریبا صفر است.
استحکام و اعتبار خط روند
خط روند یکی از بهترین روشهای تحلیل روند نوسان قیمت در بازار بورس است. خط روند در اثر متصل شدن بالاترین قیمتها و پایینترین قیمتها در یک بازه زمانی به وجود میآید. تحلیلگران یک بازه زمانی را مشخص کرده و در آن بازه زمانی بالاترین و پایینترین قیمتها را روی نمودار علامتگذاری کرده و بعد از متصل کردن نقاط به یکدیگر، تغییر قیمت سهم را بدست خواهد آورد. تحلیلگران بعد از متصل کردن دو نقطه به یکدیگر میتوانند برداشت اولیه خود را از صعودی یا نزولی بودن روند سهم داشته باشند. اما این دو نقطه به تنهایی دلیل کافی برای تحلیل روند نخواهد بود. پس بهتر است حداقل سه نقطه روی نمودار داشته باشند تا از جهت روند قیمت سهم مطمئن شوند. عواملی در اعتبار خط روند موثر هستند که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم.
- تعداد برخورد نمودار با خط روند: زمانی خط روند اعتبار بیشتری دارد که تعداد برخورد نقاط قیمتی با خط روند بیشتر تعیین روند Trend باشد.
- شیب خط: هر چقدر شیب خط بیشتر باشد، از پایداری کمتری برخوردار است و احتمال شکست وجود دارد. بنابراین زمانی که شیب خط به 45 درجه نزدیکتر باشد اعتبار خط، بیشتر است و از پایداری بیشتری دارد.
- بازه زمانی مورد بررسی: اعتبار خط روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. مثلا اگر سهمی در سه ماه اخیر نزولی باشد، در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی بوده و نزولی که در سه ماه اخیر اتفاق افتاده فقط به دلیل اصلاح سهم بوده باشد، پس خط روند بلند مدت از اعتبار بیشتری برخوردار است.
- شدت کاهش یا افزایش قیمت سهم: هر چه کندلهای بلندتری در نزول یا صعود ثبت شود احتمال شکست در آن خطوط روند زیاد است.
نکته: مطلب مهمی که وجود دارد و کمتر به آن توجه میشود این است که، یک روند هیچ وقت تا ابد ادامه دار نخواهد بود، هر چه از عمر خطوط میگذرد اعتبار بیشتری دارد، اما احتمال شکست بالا میرود.
اصول ترسیم خط روند
سوال دیگری که در رابطه با خط روند وجود دارد این است که چگونه میتوانیم خط روند ترسیم کنیم؟ معاملهگران بازار بورس در ابتدا باید به روش ترسیم خط روند آشنایی کامل داشته باشد. تا با توجه به خط ایجاد شده در نمودار بهترین تحلیل را ارائه دهد. از این رو رسم خط روند مهمترین قدم در دنیای سرمایهگذاری محسوب میشود. در هنگام رسم خط روند باید دو نقطه را در کف یا دو نقطه در سقف را به هم وصل کنید و به سادگی خط روند را ترسیم کنید. در ادامه به طور کامل به توضیح مراحل رسم خط روند در خطوط نزولی یا صعودی میپردازیم:
مرحله اول، تعیین بازههای زمانی: این مرحله با توجه به شرایط بازار متفاوت است. هر سهامدار با در نظر گرفتن شرایط خود بازه زمانی متفاوتی را برای رسم خط روند انتخاب میکند. یک تحلیلگر ممکن است بازه 5 دقیقه را برای تحلیل در نظر بگیرد، ولی تحلیلگر دیگر بازه ساعتی، روزانه و… را مد نظر قرار دهد.
مرحله دوم، درج نقاط قیمت روی نمودار: تحلیلگر برای اینکه دادههای اولیه تحلیل فراهم شود نقاط قیمتی را روی نمودار علامت گذاری میکند.دادههای درج شده، صعودی یا نزولی بودن روند تغییر قیمتها را ارائه میدهد. رسم خط روند در دو شرایط صعودی و نزولی متفاوت است: اگر روند صعودی باشد، در هر نقطه انتخابی کمترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آنها را به هم وصل میکنیم. خطی که ایجاد میشود را خط روند صعودی میگویند. خط روند صعودی نشانگر مناسب بودن شرایط بازار برای خرید سهم است.
اگر روند نزولی باشد، در هر نقطه انتخابی بیشترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آنها را به هم وصل می کنیم. خطی که ایجاد میشود را خط روند نزولی می گویند. این خط نشان میدهد که بیشترین قیمت در هر بازه زمانی تمایل به نزول دارد، پس نشانگر بهترین زمان تعیین روند Trend تعیین روند Trend برای خروج از بازار است.
مزایا و کاربرد خط روند
یک تحلیلگر با استفاده از تحلیل خط روند میتواند اطلاعات زیاد درباره خرید و فروش سهم در بازار بدست آورد. در این بخش به تعدادی از اطلاعاتی که توسط خط روند به دست میآید اشاره میکنیم:
- اطلاع از نوسان قیمت
- مدت روند صعودی یا نزولی قیمت
- تشخیص نقاط حمایت و مقاومت
- تشخیص نوسان بازار نسبت به روند کلی قیمت
- شدت افزایش یا کاهش قیمت
بنابراین استفاده درست از خط روند میتواند تحلیلگر را در ارائه بهترین تحلیل کمک کند.
معامله با استفاده از خط روند
به طور کلی برای معامله با استفاده از تحلیل خط روند دو حالت وجود دارد:
- حالت اول: قیمت در مسیر حرکت با خطوط روند برخورد میکند؛ اما توانایی شکست آن را ندارد. در این صورت معاملهگران با در نظر گرفتن روند جاری بازار، هنگام لمس روند حمایتی توسط قیمت، وارد بازار شده و اقدام به خرید مینمایند. در حالت معکوس هم معاملهگران از آن به عنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده میکنند.
- حالت دوم: خطوط روند توسط قیمت شکسته میشود. قیمت پایینتر یا بالاتر از آن بسته میشود. در این حالت خط روند خاصیت معکوس پیدا میکند. به عنوان مثال اگر خط نزولی، نقش مقاومت داشته باشد بعد از شکست به یک خط حمایتی تبدیل میشود و معاملهگران تا زمانی منتظر میمانند که قیمت به خط روند برگردد، تا در همان نقطه وارد یک معامله کم ریسک شوند.
شکست خط روند در بورس
خط روندی که توسط تحلیلگران بازار بورس ترسیم میشود، ممکن است تحت شرایط و عوامل مختلفی شکسته شود؛ اما این شکست زمانی مهم است و شکست معتبر محسوب میشود که دارای ویژگیهای زیر باشد:
- حجم معاملات در زمان شکست: در زمان شکست حجم معاملات باید بالاتر از میانگین روزهای دیگر باشد. اگر حجم معاملات در زمان شکست پایین باشد، شکست از نوع فیک خواهد بود و احتمال برگشت قیمت به روند قبلی وجود دارد.
- شکاف قیمتی یا کندل بزرگ: یکی دیگر از موارد مهم در زمان شکست خط روند، میزان تغییر قیمت در زمان شکست خط روند است. هر چقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد، شکست معتبر خواهد بود. اگر این شکست با شکاف قیمتی همراه باشد اعتبار بسیار بالایی خواهد داشت.
نکته: شکاف قیمتی، شکاف یا گپ ناحیهایی از نمودار قیمت است که در آن قسمت هیچ معاملهایی توسط معاملهگران انجام نگرفته و باعث ایجاد یک ناحیه توخالی در نمودار شده است. - همراه بودن شکست با یک الگو: زمانی که یک شکست با الگو همراه باشد، باید مورد توجه قرار گیرد. چون شکست معتبر خواهد بود.
- بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده: هر چقدر اعتبار خط روند بالا باشد، شکست آن از اعتبار زیادی برخوردار است. یعنی زمانی یک خط روند که اعتبار بالایی دارد، شکسته شود، شکست آن از نوع فیک نبوده و یک شکست معتبر محسوب میشود و نشان دهنده تغییر در روند قبلی سهم میشود.
کلام آخر
در این مقاله به بررسی خط روند، انواع آن و تمام موارد مرتبط با آن پرداختیم. گفتیم که خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است. با توجه به گفتههای بالا متوجه شدیم که خط روند برای تحلیلگران اهمیت بالایی دارد زیرا به کمک آن میتوانند زمان مناسب ورود به بازار و خروج از آن را تشخیص دهند. پس خط روند به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن سود و همچنین جلوگیری از ضرر مالی مورد استفاده قرار میگیرد.
1-حجم معاملات در زمان شکست 2-شکاف قیمتی یا کندل بزرگ 3-همراه بودن شکست با یک الگو 4-بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده
خط روند(Trend line) چیست؟
خط روند(Trend line) چیست؟: خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی حمایت و مقاومت است.
اما سوال اصلی این است که چگونه خط روند را رسم کنیم؟ در این مقاله بررسی میکنیم که خط روند چیست و چگونه باید آن را رسم کرد.
همچنین در مورد نحوه استفاده از خطوط روند برای تشخیص کف و سقف بازار نیز صحبت میکنیم.
برای دانلود دوره صفر تا صد فارکس کلیک کنید.
خط روند چیست؟
خطوط روند سطوحی هستند که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند و میتوان آنها را در امتداد روند رسم کرد تا حمایت و مقاومت را نشان داد.
خطوط روند را میتوانید همان حمایت و مقاومت اریب در نظر بگیرید.
این خطوط میتوانند به ما در پیدا کردن نواحی بالقوه مازاد عرضه و تقاضا کمک کنند که مازادعرضه باعث نزولی شدن بازار میشود و مازاد تقاضا به بازار صعودی منتج میشود.
حال یک مثال از خط روند بر روی روند صعودی را بررسی میکنیم:
دقت کنید که در چارت بالا که تعیین روند Trend چارت روزانه پوند/دلارآمریکا است، بازار چندین مرتبه به خط روند حمایتی برخورد کرده است.
این خط روند به عنوان یک ناحیه حمایتی عمل میکند که معامله گران میتوانند در اینجا به دنبال فرصت خرید باشند.
حال مثالی از خط روند بر روی روند نزولی را بررسی میکنیم:
در اینجا همانند شکل قبل میبینیم که روند نزولی در چارت دلاراسترالیا/دلارنیوزلند، چندین مرتبه به خط روند برخورد کرده است.
تفاوت در این است که اینجا خط روند نزولی است که به عنوان مقاومت عمل میکنند. بدین ترتیب معامله گران میتوانند در این ناحیه مقاومتی به دنبال فرصت فروش باشند.
چگونه خط روند رسم کنیم؟
حال که متوجه شدیم خط روند چیست به نحوه رسم آن میپردازیم.
برای رسم خط روند حداقل به دو نقطه نیاز داریم که بتوانیم یک خط رسم کنیم.
به محض اینکه دومین سوئینگ های و لو شکل گرفتند میتوانیم خط روند خود را رسم کنیم.
در شکل زیر دو سوئینگ لو را به هم وصل میکنیم.
دقت کنید که در چارت بالا دو نقطه اصلی داریم که میتوانیم به وسیله آنها خط روند خود را رسم کنیم.
وقتی این خط را رسم کردیم، میتوانیم به دنبال پرایس اکشن صعودی بگردیم تا بتوانیم بخریم. همانطور که میبینید چند هفته بعد یک پین بار صعودی در خط روند حمایتی شکل گرفت.
پین بار صعودی در شکل بالا به معامله گران سیگنال میدهد که خط روند احتمالا حفظ شود. این سیگنال به معامله گران فرصت خرید داد.
۳ نکته کلیدی برای رسم صحیح خطوط روند:
برای رسم صحیح خطوط روند باید حتما به سه نکته کلیدی توجه کنیم.
۱٫هر چه تایم فریم بالاتر باشد، اعتبار خطوط روند بیشترخواهد بود. پس از تایم فریم ها بالاتر شروع کنید.
۲٫ممکن است در رسم خطوط روند، سایه های بالایی و پایینی شمع ها از خط روند عبور کنند.
این حالت ایرادی ندارد. اما مسئله مهم این است که بدون اینکه بدنه شمع ها از خط روند بگذرد، بیشترین برخورد به خط روند را داشته باشیم.
۳٫هیچوقت سعی نکنید خط روند را به زور و در هر جایی رسم کنید. اگر خط روند با روند شکل گرفته سازگاری ندارد پس رسم نکنید چون در اینصورت اعتبار نخواهد داشت.
حال این سه مورد را با جزئیات بیشتر بررسی میکنیم.
برای رسم خطوط روند از تایم فریم های بالاتر استفاده کنید.
معمولا برای هر کاری در بازار فارکس از تایم فریم روزانه شروع میکنیم.
پس برای خطوط روند هم از همین تایم فریم استفاده میکنیم. پس بهتر است از تایم فریم روزانه برای ترسیم خط روند استفاده کنیم زیرا در چنین حالتی زمان کافی برای اعتبار خط روند را داریم.
این امر به یک قانون مهم در خط روند اشاره دارد و آن این است که هر چه روند برای مدت زمان بیشتری برقرار باشد، آنگاه اعتبار آن بیشتر است.
برای مثال خط روندی که برای دو سال نگه داشته شده است اعتبار بیشتری از خط روند دو هفته ای دارد.
در اینجا یک مثال از خط روند در تایم فریم روزانه را بررسی میکنیم.
خط روند(Trend line) چیست؟
در بالا چارت روزانه پوند/فرانک را داریم. همانطور که میبینید بعد از اینکه دومین سوئینگ لو شکل گرفته است، خط روند را رسم کرده ایم.
این یک مثال عالی است که فرصت خرید در خط حمایت را نشان میدهد. تایم فریم دیگری که میتوانیم برای رسم خط روند استفاده کنیم، تایم فریم هفتگی است.
این تایم فریم برای پیدا کردن اهداف بالقوه در روند صعودی و نزولی روی تایم فریم روزانه عالی هست.
در شکل زیر بر روی چارت دلارکانادا/فرانک نشان میدهیم که چگونه میتوان از تایم فریم هفتگی برای شناسایی اهداف بالقوه استفاده کرد.
چارت بالا خط روند هفتگی را نشان میدهد که به ما در پیدا کردن نقاط بالقوه کمک بسزایی میکند.
در این لحظه، در تایم فریم روزانه روند صعودی داریم، پس این روند هفتگی به ما در پیدا کردن سود بالقوه کمک میکند.
خطوط روند و همپوشانی
یکی از سوالاتی که در رسم خط روند مطرح میشود این است که آیا خط روند را باید بر اساس قیمت پایانی و باز رسم کرد یا بر اساس سایه های بالایی و پایینی؟ جواب این سوال به خط روند بستگی دارد.
پیدا کردن خط روندی که دقیقا روی قیمت پایانی و باز و یا دقیقا روی سایه های بالا و پایین قرار بگیرد کمی سخت است.
حال مثالی را بررسی میکنیم.
همانطور که در شکل میبینید، خط روند دقیقا روی سایه بالایی و یا قیمت پایانی و باز قرار نگرفته است.
این بدین معنی نیست که خط روند معتبر نیست. چیزی که اینجا اهمیت دارد این است که قیمتها در این چارت هفتگی در بالای خط روند بسته نشده اند.
مهمترین نکته در رسم خط روند این است که بیشترین برخورد را داشته باشیم و اینکه خط روند از وسط شمع نگذرد.
اگر خط روند از وسط بدنه شمع بگذرد، آنگاه خط روند معتبر نیست.
هیچوقت خط روند را به زور رسم نکنید
این احتمالا رایج ترین اشتباهی است که معامله گران در هنگام رسم خط روند انجام میدهند.
این حالت زمانی رخ میدهد که معامله گر خود را قانع کرده که سطح تعیین روند Trend حمایت یا مقاومت حتما باید وجود داشته باشد. یعنی معامله گر سعی میکند به زور سطحی را بر روی پرایس اکشن مشخص کند.
از این نکته به مهمترین بخش در رسم خط روند یا سطوح حمایت و مقاومت میرسیم. و آن این است که بهترین خط روند خطی است که کاملا واضح باشد.
پس اگر خط روند روی چارت قرار نمیگیرد پس بهتر است که آن را رسم نکنیم.
چگونه از خطوط روند برای شناسایی نقاط برگشت بالقوه استفاده کنیم؟
حال به بررسی روشی میپردازیم که در آن از خط روند برای تعیین قدرت روند استفاده میشود.
همچنین از این روش میتوان برای پیدا کردن نقاط برگشت بالقوه نیز استفاده کرد.
تا اینجا متوجه شدید که از خط روند میتوان برای پیدا کردن فرصت خرید و فروش استفاده کرد.
اما این حالت تا زمانی صدق میکند که بازار به خط روند به عنوان حمایت یا مقاومت احترام بگذارد.
حالا وقتی که بازار دیگر به این سطوح احترام نمیگذارد چه اتفاقی می افتد؟ در چنین حالتی نقطه چرخش خواهیم داشت.
در شکل زیر بازار خط روند حمایتی را شکسته و بعد این سطح حمایتی تبدیل به مقاومت شده است.
در بالا چارت روزانه پوند/فرانک را داریم. همانطور که میبینید بازار برای یک دوره زمانی به خط روند احترام گذاشته است.
با این وجود، وقتی بازار خط روند حمایتی را شکسته است، بعد از آن سریعا این خط حمایتی را به عنوان خط مقاومتی تست کرده است.
این تست مجدد خط مقاومتی، یک فرصت فروش است که به سود چشمگیری منجر شده است.
برای اینکه بتوانیم از خط روند بدین صورت استفاده کنیم، باید یک خط روند واضح داشته باشیم که حداقل ۳ مرتبه برخورد داشته باشد.
هر چه خط روند واضح تر باشد، استراتژی عملکرد بهتری خواهد داشت. همچنین میتوانید از این استراتژی برای شناسایی برگشت صعودی نیز استفاده کنید.
خط روند(Trend line) چیست؟
همانطور که میبینید کمی بعد از اینکه خط روند مقاومت شکسته شده، بازار برگشته است تا این خط را به عنوان حمایت تست کند و در همینجا یک پین بار صعودی شکل گرفته است.
این به معامله گران پرایس اکشن یک فرصت خرید نشان داده است و بعد بازار ۸۰۰ پیپ افزایش داشته است.
این روش فوق العاده ای برای استفاده از روند جهت تشخیص نقاط برگشت بالقوه در بازار است.
روند (Trend) در بازار معاملاتی چیست؟
روند، جهت کلی بازار یا قیمت دارایی است. در تجزیه و تحلیل فنی، روندها با خط روند (trendline) یا پرایس اکشن (تحرکات قیمت) مشخص میشوند. زمانی که ارزش یک مورد به بیشترین حد ریزش یا افزایش خود برسد و سپس تغییر جهت دهد و یا زمانی که ارزش آن به کمترین حد ریزش یا کاهش برسد و سپس تغییر جهت دهد.
بسیاری از تریدرها ترجیح میدهند که در همان جهت معامله کنند، درحالی که متخلفان درصدد شناسایی معاملات معکوس یا خلاف جهت روند هستند. روند صعودی و نزولی در همه بازارها مانند سهام، اوراق قرضه و معاملات آتی رخ میدهد. روندها در داده ها نیز اتفاق میافتند، مانند زمانی که داده های اقتصادی ماهانه، افزایش یا کاهش مییابد.
نکات کلیدی
- روند، جهت کلی قیمت یک بازار، دارایی یا معیار است.
- روندهای صعودی با افزایش نقاط داده، مانند اوج های نوسان و پایین ترین چرخش مشخص میشوند.
- روند نزولی با کاهش نقاط داده مشخص میشود، مانند پایین تر بودن سرعت و بالاترین میزان چرخش.
- بسیاری از تریدرها ترجیح میدهند در همان جهت معامله کنند و تلاش میکنند از ادامه این روند سود ببرند.
- پرایس اکشن، خط روند و شاخص های فنی، همه ابزاری هستند که میتوانند به شناسایی روند کمک کرده و در هنگام تغییر روند هشدار دهند.
روند چگونه کار میکند؟
تریدرها میتوانند با استفاده از اشکال مختلف تجزیه و تحلیل فنی، از جمله خط روند، پرایس اکشن و اندیکاتور های تکنیکال، یک روند را شناسایی کنند. به عنوان مثال، خطوط روند ممکن است جهت یک روند را نشان دهند در حالی که شاخص مقاومت نسبی (RSI) برای نشان دادن قدرت یک روند در هر زمان مشخص، طراحی شده است.
روند صعودی با افزایش کلی قیمت مشخص میشود. هیچ چیزی برای مدت طولانی بطور مستقیم صعود نمیکند. بنابراین همیشه نوسان وجود خواهد داشت، اما جهت کلی باید یک روند صعودی باشد. صعود باید بالاتر از سطح نوسان پایین قبلی باشد. هنگامی که این ساختار شروع به خراب شدن کرد، روند ممکن است حالت صعودی خود را از دست بدهد یا به یک روند نزولی تبدیل شود. روند نزولی از پایین ترین نوسان و بالاترین میزان با چرخش کمتر تشکیل شده است.
هنگامی که روند صعودی است، تریدرها ممکن است تصور کنند که این روند تا زمانی که شواهدی مبنی بر خلاف آن وجود داشته باشد، ادامه خواهد داشت. چنین شواهدی میتواند پایین ترین نرخ نوسان، شکست قیمت زیر یک خط روند یا شاخص های فنی نزولی باشد. در حالی که در روند صعودی، تریدرها بر خرید تمرکز دارند و سعی دارند از افزایش مداوم قیمت سود کسب کنند.
وقتی روند رو به کاهش است، تریدرها بیشتر روی فروش استقراضی تمرکز میکنند و سعی میکنند ضرر و زیان یا سود ناشی از کاهش قیمت را به حداقل برسانند. بیشتر روندهای نزولی (نه همه) در مقطعی معکوس میشوند. بنابراین با ادامه روند نزولی قیمت، بیشتر تریدرها شروع به مشاهده ی قیمت برای معامله میکنند و برای خرید پیش قدم میشوند که میتواند دوباره منجر به ظهور روند صعودی شود.
تریدرهای متمرکز بر تجزیه و تحلیل بنیادی نیز ممکن است از روندها استفاده کنند. این شکل از تجزیه و تحلیل، تغییر درآمد یا سایر معیارهای تجاری یا اقتصادی را بررسی میکند. به عنوان مثال، تحلیلگران بنیادی ممکن است به دنبال روند سود هر سهم و رشد درآمد باشند. اگر درآمد طی سه یا چهار ماهه گذشته رشد کرده باشد، این نشان دهنده یک روند مثبت است. با این وجود، اگر درآمد طی چهار فصل گذشته کاهش یافته باشد، این روند منفی است.
فقدان یک روند یعنی دوره ای از زمان که در آن پیشرفت کلی صعودی یا نزولی وجود ندارد و یک دوره محدود یا بدون روند نامیده میشود.
استفاده از خط روند
یک روش معمول برای شناسایی روندها استفاده از خط روند است که یک سری از اوج ها (روند نزولی) یا سقوط ها (روند صعودی) را به هم متصل میکند. روندهای صعودی یک سری کاهش و سقوط را به هم متصل میکند و سطح حمایتی را برای حرکت های بعدی قیمت ایجاد میکند. روند نزولی یک سری اوج های پایین تر را بهم متصل میکند و یک سطح مقاومت را برای حرکت های بعدی قیمت ایجاد میکند. این روندها علاوه بر حمایت و مقاومت، جهت کلی روند را نشان میدهند.
گرچه خطوط روند به خوبی جهت کلی را نشان میدهد، اما اغلب آنها باید دوباره ترسیم شوند. به عنوان مثال، در طی یک روند صعودی، قیمت ممکن است به زیر خط روند برسد، اما این لزوماً به معنای پایان روند نیست. قیمت ممکن است به زیر خط روند حرکت کند و سپس به روند صعودی خود ادامه دهد. در چنین شرایطی، ممکن است نیاز باشد که روند برای نشان دادن عملکرد جدید قیمت، دوباره ترسیم شود.
برای تعیین روند نباید منحصراً به خطوط روند اعتماد کرد. اکثر متخصصان همچنین تمایل دارند که به تعیین قیمت و سایر شاخص های فنی کمک کنند تا اینکه تعیین کنند آیا روند رو به پایان است یا خیر. افت زیر خط روند لزوماً سیگنال فروش نیست، اما اگر قیمت به زیر نوسان سطح پایین یا شاخص های فنی نزولی برسد، ممکن است سیگنالی برای فروش باشد.
مثال هایی از روند و خطوط روند
نمودار زیر، روند صعودی همراه با مطالعه ی RSI را نشان میدهد که نشان دهنده ی روند قویاست. در حالی که قیمت در حال نوسان است، پیشرفت کلی صعودی است.
روند صعودی شروع به از دست دادن حرکت و فشارهای فروش میکند. RSI به زیر ۷۰ میرسد، و پس از آن به وضوح سقوط میکند که قیمت را به سمت روند میکشد. حرکت نزولی در روز بعد هنگامی که قیمت به زیر سطح روند صعودی رسید تأیید شد. از این سیگنالها میتوان برای خروج از موقعیت های طولانی استفاده کرد زیرا شواهدی مبنی بر تغییر روند وجود داشت. معاملات کوتاه نیز میتوانند آغاز شوند.
با پایین آمدن قیمت، خریداران علاقه مند به قیمت پایین را جذب خود میکند. روند دیگری (که نشان داده نشده است) نیز میتواند در امتداد کاهش قیمت ترسیم شود تا نشان دهد که چه زمانی ممکن است یک پرش اتفاق بیفتد. این خط روند در اواسط فوریه مشخص میشود زیرا قیمت به سرعت از پایت به سمت بالا افزایش پیدا کرده است.
دیدگاه شما